"تعارض" با ساختاری جدید که هرگز با آن مواجه نبودیم (تمام فیلم با دوربینهای مداربسته و سیاه و سفید ضبط شده) و موضوعی که چندان با مخاطب عادی ارتباط برقرار نمی کند، از منحصر به فردترین فیلمهای امسال بود. کاراکتری تنها و طرد شده که در افکار خود زندگی می کند و فیلم نیز سیالیت بین توهمات و خیالات او را با واقعیت به نمایش می گذارد و مرز بین دروغ و حقیقت را محو می کند. راوی در جایگاه دانای کل، دیگر قابل اعتماد نیست و داستان با تردیدی همیشگی، گام در روایت خود بر می دارد. شبیه داستان "عقاید یک دلقک" نوشته هاینریش بل که اساسا اجتماع و آدمها و فرهنگهای متفاوتی را شامل می شود، اما فلسفه تنهایی، فقر و عشق را که اساسا نیاز به ترجمه زبانی و تجربه فرهنگی ندارند، در خود پیدا می کنیم. "تعارض" فیلمی برای همه نیست، اما هوشمندانه، همه را شامل می شود. شاید آینهای است که نمی خواهیم نگاهش کنیم...
دیدارنیوز ـ
ایمان رضایی: در جریان تماشا و نقد فیلمهای جشنواره سی و هشتم، به هیچ فیلمی به اندازهی "تعارض" بی انصافی نشد؛ چه از جانب خود جشنواره و چه از جانب مخاطبین و منتقدان. ابتدا، مقصر این ناحقیها، هیئت انتخاب جشنواره فجر بود که چنین فیلم خاص، اکسپریمنتال و خلاف جریان استراتژیهای مرسوم سینمای ایران را میان انبوه آثار مربوط به سینمای بدنه و داستانی معرفی می کند تا تافتهای جدا بافته در جشنواره قرار دهد و نوع مواجهه با آن را نیز نیاموزد. مقصر بعدی نیز خود مخاطبِ این روزهای سینمای ایران است که اساسا دچار فروپاشی سلیقه و عدم برخورداری از نگاه و اندیشه هنری/فلسفی است، چراکه "تعارض" دقیقا بافتی از جنس سینما دارد، و رایحهای جذاب از تجربه گراییها و آزمون و خطاهایی که در مدیوم بصری، در زمره ارزشمندترین ویژگیها جای می گیرند.
"تعارض" با ساختاری جدید که هرگز با آن مواجه نبودیم (تمام فیلم با دوربینهای مداربسته و سیاه و سفید ضبط شده) و موضوعی که چندان با مخاطب عادی ارتباط برقرار نمی کند، از منحصر به فردترین فیلمهای امسال بود. کاراکتری تنها و طرد شده که در افکار خود زندگی می کند و فیلم نیز سیالیت بین توهمات و خیالات او را با واقعیت به نمایش می گذارد و مرز بین دروغ و حقیقت را محو می کند. راوی در جایگاه دانای کل، دیگر قابل اعتماد نیست و داستان با تردیدی همیشگی، گام در روایت خود بر می دارد.
رضا بهبودی با بازی در نقش کاراکتر اصلی فیلم، توانسته شخصیتی متفاوت خلق کند. شخصیتی که گاهی در طول فیلم، مقابل دوربین طناب دار گره می زند و قصد خودکشی دارد، و در سکانس بعدی در اتاق خود، تنهایی با موسیقیهای شاد و قدیمی، دیوانه وار می رقصد. شخصیتی که دچار اسکیزوفرنی است و واقعا نمی داند که چه بخشهایی از زندگی اش را واقعا تجربه کرده و کدام بخشها را در ذهنش ساخته. او واقعا ازدواجی ناموفق داشته؟ یا واقعا رئیسی ثروتمند به او این همه امکانات را داده؟ یا اصلا این دوربینهای مدار بسته واقعا او را زیر نظر دارند یا این هم بخشی از توهمات اوست که ما به آن خیره شدیم؟
"تعارض" دقیقا به همین میزان از قطعیت و سرراست بودن فرار می کند. ایدههای روانشناسانه خود را میان بازیگوشیهای فرمیک خود پیاده می کند و فضایی کاملا متفاوت با فیلمهای معمول داستانی ایجاد می کند. چه بسا "تعارض" عملا فاقد یک خط داستانی واحد است و دائما میان فرضیههایی متفاوت از یک کانسپت داستانی در حرکت است. مرد داستان، یک بار با معشوقه اش مقابل یک بانک آشنا می شود، یک بار او را در خیابان سوار می کند و سر آشنایی باز می شود و چند احتمال دیگر. یک بار همسرش به او خیانت می کند و ترکش می کند، یک بار اتفاقی برعکس این ماجرا می افتد و به طور کلی داستان میان عدم متکی بودن به یک قطعیت ثابت، خود را میان احتمالات و تصورات کاراکترش، سیالگونه، پخش می کند.
شادیها و ناراحتیها را در کنار هم قرار می دهد و فلسفه زندگی یک مرد روشنفکر که چندان ارتباطی با تفکرات سنتی ندارد را به تصویر می کشد. مردی که کتاب می خواند، فیلمهای عروسی تدوین می کند و البته شعر می نویسد. مردی که زیر نظر دوربینهای مدار بستهای که معلوم نیست از کجا کنترل می شوند، به شخصیترین شکل ممکن در حال زندگی است و گاهی با آینه اتاقش حرف می زند و گاهی مقابل یک دوربین، تظاهر می کند که با یک روانشناس یا یک مامور پلیس حرف می زند. در واقع جدیترین خاصیت "تعارض" نیز همین به تصویر کشیدن عمیق و دقیق تنهایی است. تنهایی مردی که شبیه خیلی از ماها فکر نمی کند، اما در پنهانترین ابعادمان می توانیم او را بیابیم. شبیه داستان "عقاید یک دلقک" نوشته هاینریش بل که اساسا اجتماع و آدمها و فرهنگهای متفاوتی را شامل می شود، اما فلسفه تنهایی، فقر و عشق را که اساسا نیاز به ترجمه زبانی و تجربه فرهنگی ندارند، در خود پیدا می کنیم. "تعارض" فیلمی برای همه نیست، اما هوشمندانه، همه را شامل می شود. شاید آینهای است که نمی خواهیم نگاهش کنیم...