"دیدارنیوز" با نگاهی آسیب شناسانه به رواج برخی شیوه‌های عزاداری در محرم می‌پردازد؛

محرم و تراژدی حسین (ع) در زمانه ما

به جای این که صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی امام حسین (ع) بیشتر از همه بلند و رسا باشد با تأسف فراوان می‌بینیم و می‌شنویم که صدای طبل و سنج و موزیک از همه بلندتر است! و این دقیقا نشان از  انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون آن دارد. وقتی جامعه‌ای منحط می‌شود این چنین به «عزاداری‌های کارناوالی» روی می‌آورد و پیام اصلی قیام عاشورا را این چنین به ابتذال می‌کشد.

کد خبر: ۳۴۱۷۲
۱۲:۵۱ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ محمد باقر تاج الدین*: از جمله پیام های مهم، درس آموز و تاریخی مکتب عاشورای امام حسین(ع) که در تمامی دوران های تاریخی معنا دار و عبرت آموز و بلکه مورد نیاز است  همانا پیام مبارزه با بی عدالتی و نابرابری در جامعه است.
 
افسوس و  هزار افسوس که این پیام مهم اکنون به دست فراموشی و نسیان سپرده شده و به جای این که صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی بیشتر از همه بلند و رسا باشد با تأسف فراوان می بینیم و می شنویم که صدای طبل و سنج و موزیک از همه بلندتر است!!! و این دقیقا نشان از  انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون آن دارد. دوست دانشمندم جناب دکتر محدثی در نوشته ای با عنوان «تراژدی حسین(ع)، کمدی عزاداری» به خوبی اشاره داشتند که وقتی جامعه ای منحط می شود این چنین به «عزاداری های کارناوالی» روی می آورد و پیام اصلی قیام عاشورا را این چنین به ابتذال می کشد. من هم معتقدم که عزاداری ها در ایران کاملا «کارناوالی» شده اند و هر سال بر شدت این قضیه هم افزوده می شود، آن هم جهت دار و با برنامه!!!

کارناوالی شدن عزاداری محرم

 هیأت های مذهبی در راستای کارناوالی شدن عزاداری ها در ایران آن چنان همهمه و سر و صدایی برپا کرده اند که دیگر هیچ جایی برای طرح پیام اصلی قیام عاشورا باقی نگذاشته اند و امروزه هر آن چه که دیده و شنیده می شود صدای غرش طبل و موزیک های جورواجور، نورپردازی های رنگارنگ، آرایش های متنوع و جدید دختران و پسران، گشت و گذارهای شبانه، شلوغی های سرسام آور، نوشیدنی ها و خوردنی های رنگارنگ و خوشمزه(از چای ذغالی گرفته تا پیتزا و لازانیا و انواع دسر و...)، گعده های فامیلی و همسایگی، قرارها و ملاقات های دوستانه و کاری و به نمایش گذاشتن لباس و آرایش و خودرو است.
 
حالا به راستی باید پرسید که در چنین فضایی دیگر چه گونه می توان پیام عاشورا را به گوش مردمان این جامعه رساند و به آنان گفت که امام حسین(ع) شهید راه عدالت و حق طلبی و راستی بوده است و با شهادت خود می خواست به همه مردان و زنان تاریخ بیاموزد که همواره باید بی عدلتی ها و نابرابری ها را فریاد زد و هیچ فریادی نباید بلند تر از فریاد عدالت طلبان و حق طلبان باشد و هر فریاد و صدایی دیگر در راستای  خاموش کردن و از بین بردن فریاد و صدای عدالت طلبی است.

 اکنون در جامعه ایرانی این همه هیأت های مذهبی به جای برآوردن فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی و حق طلبی، دانسته و ندانسته فریاد گوش خراش طبل و سنج را به صدا درآورده اند و گویی نمی دانند که همه این ها برای این است که فریاد و ندای عدالت خواهی خاموش بماند!!!! بیاییم بار دیگر فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی را بلند کنیم و نگذاریم صدای عدالت طلبان و برابری خواهان جامعه در همهمه صداهای هیأت های مذهبی به دست فراموشی سپرده شود و ناشنیده باقی بماند.
 
نذری ها نصیب چه کسانی می شود؟
 
فقر و محرومیت در ایران همانند بسیاری از جوامع دیگر جهان خودنمایی می کند و موجب آزار و رنجش تعداد نسبتا قابل توجهی از افراد جامعه است. این مشکل البته جدید نبوده و از گذشته تا کنون وجود داشته است. روشن است که یکی از راهکارهای کاهش فقر و محرومیت در جامعه تشکیل دولت رفاه قدرتمند، سیاستگذاری اجتماعی دقیق و علمی، برنامه ریزی های اجتماعی و اقتصادی علمی و منطقی و در نتیجه توزیع عادلانه خدمات، فرصت ها، مزایای ارزشمند اجتماعی و خلاصه ثروت در جامعه است.
 
در کنار این اقدام اساسی و زیربنایی، می‌ماند راهکاری که هر جامعه و فرهنگی بنا به اقتضائات خاص خودش ارائه می‌کند، مانند راهکار‌هایی که ادیان مختلف ارائه کرده اند که در صورت توجه می‌تواند بخشی از مشکلات مربوط به فقر را حل و فصل نماید. در دین اسلام نیز برخی راهکار‌ها برای کاهش فقر ارائه شده است که متأسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته و عجیب است که بخشی از جامعه اسلامی ایران نیز از راهکار مورد تأکید در دین اسلام غفلت ورزیده است. به عنوان مثال در قرآن کریم بار‌ها و بار‌ها در آیات متعدد از انفاق یاد شده است و یا قرض الحسنه که حقیقتا می‌تواند راهکار خوبی برای کاهش فقر و محرومیت باشد. مشهورترین و مهم‌ترین آیه در این زمینه عبارت است از آیه ۹۲ سوره آل عمران: لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ (۹۲)

چرا به رغم تأکید فراوان دین اسلام و کتاب مقدس مسلمانان یعنی قرآن کریم به موضوع انفاق و قرض الحسنه باز هم می بینیم که بخش قابل توجهی از افراد جامعه دچار فقر و محرومیت هستند؟ و باز پرسش دیگر این است که چرا این همه نذری دادن ها در ماه محرم و صفر و یا ایام دیگر نتوانسته دست کم بخشی از این فقر و محرومیت را از بین ببرد؟ پس این همه نذری دادن ها نصیب چه کسانی می شود؟ و چرا فقرای جامعه از این نذری های سهم مشخصی ندارند؟

یکی از دلایل مهم وجود چنین مشکلی این است که افرادی که اقدام به نذری دادن می کنند متأسفانه گمان می کنند همین که نذری بدهند کفایت می کند،  اما هرگز نمی اندیشند که این نذری ها نصیب چه کسانی می شود؟ و اساسا گویا به فکر این موضوع مهم نیستند که  نذری ها مهم ترین کارکردشان باید در جهت رفع و یا کاهش فقر و محرومیت باشد.
 
بنابر آمار‌های غیر رسمی، سال گذشته در کشور حدود ۸۰۰ میلیارد تومان نذری توزیع شده است که اگر به صورت هدفمند یعنی برای کاهش فقر و محرومیت انجام می‌شد بدون تردید بخش قابل توجهی از این مشکل ریشه‌ای و اساسی را تاکنون حل می‌نمود. اما می‌بینیم که چنین نشد و باید به درستی اندیشید که چرا چنین است؟

من معتقدم اگر  فهم درست از نذری دادن در بین شیعیان ایرانی ایجاد شود که با تأسف اکنون چنین نیست و نمونه های این فهم غلط را در همه جا می توان دید به ویژه در این سال ها، لذا می توان امیدوار بود که بخشی از فقرای جامعه بتوانند از بند فقر و ومحرومیت رهایی یابند.  
 
 *جامعه شناس و استاد دانشگاه
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: