تیتر امروز

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...
در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی
عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران در تنگنای بیست و نهم

در جستجوی روزنه‌ای حدفاصل ساختار حقیقی و حقوقی

در بیست و نهمین برنامه از تنگنا و فصل سوم آن، حامد شجاعی میزبان عماد بهاور، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران است و درباره تحولات درونی این تشکل و برخی مسائل مهم فضای سیاسی گفت‌وگو کرده است.
تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد
«دیدارنیوز» چالش‌های تیم اقتصادی دولت را بررسی کرد:

تیم اقتصادی دولت، دردی که درمان نمی‌شود/ خلجی: بیکاری، تورم و نقدینگی کاهشی و اقتصاد در حال رشد، تیم اقتصادی دست نمی‌خورد

از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم تحلیل‌گران از تیم اقتصادی انتقاد کرده‌اند و معتقدند دولت و مجلس به دلیل نگاه‌‌های سیاسی دست به تغییر مثبت در کابینه نمی‌زند. گزارش جای نکاهی اجمالی به این موضوع...

«شنای پروانه»؛ غیرت، ناموس، جنوب شهر

"شنای پروانه" ماجرای فیلمی است از پروانه (طناز طباطبایی) که در استخر مشغول آموزش شنا بوده و حالا به بیرون درز کرده و در شهر دست به دست می­ شود. همسرش (امیر آقایی) نیز در قامت یکی از بزرگترین اشرار و اراذل شهر، از سر جنونی وابسته به مسئله غیرت، شروع به خون و خونریزی می­ کند. "شنای پروانه" با رویکردی کاملا اجتماعی، ضمن ارائه یک داستان گیرا که با دقت و مهارت کافی در پرداخت گره­‌ها و هزارتو‌ها موفق شده گیرا و جذاب جلوه کند، نگاه تحلیلی­ اش را در همان عنصر داستانی، در ناخودآگاه مخاطبش جای می­ دهد. در واقع آنچه می­ بینیم، نه یک قصه­‌ی صرفا سرگرم کننده، که با زیرمتنی لایه­ بندی شده در رابطه با معضل اراذل پروری­ است. گاهی مقصر این پرورش را نیز جامعه و گاهی حتی خانواده معرفی می­ کند.

کد خبر: ۵۱۱۳۰
۱۵:۵۰ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: "شنای پروانه" که اولین ساخته فیلمساز نام آشنای عرصه فیلمسازی کوتاه، «محمد کارت» محسوب می­ شود، فیلمی است تماشاگرپسند، خوش ریتم و درگیرکننده. کارت داستانش را میان جهان اراذل جنوب تهران پیش می­ برد. ماجرا، ماجرای فیلمی است از پروانه (طناز طباطبایی) که در استخر مشغول آموزش شنا بوده و حالا به بیرون درز کرده و در شهر دست به دست می­ شود. همسرش (امیر آقایی) نیز در قامت یکی از بزرگترین اشرار و اراذل شهر، از سر جنونی وابسته به مسئله غیرت، شروع به خون و خونریزی می­ کند.

فیلم تا حدود زیادی متکی به فیلمنامه­‌ی مملو از جزئیات و پیچیدگی­ است. این پیچیدگی­‌ها گاهی منجر به غافلگیری­‌ها و تاثیرگذاری­‌هایی است که فیلم را از همین جهت، تغذیه و تامین می­ کنند. در واقع حجت (جواد عزتی)، به عنوان شخصیتی که هرگز در این وادی­‌ها (گردن کشی­‌ها و آشوب­گری­ ها) حضور نداشته، اما به لطف برادرش برای همه محترم و عزیز شمرده می­ شود، برای اولین بار پا به این فضا می­ گذارد تا پروسه پیدا کردن شخصی که مسبب پخش شدن فیلم است را پیگیری کند.
 

«شنای پروانه»؛ غیرت، ناموس، جنوب شهر
 
مخاطب نیز تا حدودی با نقطه نظر حجت پیش می­ رود تا به عنوان یک تازه وارد، حضوری پر ماجرا و کنجکاوی برانگیز را میان این ریش­‌های بلند و خالکوبی­‌های آنچنانی تجربه کند. این اراذل تصویر شده، به وفور در بخش­‌هایی از فیلم، به جانوارانی غیر انسانی تشبیه شده­ اند. موجوداتی که گویی دیگر توان فکر ندارند، نمی­ توان از آن­ها انتظار منطق داشت و به طور کلی آنچه که برایشان مطرح است، دود و الکل و رفیق محسوب می­ شود. چه بسا ناموس­ پرستی­ آنان نیز در راستای حمایت از یک رفیق یا حفظ آبروی خود یا رفیقشان در محله است.

فیلمساز با ورودی آمیخته به شناخت و دقت به محافل این قشر از جامعه، عادات و آداب آن­ها را در میان قصه­‌ی رمانتیک/جنایی اش برای مخاطب باز می­ کند. اتفاق مثبتی که در راستای این بازپرداخت به چشم می­ خورد نیز آن است که از هیچ­کدامشان کاراکتر‌های مطلقا سیاه نمی­ سازد، بلکه همه­ آن‌ها را به نوعی قربانی شرایط می­ داند.

"شنای پروانه" با رویکردی کاملا اجتماعی، ضمن ارائه یک داستان گیرا که با دقت و مهارت کافی در پرداخت گره­‌ها و هزارتو‌ها موفق شده گیرا و جذاب جلوه کند، نگاه تحلیلی­ اش را در همان عنصر داستانی، در ناخودآگاه مخاطبش جای می­ دهد. در واقع آنچه می­ بینیم، نه یک قصه­‌ی صرفا سرگرم کننده، که با زیرمتنی لایه­ بندی شده در رابطه با معضل اراذل پروری­ است. گاهی مقصر این پرورش را نیز جامعه و گاهی حتی خانواده معرفی می­ کند. مادری که دائما محبت­‌های بی موردش را نثار فرزند شرورش کرده تا مقوله "شرور" بودن برایش مسئله­‌ای عادی و طبیعی قلمداد شود. پروسه­‌ای که طبق نگاه فیلم، منجر به رشد تفکری شده که "یک بودن در محله" را مهم­ترین دغدغه فردی می­ داند. آدم­‌هایی که دم از مرام و معرفت می­ زنند، اما از منفعتشان نیز با قمه و چماق دفاع می­ کنند. وجدانشان مُرده و محدوده­‌ی دیدشان تنها شامل خودخواهی­‌ها و ادعا‌های آنچنانی­ است. رؤیای رییس بودن دارند و تعداد بالای رفقایشان در یک دعوای خیابانی، افتخاری شگرف برایشان محسوب می­ شود.
 

«شنای پروانه»؛ غیرت، ناموس، جنوب شهر
 
اما برگ برنده شنای پروانه، نه در این تحلیل مستندوار و مرور معضل­‌های معاصر و امروزی، که ساختاری استاندارد و مقبول در زمینه "فرم­ سازی" است. هرچند که فیلمساز برای حفظ و جذب مخاطب، چندان دست به کار‌های عجیب و خلاقانه نمی­ زند (که اصلا زمینه موضوعی فیلم هم به آن نیازی ندارد)، اما فیلم در رعایت قواعد آکادمیک و امتحان پس داده­‌ی مخاطب­ مداری کاملا حرفه­‌ای ظاهر می­ شود. داد و فریاد‌ها و سر و صداهایش را همانقدر به اندازه استفاده می­ کند که سکوت و سکون را نیز. دوربینش را همانقدر تحت کنترل دارد که بازیگرانش را. بازسازی یک سری موقعیت­‌های خاص که توسط هرکسی دیده نشده (قمارخانه زیرزمینی، محل تولید و فروش مشروبات تقلبی و ...) از آن ویژگی­‌هایی است که حتی اگر داستان "شنای پروانه" برای مخاطب جذاب نباشد، وارد عمل شده و تا پایان، تماشاگرش را کنجکاو نگه می­ دارد. خلاصه­‌تر آنکه محمد کارت، با آن رزومه موفق فیلم­‌های کوتاهش، فیلمساز جوان و تازه­ کاری است که می­ توان به او فرصت دیده شدن و طی کردن ترقی را داد.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی