تیتر امروز

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق

هشدار فرمانده ارتش به تل‌آویو پس از حادثه اصفهان/ واکنش بلینکن/ شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا پس از نمازجمعه

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!
افاضات اضافه

به ما رعایا ربطی ندارد، شما بکنید!

در هفته‌ای که گذشت، عوام‌الملک به مسایل مهم و حساسی چون موی نسوان پرداخته و درباره حوادث اخیر در کشور گفته ما عوام، رعیتی بیش نیستیم و نباید این را فراموش کنیم.

"خوب، بد، جلف ۲"؛ خندیدن لازم است، اما کافی نیست

در سال­‌های اخیر، نه فقط قاسم­خانی­‌ها، که به طور کلی کارکرد طنز و ژانر کمدی در ایران خاصیت خود را از دست داده. عموما ژانر کمدی را با خنده­‌ها و خوش­گذرانی­‌ها به یاد می­ آورند و اصلا فیلم کمدی را بابت گذراندن وقت با خنده انتخاب می­ کنند. "خوب، بد، جلف ۲"، اساسا فاقد آن نگاه اندیشمند و تحلیلی است. برخلاف دیگر آثار قاسم­خانی نظیر "شب­های برره" یا "سن پطرزبورگ"، دیگر جریانی از یک مسئله­‌ی محتوایی در آن یافت نمی­ شود و حتی ساختار خلاقانه­‌ای هم ندارد. فیلم مملو از شوخی­‌های پیش پا افتاده­‌ی روزمره است که به هر قیمتی مخاطبش را می­ خنداند. با پیروی از فرمول کمدی­‌های کلاسیک (تن‌ها تقلید از استانداردها) یک زوج کندذهن و گیج (سام درخشانی و پژمان جمشیدی) می­ آفریند و بین یک ماجرای جدی، خرابکاری­‌ها و شیطنت­ هایشان را به نمایش می­ گذارد.

کد خبر: ۵۱۹۳۵
۱۳:۳۳ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: پیمان قاسم­خانی رزومه گسترده و پر و پیمانی در سال­‌های گذشته­ سینما و تلویزیون دارد. از همکاری با مهران مدیری در "پاورچین" و "نقطه­ چین" گرفته تا "ورود آقایان ممنوعِ" رامبد جوان و "مارمولکِ" کمال تبریزی. در تمام این فیلم­‌ها ردپایی موثر از قاسم­خانی به چشم می­ خورد که بعضا ماندگارترین کمدی­‌های سینما و تلویزیون ایران بعد از انقلاب را تشکیل می­ دهند.

پیمان قاسم­خانی در طول تمام این سال­‌ها، ثابت کرده که طبع اجتماع ایرانی را در خندیدن و سرگرم کردن می­ شناسد و می­ داند که چه شوخی­‌هایی را کجا استفاده کند. در به کارگیری دیالوگ­‌ها و موقعیت­‌های طنز، همواره استاندارد‌هایی داشته که رفته رفته تبدیل به نوعی الگو و راهنما برای دیگران در این زمینه شده و حتی تقلید از این فرمول­‌ها نیز کار ساده­‌ای شمرده نمی­ شود.

در سال­‌های اخیر، اما نه فقط قاسم­خانی­‌ها، که به طور کلی کارکرد طنز و ژانر کمدی در ایران خاصیت خود را از دست داده. عموما ژانر کمدی را با خنده­‌ها و خوش­گذرانی­‌ها به یاد می­ آورند و اصلا فیلم کمدی را بابت گذراندن وقت با خنده انتخاب می­ کنند، اما با بررسی تاریخ سینما و تئاتر، و همچنین مرور آثار کمدی کلاسیک و استاندارد، بدیهی است که ژانر کمدی فارغ از وظیفه­‌ی خنداندن، شامل ویژگی­‌هایی دیگر نظیر پیگیری یک فلسفه­‌ی اخلاقی، به تصویر کشیدن یک معضل اجتماعی یا پایانی تاثیرگذار از لحاظ روانی نیز می­ شود. چیزی که به طور کلی از صفحه فیلم­‌های طنز ما محو شده و حالا حتی با تجربه­‌هایی مانند قاسم­خانی نیز صرفا خنداندن را هدف کار خود قرار داده­ اند.
 

 
"خوب، بد، جلف ۲"، اساسا فاقد آن نگاه اندیشمند و تحلیلی است. برخلاف دیگر آثار قاسم­خانی نظیر "شب­های برره" یا "سن پطرزبورگ"، دیگر جریانی از یک مسئله­‌ی محتوایی در آن یافت نمی­ شود و حتی ساختار خلاقانه­‌ای هم ندارد. فیلم مملو از شوخی­‌های پیش پا افتاده­‌ی روزمره است که به هر قیمتی مخاطبش را می­ خنداند. با پیروی از فرمول کمدی­‌های کلاسیک (تن‌ها تقلید از استانداردها) یک زوج کندذهن و گیج (سام درخشانی و پژمان جمشیدی) می­ آفریند و بین یک ماجرای جدی، خرابکاری­‌ها و شیطنت­ هایشان را به نمایش می­ گذارد.

آنچه که "خوب، بد، جلف ۲" را همچنان از دیگر فجایع کمدی ما با اندکی فاصله نگه­ می­ دارد و مسبب به تاراج رفتن این فیلم نمی­ شود، کنترل و اِشرافی است که قاسم­خانی به عنوان نویسنده و کارگردان، روی شوخی­‌ها و کنترل آن­ها دارد. برخلاف نگاه عده­‌ای کثیر، در زیرژانر‌های کمدی، شوخی­‌های جنسی و بزرگسالانه نیز بخشی از ملزومات فیلمنامه را تشکیل می­ دهد که حالا در سینمای ایران با وجود محدودیت­‌ها، به شکلی پنهان و مخفیانه با این امر روبرو ایم. سکانس­‌های مربوط به درخشانی و ستاره پسیانی نیز گواه بر این امر است و هم از مخاطب خنده می­ گیرد و هم موقعیت­‌هایی نسبتا بزرگسالانه به وجود می­ آورد.

همچنین در دیگر ابعاد فیلمنامه، فیلمساز توانسته آن خنده­‌ها را از تماشاگر حاضر در سالن بگیرد و وظیفه­‌ی مربوط به این بخش از کارش را به انجام برساند، اما حفره­‌ها و کمبود‌های جدی را همان عدم حضور چفت و بست کافی در پیشبرد داستان و رها کردن ایجاد بستری تحلیلی در فیلم شکل می­ دهند. "خوب، بد، جلف ۲" آمده که تنها بخنداند و برود و همین مسئله نیز منجر به "یک بار مصرف" شدن این اثر سینمایی است. فیلم از خاستگاه هنری/فرهنگی خود فاصله می­ گیرد و تبدیل به کالایی پیش پا افتاده جهت قلقلک دادن و خنداندن مخاطب می­ شود.

با این وجود که جهان کمدی، از پتانسیل­‌های بالایی برای تاثیرگذاری­‌های سیاسی/اجتماعی برخوردار است و با نگاهی گذرا به آثار عناوینی، چون "چارلی چاپلین" و "باستر کیتون" می­ توان به صحت این گزاره رسید، آنچه که از سینمای کمدی قاسم­خانی می­ بینیم، نوعی بی مصرفی و بی ارزشی است. شکلی از بی خاصیت بودن در جهان سینما و نمایش که شبیه به جوک­‌هایی است که از یاد می­ بریم، صرفا به خنداندن مشغول­ است و بس. به این امید که چنین ساختار و ژانر مهمی همچون کمدی، در سینمای ایران نیز جایگاهی ویژه­ و با اهمیت پیدا کند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی