"پوست" روایت قصهای است محلی با تمام المانهایی که افسانههای سنتی آذربایجان را در دل روستاها و جنگلها یادآوری می کند. زبان فیلم ترکی است و همین مسئله نیز به مرور ثابت می کند که بزرگترین نقطه قوت فیلم نیز محسوب می شود. از همان ابتدا، صدای تنبور در زمینه تصویر با صحبتهای راوی که در جایگاه دانای کل قرار گرفته همراه می شود و جهان محلی/سنتی فیلم در جغرافیایی که عمومِ مردمِ حاضر در بافت شهری با آن بیگانه اند (یا بیگانه شده اند) در همان دقایق ابتدایی خودنمایی می کند. "پوست" در واقع نه تلاشی جهت ترساندن مخاطبش می کند و نه می خواهد طبق الگوهای دراماتیک، داستانی تکراری از عشق و مصیبتهای همراهش را تعریف کند؛ بلکه بیشتر در صدد آن است تا بیش از هرچیز، چگونگی "قصه گفتن" یا حتی"قصه شنیدن" را دوباره بین آدمها جا بیندازد. آدمهایی که امروزه چندان حوصلهی شنیدن را ندارند، قصه را نمی فهمند و در جهان مدرن امروزی، دچار آفتهایی نظیر "مفهوم زدگی" شده اند.
دیدارنیوز ـ
ایمان رضایی: از اتفاقات چشمگیر و البته امیدوار کنندهی جشنواره امسال، می توان به روی آوردن فیلمسازان موفق در عرصه فیلم کوتاه به تولید آثار بلند سینمایی اشاره کرد. محمد کارت که با فیلمهای کوتاهی، چون "بچه خور" و آثار مستند مانند "بختک" نامش را در محافل سینمایی جا انداخته بود، امسال با "شنای پروانه" غوغا به پا کرد و حالا برادران ارک (بهمن و بهرام) که پیش از این با فیلم کوتاه "حیوان" پا به جشنواره کن نیز گذاشته بودند، غافلگیری جذابی تحت عنوان سینمایی "پوست" برای مخاطبین نسبتا خاصتر و خارج از جریان اصلی سینمای ایران به ارمغان آورده اند.
"پوست" روایت قصهای است محلی با تمام المانهایی که افسانههای سنتی آذربایجان را در دل روستاها و جنگلها یادآوری می کند. زبان فیلم ترکی است و همین مسئله نیز به مرور ثابت می کند که بزرگترین نقطه قوت فیلم نیز محسوب می شود. از همان ابتدا، صدای تنبور در زمینه تصویر با صحبتهای راوی که در جایگاه دانای کل قرار گرفته همراه می شود و جهان محلی/سنتی فیلم در جغرافیایی که عمومِ مردمِ حاضر در بافت شهری با آن بیگانه اند (یا بیگانه شده اند) در همان دقایق ابتدایی خودنمایی می کند.
فیلم در ابتدا با ماجرای پوست یک شیر آغاز می شود. لباسی که برای اجرای یک مراسم محلی که مربوط به تعزیههای عاشورایی نیز می شود، مورد استفاده قرار می گیرد و فلسفهی پشت آن، طبق گفته راوی، در رابطه با شیری است که به عنوان نمادی از خیر و نیکی، به جنگ با شر برمی خیزد. در حین انجام همین مراسم، حوادثی مشکوک و غیر طبیعی پشت سر هم به وقوع می پیوندد. باغ شخصی به نام سید (که لباس شیر را بر تن می کند و بخش عمده مراسم را اجرا می کند) در آتش می سوزد و چندی بعد نیز از شاخهی یک درخت به زمین می افتد و می میرد. روستا به طرز مرموزی دچار طلسم و نفرین می شود و در این میان، قصهی عاشقانهای که با همان ویژگیهای افسانهای (صیادی که دل به شکارش می بازد و مادرش را باید فدای این عشق کند) در هم آمیخته شده نیز مسیر خود را طی می کند.
آنچه که در وهله اول "پوست" را در قامت فیلمی متفاوت، منحصر به فرد جلوه می دهد، شیوه و طریقه داستان گویی است. برادران ارک برای ایجاد تطابق میان فضای قصه و نوع روایت آن، از راوی بهره گرفته اند که خاصیتی جذابتر و گیراتر به فیلم بخشیده است. حضور راوی با آن صدای نرم و دلنشین در میان جهان وهم آلود قصه، دائما یادآور آن است که درحال مرور یک داستان هستیم. خبری از واقع گراییها و رویکردهای رئالیستی برای ملموستر جلوه دادن جهان اثر نیست و اتفاقا لمس طبیعی فیلم نیز وابسته به همان "قصه" بودن است.
"پوست" در واقع نه تلاشی جهت ترساندن مخاطبش می کند و نه می خواهد طبق الگوهای دراماتیک، داستانی تکراری از عشق و مصیبتهای همراهش را تعریف کند؛ بلکه بیشتر در صدد آن است تا بیش از هرچیز، چگونگی "قصه گفتن" یا حتی"قصه شنیدن" را دوباره بین آدمها جا بیندازد. آدمهایی که امروزه چندان حوصلهی شنیدن را ندارند، قصه را نمی فهمند و در جهان مدرن امروزی، دچار آفتهایی نظیر "مفهوم زدگی" شده اند.
اولین تجربه سینمایی برادران ارک، در ستایش از "داستان"، تمام الگوهای سنتیِ مبتنی بر قصه گویی را پیش می گیرد تا با ساختار شاعرانه خود و وام گیری از فضای نوستالژیِ روستاهای کاهگلی، مخاطبش را تحت تاثیر خود قرار دهد. همچنین با اشاره به مضامینی استعاری که در عمق داستان حل شده اند، گاهی مسائلی تفکر برانگیز را مطرح می کند که بسیار تفسیر پذیرند.
"پوست"، اما از لحاظ ساختاری، شامل ویژگیهایی است که پیش از این، حداقل در ایران، بیشتر در فضای فیلمهای کوتاه به چشم خورده است. طراحیها و چیدمانهای فانتزی و چشمگیر که در راستای پرداخت فضا و اتمسفر مورد نظر فیلمسازان، کمک چشمگیری رسانده است. دوربینِ روی دست و تکانهای جزئی و حضور آن در بطن ماجراها نیز باعث شده تا مخاطب به حالتی سوبژکتیو و عینی پا به دنیای افسانهها بگذارد و طبق همان تئوریهای ارسطویی، غرق دروغهایی بشود که دوست دارد باورشان کند.
فیلم اخیر برادران ارک، نمونهای است از آنچه که سینما باید باشد. شیوهی درست القای احساسات در کنار الگوهای تجربی و چالش برانگیز قصه گویی که با شمایل کلاسیک خود، حالا رویکردی مدرنیزه به خود گرفته اند و به بیرون کشیدن مخاطبِ غرق در سطحی نگری پرداخته اند. "پوست" علیرغم تمام خام دستیها و ایرادات ناشی از کارِ اول بودن، از جدیترین و البته لذت بخشترین تجربیات سینمای ایران در سالهای اخیر است.