"آن شب" داستان مرموز و نسبتا ترسناکی را حول محور یک زوج روایت می کند. زوجی که همراه نوزادِ تازه متولد شده شان در سفری به آمریکا و تجدید دیداری با چند دوست، دچار گرفتاری در داستانهای عجیب و غریبی می شوند. مشکل اصلی "آن شب"، اما فارغ از محتوایی که به کار می گیرد، آن است که تمام ساختارش را، تقلید از نمونههای مشابه و سطح پایین هالیوودی تشکیل می دهد. کوروش آهاری چندان "مولف بودن" را نمی داند و در ساخت جهان شخصی خودش و ایجاد فضایی منحصر به فرد عملا ناکام است. او صرفا با الگوبرداریهای دقیق، به بازسازی تمام آن فیلمهایی که تحت برچسب "ژانر وحشت" در هالیوود اکران می شوند پرداخته و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. اساسا خلاقیت در "آن شب" به حد صفر می رسد و حین تماشای آن، کاملا این احساس را داریم که فیلم را قبلا دیده ایم و چقدر قابل پیش بینی است.
دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: کوروش آهاری که قبلتر با تدوین چند فیلم، نام خود را میان اسامی سینمایی در ایران ثبت کرده بود، حالا با اولین تجربه کارگردانی دست به ساخت فیلمی در ژانر وحشت و ساختاری که بیشتر در سینمای غرب و هالیوود مورد استفاده قرار می گیرد، زده است. "آن شب" با حضور شهاب حسینی به عنوان سوپراستار محبوب این روزهای سینمای ایران، حداقل کنشی که همراه خود دارد، پُر کردنِ نسبی سالن سینماست. همچنین سرمایه گذارها و تهیه کنندههای غیر ایرانی و استفاده از لوکیشنهایی در خارج از کشور (آمریکا) و حضور بازیگران آمریکایی، کنجکاویهایی جهت تماشای فیلم را به وجود می آورند که فیلم را از حداقل نیازهای خود بی نیاز می کند.
"آن شب" داستان مرموز و نسبتا ترسناکی را حول محور یک زوج روایت می کند. زوجی که همراه نوزادِ تازه متولد شده شان در سفری به آمریکا و تجدید دیداری با چند دوست، دچار گرفتاری در داستانهای عجیب و غریبی می شوند. فیلم میان یک دورهمیِ خودمانی آغاز می شود. خندهها و خوشگذرانیهایی که آشکارا هشدارِ فجایعی را نیز می دهند. ماجرا، اما زمانی آغاز می شود که زوج اصلی داستان، میان خیابانها گم شده و به هتلی پناه می برند تا شب را بگذرانند. هتل نیز به عنوان پناهگاهی مرموز، دائما با المانهایی خاص مانند رفتار و گفتارِ عجیب و غریب رزروشن و فضای ملتهبی که یادآور فیلم "تلالو"ی کوبریک است، به عنوان بستری جهت پیاده سازی عناصر وحشت و حوادث خاصی که بعدا در آن به وقوع می پیوندد، پرداخت می شود.
در کنار تمام عناصری که فیلمساز جهت وارد کردن شوک و ترساندن مخاطبش به کار می گیرد، آنچه که تجربهای نوین در سینماهای ایران را فراهم می سازد، نوعی ترس و وحشت جمعی و همگانی در سالن سینماست که مخاطب ایرانی به دلیل عدم ورود فیلمسازان داخلی به این ژانر، چندان با آن آشنا نیست. نوعی حس هیجان و همزمان نشاط آور که اجتماعی هرچند کوچک در یک سالن با یکدیگر تجربه می کنند و لحظات چالش برانگیزی را با هم از سر می گذرانند. از این رو، بابت این عدم آشنایی عمیق بین مخاطب سینمای ایران و ژانر وحشت روی پرده، فیدبکها و واکنشهای جالبی را می شود بین آنها دید. گاهی ذوق ناشی از حس تجربهی ترس در یک محیط عمومی، به خنده ختم می شد و گاهی پرده نقرهای تاثیر خودش را می گذاشت و سالن را سکوتی از سر ترس فرا می گرفت.
اما تمام مسئله فیلمساز و هدفش از ساخت چنین فیلم ترسناکی، محدود به همین جریانات نمی شد. آهاری در کنار عناصر هیجان انگیز و غافلگیرکنندهی فیلمش، زیرمتنی روانشناسانه و نمادین را طراحی می کند تا از روایت داستان خود به آن مفهوم نهایی برسد. درواقع فیلمنامه به سمتی می رود که هتل، تبدیل به زندانی جهت اعتراف به تمام پنهان کاریها بین این زوج می شود. چه بسا موتیفهای ترس آور فیلم را نیز همین ذهنیاتِ مصور شده تشکیل می دهند. کودک کم سن و سالی که میان راهروها می دَوَد و مادرش را صدا می کند یا دختر جوانی که با ظاهری به هم ریخته، گویی قصد یادآوری چیزی را به این دو نفر دارد. حالا هتلی که در ابتدا شمایلی از یک پناهگاه برای این زوج داشت، تبدیل به جهنمی شده که توهمات و خاطرههای پنهان این دو را به عینیت می رساند و آنقدر کاراکترها را تحت فشار قرار می دهد تا اعتراف کنند. این زیرمتن مفهومی که فلسفهی پشت داستان فیلم را تشکیل می دهد، تا حدودی باعث شده که فیلم از یک اثر صرفا هیجان محور و تهی از معنا فاصله بگیرد.
مشکل اصلی "آن شب"، اما فارغ از محتوایی که به کار می گیرد، آن است که تمام ساختارش را، تقلید از نمونههای مشابه و سطح پایین هالیوودی تشکیل می دهد. کوروش آهاری چندان "مولف بودن" را نمی داند و در ساخت جهان شخصی خودش و ایجاد فضایی منحصر به فرد عملا ناکام است. او صرفا با الگوبرداریهای دقیق، به بازسازی تمام آن فیلمهایی که تحت برچسب "ژانر وحشت" در هالیوود اکران می شوند پرداخته و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. اساسا خلاقیت در "آن شب" به حد صفر می رسد و حین تماشای آن، کاملا این احساس را داریم که فیلم را قبلا دیده ایم و چقدر قابل پیش بینی است. البته که همچنان ورود به سینمای ژانر و طبق سینمای مدرن امروزی حرکت کردن، مسیر مثبتی است که آهاری در سینمای راکد ایران شروع به طی کردنش کرده، اما کاش خلاقیتهای شخصی را نیز پس از این در آثار مشابه شاهد باشیم.