یادداشت محیط زیستی کاوه مدنی
کاوه مدنی: میزان موجود آب لزوما ارتباط مستقیمی با میزان موفقیت در توسعه اقتصادی ندارد. برنامهریزی مناسب همچنان مهمترین نقش را در توسعه اقتصادی ایفا میکند. با برنامهریزی مناسب میتوان با کمبود آب تطبیق یافت و همچنان به توسعه ادامه داد.
حجتالاسلام رسول منتجبنیا فعال سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی به بهانه شیوع ویروس کرونا در کشور، مقالهای را برای دیدارنیوز ارسال کرد که در متن آن، به بررسی نوع مواجهه مسئولان کشور با بلایای طبیعی و حوادث واقعه در طی چهار دهه گذشته پرداخته شده و راهکارهای برون رفت از بحرانها و نحوه حرکت به سوی مقدم داشتن پیش گیری به جای پیگیری، بیان شده است. وی مشکل اصلی در استقرار وضعیت نامطلوب فعلی را نوع نگاه و برداشت از حکومت برشمرده و نسبت به این که نیرو، اندیشه و اعتبارات زیادی صرف تقابل و تعارض میشود انتقاد کرده است. در ادامه میتوانید متن کامل این مطلب را بخوانید.
نظرسنجیهای مختلف که یکی از آنها توسط یک رسانه دولتی در دو نوبت انجام شده، نشان داده بیش از ۸۰ درصد مردم، در انتخابات شرکت نمی کنند. به نظر میآید مردم، این بار توجهی به توصیهها و تبلیغات و دعوت به مشارکت ندارند، آنها تصمیم خود را گرفته اند و راه خود را میروند. برخلاف آنچه اصلاح طلبان میگویند، قهر مردم به دلیل عملکرد شورای نگهبان در پی رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان و سایر احزاب منتقد نیست، به نظر میآید مردم در انتخابات امسال در پی تحقق شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» هستند. نکته مهم دیگری که سبب دلسردی مردم و تصمیم آنها به عدم مشارکت در انتخاب شده است، پاسخ گو نبودن ساختار سیاسی در تمام سطوح است. مردم از خود میپرسند چه باید بکنند با ساختاری که گویی در برابر درد، فریاد و فغان بی حس شده است؟ تجربه سالهای اخیر نشان داده که ساختار موجود در برابر انتقادات، پیشنهادات، دلسوزی ها، ارائه راهکار از طرف کارشناسان و مشاوران و همچنین در برابر مطالبه گری مردم؛ چه به صورت آرام و از طریق مشارکت سیاسی و چه با آمدن به خیابان، تنها یک پاسخ داشته: نه! انجام نمیدهم!
اگر کسی وعدهای بدهد که فلان چیز را به شما خواهم داد (و اگر در دادن این وعده، صادق باشد) چند حالت محتمل است: الف) اگر کل آن موضوع در اختیار خودش باشد، بالاترین احتمال تحقق وجود دارد. ب) اگر بخشی از آن موضوع در اختیار دیگران باشد، به میزان تسلطی که دارد، میشود احتمال تحقق داد. ج) اگر اتفاقی فراتر از محاسبات بیفتد، بسته به بزرگی آن اتفاق، در احتمال وقوع آن «خلل» یا «سرعت» پیش خواهد آمد. مثلا اگر کسی در انتخابات ریاست جمهوری وعده بدهد که فلانی را رئیس فلان سازمان خواهد کرد، این اختیار کاملا در دست خودش هست و اگر صادق باشد، منطقا باید محقق شود. اما اگر بگوید که فلانی را وزیر فلان وزارتخانه خواهد کرد، تا مرحلهی معرفی آن فرد در دست خودش هست، ولی انتخاب نهایی منوط به رأی اعتماد مجلس است. البته با تجربیاتی که طی این سالها در میان افکار عمومی کسب شده، حتی در همان گامهای ابتدایی میشود در مورد احتمال تحقق وعدهها، بحث و جدل کرد و به سادگی تن به هر وعدهای نداد. در عینحال نباید فراموش کنیم که هر وعدهای، احتمال عدم تحقق هم دارد و این به معنای نادرست بودن وعده یا صادق نبودن وعدهدهنده نیست.
قطعا انتخابات ما آنچنان مطلوب نیست، ولی از دست دادن این فرصتها برای کشوری که میخواهد به جامعهای مدنی نزدیک شود، یک تأسف تاریخی به جا خواهد گذاشت. بالاخره ما در این چهل سال، حدود ۳۶ انتخابات برگزار کردهایم و کمی به این سازوکار ملتزم شدهایم؛ متوقف کردن این مسیر با توجیهات ایدهآلیستی ظلم مضاعفی خواهد بود که جریانهای روشنفکریِ منتقد، به مردم عادی تحمیل خواهند کرد. البته همه دوست داریم که یکشبه همهی کارهای خطا تمام شوند و تمامی اقدامات مانند کشورهای اروپایی صورت گیرد، ولی آیا ما هم مانند مردمان توسعهیافته رفتار میکنیم یا تحمل آن شفافیت و قانونمندی را داریم؟ قانونگریزی در تمامی سلولهای ما نفوذ کرده و همه یکپا دیکتاتور هستیم، ولی باز هم نباید ناامید شویم، اما بالابردن سطح توقعات بدون بسترسازی لازم، ما را دچار سرخوردگی و غلطیدن در شکستهای متوالی خواهد کرد.
در یادداشتی تحلیلی مطرح شد؛
آشوب سازماندهی شده، در جهت تغییر یک نظام و با هدف براندازی است. تصمیم گیری برای آشوب در اتاقهای فکر امنیتی، سیاسی و نظامی طراحی میشود. برنامه چند روزه نیست. ممکن است طراحی چند ساله باشد. در این صورت آشوب ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، تبلیغاتی و تئوریک دارد. ادعای من در این نوشته، این است که آشوب آبان ماه از این نوع بود. دست کم یک بازیگر جهانی - امریکا - و یک بازیگر منطقهای رقیب - عربستان سعودی - در این پدیده نقش داشته اند و خواهند داشت.
داشتن تحلیلهای صحیح از وضعیت کنونی کشور بسیار مهم و تعیین کننده است، از همین روی این روزها جنگ پنهانی برای غلبه روایتها از رخدادهای اخیر وجود دارد، زیرا روایت و تحلیل و تفسیر غالب و هژمون، مبدا و نقطه تصمیمات و سیاستهای بعدی است و حق و باطل و بازنده و برنده (اگر برندهای وجود داشته باشد) مبتنی بر دستگاه تحلیلی قابل تشخیص است. از این رو باید تلاش کرد تحلیلها درست و صحیح و مستند ارایه شود. این تحلیل که به قلم «امیر دبیری مهر» مدیر اندیشکده خرد نگاشته شده است مبتنی بر دو رهیافت در علوم اجتماعی یعنی طبقه بندیهای اجتماعی و شکافهای سیاسی و اقتصادی پیش خواهد رفت، از این رو در آن بجای مفاهیم مهم فقر و بی عدالتی و استبداد و توطئه خارجی بر مفهوم "نارضایتی "به شکل عام تاکید خواهد شد.
«پرونده ویژه» "دیدارنیوز" با عنوان ۱۳ آبان/بخش سوم
اعضای دولت موقت و کسانی چون بنی صدر و قطب زاده، سفارت یک کشور را خاک آن کشور دانسته و اشغال آن و همچنین به گروگان گرفتن اعضای سفارت را به دور از آداب دیپلماتیک و تعهدات بین المللی ایران دانسته و معتقد بودند چنین حرکتی ضمن مخدوش کردن چهره ایران میتواند مخالفت سایر کشورها علیه ایران را برانگیزد، ضمن اینکه حمله به سفارت یک کشور و گروگان گیری میتواند بهانه به دست آمریکا داده و تبلیغات وسیعی را علیه ایران در عرصه جهانی رقم زند. به ویژه اینکه این گروگان گیری ۴۴۴ روز به طول انجامید و از نظر بازرگان سبب شد که آمریکا سیاستهای امنیتی بیشتری در کشورهای منطقه اعمال کند.
"دیدارنیوز" به بهانه روز جهانی پادکست، به این رسانه جدید پرداخته است؛
پادکست راهی آسان برای دستیابی به برنامههای دیجیتالی موجود در اینترنت و پخش آنها در زمان و مکان دلخواه است. پادکست در همه دستگاههای پخش موسیقی دیجیتال قابل شنیدن است و از آن تحت نامهای «بلاگ کَست» و «آدیو بِلاگ» نیز یاد میشود. با نگاهی دقیق به آنچه برای پادکست رخ داده است، میتوان گفت پادکست همان میکروبلاگینگ در قالب صوتی است، ابزاری که در اختیار میکرو استارهای طبقه میانی در فرآیند انتقال دو مرحلهای پیام قرار گرفته است تا با کمک آن بتوانند محتوایی خارج از چهارچوبهای رایج رسانههای سنتی و بی نیاز از تجهیزات گران قیمت آنها تولید کنند و در اختیار عموم مردم قرار دهند و اگر این محتواها منطبق با نظریه استفاده و رضامندی مطابق ذائقه مخاطبین باشند، آنها خودشان اقدام به نشر و پخش آن میان سایر افراد میکنند.
"دیدارنیوز" به بررسی نوزدهمین نشست هرتزلیا می پردازد؛
به نظر میرسد اسرائیل جدای از اینکه در معادله درگیری با فلسطینیان و محور مقاومت به یک بازنده تبدیل شده است ـ همانطور که در نشست اخیر هرتزلیا نیز بر آن تاکید شد ـ بلکه موازنه قوا در سطح منطقه کاملا به ضرر اسرائیل رقم خورده است و در سطح افکار عمومی جهان نیز اسرائیل به یک چهره منفور تبدیل شده است. علاوه بر این، در سطح درون جامعه صهیونیستی نیز با چالشهای سنگین روبرو است و جنبش تحریم اسرائیل نیز اقتصاد این رژیم و آینده مدیریتی آن را با خطر جدی روبرو کرده است و اسرائیل به سمت پایان حیات خود نزدیک میشود.