بررسی موج بازنشستگی در آموزش و پرورش در گفتگوی "دیدارنیوز" با «حسین خنیفر» رئیس دانشگاه فرهنگیان؛

دو سونامی در کمین آموزش و پرورش!

سونامی اول دانش آموزانند که الان ۱۴.۵ میلیون نفر هستند که دو سال دیگر می‌شود ۱۵.۵ میلیون و در سال ۱۴۰۴ این رقم به بیش از ۱۷ میلیون نفر خواهد رسید. سونامی دیگر هم به معلمان بر می‌گردد. ۹۳۰ هزار معلم در کشور داریم که به اذعان آموزش و پرورش ۳۲۰ هزار نفر تا سال ۹۹ بازنشسته می‌شوند. از ۹۹ تا ۱۴۰۴ هم چیزی حدود ۳۳۰ هزار نفر دیگر هم بازنشسته می‌شوند. جمعا می‌شود ۶۵۰ هزار نفر.

کد خبر: ۳۴۸۶۷
۱۳:۰۷ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: در چند سال اخیر یکی از بحث‌های داغ در آموزش و پرورش موج زیاد بازنشستگان بوده است. مسئولین آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس هر کدام در دوره‌ای اظهارنظر‌های مختلفی در این باره داشته اند. برخی حتی از عبارت «سونامی بازنشستگان» استفاده کردند تا ابعاد گسترده این موضوع بیش از پیش خود را نشان دهد.

سیدمحمد بطحایی آن زمان که وزیر بود در ابتدای سال ۹۷ در نامه‌ای خطاب به اسحاق جهانگیری از این مساله پرده برداشت. آمار‌های نگران کننده ارائه کرد و این وعده را داد که اگر طبق «برنامه جامع پنج ساله نیروی انسانی آموزش و پرورش» پیش بروند با کمترین مشکل این خطر جدی برای آموزش و پرورش را می‌توان مدیریت کرد.

وقتی صحبت از نیروی انسانی در آموزش و پرورش می‌شود اولین چیزی که به ذهن می‌آید معلمانی هستند که در کلاس حضور دارند. اما مربیان تربیتی و مشاوران نیز جزو همین نیروی انسانی دسته بندی قرار می‌گیرند که وقتی آموزش و پرورش دچار کمبود نیروی انسانی باشد قاعدتا کلاس درس نمی‌تواند بدون معلم باشد و از مربیان و مشاوران می‌خواهند که به کلاس بروند و همین مساله باعث می‌شود که کیفیت تعلیم و تربیت، بیش از گذشته کاهش پیدا کند.

اما به مانند دیگر مسائل، کشور تا وقتی به وضعیت بحرانی نرسد هیچ کس به فکر نمی‌افتد، این مساله نیز شامل همین قاعده قرار گرفته است. با یک جمع و تفریق ساده می‌شد فهمید که چه تعداد نیرو به مرحله بازنشستگی نزدیک شده اند و چه تعداد نیرو لازم است. اما این اتفاق رخ نداد و در مرحله بحرانی، مسئولین به فکر افتاده اند.

آمار‌ها چه می‌گویند؟

در وضعیت فعلی آموزش و پرورش حدود ۹۰۰ هراز نفر در آموزش و پرورش مشغول فعالیت هستند که ۸۰ درصد آن‌ها نیروی رسمی بوده و مابقی پیمانی، آزمایشی، قراردادی و سرباز معلم هستند. آمار دانش آموزان نیز حدود ۱۴ میلیون نفر را نشان می‌دهد که از این تعداد حدود ۸ میلیون نفر در ابتدایی، ۳ میلیون نفر در متوسطه اول و ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در متوسطه دوم مشغول به تحصیل هستند.

بر اساس آمار در فاصله سال‌های ۶۶ تا ۷۲ حدود ۳۸۰ هزار نفر در آموزش و پرورش استخدام شدند که در فاصله سال‌های ۹۶ تا ۱۴۰۱ از این تعداد ۳۷۰ هزار نفر بازنشسته خواهند شد. این در حالی است که طبق پیش بینی‌ها در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۵.۵ میلیون نفر دانش آموز خواهیم داشت. یعنی یک میلیون و نیم دانش آموز بیش از میزانی که امروز وجود دارد.

دیگر آماری که درباره بازنشستگان وجود دارد این است که در فاصله سال‌های ۸۰ تا ۹۶ حدود ۳۲۰ هزار نفر بازنشسته شدند و ۹۶ تا ۹۹ هم ۳۲۰ هزار نفر دیگر نیز به تعداد بازنشستگان افزوده خواهد شد.

همانطور که گفته شد بحث تربیت معلم نیز فرآیند زمان بری است؛ و اگر به دنبال معلمان با کیفیت هستیم باید به سراغ دانشگاه‌های تربیت معلم و فرهنگیان برویم. اما آمار‌های این حوزه به ما می‌گوید در فاصله سال‌های ۸۰ تا ۹۲ فقط ۹۲ هزار نفر از طریق روش‌های تربیت معلم، جذب آموزش و پرورش شده اند و باقی جذب شده از روش‌های دیگر نظیر استخدام و حق التدریس و ... بوده است.

دو سونامی در کمین آموزش و پرورش است!

برخی بر این باورند تا زمانی که سرنوشت اداری و استخدامی فرهنگیان به قانون مدیریت خدمات کشوری گره خورده است تحولی در نظام تعلیم و تربیت رخ نمی‌دهد و بزرگترین بن بست در تحول زندگی معلمان، این قانون است که کارمند محور بوده و معلم محور نیست. اصلاح این مساله کمک می‌کند که بخشی از سازوکار قانونی معلمان بهبود پیدا کند و در نهایت با کمبود معلم روبرو نباشیم. اما تربیت معلم بحث بسیار مهم تری به نظر می‌رسد.

حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان است و سابقه زیادی در بحث تربیت معلم دارد. او از نزدیک با مسائل بازنشستگی و جذب نیرو و تربیت نیرو آشنا است و تمام مسائل آن را می‌داند. خنیفر در گفتگو با دیدارنیوز به نکات مهمی اشاره کرد. او در ابتدا به سراغ تاریخچه تربیت معلم در ایران رفت:

«تربیت معلم در ایران به دوران عباس میرزا بر می‌گردد که عده‌ای به خارج از کشور فرستاده شدند. بعد از دوران عباس میرزا و روی کار آمدن امیرکبیر و تاسیس دارالفنون این ایده پیاده شد که به جای فرستادن افراد به خارج از کشور، استادانی به ایران بیایند و برای ما نیرو و معلم تربیت کنند. سرنوشت امیرکبیر به باغ فین ختم شد. بعد از آن در سال ۱۲۹۸ دارالمعلمین و دارالمعلمات تاسیس می‌شود. یعنی دو مدرسه بزرگ تربیت معلمان مرد و زن به وجود می‌آید. کم کم دانشسراها، مراکز شبانه روزی، مراکز تربیت معلم، پیشاهنگی و سرباز معلمی تا انقلاب به وجود می‌آید».

خنیفر به دوران بعد از انقلاب نیز اشاره می‌کند: «۴۰ سال پیش شهیدان رجایی و باهنر مراکز تربیت معلم را در شهر‌های مختلف به وجود می‌آورند. برخی از شهر‌ها چند مرکز داشتند. به صورت کلی حدود ۴۰۰ مرکز تربیت معلم در سطح کشور تاسیس می‌شوند و فعالیت خود را آغاز می‌کنند. این مسیر ادامه پیدا کرد تا حدود ۷ سال پیش. از این ۴۰۰ مرکز حدود ۳۰۲ مرکز تعطیل شد و باقی آن ماند. بعد یک دفعه دانشگاه فرهنگیان را تاسیس کردند که به جای کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد ایجاد کنند و معلمان قوی تربیت شوند».

باید به این نکته اشاره کرد که دانشگاه فرهنگیان تا سال‌ها رئیس نداشت و به صورت سرپرست اداره می‌شد. آقایان گرمارودی و محبی نیا و مهرمحمدی هر کدام جداگانه سرپرست بودند. خنیفر نقد خود را به تصمیم گیری‌هایی وارد می‌کند که یک شبه نهاد تربیت معلم را حذف کرده و یک وضعیت جدید را به وجود آورند. او همچنین آمار‌های نگران کننده‌ای نیز از وضعیت جذب دانشجو ارائه می‌کند که بخشی از وضعیت کمبود نیروی امروز به آن نیز بر می‌گردد. خنیفر با ارائه آمار به یک روند کاهشی در جذب دانشجو برای دانشگاه فرهنگیان اشاره می‌کند: «در سال اول تاسیس دانشگاه فرهنگیان یعنی سال ۹۱، ۲۱ هزار دانشجو جذب شد. در سال‌های بعد بدون هیچ دلیلی این روند کاهش پیدا می‌کند. در سال ۹۲، ۱۶ هزار دانشجو، در سال ۹۳، ۱۱ هزار دانشجو، سال ۹۴، ۹ هزار و سال ۹۵ سه هزار نفر جذب دانشگاه فرهنگیان می‌شوند. این روند کاهشی کاملا قابل مشاهده است».

خنیفر به اصلاح این روند بعد از دوران مدیریت خود اشاره می‌کند. در دوران جدید این دانشگاه یعنی دوران ۲۰ ماهه ریاست خنیفر یکبار ۴۳ هزار نفر و بار دیگر ۴۵ هزار نفر جذب دانشجو داشته ایم. او درباره آن روند کاهشی می‌گوید: «کسی جواب قانع کننده‌ای نداد که علت این ریزش چیست. بعضا گفته می‌شد که تربیت معلم آدم‌های ایدئولوژیک تربیت می‌کند و بهتر است که از دانشگاه‌ها نیرو جذب کنیم. اما وقتی که جای چیزی خالی می‌شود کلاس‌های درس که منتظر ما نمی‌مانند. اما از همان ایده جذب نیرو از دانشگاه‌های دیگر هم استفاده نکردند.»

رئیس دانشگاه فرهنگیان به دو سونامی برای آموزش و پرورش در آینده نزدیک اشاره کرد: «سونامی اول دانش آموزان هستند که الان ۱۴.۵ میلیون نفر هستند که دو سال دیگر می‌شود ۱۵.۵ میلیون و در سال ۱۴۰۴ این رقم به بیش از ۱۷ میلیون نفر خواهد رسید. سونامی دیگر هم به معلمان بر می‌گردد. ۹۳۰ هزار معلم در کشور داریم که به اذعان آموزش و پرورش ۳۲۰ هزار نفر تا سال ۹۹ بازنشسته می‌شوند. از ۹۹ تا ۱۴۰۴ هم چیزی حدود ۳۳۰ هزار نفر دیگر هم بازنشسته می‌شوند. جمعا می‌شود ۶۵۰ هزار نفر».

خنیفر به اقدامات دانشگاه فرهنگیان برای حل این بحران نیز اشاره کرد: «دانشگاه فرهنگیان در حال حاضر در حال یک خیز بزرگ است. ما در حال کاری هستیم که سال ۱۴۰۱ کف نیاز آموزش معلم را تامین می‌کنیم. ما فارغ از بحث سیاسی می‌خواهیم این بحران را حل کنیم. من به دنبال تخریب گذشتگان نیستم، ولی غفلتی که ایجاد شده ما را به این نقطه رسانده است و تا وقت هست باید کاری کرد. الان اگر بتوانیم برای افق ۱۴۰۵ که در دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش ترسیم کرده ایم می‌دانیم که چه تعداد بازنشسته می‌شوند و چه تعدادی را باید تربیت کنیم».

به عقیده خنیفر آزمون‌های استخدامی در کنار دانشگاه فرهنگیان می‌توانند این سونامی را مدیریت کنند اما مشروط بر اینکه به دانشگاه فرهنگیان کمک شود. مراکز مختلف و امکانات آن احیا شود. با توجه ویژه به دانشگاه فرهنگیان بعلاوه استفاده از ظرفیت بازنشستگان آموزش و پرورش و بخشی از خرید خدمات و حق التدریسی‌ها می‌توان این سونامی را حل کرد.
 
او در پایان گفت: «در سال ۱۴۰۱ کف نیاز دانش آموزان که یک معلم به ۳۸ دانش آموز است حل خواهد شد اما اگر بخواهیم به سمت کیفی سازی برویم و به ۲۰ -۲۵ دانش آموز به یک معلم برسیم تا ۱۴۰۵ باید تلاش کنیم و این امر هم شدنی است. اما همچنان برخی دانشگاه فرهنگیان را تضعیف می‌کنند».
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: