به بهانه فوت برادر مریم فیروز، دختر فرمانفرمائیان

مریم فیروز برای ازدواج دوم، دکتر نورالدین کیانوری (رئیس کمیته مرکزی حزب توده) را بر سه عاشق دلباخته قبلی‌اش (صادق هدایت، رهی معیری و دکتر قاسم غنی)، ترجیح داد و از این رهگذر، خطرات و مخاطرات و دربدری‌ها و بی خانمانی‌های پس از غیرقانونی شدن حزب توده را متحمل شد.

کد خبر: ۹۸۷۱۱
۱۰:۵۴ - ۱۳ تير ۱۴۰۰

 

دیدارنیوز ـ حسن امین: مریم فیروز دختر فرمانفرما که برادرش علینقی میرزا اخیرا در خرداد ۱۴۰۰ در تهران فوت کرد، از نوادر زنان پرتلاش ایران در قرن اخیر بود. مریم، پس از جدایی از همسر اولش سرتیپ اسفندیاری پسر محتشم السلطنه، خیلی پیش از فروغ فرخزاد که پس از جدایی از شوهرش، با ابراهیم گلستان ازدواج سفید کرد، اول با صادق هدایت، برترین داستان نویس ایران، بعد با رهی معیری شاعر غزلسرا و ترانه سرای کم نظیر و سرانجام با دکتر قاسم غنی طبیب و ادیب و سیاستمدار، دوست شد و با هر کدام دو سه سالی پایید. من نامه‌های دکتر غنی را با همکاری پسرش دکتر سیروس غنی چهل سال پیش در لندن در چاپخانه پکا (با مدیریت ستار لقایی، روزنامه نگار و داستان نویس عضو کانون نویسندگان در تبعید) و در تهران از سوی انتشارات وحید (با مدیریت دکتر سیف الله وحیدنیا، نماینده مجلس از اصفهان) چاپ کردم، بعد هم خاطرات منحصر به فرد دکترغنی را از خاندان فرمانفرما و مریم فیروز، از روی دستنوشته دکتر غنی در مجله حافظ چاپ کردم که متن اخیر با عکس العمل دختر او افسانه اسفندیاری روبرو شد و من نامه اعتراض افسانه را هم در مجله چاپ کردم.

مریم فیروز که به‌رغم طبقه اجتماعی، طرفدار حقوق مردم فرودست و زنان محروم جامعه ایرانی بود، برای ازدواج دوم، دکتر نورالدین کیانوری (نوه حاج شیخ فضل الله نوری، معمار تحصیلکرده آلمان و رئیس کمیته مرکزی حزب توده) را بر سه عاشق دلباخته قبلی‌اش (صادق هدایت، رهی معیری و دکتر قاسم غنی)، ترجیح داد و از این رهگذر، خطرات و مخاطرات و دربدری‌ها و بی خانمانی‌های پس از غیرقانونی شدن حزب توده را متحمل شد. این شعر را خطاب به او سروده‌اند:

مریما! جز تو که افراشته‌ای پرچم سرخ 
که شنیده است و که دیده؟ به جهان، مریم سرخ؟  

من ارتباط و تلقی صادق هدایت را از نوع جنس مخالف و روابط او را با شخص مریم فیروز، در کتابی که راجع به نبوغ نزدیک به جنون او نوشته‌ام، تبیین کرده‌ام. همچنین، تفصیل داستان روابط مریم فیروز با رهی معیری و دکتر غنی و بعد نورالدین کیانوری را در کتاب "کارنامه غنی: تحولات عصر پهلوی" نوشته‌ام که در این کتاب از انتشارات دایره المعارف ایران شناسی و نیز مقالات من در مجله حافظ توان خواند.


من مریم فیروز و پسر و دخترش و چندتن از برادرانش را در پاریس و تهران دیدم و البته به خواهش سیروس غنی پاسخ تندی هم به کتاب از تهران تا کاراکاس یکی از برادران مریم فیروز دادم. ملاقات من در تهران با علینقی میرزا در خدمت دوست مشترکمان مهدی امیرسرداری (نوه سپهسالار تنکابنی) صورت گرفت.  


به هر حال از بین زنان خاندان قاجار خانم فخر الدوله مادر دکتر علی امینی و مریم فیروز دختر فرمانفرما فراموش نشدنی هستند. 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: