پرونده‌ای برای پدیده پادکست و پادکست فارسی / بخش سوم / گفتگو با امیر خادم؛ پژوهشگر ادبیات و پادکستر فردوسی‌خوانی

تا ۱۴۰۰ با فردوسی‌خوانی!

مزیت پادکست، انعطاف‌پذیری ساختارش است، چون در عمل مثل یک برنامه رادیویی است بدون داشتن سازمانی که از شما زمانبندی دقیق بخواهد یا سیاستگذاری بالا به پایین داشته باشد. پس هر کاری که با برنامه‌های رادیو بشود کرد با پادکست هم می‌شود ولی نیازی به تایید مدیران مافوق یا انتظار برای تخصیص بودجه و مسائلی از این قسم ندارد. یک میکروفن می‌خواهد و کمی حوصله.

کد خبر: ۱۳۸۵۶
۱۴:۴۴ - ۲۲ آبان ۱۳۹۷
دیدارنیوز – رسول شکوهی - از زمانی که یادم می‌آید قرار بود روزی شروع کنم به شاهنامه خواندن. هیچ وقت هم این کار را نکردم. آنقدر پروژه سختی به نظر می‌رسید که هیچ وقت به سراغش نرفتم. این ماجرا از 16 سالگی که رفتم یک شاهنامه بزرگ خریدم تا امروز برای من تکرار شده است. اما یک روزی طلسم شاهنامه خواندن برایم شکسته شد. کسی پیدا شد که به خوبی شاهنامه می‌خواند و آن را در چارچوب پادکست «فردوسی‌خوانی» ارائه می‌کند.

در توضیحات سایت فردوسی‌خوانی این گونه نوشته شده است: «من امیر خادم هستم. دکترای ادبیات تطبیقی دارم از دانشگاه آلبرتا و در حال حاضر در دانشگاه تورنتو شاغلم. اگرچه پژوهش در شاهنامه تخصص اصلی من نیست، به خاطر علاقه‌ی قدیمی به این کتاب تصمیم به خواندن آن در قالب این پادکست گرفتم». خادم در این پادکست، شاهنامه را از آن پدیده دست نیافتنی و قدسی خارج می‌کند و با لحنی جذاب شاهنامه می‌خواند. هر جایی از شاهنامه که احساس کند نیاز به توضیحاتی دارد از خواندن دست می‌کشد و با شنوندگان پادکست صحبت می‌کند و توضیحات لازم را ارائه می‌دهد.

فردوسی‌خوانی برای من و شاید بسیاری از علاقه‌مندان به شاهنامه راهی بود که از کمال‌گرایی‌هایمان فاصله بگیریم و قصه به قصه با امیر خادم پیش برویم. هر جایی که نیاز به مطالعه بیشتر داشت به سراغ منابع دیگر برویم و هر زمان که دوست داشتیم قصه‌ها را مجدد گوش کنیم. خادم از ابتدای شاهنامه شروع کرده و در هر قسمت یکی از قصه‌های شاهنامه را می‌خواند. صدای گرم و تسلط او بر شاهنامه به جذابیت هر چه بیشتر پادکست کمک می‌کند.

خادم نیز به سرعت جواب پیامی که در صفحه توئیتر فردوسی‌خوانی برایش ارسال کرده بودم را داد و قرار شد سوالاتم را برایش ایمیل کنم و او در اسرع وقت پاسخ‌ها را به صورت مکتوب برایم بفرستد. نتوانستم که صدای گرمش را این بار به گونه دیگری بشنوم و گفتگوی ما به صورت مکتوب صورت گرفت. اما هر زمان که به ایران بیاید باید گپ مفصلی با او بزنم.

چرا پادکست؟ چرا شاهنامه؟

از امیر خادم درباره اولین برخوردش با پدیده پادکست پرسیدم. او به پادکست انگلیسی زبان «انقلاب‌ها (Revolutions)» اشاره کرد که درباره انقلاب های سیاسی در دنیا بوده و حدود چهار سال است که شروع به کار کرده است. خادم در ابتدا به دنبال ساخت پادکست نبوده و برای دل خودش شاهنامه می خوانده ولی کم کم به صرافت ساختن پادکست افتاده است. به تعبیر خودش: اول شاهنامه خواندن بود و بعد شد پادکست‌سازی.

بسیاری از ما در مواجه با شاهنامه با احترام و تقدس برخورد می کنیم و این امر باعث شده که کامل آن را نخوانیم و به عنوان یک اثر ادبی به آن نگاه نکنیم. از امیر خادم در این باره پرسیدم و او اینگونه پاسخ داد: برخورد بسیاری از ما با شاهنامه معمولاً آمیخته با ترس و احترام بیش از حد است، یعنی می‌دانیم که اثر مهمی در تاریخ فرهنگ ایران است و به همین دلیل خیلی از فارسی‌زبان‌ها از روبه‌رو شدن با آن هراس دارند و نمی‌توانند مثل یک کتاب عادی آن را فقط در مقام مجموعه‌ای از داستان‌های زیبا بخوانند. از طرف دیگر اهمیت تاریخی شاهنامه باعث شده رفتار بسیاری از ما در قبالش پیروی حکایت تعدد آفتابه و لگن و کمبود شام و ناهار باشد. همه بلدیم در باب اهمیتش سخنرانی کنیم ولی جزییات بسیاری از داستان‌هایش را نمی‌دانیم. پس من سعی کردم سخنرانی‌های متداول را رها کنم و فقط بپردازم به داستان‌های کتاب.

ادبیات فارسی پر است از آثاری که می‌شود کاری شبیه به فردوسی‌خوانی درباره آنها صورت گیرد. از خادم درباره کارهای دیگر و برنامه‌هایش برای باقی آثار ادبیات فارسی پرسیدم و او اینگونه برایم نوشت: کار فردوسی‌خوانی احتمالاً تا پاییز سال ۱۴۰۰ ادامه خواهد داشت و فعلاً اصراری برای برنامه‌ریزی کارهای آتی ندارم. احتمالاً به بهار سال ۱۴۰۰ که برسم طرح ریزی برای کارهای بعدی را شروع می‌کنم.

یک میکروفن و کمی حوصله

یکی از اصلی ترین تفاوتهای پادکست با برنامه های رادیویی در آزادی و انعطاف آن است. یعنی تولید کننده آزاد است که محتوای مورد نظر خود را در هر مدت زمانی که بخواهد تولید کند و دیگر خبری از محدودیت های مرسوم نیست. در مقابل مخاطبان نیز این شرایط را دارند که هر زمان که بخواهند پادکست مورد نظر خود را گوش کنند و ادامه اش را به زمان دیگری موکول کنند.

امیر خادم در این باره می گوید: مزیت پادکست انعطاف‌پذیری ساختارش است، چون در عمل مثل یک برنامه رادیویی است بدون داشتن سازمانی که از شما زمانبندی دقیق بخواهد یا سیاستگذاری بالا به پایین داشته باشد. پس هر کاری که با برنامه‌های رادیو بشود کرد با پادکست هم می‌شود ولی نیازی به تایید مدیران مافوق یا انتظار برای تخصیص بودجه و مسائلی از این قسم ندارد. یک میکروفن می‌خواهد و کمی حوصله.

خادم آزادی در پادکست را یکی از مهم ترین مسائل مربوط به آن می داند: آزادی در همه چیز از برنامه‌ریزی تا تولید و پخش که هم عیب است و هم حسن. حسن قضیه واضح است ولی عیبش در دست‌تنها بودن و فشار کار است. گاهی اوقات همه چیز خوب پیش می‌رود و گاه هم نه. اگر هم جایی کار خراب شد نمی‌توانی بیندازی گردن یکی دیگر چون آدم دیگری در کار نیست. هر چه خراب کردی خودت باید جمع کنی، از آنطرف هم هرچه از کار تعریف کردند را تعریف از خودت بدان.

او در بخشی از صحبت های خود به اپلیکیشن های پادکست اشاره می کند و تاثیری که آنها در تولید، توسعه و شنیدن پادکست دارند. هنوز بسیاری از مخاطبان از طریق تلگرام پادکست ها را می شنوند که به هیچ وجه استاندارد نیست. خادم در این باره می گوید: آشنایی با نرم‌افزارهای پخش پادکست بهترین قدم برای رشد است چون هنوز بسیاری از شنوندگان کارها را از شبکه‎های پیام‌رسان مثل تلگرام دنبال می‌کنند که برای پادکست بهینه نیست و هم زحمت سازنده را زیاد می‌کند و هم لذت شنونده را مخدوش. هر چه شنونده‌ها از نرم‌افزارهای متعارف شنیدن پادکست بیشتر استفاده کنند وضعیت کار برای سازنده‌ها هم بهتر می‌شود، به خصوص که این نرم‌افزارها توان آمارگیری دقیق به سازنده می‌دهند تا بتواند رشد کار خودش را اندازه بگیرد.
 

پادکست پول ساز است

به عقیده خادم پادکست در تمام دنیا پدیده نویی به حساب می آید و ابعاد رشد آن معلوم نیست. رسانه هایی مانند نیویورک تایمز و واشنگتن پست و ... نیز پا به عرصه پادکست گذاشته اند اما در تمام دنیا تعداد پادکست های آماتوری از کارهای حرفه ای رسانه‌ای همچنان بیشتر است. امیر خادم بر این نکته تاکید می کند که شرکت های تبلیغاتی خارجی به ابعاد کار پادکست‌ها آگاه شده‌اند و تبلیغ کالا و خدمات روی پادکشت دیگر به رویه‌ای متداول تبدیل شده است.

او درباره وضعیت پادکست فارسی بر عدم آگاهی مخاطبان و شرکت های تجاری از این پدیده تاکید می کند و می گوید: در ایران ولی زمین این کار هنوز بسیار وسیع و شخم‌نخورده است و جای کار زیاد است. غیر از مشکلات کوتاه‌مدت مثل وضعیت نابه‌سامان قیمت ارز که ثبات کار تبلیغات را هم خراب می‌کند، تنها مانع پیش روی کار تبلیغاتی همان نا آشنایی شرکت‌های تولیدی یا خدماتی با رسانه‌ پادکست است. من به آینده‌ این امر خوش‌بینم.

تازگی از بن بست نجاتمان می دهد

وقتی از خادم درباره دلایل رشد و گسترش پادکست فارسی در این سال ها پرسیدم این گونه پاسخ داد: در ایران امروز به هزار و یک دلیل تولید محتوای تازه به بن‌بست خورده است. اکثر چیزهایی که می‌شود شنید یا خواند یا دید مع‌الاسف تکراری و بی‌رمق است. پادکست‌ها چون از قیود متعارف تولید محتوا رها هستند فرصت زدن حرف جدید را دارند. تازگی کار هم به معنای پرداختن به موضوع‌های ناشناخته نیست. گاه شکلی که ما یک حرف را می‌زنیم با خود حرفی که زده شده یکی است و برای تازه بودن فقط لازم است حرف کهنه را جور تازه‌ای زد. حداقل در مورد کار خودم که می‌دانم چنین است چون کتابی مثل شاهنامه با قدمت هزار سال هیچ چیزش جدید نیست ولی از بس هر آنچه درباره‌اش شنیدیم همان حرف‌های کرخت همیشگی است شنیدن مستقیم داستان‌هایش تبدیل شده به یک کار تازه.
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ناشناس
|
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۲
عالی. ممنون آقای خادم.