ویدئو/ مقصود فراستخواه: اعتماد در یک جامعه ارگانیک شکل می‌گیرد/جامعه ایران دو چهره دارد

در تاریخ ما همواره مشارکت، دشوار و پرهزینه بوده است. جامعه ایران دو چهره دارد: یعنی میل به زندگی، رشد، بقا و امید دارد، اما در عمل می‌بینیم که به دلیل وجود ساختار‌های معیوب و ناکارآمد، امکان به دست آوردن آن‌ها را ندارد و دچار پس افتادگی و نشانه‌های نگران کننده شده است. اعتماد در یک جامعه ارگانیک شکل می‌گیرد؛ زیرا مفهوم آن به معنی اعتماد یک فرد به فرد دیگر نیست، منظور اعتماد هر کسی به «دیگریِ» تعمیم یافته است یعنی مثلا من بتوانم با آسودگی و اعتماد، چک مبادله کنم، به پول ملی باید اعتماد کنم، به نشان استاندارد اعتماد کنم، و به نهاد انتخابات دلبستگی و اعتماد داشته باشم. در جامعه ما همدلی و اعتماد وجود ندارد و سرمایه اجتماعی پایین است.

کد خبر: ۵۵۷۶۵
۱۸:۲۱ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۹
دیدارنیوز ـ مقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگوی تفصیلی با دیدارنیوز به عوامل ایجاد بی اعتمادی در میان ایرانیان اشاره کرد و گفت: ایران از حیث موقعیت سرزمینی و تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع، بسیار کم تراکم و پراکنده بود. این نزدیکی و تراکم، انسجام و گفت‌وگوی بین مردم را ممکن کرده، در حالی که در ایران، فاصله زیاد و پراکندگی روستا‌ها و شهر‌ها مردم را از هم دور کرده و مفهوم خیر عمومی را بی اثر می‌کرد.در کنار این پراکندگی، استبدادی بودن نهاد قدرت و زمینه قانونی و حقوقی که چنین ساخت و نهادی ایجاد می‌کند نیز تاثیر بسزایی در خلقیات ما و رغبت اندکمان به مشارکت اجتماعی دارد. در تاریخ ما همواره مشارکت، دشوار و پرهزینه بوده است. جامعه ایران دو چهره دارد: یعنی میل به زندگی، رشد، بقا و امید دارد اما در عمل می‌بینیم که به دلیل وجود ساختار‌های معیوب و ناکارآمد، امکان به دست آوردن آن‌ها را ندارد و دچار پس افتادگی و نشانه‌های نگران کننده شده است. به عنوان مثال، ریا یکی از آفت‌های جامعه ماست، این اخلاق ناپسند هرچند همواره در جامعه ما وجود داشته، اما در طول ۴۰ سال گذشته و به دلیل غلبه ایدئولوژی و حاکمیت دینی بر تمام شئونات زندگی اجتماعی سبب شده که افراد به آن چیزی که نیستند و یا حتی اعتقادی به آن ندارند تظاهر کنند، در چنین فضایی ریا، تزویر و مقدس مآبی رشد می‌کند. اعتماد در یک جامعه ارگانیک شکل می‌گیرد؛ زیرا مفهوم آن به معنی اعتماد یک فرد به فرد دیگر نیست، منظور اعتماد هر کسی به «دیگریِ» تعمیم یافته است یعنی مثلا من بتوانم با آسودگی و اعتماد، چک مبادله کنم، به پول ملی باید اعتماد کنم، به نشان استاندارد اعتماد کنم، و به نهاد انتخابات دلبستگی و اعتماد داشته باشم. در جامعه ما همدلی و اعتماد وجود ندارد و سرمایه اجتماعی پایین است. فقدان مدیریت صحیح و نظام تدبیر، ساخت قدرت غیردموکراتیک و توسعه نیافته و محیط حقوقی نامناسب از مهم‌ترین عوامل به وجود آورنده این بی اعتمادی هستند.
 
 
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: