"سه کام حبس" و این اعتیاد لعنتی ...

"سه­ کام حبس"، شبیه به مرثیه­‌ای است که آشکارا قصد آزار مخاطبش را در سر دارد. جهان طاقت­ فرسای اعتیاد را با تمهیداتی دیگر نظیر تنالیته­‌ی رنگ تصویر و صداگذاری­‌های سردرد آور ارائه می­ کند تا هرچه بیشتر مخاطبش را نه از لحاظ عاطفی، که از لحاظ عصبی تحت تاثیر قرار دهد. تاکید روی چیز‌هایی مثل صدای ادرار یا ماجرای چاهی که گند و کثافت بالا می­ آورد، در راستای همان پرداخت مملو از نفرتِ فیلم است که دنیایی غیر قابل تحمل می­ سازد. "سه­ کام حبس" مانند تمام فیلم­‌هایی است که پیش از این در سینمای ایران تحت عنوان "فیلم اجتماعی" با موضوع اعتیاد دیده­ ایم. فیلمی متوسط و خوش ساخت است که رسالت خود را به سیاهی کشاندن مخاطب، تعریف کرده است.

کد خبر: ۵۱۳۲۰
۱۴:۵۶ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: سامان سالور را از پیش با آثاری همچون "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین" و "سیزده ۵۹" می­ شناسند. فیلمسازی مستقل که عموما در فضای اجتماعی دست به خلق بیانیه­‌هایی انتقادآمیز می­ زند و زمانی نیز مستند مشهوری به نام "آرامش با دیازپام یازده" در رابطه با موزیسین ممنوعه­‌ی این روز‌ها یعنی محسن نامجو ساخته بود.

حالا سالور با "سه­ کام حبس" بازگشته تا با ورود به بافت شهری و مسئله اعتیاد، یادآور همان روز‌های گذشته باشد، اما یک خلأ جدی، یک ایراد بزرگ در سراسر فیلمش، دائما آن­ را از آنچه که باید باشد، دور می­ کند. ماجرای فیلم از این قرار است که رضا (محسن تنابنده)، برای همسرش الهام (پریناز ایزدیار) ماشین و موبایل نو می­ خرد، در حالیکه به عنوان کسی که کار ظروف یک بار مصرف انجام می­ دهد معرفی می­ شود و فضای خانه نشان می­ دهد که آن­ها ساکن جنوب شهر هستند. این اطلاعات اولیه، رفته رفته پیوند می­ خورد به مسائل مشکوکی که پس از آن به وقوع می­ پیوندد. سکته ناگهانی رضا و حکم بازرسی خانه توسط پلیس و ...

 

 

فیلم با ساختاری ملودرام گونه، از لحظات خوش یک خانواده، پرشی به یک جهنم فلاکت بار دارد که اتفاقا فیلم در همان ابتدا به آن اشاره­‌هایی نیز دارد؛ مانند چاهی که میان آشپزخانه قرار دارد ـ و مملو از «ته­ سیگار»‌های مخفیانه الهام بوده ـ که ناگهان پس می­ زند و خانه را گندآب بر می­ دارد. در واقع این المان سمبلیک (نمادین) اشاره­‌ای است استعاری به آنچه که در ادامه بر سر این خانه و آدم­ هایش می­ آید.

همچنین کارگاه عروسک­ سازی الهام که عموما او را مشغول به ساخت عروسک می­ کند و دوربین نیز در جزئیات آن سرک می­ کشد، نشان از خنده­‌های ساختگی و احساسات پوشالی­ است که کاراکتر‌ها در ابتدای امر دچارش بوده­ اند. نگاه بدبینانه­‌ی فیلمساز نیز رفته رفته از دل فیلم تاریک و کِدِرش بیرون می­ آید. هر گامی که فیلمنامه به جلو می­ گذارد، آواری جدید بر سر مخاطبش خراب می­ کند و حتی گاهی تیتر وار، اشاره­‌هایی نه چندان لازم به مسائلی دیگر که اهمیت چندانی نیز پیدا نمی­ کنند دارد؛ مثل پرستاری که با سرطان دست و پنجه نرم می­ کند و مخفیانه از بیمارستان مورفین می­ دزدد و با ورود غیر منطقی­ش، همانطور غیر منطقی تبدیل به یکی از کاراکتر‌های مکمل فیلمنامه می­ شود.

"سه­ کام حبس"، شبیه به مرثیه­‌ای است که آشکارا قصد آزار مخاطبش را در سر دارد. جهان طاقت­ فرسای اعتیاد را با تمهیداتی دیگر نظیر تنالیته­‌ی رنگ تصویر و صداگذاری­‌های سردرد آور ارائه می­ کند تا هرچه بیشتر مخاطبش را نه از لحاظ عاطفی، که از لحاظ عصبی تحت تاثیر قرار دهد. تاکید روی چیز‌هایی مثل صدای ادرار یا ماجرای چاهی که گند و کثافت بالا می­ آورد، در راستای همان پرداخت مملو از نفرتِ فیلم است که دنیایی غیر قابل تحمل می­ سازد.


 

از تمهیدات نمادین دیگرش نیز می­ توان به بیمارستانی اشاره کرد که مدت­‌های طولانی است که درحال بازسازی و تعمیر است. در راهرو‌ها و اتاق­های مختلف بیمارستان، عده­‌ای کارگر دائما مشغول ساخت و ساز هستند و اتفاقا چندباری نیز یکی از مسئولین بیمارستان (بخشدار) با عصبانیت از تمام نشدن کار‌های بنایی بیمارستان می­ گوید. گویی فیلمساز با نگاهی کنایه آمیز، وضعیت اصلاح ناشدنیِ اجتماع و میخ و رنگ­های الکی و بیهوده توسط کارگر‌ها را به یکدیگر ربط داده است.

فیلم در ابعاد ساختاری، اما شمایلی استاندارد را به رخ می­ کِشد. مسعود سلامی در قامت مدیر فیلمبرداری، توانسته تا دوباره به ارائه چشم­ انداز‌هایی خلاقانه (نمای ابتدایی و بازی با آینه) دست ببرد و تدوین حساب شده­‌ای که توسط خود سالور انجام گرفته، ریتم و تمپوی فیلم را برای همراهی تا پایان، به طرز مناسبی بهبود بخشیده است. همچنین موسیقی فیلم نیز آنطور و آنجا که باید، کار خودش را می­ کند. تنها ایراد اساسی فیلم آنجاست که نمی­ خواهد (یا نمی­ تواند) شبیه هم­نظیرانش نباشد و ساختاری با اندیشه­‌های جدید بسازد.

"سه­ کام حبس" مانند تمام فیلم­‌هایی است که پیش از این در سینمای ایران تحت عنوان "فیلم اجتماعی" با موضوع اعتیاد دیده­ ایم. فیلمی متوسط و خوش ساخت است که رسالت خود را به سیاهی کشاندن مخاطب، تعریف کرده است.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: