دیدارنیوز ـ احمدرضا روح الله زاد: نوزدهمین نشست هرتزلیا که اخیرا در فلسطین اشغالی برگزار شد؛ موضوعات متنوعی را در دستور کار داشت. موضوعاتی که همه یک وجه مشترک داشتند، همه به نوعی «تهدید علیه اسرائیل» محسوب میشدند. آن هم نه یک تهدید ساده، بلکه یک «تهدید راهبردی» به شمار میآمدند.
ایران، حزب الله، انتخاب روسیه در ارتباط با ایران، فقدان هویت ملی و ناهمگون بودن جمعیتی، همه در ابعاد امنیتی برای اسرائیل یک تهدید بسیار جدی تلقی شده و در باره آنها مباحث زیادی مطرح بود. از جمله موضوعاتی که بسیاری از شرکت کنندگان در هرتزلیا آن را یک «تهدید بسیار بزرگ امنیتی برای اسرائیل» عنوان کردند، فعالیت رو به گسترش جنبش جهانی تحریم اسرائیل است. جنبشی که در سال ۲۰۰۵ میلادی در درون سرزمینهای اشغالی و در میان جامعه فلسطینی با مشارکت ۱۷۱ سازمان فلسطینی آغاز شد و اینک بیش از ۴۰۰ سازمان در سطح بین المللی به آن پیوسته اند و هر روز دامنه فعالیت آن گستردهتر میشود و در ابعاد کیفی نیز دارای تنوع شده است. استقبال از این جنبش تا حدی شتاب گرفته است که صهیونیستها مقابله با آن را یک ضرورت فوری تلقی میکنند. تقریبا همه رهبران سیاسی اسرائیل بر از بین بردن این جنبش متفق القول هستند.
Boycott Divestment SanctionS جنبش جهانی تحریم وخروج سرمایه از اسرائیل و اجرای تحریم فراگیر که به اختصار B D S گفته میشود؛ در مانیفست اعلامی خود ۳ هدف را دنبال میکند:
۱. پایان اشغالگری و شهرک سازی در اراضی عربی (مناطق اشغالی ۱۹۶۷) و برچیدن دیوار حایل
۲. به رسمیت شناختن حق برابری شهروندان عرب فلسطینی
۳. عملیاتی شدن حق بازگشت آوارگان فلسطین بر اساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد
در این جنبش برخی بر این عقیده اند که دولت واحد فراگیری در کل جغرافیای فلسطین مستقر شود که همه شهروندان آن؛ اعم از یهودی، مسلمان و مسیحی و ... از حقوق برابری برخوردار باشند. برخی نیز راهکار تشکیل دولت فلسطینی در مناطق اشغالی ۱۹۶۷ را دنبال میکنند و حضور و فعالیت اسرائیل در این منطقه را غیر قانونی میدانند.
علل استقبال و گسترش فعالیت جنبش تحریم را سه عامل می دانند: ۱- ناامیدی از روند مذاکرات صلح و کم رنگ شدن دستیابی به هرگونه راه حل در این روند ۲- گسترش و تشدید سیاستهای نژادپرستانه از سوی اسرائیل ۳- افزایش اقدامات خشونت آمیز علیه فلسطینیان.
تحریم از صرف حوزه اقتصادی به حوزههای سیاسی، فرهنگی و علمی نیز گسترش یافته است. در حال حاضر جدای از سازمانهای حقوقی مانند اتحادیهها و سندیکاها و احزاب و سازمانهای مدنی، بسیاری از اشخاص حقیقی مانند هنرپیشهها و اصحاب موسیقی، ورزشکاران، رهبران دینی و ... نیز به آن پیوسته اند.
جنبش در سطح جغرافیای فلسطین تلاش دارد در کنار افزایش آگاهی اقدام به تولید کالاهای فلسطینی به عنوان کالای جایگزین کند. هر چند به دلیل شرایط خاص؛ خصوصا محاصره و محدودیتهای قانونی، فعالیت جنبش در این جغرافیا از قوّت چندانی برخوردار نیست، اما بر عکس در سطح بین المللی این جنبش از قدرت بالایی برخوردار است.
در حال حاضر بسیاری از دانشگاهها اسرائیل را بایکوت کرده اند و بسیاری شرکتها فعالت خود را در سرزمینهای اشغالی محدود و یا کاملا متوقف کرده اند. سرمایه گذاری در اسرائیل با ریسک بالا همراه شده است و بر این اساس تمایل به انتقال سرمایه به اسرائیل به شدت کاهش یافته است. این موضوع در حال سوق دادن اقتصاد اسرائیل به سوی نوعی نابسامانی است و این یک خطر بسیار جدی محسوب میشود. دفتر مرکزی آمار رژیم صهیونیستی طی گزارشی اعلام کرده خسارت وارده بر اقتصاد اسرائیل در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ بالغ بر ۵/۹ میلیارد دلار بوده است.
اسرائیل برای مقابله با این جنبش اقدامات متنوعی را در دستور کار قرار داده است:
۱. تصویب قانون (در سال ۲۰۱۵) تعقیب قضایی و اخذ غرامت از شهروندان این رژیم که در جنبش تحریم مشارکت داشته باشند و نیز امکان لغو شهروندی اسرائیل و اخراج آنها و همچنین تحریم گسترده و جریمه مالی موسسات ثبت شده در این رژیم که خواستار تحریم اسرائیل باشند.
۲. رصد مستمر فعالیت اعضای جنبش تحریم و بررسی سوابق آنها و در صورت لزوم پرونده سازی برای آنها
۳. در سطح بین المللی نیز ماموریت دادن به سفارتخانهها برای مقابله با این جنبش؛ تلاش برای تصویب قوانین ضد جنبش در کشورهای خارجی متحد خود خصوصا در امریکا و اروپا؛ جرم تلقی کردن تحریم کالاهای اسرائیل در کشورهای خارجی؛ فشار رسانهای و سیاسی علیه جنبش در کشورهای غربی؛ مقابله با جنبش در عرصه سایبری که در سال ۲۰۱۶ مبلغ ۲۵ میلیون دلار برای این موضوع اختصاصا یافت.
۴. ترور مدنی و فیزیکی هم در داخل فلسطین اشغالی و هم خارج از آن؛ در این ارتباط اسرائیل کاتس رئیس موساد صراحتا جنبش را تهدید کرد و گفت بهتر است خودتان این جنبش تحریم را متوقف کنید و یا اینکه منتظر ترورهای مدنی اسرائیل باشید.
در نشست اخیر هرتزلیا نیز این موضوع همچنان به عنوان یک تهدید بسیار جدی و راهبردی مطرح بود و بر این اساس پیشنهاد شد تا افزون بر راهکارهای قبلی، تلاش شود تا فعالان جنبش تحریم به عنوان «یهود ستیز» شناخته شوند و با آنها بر اساس قوانین موجود در این ارتباط برخورد شود. همچنین موساد سوابق فعالین این جنبش را مورد بررسی قرار دهد و اگر دارای پروندههای سوء مالی، اخلاقی و... بودند از طریق شبکههای رسانهای افشا و رسوا سازی کند. همچنین در صورت امکان پرونده سازی علیه فعالان نیز دنبال شود.
به نظر میرسد اسرائیل جدای از اینکه در معادله درگیری با فلسطینیان و محور مقاومت به یک بازنده تبدیل شده است ـ همانطور که در نشست اخیر هرتزلیا نیز بر آن تاکید شد ـ بلکه موازنه قوا در سطح منطقه کاملا به ضرر اسرائیل رقم خورده است و در سطح افکار عمومی جهان نیز اسرائیل به یک چهره منفور تبدیل شده است. علاوه بر این، در سطح درون جامعه صهیونیستی نیز با چالشهای سنگین روبرو است و جنبش تحریم اسرائیل نیز اقتصاد این رژیم و آینده مدیریتی آن را با خطر جدی روبرو کرده است و اسرائیل به سمت پایان حیات خود نزدیک میشود. کارشناسان یکی از دلایل کاهش مهاجرت به اسرائیل و افزایش مهاجرت معکوس را سست شدن همه عناصر و مولفههای قدرت و ادامه حیات این رژیم میدانند که هر روز ابعاد بیشتری پیدا میکند. بنابر این تلاش امریکا برای نجات اسرائیل در قالب طرح هایی چون «معامله قرن» نمیتواند آیندهای برای اسرائیل تضمین کند.