دیدارنیوز – رسول شکوهی: حمله به سعید حجاریان اتفاق تازهای نیست. زمانی در یک حرکت تروریستی به او حمله کردند و نتیجه آن صدمات فیزیکی متعددی شد که امکان حرکت و تکلم را تا حد زیادی از حجاریان گرفت و این روزها علی اکبر رائفیپور از چهرههای شناخته شده رسانهای در توئیتر خود حجاریان را دارای تبار یهودی عنوان کرد و از او توضیح خواست!
چند روز پیش نیز علی خضریان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در یک رشته توئیت به سراغ مسائل اقتصادی سعید حجاریان و فرزندش محسن رفت و او را متهم به استفاده از رانت اقتصادی و ارز مرجع (ارز ۴۲۰۰ تومانی) کرد. اما ماجرا چیست؟ حجاریان هم تبار یهودی دارد هم در واردات گندم حضور دارد؟!
رائفیپور و کشف تبار: این بار برای حجاریان!
شهرت علی اکبر رائفیپور از سخنرانی هایش در زمینه فراماسونری و شیطان پرستی و صهیونیسم شروع شد. آنجایی که نمادهای این فرقهها را نشان میداد و خبر از دستهایی پنهان در پشت بسیاری از مسائل میداد. او که به تازگی مجوز امر به معروف و نهی از منکر از یک موسسه غیردولتی کسب کرده است این بار به سراغ سعید حجاریان نیز رفته است.
سعید حجاریان همواره برای اردوگاه اصولگرایی چهره جذابی بوده است. آنها بارها به او حملات جدی کرده اند تا حدی که ترور او توسط سعید عسگر را هم زیر سوال میبرند و این اتفاق را در ادامه پروژه قهرمان سازیهای اصلاح طلبان میدانند. برخی از اصولگرایان مدعی هستند که سعید عسگر در سال ۸۸ در ستاد میرحسین موسوی مشغول به کار بوده است و با همین مساله میتوان آن ترور را زیر سوال برد. هر چند که سعید عسگر این ماجرا را تکذیب کرده است، اما این قصه بارها و بارها در رسانههای اصولگرایی و از زبان چهرههای مختلف این جریان مطرح شده است.
این بار، اما یکی از نظریه پردازان اصولگرایی به سراغ اصلیترین چهره فکری اصلاحات و خانواده او رفته است. علی اکبر رائفیپور در توئیتر خود نوشت: «جناب آقای #سعید_حجاریان با واسطه از یک فرد موثق شنیده ام خانواده شما جدید الاسلام هستند و حضرتعالی تبار یهودی دارید. بنده نیز مؤیداتی بر این فرضیه یافته ام! در صورت «صحت» بفرمایید چه کسی از شما اول به مذهب حقه تشیع گروید؟ در چه سالی؟ پر واضح است تبار یهودی داشتن هیچ ایرادی ندارد».
رائفیپور خود اعلام میکند که تبار یهودی داشتن هیچ ایرادی ندارد، ولی مشخص نمیکند که اگر ایرادی ندارد به چه علت این مساله را طرح کرده است. همچنین توضیح نمیدهد که این فرد موثق که از او این مساله را شنیده است چه کسی است و حتی مویدات این فرضیه را هم اعلام نمیکند. این امر برای رائفیپور که در کشف مسائل پنهان سابقه طولانی دارد، کمی عجیب به نظر میرسد و باید منتظر ماند و دید که او چه اسناد و اقوالی در این مورد در دست دارد.
حجاریان سلطان گندم است؟!
علی خضریان در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی توانست پا به بهارستان بگذارد. او که از دهه شصتیهای عرصه سیاست در ایران محسوب میشود در دوران دانشجویی عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل بوده است. او سوابق رسانهای نیز دارد. خضریان از منتقدین جدی عبدالله جاسبی در دانشگاه آزاد اسلامی بود و بعد از تغییر و تحولات در دانشگاه آزاد به سردبیری و قائم مقامی مدیر مسئول در دوران جدید روزنامه فرهیختگان نیز رسید. همچنین به مدت ۱۲ سال با نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها همکاری داشته و آخرین مسئولیتش مدیریت مرکز ارتباطات و اطلاعرسانی این نهاد بوده است.
خضریان از سال ۹۵ تاکنون عضو شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی و در لیست ائتلاف اصولگرایان به سرلیستی محمدباقر قالیباف حضور داشت و توانست با حدود ۷۴۰ هزار رای مردم حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس نماینده مجلس شورای اسلامی شود.
خضریان در یک رشته توئیت به سراغ سعید حجاریان رفت. این بار نه با سناریو جاسوسی یا نفوذ بیگانگان بلکه با اتهاماتی اقتصادی. او در بخش اول توئیت خود نوشت: «در سوال از #وزیر_جهاد_کشاورزی پیرامون حذف بودجه خودکفایی #گندم از یک شخصیت پرنفوذ سیاسی گفتم که با استفاده از فضای تضعیف شده تولید داخلی اقدام به واردات محمولههای گندم از خارج از کشور نموده است؛ این شخص کسی نیست جز جناب #سعید_حجاریان از تئوریسینهای جریان اصلاحات!».
او از تاسیس یک شرکت در اسفند ماه ۹۲ با عنوان راشا تندیس پارسیان توسط حجاریان و فرزندش محسن پرده برداری میکند.
خضریان در توئیتی دیگر مینویسد: «اسناد نشان میدهند جناب حجاریان تحت لوای این شرکت خانوادگی و در ادامه فامیلی، چندین محموله محصولات زراعی اعم از گندم را به کشور وارد کرده است؛ تا حذف بودجه #خودکفایی_گندم توسط #دولت و ادامه روند #واردات گندم، ضربه محکمی به تولید این کالای استراتژیک بزند». پیگیریهای دیدارنیوز نشان میدهد که بر اساس گفتههای علی قنبری معاون وقت وزیر جهاد کشاورزی در سال ۹۴ یک میلیون و ۷۵۰ هزار تن گندم قرار بوده که به کشور وارد شود و هیچ ممنوعیت قانونی در این زمینه وجود نداشته است.
خضریان در توئیتی دیگر با انتشار دو فاکتور مالی تندتر هم میشود و مینویسد: «آقای حجاریان درحالی ژست #جامعه_مدنی، حمایت از جنبش پابرهنگان، سینه چاک کردن برای قیام گرسنگان و... را بیان نموده که یکی از کاسبان نان مردم در شرایط کمبود ارز میباشد؛ و انتظار میرود پیرامون نقش خود در مدیریتی که مردم را دچار این آشفتگیهای #اقتصادی نموده است، توضیح دهد».
همانطور که میبینید اعداد این فاکتورها به ۷۵۰ میلیون تومان نمیرسد و این بسیار خوب است که یک نماینده مجلس نسبت به این اعداد حساس است و قطعا درباره اعداد سنگینتر نیز اعلام موضع خواهد کرد. این عضو جبهه پایداری به ارز ۴۲۰۰ تومانی یا همان ارز جهانگیری نیز اشاره میکند. این در حالی است که تمام اسنادی که منتشر کرده برای سال ۹۴ بوده و با یک جست و جوی ساده میتوان فهمید که ماجراهای ارز ۴۲۰۰ تومانی برای حدودا سه سال بعد یعنی سال ۹۷ است.
پس از این توییت برخی از کاربران توئیتر که از ظواهر امر بر میآید از هم فکران خضریان باشند با هشتگ سلطان گندم به حجاریان حمله کردند. اگر ۷۵۰ میلیون تومان باعث میشود که یک نفر به سلطان آن حوزه تبدیل شود باقی افرادی که با اعداد به مراتب سنگینتر مورد اتهام هستند را باید چه بنامیم؟
این مسائل باعث شد که محسن حجاریان فرزند سعید حجاریان نیز واکنشی نشان دهد. او در متنی که در ادامه میآید خطاب به خضریان نوشته است:
«به نام خدا
جناب آقای علی خضریان
نماینده محترم مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی
با سلام
مورخه ۲۹/۴/۱۳۹۹ مطلبی در یک حساب توییتری که ظاهراً منتسب به جنابعالی است منتشر شده که متاسفانه حاوی اکاذیب و تهمتهایی علیه اینجانب است. برکسی پوشیده نیست که هدف از این دست تهمتپراکنیها پیشبرد برخی نیات سیاسی و… علیه پدر اینجانب است که تازگی ندارد! اما نظر به حضور شما در نهاد قانونگذاری کشور انتظار این است که در انتشار مطالب و سخنان خود الزامات بدیهی قانونی را مبنی بر عدم تخلف از قانون و نقض حقوق افراد از طریق افتراء و نشر اکاذیب رعایت فرمایید.
در مطلب مذکور ضمن انتشار آگهیهای مربوط به اداره ثبت شرکتها و همچنین چند فاکتور خریدوفروش، اظهاراتی بیان فرمودهاید که از جنابعالی دعوت میشود تا به روش مقتضی آن را نزد مراجع قانونی ارائه کنید تا رسیدگی قانونی صورت گیرد. بدیهی است با اثبات کذب این ادعاها وقوع عمل مذموم و مجرمانه افترا و تهمت از سوی جنابعالی مفروض خواهد بود.
با تشکر و احترام/ محسن حجاریان/۲۹/۴/۱۳۹۹».
محسن حجاریان تمام اتهامات را رد کرده و اعلام کرده که در مراجع قانونی این مساله را پیگیری خواهد کرد.
چرا حمله به حجاریان؟
رائفیپور و خضریان هر دو متعلق به نسل جدید جریان اصولگرایی در ایران هستند. این نسل مهارت بسیار بالاتری در استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی نسبت به هم مسلکان سابق خود دارند. سوال اکنون این جاست که این دو جوان اصولگرا چرا هر کدام به فاصله یک روز به سراغ سعید حجاریان رفتهاند.
سعید حجاریان بعد از ترور توسط سعید عسگر، بخش بزرگی از توان جسمی خود را از دست داده است و برای تکلم و تحرک با دشواریهای طاقتفرسایی مواجه است. او به همین دلیل سالهاست که خانه نشین است و حضور فعالی در هیچ جمع سیاسی ندارد. فعالیتهای فکری حجاریان البته ادامه دارد و توان فکری او هیچ تاثیری از ماجرای ترور نپذیریفته است. یادداشتهای کوتاه او از معدود نوشتههایی است که همه فعالان سیاسی اصلاحطلب از پیر و جوان، رادیکال و محافظهکار میخوانند و به بحث در مورد آن مینشینند.
با این حال علاوه بر این نفوذ گسترده فکری حجاریان در میان جریان اصلاحطلب، برای تحلیل دلایل این هجمه جدید رسانهای به او باید احتمالات دیگری را هم در نظر گرفت.
نخستین احتمال، محوریت یافتن مجدد حجاریان در میان گروهی از اصلاحطلبان رادیکال است. به دنبال شکست پروژه نرمالیزاسیون (نامی که توسط خود سعید حجاریان بر پروژه ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان نهاده شده است) بحثها در مورد مسیر آینده اصلاحطلبی در این جریان بالا گرفته است. حجاریان در ماهها و هفتههای اخیر ضمن انتقاد شدید از برخی محافظهکاریها در جریان اصلاحات رویکردی رادیکالتر را در پیش گرفته است. او در آخرین مصاحبه خود تا آن جا پیش رفت که رادیکال خطاب شدن بسیاری از روندهای سالهای نخستین اصلاحات را هم زیر سوال برد. در حالی که اشتباه بودن بسیاری از آن اقدامات و تندروی دانستن آنها در سالهای اخیر به یکی از نکات ثابت در بحثهای اصلاحطلبان و به خصوص طیف محافظهکار آنان بدل شده است. حجاریان با این مصاحبه و با رویکرد رادیکال خود بیش از پیش نظر بدنه اجتماعی و سیاسی اصلاحطلبان را به خود جلب کرده است. او از معدود کسانی است که در شرایط حساس ممکن است به محور مورد قبول طیف رادیکال اصلاحطلبان و به خصوص بدنه جوان سیاسی و اجتماعی آنها مبدل شود. از این منظر حمله به حجاریان حمله کردن به محور اصلی موثرترین بخش اصلاحطلبان است.
دیگر احتمالی که در مورد این حملههای جدید به حجاریان مطرح است، واکنش به برخی یادداشتهای اخیر اوست که ممکن است در میان اصولگرایان به هجوم تعبیر شده و آنها به دنبال پاسخ به آن بودهاند. سعید حجاریان علاوه بر فعالیتهای فکری و سیاسی، سابقه فعالیتهای اطلاعاتی و امنیتی را هم درکارنامه دارد و از این رو اصولگرایان همواره به تحرکات رسانهای او بسیار حساس بودهاند.
در هر حال، اما حمله به سعید حجاریان را احتمالا نباید اقدامی انفرادی تلقی کرد و به احتمال بسیار زیاد اصولگرایان بار دیگر او را در کانون حملات خود قرار دادهاند. حملاتی که البته قابل قیاس با گلوله آن صبح زمستانی سال ۷۹ نیست!