تیتر امروز

نتانیاهو می‌خواهد آمریکا را وارد تقابل با ایران کند/ اردوغان در استانبول با رهبر حماس دیدار کرد
تنش میان ایران و اسرائیل پس از حمله تروریستی دمشق (بروزرسانی می‌شود)

نتانیاهو می‌خواهد آمریکا را وارد تقابل با ایران کند/ اردوغان در استانبول با رهبر حماس دیدار کرد

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
شاخه‌های زیتون از میان زبانه‌های آتش
یادداشت اختصاصی دیدار؛ چالش ایران و اسرائیل از زاویه‌ای دیگر

شاخه‌های زیتون از میان زبانه‌های آتش

برخی حقایق، معادلات، ملاحظات، مراودات و هماهنگی‌های خاص بین‌المللی در میانه‌های آتش بین ایران و اسرائیل، جان مایه یادداشت اسفندیار عبداللهی است که آینده روابط ایران با آمریکا و اسرائیل را تصویر...
اسپانیا، رفت و برگشت در دویست و پنجاه صفحه

اسپانیا، رفت و برگشت در دویست و پنجاه صفحه

ارزاقی، رمان‌نویسی است که از ابتدا درد و دغدغه مهاجرت داشته و در تک‌تک آثارش این دغدغه‌مندی ملموس است؛آنچه می‌خوانید توضیحی است که حامد شجاعی بر سفرنامه این نویسنده نوشته است.
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «روسی» می‌پردازد؛

«روسی»؛ روایت درماندگی

"روسی" را می­ توان فیلم خوش­ ساخت و چشم­ نوازی توصیف کرد که در تشکیل پایه­‌ها و بِیس مسائل خود، فاقد هوشمندی­‌های ویژه­‌ای است که از ثقفی انتظار داشتیم. "روسی" نسخه تضعیف شده­‌ای است از کارنامه­‌ی یک فیلمساز با استعداد که دایره­‌ی ذوق متفاوت بودنش این بار بسته­‌تر و محدودتر شده است. فیلمی با دغدغه­‌های در سطح­ مانده­‌ی اجتماعی که گاهی به دیواره­‌های شعارپردازی می­ خورند و گاهی میان تصاویر شاعرانه روی پرده گم می­ شوند.

کد خبر: ۳۴۳۰۶
۱۳:۲۶ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۸
دیدارنیوزـ ایمان رضایی: آخرین فیلم امیرحسین ثقفی، فیلمساز تجربه­ گرا و خوش ذوق سینمای ایران که قبلا با "همه چیز برای فروش" و "مردی که اسب شد" بین محافل هنری سینما نامی بر هم زده بود، هرچند که اثری مقبول و با ارزش نیست، اما پیرو همان مسیرِ تا به اینجا طی کرده­‌ی فیلمساز است.

"روسی" با فرم منحصر به فرد ثقفی و نما‌های خیره کننده­ اش، در خلال قصه­‌ای پیش پا افتاده و تکراری، تصویری از آدم­‌های منفعل و درمانده را به نمایش می­ گذارد. آدم­‌هایی که عملا در آن­ها ذوقی نسبت به آنچه که "زندگی" می­ نامیم یافت نمی­ شود. پیرمردی که سودای "راحت مردن" در روز‌های آخر زندگی­ اش را دارد، دختر کر و لالی که با چهره­‌ای سرد، تنها مشاهده­ گر فجایعی است که رخ می­ دهد، پدری الکلی که در خلوتش با داد و فریاد سیگار می­ کشد و یک مثلث عاشقانه که به بن بست کامل رسیده است. این درماندگی در بخش­‌های مختلف فیلم با موتیف­‌های جالب توجهی پرداخت شده است. مانند "کوبیدن در" که به طور متداول در سکانس­‌های متعدد توسط تمامی شخصیت­‌ها تکرار می­ شود یا فریاد بر لبه­‌ی پرتگاهی که انعکاس صدای درماندگی را نیز به همراه دارد.

"روسی" قصه­‌ی تکراری سال­‌های اخیر سینمای ایران است: تجاوز و انتقام. توماج (امیر آقایی) از زندان فرار می­ کند تا انتقام تعرضی که به همسرش، مرجان (طناز طباطبایی) شده را بگیرد. مسئله، اما این است که مرجان از توماج جدا شده و حالا عاشق یوسف (میلاد کی­مرام) است. طرح و سیناپس فیلمنامه اساسا بر همین ایده­‌ی مثلث عشقی چیده شده و پیرامون آن نیز خرده داستان­‌های نه چندان قابل اتکایی تشکیل شده که چندان به نجات اثر نمی­ انجامند. ابراهیم (صابر ابر) از همسرش جدا شده و جنگی بر سر حضانت بچه بر پاست یا پدر پیری که خاطره تجاوزش به یک زن روسی و بچه حرامزاده­ اش را اعتراف­ گونه به زبان می­ آورد. با این همه، اما "روسی" فرا‌تر از یک چشم­ انداز دلنشین نیست. ثقفی پرداخت شخصیت­‌ها را به دیالوگ­‌های گل­ درشتش سپرده که چیزی جز شکست در شخصیت­ پردازی برایش به همراه نداشته و عمق داستان را نیز فدای سطحی­ نگری­‌های رمانتیک و سانتی­مانتال کرده است. عشق را در اصرار و تکرارِ کسل­ کننده­‌ی آدم­‌های مستاصلش خلاصه می­ کند و علی­ رغم رویکرد مدرن در کلیت اثرش، علاقه شدیدی به پهلوان­ سازی­‌های کلاسیک و سنتی نشان می­ دهد.
 

«روسی»؛ روایت درماندگی
 
در واقع آنچه که ضربه اصلی را به "روسی" وارد می­ کند، فقدان ایده است. ثقفی پیش از این همیشه با نگاهی خاص به یک ایده فیلم ساخته است. گاهی یک ایده­‌ی ابزوردِ فرمالیستی مثل "مردی که اسب شد" یا گاهی یک ایده­‌ی اجتماعی با بسط و پیرنگ درست مثل "همه چیز برای فروش". "روسی"، اما اساسا فاقد ایده و دغدغه است. بیشتر شبیه به کارت پستالی است که فیلم ساز را به گذشته­ اش دلخوش می­ کند. محدود به فضا و آدم­‌های سردش می­ ماند و به جای استفاده از این المان­‌ها برای پیشبرد یک روایت مستقل، قصه­‌ای دم دستی با همان المان­‌ها می­ سازد.

در ارائه بازی­ ها، می­ توان گفت که صابر ابر موفق­‌ترین بوده است. اَبَر در کاراکتر ابراهیم، توانسته به خوبی چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ روحی، مردِ الکلیِ بازنده، اما گاهی سرخوش را به اجرا در آورد. در کنار او، اما امیر آقایی و میلاد کی­مرام که به ترتیب شخصیت­‌هایی برونگرا و درونگرا برایشان در نظر گرفته شده، چندان در ارائه نقششان موفق نبوده­ اند. آقایی مخصوصا در سکانس آغازین که به عنوان فراریِ دست­بند به دست ظاهر می­ شود و در ادامه به سمت مرد خشمگین و عاشق ماجرا حرکت می­ کند، به نظر می­ رسد که فاقد درک درست از آنچه باید باشد هست. توماج (طبق منحنی­‌ای که برایش در نظر گرفته شده) دچار خشم ناشی از هتک حرمت است و طوری برایمان بازتعریف می­ شود که گویی چشم­ هایش چیزی جز انتقام را هدف نمی­ گیرند، در صورتی که آقایی در همان جایگاه عاشق شکست خورده باقی می­ ماند. آنقدر مظلوم و ضعیف است که مسئله­‌ی زندانی بودنش نیز زیر سوال می­ رود. کی­مرام نیز محدوده دریافتش از نقش درونگرا به ساکت بودن و بی احساس بودن چهره منتهی می­ شود. هرچند که فیلمنامه در پرداخت شخصیت یوسف دچار ضعف اساسی­ است، اما چاقو دست گرفتن و کشتار ماهی­‌ها و بی حس حرف زدن، سطحی­‌ترین نوع پردازش کاراکتری شبیه به یوسف است. گذشته از این­ها، طناز طباطبایی هم جز گریم، هیچ تفاوت عمده­‌ای با نقش­‌های پیشین­ اش ندارد. زن معصومی که دچار تعرض شده و رفته رفته خشم جای ضعفش را می­ گیرد.
 

«روسی»؛ روایت درماندگی
 
 
به طور کلی و در مقیاسی وسیع­ تر، "روسی" را می­ توان فیلم خوش­ ساخت و چشم­ نوازی توصیف کرد که در تشکیل پایه­‌ها و بِیس مسائل خود، فاقد هوشمندی­‌های ویژه­‌ای است که از ثقفی انتظار داشتیم. "روسی" نسخه تضعیف شده­‌ای است از کارنامه­‌ی یک فیلمساز با استعداد که دایره­‌ی ذوق متفاوت بودنش این بار بسته­‌تر و محدودتر شده است. فیلمی با دغدغه­‌های در سطح­ مانده­‌ی اجتماعی که گاهی به دیواره­‌های شعارپردازی می­ خورند و گاهی میان تصاویر شاعرانه روی پرده گم می­ شوند. طرحی که احتمالا در مدیوم فیلم کوتاه می­ توانست بدرخشد!
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی