"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «قسم» می‌پردازد؛

«قسم»، روایتی از چند قتل

فیلمنامه، از این جهت خوب نوشته شده است که در کنار پلات اصلی و ایده قسم خوردن در مورد یک قتل در دادگاه، داستانک‌های فراوانی بین شخصیت­های حاضر در اتوبوس وجود دارد که هرچند شخصیت پردازی درستی برای آن­ها شکل نمی­ گیرد، اما روند تغییر و تاثیر مجادله بر روی آدم ­ها را نمایان می­ کند.

کد خبر: ۲۰۶۱۰
۱۴:۵۷ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۷

دیدارنیوزـ ایمان رضایی: قسم، دومین تجربه سینمایی محسن تنابنده، قطعا بهتر از گینس (تجربه اول وی) و حتی بهتر از باقی آثاری است که او در سینما نویسندگی کرده است. قسم، البته شامل ضعف­‌های بزرگی است و این ضعف­‌ها بعضا مسبب آن هستند که فیلم را خیلی بین آثار امسال جدی نگیریم، اما آنچه در مورد اثر صدق می­ کند، این است که به عنوان فیلمی کوچک و جمع و جور، حرفش را می­ زند و می­ رود. بماند که شخصا پس از پایان فیلم، احساس می­ کردم که یک فیلم کوتاه چند دقیقه ­ای دیدم، چراکه قسم شامل یک ایده کلی و قابل قبول است، اما به دلیل پرداخت نه چندان درست و عمیق، کاملا گذرا و سطحی، ایده ­اش را به رخ می­ کشد و می­ رود.


فیلم، در مورد قتل یک زن در مشهد است. خواهر این زن، تمام فامیل را از گرگان جمع کرده تا به دادگاهی در مشهد بروند و قسم بخورند که شوهر آن زن، قاتل بوده است. از این حیث، قسم یک فیلم جاده ­ای دیگر در بین آثار امسال جشنواره است که تقریبا تمام ماجرا‌های آن در بین مسیر گرگان تا مشهد رخ می ­دهد و کش­مکش‌های داستانی و افت و خیز‌های فیلمنامه، همگی در یک اتوبوس یا در توقف ­های بین راهی تعبیه شده ­اند. از این نظر، فیلم یک ایده مینیمال که مناسب آثار کوتاه دانشجویی است را یدک می­ کشد و نه مهناز افشار توانسته بازی خاصی از خود ارائه دهد تا فیلم را کمی بالا بکشد، نه جلوه ­های ویژه میدانی که مخصوصا در یک سوم پایانی فیلم بیشتر شاهد آن­ها هستیم. آنچه که گا‌ها به جذابیت فیلم می ­افزاید، اما کارگردان به سادگی از آن­ گذشته، لحظاتی ابزورد آغشته به هجو و شوخی است که مخصوصا در سکانس رستوران، زمانی که تک تک حضار تمرین قسم خوردن می­ کنند به اوج خود می­ رسد. تکه نانی بین همه دست به دست می‌شود و همگی با دست گذاشتن روی آن، جمله ­ای را مبتنی بر اطمینانشان از یک قتل عمد بازگو می­ کنند.


فیلمنامه، از این جهت خوب نوشته شده است که در کنار پلات اصلی و ایده قسم خوردن در مورد یک قتل در دادگاه، داستانک‌های فراوانی بین شخصیت­های حاضر در اتوبوس وجود دارد که هرچند شخصیت پردازی درستی برای آن­ها شکل نمی­ گیرد، اما روند تغییر و تاثیر مجادله بر روی آدم ­ها را نمایان می­ کند. پسر و دختری که علاقمند به یکدیگرند، اما پدر دختر مخالف است، زنی که باردار است و تمام تنش‌های این سفر برای او ممکن است گران تمام شود، دو برادر که دو سال است با هم قهرند و دلیلش زیر گرفتن سگِ یک برادر، توسط برادر دیگری است، از طرفی دیگر هم سعیدآقاخانی، حضوری کم، اما موثر دارد.


در مورد بازی ­ها، شاهد یک تلاش تمام و کمال از مهناز افشار در راستای فاصله گرفتن از آن زنِ عشوه­ گرِ فریبنده و نقش­‌های نه ­چندان جدی هستیم. یعنی افشار سعی داشته تا در قامت یک زنِ زخم خورده­ دهاتی که نمی­ خواهد خون خواهرش پایمال شود ایفای نقش کند که به نظر می­ رسد موفق نشده است. احتمالا افشار باید بپذیرد که در تیپی که خودش برای خودش ساخته غرق شده و باید چنین نقش‌های به اصطلاح "سوسن تسلیمی محور" را کنار بگذارد.

 



به طور کلی قسم هرچند که از نظر تماشاگر ممکن است فیلمی ساده و معمولی به نظر بیاید، اما از این حیث که شامل تعداد زیادی نابازیگر و عدم ثبات لوکیشن و فیلمبرداری در مسیر جاده است، پروژه سختی محسوب می ­شود که تنابنده در حد و اندازه‌های خودش توانسته از پس فیلم بر بیاید و با پایانی نسبتا غافلگیر کننده و ترکیب آن با چند نمای چشم نواز ناتورالیستی، نشانه­‌ای از خود در ذهن مخاطب بگذارد.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: