اشتراکات و اختلافات جهانگیری و روحانی

کد خبر: ۹۲۳۵۰
۱۲:۵۰ - ۰۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدارنیوز - پس از ثبت نام اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی، برای انتخابات ۱۴۰۰ برخی از افراد دولت او در امتداد دولت حسن روحانی دانستند. البته برخی از کارشناس‌ها هم انتخاب شدن چهره‌های اصولگر را ادامه‌ی دولت احمدی‌نژاد تلقی می‌کنند.
محمد هاشمی می‌گوید دولت جهانگیری با روحانی متفاوت خواهد شد و او بیشتر شبیه به برادرش، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی است و معتقد است فراجناحی عمل می‌کند.
ازسوی دیگر محمدجواد روح -سردبیر هفته‌نامه «صدا»- نیز در گفت‌وگویی دیدگاه‌های خود را درباره آرایش نامزدهای ریاست‌جمهوری و نیز نسبت اسحاق جهانگیری، به‌عنوان نامزد اصلی جبهه اصلاحات، با دولت روحانی مطرح کرد. وی در این مصاحبه، در پاسخ به حملات رسانه‌ای راست رادیکال به جهانگیری، علی لاریجانی و دیگر نامزدهای اصلاح‌طلب و میانه‌رو و متهم کردن آنها به تشکیل «دولت سوم روحانی»، تاکید کرد که نامزدهای جناح راست هم رویای تشکیل «دولت سوم احمدی‌نژاد» را در سر می‌پرورند؛ رویایی که تعبیر آن، کابوس تازه‌ای برای ایران و ایرانیان خواهد بود.
متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

هاشمی: دولت جهانگیری با روحانی متفاوت خواهد شد

محمد هاشمی بهرمانی- عضو سابق مجمع تشخیص- درباره‌ی اینکه دولت اسحاق جهانگیری در امتداد دولت حسن روحانی خواهد بود، به انصاف نیوز گفت: دولت آقای جهانگیری با آقای روحانی متفاوت خواهد شد، آقای جهانگیری مدیر موفقی است و زمانی که مرحوم آقای هاشمی در قید حیات بودند، ایشان از مدیران آقای هاشمی محسوب می‌‌شدند، یعنی از سال ۹۲ که یک ستاد مردمی برای آقای هاشمی تشکیل شد، آقای جهانگیری رئیس آن ستاد شد. گرایش فکری ایشان بیشتر به آقای هاشمی شبیه است. از نظر من آقای هاشمی فراجناحی بودند و کشور را بر این مبنا اداره می‌کردند. بنده آقای جهانگیری را هم بیشتر اینگونه شناخته‌ام و اینکه آیا در طول زمان تغییر کرده‌اند یا خیر را خبر ندارم.
این فعال سیاسی افزود: معاون اول رئیس جمهور اختیارات محدودی دارد و نمی‌تواند آرمان‌ها و ایده‌های خود را پیاده کند. دولت اول آقای روحانی هم موفق بود و در چارچوب اندیشه‌های آقای هاشمی عمل می‌کرد. در دولت دوم به دلیل شرایطی که در کشور حاکم شد و آقای ترامپ از برجام خارج شد و کرونا آمد و یا در منطقه عربستان و اسرائیل کارشکنی می‌کردند. در داخل کشور هم خیلی کارشکنی صورت گرفت. مثلاً نگاهی که عربستان و اسرائیل به مسائل دارند، در داخل هم عده‌ای هستند که همان نگاه را نسبت به برجام داشتند و از طریق برجام به دولت حمله می‌کردند. دولت آقای جهانگیری با آقای روحانی متفاوت خواهد شد و دولت‌ها بر اساس شرایط و امکانات شکل می‌گیرند. اگر شرایط کشور متفاوت شود، پس دولت ایشان هم فرق دارد.
 رئیس سابق صدا و سیما در پاسخ به اینکه آیا در میان چهره‌های اصولگرا کسانی هستند که در امتداد دولت محمود احمدی‌نژاد عمل کنند، گفت: در میان جناح اصولگرایان کسانی که ثبت نام کردند از همکاران دولت آقای احمدی‌نژاد هستند و در آن دولت پست داشتند، اینکه در آینده چگونه عمل کنند و چه ایده‌هایی دارند، را من نمی‌دانم.

محمدجواد روح: دولت سوم احمدی‌نژاد قطعاً از «دولت سوم روحانی» خطرناک‌تر است

محمدجواد روح، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در پاسخ به این پرسش که «آیا دولت احتمالی اسحاق جهانگیری در امتداد دولت حسن روحانی است؟»، به انصاف نیوز گفت: بله، درست است. قابل پیش‌بینی است که در صورت پیروزی آقای جهانگیری، رویکرد دولت ایشان تا حد زیادی با دولت روحانی اشتراک داشته باشد. البته، اگر آقای جهانگیری در سال ۱۳۹۶ به جای آقای روحانی به ریاست‌جمهوری می‌رسید، احتمالا کابینه‌‌ای با حضور تعداد بیشتری از چهره‌ها‌ی اصلاح‌طلب تشکیل می‌داد و در برخی حوزه‌ها عملکرد متفاوت‌تری داشت. الان هم، اگر ایشان به ریاست‌جمهوری انتخاب شود، حتما تغییراتی در ترکیب دولت اعمال می‌کنند؛ اما سمت‌وسو و جهت‌گیری‌های کلی دولت، تغییر خاصی نخواهد داشت.
وی درعین‌حال به تفاوت‌های شخصیتی میان اسحاق جهانگیری با حسن روحانی اشاره کرد و گفت: خلق و خوی آقای جهانگیری با آقای روحانی فرق دارد. جهانگیری شخصیتی خاکی دارد، مشورت‌پذیر است و به نظرات کارشناسی توجه دارد. در این زمینه، آقای روحانی شخصیت متفاوتی داشت و با افراد و جریان‌های سیاسی و حتی اعضای کابینه خود، از جایگاه بالاتر برخورد می‌کند و کمتر به توصیه‌های کارشناس‌ها توجه می‌کند. اما با وجود این تفاوت‌های شخصیتی، نمی‌توان گفت دولت جهانگیری و روحانی خیلی با هم متفاوت خواهند بود؛ چراکه هر دو در یک چارچوب مشترک گفتمانی هستند و اتفاقا، این گفتمان در قیاس با گفتمان جریان راست رادیکال، کاملا قابل‌دفاع و کارآمد است.

مساله اصلی تحریم‌هاست

این فعال رسانه‌ای با اشاره به اینکه “مشکل اصلی دولت دوم حسن روحانی نه ناکارآمدی، بلکه تحریم‌های آمریکا در دولت ترامپ بود”، تصریح کرد: اینکه کاندیداهای جریان رقیب شعارهایی از قبیل “تکیه به داخل” می‌دهند و تمام مشکل را در “بی‌عرضگی دولت” می‌بینند و نگاه آنان به مذاکره و تعامل با غرب را زیر سوال می‌برند؛ نشان از آن دارد که جریان راست رادیکال، حتی توانایی دیدن واقعیات عیان و صورت مساله را هم ندارند، چه برسد به اینکه بخواهند مساله را حل کنند. در واقع، خود جریان راست رادیکال بخش مهمی از صورت مساله و ریشه بحران‌های کنونی کشور است.
وی افزود: نامزدها و سخنگویان راست رادیکال چون می‌خواهند روحانی و اصلاح‌طلبان را بزنند، واقعیتی آشکار چون تحریم‌های ترامپ را نادیده می‌گیرند و در عوض، به روحانی فحش می‌‌دهند. آنها فراموش می‌کنند که همین رئیس‌جمهور و همین کابینه و همین دولتمردان، در دولت اول روحانی بخوبی کشور را اداره کردند و مردم هم با ۲۴ میلیون رای عملکرد رییس‌جمهور را تایید کردند.
این روزنامه‌نگار ادامه داد: مخالفان دولت روحانی فراموش می‌کنند که پس از برجام و قبل از روی کار آمدن ترامپ، نرخ تورم در کشور تک رقمی شد، دولت طرح تحول سلامت را اجرا کرد و مردم همگی تحت‌پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند، صنعت در حال رونق بود و سرمایه‌گذاران خارجی آمده بودند؛ آن‌هم درحالیکه از چهار سال دولت اول روحانی، بیش از دو سال آن، مذاکرات ادامه داشت و در واقع، کل دوران دولت روحانی که در آن کشور تحریم نبود و در همان دوره هم رونق اقتصادی شکل گرفت، حدود یک‌سال و نیم تا دو سال بود.
وی تصریح کرد: مشکل اصلی امروز ما هم تحریم است. کمااینکه می‌بینید از وقتی آقای بایدن آمده و هنوز تحریمی لغو نشده و هنوز مذاکرات هم در حال انجام است، بازار و نرخ ارز ثبات پیدا کرده است و از حوزه‌های مختلف اقتصادی، پیام‌های مثبتی مشاهده می‌شود.

رابطه با چین و تناقض راست رادیکال

محمدجواد روح با تاکید بر اینکه “در بعد اقتصادی دولت آقای جهانگیری هم تقریباً همان راه آقای روحانی را خواهد رفت”، گفت: نگاه جهانگیری و مجموعه اصلاح‌طلبان و میانه‌روها این است که ما باید به اقتصاد جهانی بپیوندیم؛ درحالیکه جریان راست رادیکال در برابر هر اقدامی برای پیوستن به اقتصاد جهانی، مقاومت می‌کنند و منافع خود را در اقتصادی بسته و انحصاری می‌بینند.
وی دراین‌باره توضیح می‌‌دهد: جالب است که جریان راست رادیکال مدام از چین تعریف می‌کنند و خود را مدافع سند ۲۵ساله معرفی می‌کنند؛ بدون آنکه ببینند چین چگونه اقتصادش به این وضعیت رسید؟ چینی‌ها دقیقا کاری کردند که راست رادیکال در ایران مخالف آن است؛ یعنی، با آمریکا کنار آمدند و با اقتصاد سرمایه‌داری جهانی تعامل کردند. آیا اگر چین در دوره دن شیائوپینگ می‌خواست همچنان شعارهای ایدئولوژیک بدهد و همچنان با آمریکا و شوروی مشکل داشته باشد، پیشرفت می‌کرد؟ طبعا، نه. ما می‌بینیم چین از اواخر دهه ۷۰ با دنیا آشتی کرد و امروز، با رشد بالای اقتصادی خود به یکی از بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا تبدیل شده است. اما در ایران، راست رادیکال اتفاقا در برابر دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی، خاتمی و حسن روحانی کارشکنی کرد؛ چون این دولت‌ها اعتقاد داشتند باید با آمریکا تعامل کرد و الزامات حضور در اقتصاد جهانی را پذیرفت.
وی افزود: اما جریان راست رادیکال، این واقعیت را نمی‌پذیرد و به روابط با روسیه و قرارداد ۲۵ساله با چین دل خوش کرده است؛ درحالیکه همین تحریم‌های دولت‌های اوباما و ترامپ نشان داد که نه چین، نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری منافع اقتصادی و روابط خود را با آمریکا به خطر نمی‌اندازد تا به جای آن، با ایران تعامل کند.
این روزنامه‌نگار همچنین به پیامدهای تحریم بر اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: براساس سند چشم‌انداز قرار بود سالی ۸درصد رشد تولید ناخالص داخلی داشته باشیم، اما به دلیل عملکرد دولت احمدی‌نژاد و به‌ویژه تحریم‌ها، از ابتدای دهه ۹۰ به جز مقطع اجرای برجام، رشد اقتصادی کشور همیشه صفر و منفی بوده است و در برخی از سال‌ها به منفی هفت رسیده‌ایم. با این سابقه روشن، چطور نامزدهای جناح راست نقش تحریم‌ها را نفی می‌کنند و صرفا روحانی و جهانگیری و لازیجانی را زیر سوال می‌برند؟

خطر دولت سوم احمدی‌نژاد

او در پاسخ به اینکه “آیا مردم به دولتی که برخی آن را دولت سوم روحانی می‌خوانند، رأی خواهند داد؟”، گفت: اگر مردم بخواهند در رویا و تخیل خود باشند و مثل سال۱۳۸۴ احساسی رأی بدهند و بگویند هاشمی اشرافی زندگی می‌کند و به او رأی نمی دهیم و فکر کنند که احمدی‌نژاد رابین هود است و می‌خواهد پول نفت را به سر سفره‌ها بیاورد، ممکن است به یکی از نامزدهای راست رادیکال که شعار پوپولیستی می‌دهد، رای دهند و از ترس “دولت سوم روحانی” در دام “دولت سوم احمدی‌نژاد” بیفتند که قطعا، بسیار خطرناک‌تر است.
روح با یادآوری عملکرد دولت احمدی‌نژاد گفت: پس از سال‌های جنگ، روند بازسازی کشور و توسعه اقتصادی در دولت هاشمی پایه‌گذاری شد و بعد در دولت خاتمی ادامه یافت و علاوه بر توسعه اقتصادی، شاهد توسعه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم بودیم که این موضوع در شاخص‌های بین‌المللی هم مشخص است. توسعه کشور در دولت خاتمی درحالی رخ داد که با بحران‌های گسترده‌ای مواجه بود؛ مثلاً روزنامه‌ها را بستند، وزرای کلیدی دولت را استیضاح کردند، به دانشگاه حمله کردند، قتل‌های زنجیره‌ای را راه انداختند و حتی، مشاور رئیس‌جمهور را ترور کردند. با این وجود، رشد اقتصادی در دولت آقای خاتمی به هشت درصد رسید. آن هم درحالیکه قیمت نفت در ابتدای دولت خاتمی ده دلار بود و در آخر دولت دوم خاتمی بود که به حدود ۸۰ دلار رسید. اما در دولت آقای احمدی‌نژاد با نفت بالای صد دلار مملکت را چگونه اداره کردند؟! وقتی هم، موضوع تحریم پیش آمد؛ آقایانی که مدعی دور زدن تحریم‌ها بودند، کار خاصی نکردند و بابک زنجانی هم از دل آن در آمد. در مقابل، می‌بینیم دولت روحانی ۴ سال در دوره ترامپ تحریم بود و با وجود آنکه فروش نفت کم شد؛ اما حداقل، بابک زنجانی از دل آن درنیامد. دلیل آن هم این است که دستگاه‌های نظارتی بر روی این دولت نظارت زیادی دارند، اما در دولت احمدی‌نژاد این نظارت‌ها نبود.

مخالفان دولت باید قدردان دولت باشند که کشور را نجات داد

او ادامه داد: هدف ترامپ به صفر رسیدن صادرات نفت ایران و سقوط نظام سیاسی بود، اما به نتیجه نرسید. البته، نه مسئولان دولت و نه اصلاح‌طلبان انکار نمی‌کنند که در این چهار سال، مردم سختی کشیدند؛ اما با این وجود، باید عملکرد دولت را هم منصفانه ارزیابی کرد. به قول آقای جهانگیری، وقتی درآمد پدر یک خانواده از ده میلیون تومان به ۵۰۰ هزار تومان برسد، چگونه می‌خواهد خانواده‌ی خود را اداره کند؟ معلوم است وضعیت این خانواده بسیار سخت می‌شود. در دوره ترامپ هم، درآمد صد میلیارد دلاری نفت به پنج میلیارد دلار رسید؛ اما با این وجود، دولت مملکت را اداره کرد. مردم حق دارند از این وضع ناراضی باشند؛ اما مخالفان دولت که مدام بر طبل مقابله با آمریکا می‌کوبند و برجام را زیر سوال می‌برند؛ نه‌تنها چنین حقی ندارند، بلکه باید قدردان دولت باشند که توانست کشور را حفظ کند. اما آقایان چنان به روحانی و ظریف و بانک مرکزی و وزارتخانه‌ها حمله می‌کنند که گویا این دولت، ترامپ را بر سر کار آورده است. اما اگر مردم کمی دقیق‌تر به صحنه نگاه کنند، خواهند دید که کدام جریان از رفتن ترامپ ناراحت است و الان هم، در برابر احیای برجام مقاومت می‌کند.
این فعال سیاسی می‌گوید ‌همه نامزدهای جناح راست که به صحنه انتخابات آمده‌اند، به نوعی در امتداد دولت احمدی‌نژاد هستند و با آنکه از نظر سیاسی، خود را مخالف احمدی‌نژاد معرفی می‌کنند؛ اما در عمل، به دنبال تشکیل “دولت سوم احمدی‌نژاد” هستند که قطعا، از “دولت سوم روحانی” برای مردم و آینده ایران خطرناک‌تر است.
شعار “راه سوم” لاریجانی، بی‌معناست
وی درباره جایگاه علی لاریجانی نیز می‌گوید: آقای لاریجانی امروز یک نیروی میانه‌رو و اصطلاحا، از “راست میانه” هستند. ایشان راه خود را “راه سوم” معرفی کرده؛ اما این عبارت «راه سوم» غلط است و ما دو راه بیشتر نداریم؛ عقل‌گرایی و پذیرش واقعیت‌های جهان امروز یا تندروی و بی‌توجهی به واقعیت‌ها. البته، در این دو راه متمایز طیف‌های مختلفی حضور دارند که از نظر سیاسی و دموکراسی‌خواهی، برخی محافظه‌کارتر و برخی دیگر، صریح‌تر هستند. در میان نامزدهای کنونی هم، آقایان لاریجانی، جهانگیری، آخوندی، محسن هاشمی و دیگر نامزدهای اصلاح‌طلب همگی در یک جبهه قرار دارند. به عبارت دیگر، گرچه از نظر سیاسی آقای لاریجانی محافظه‌کار شناخته می‌شود؛ اما از نظر گفتمانی، تقریبا با اصلاح‌طلبان یکسان است. اما کاندیداهای جناح راست همه ادامه‌ احمدی‌نژاد هستند و برخی از آنها آرزو می‌کنند و تلاش دارند که عینا با همان مدل در صحنه انتخابات حاضر باشند.
وی افزود: حتی نامزدی مثل آقای محسن رضایی نمی‌تواند بگوید برای بهبود اقتصاد ایران برنامه دارد اما در مجمع تشخیص مانع تصویب  FATF شود. مگر می‌توان کشور را اداره کرد و نقل و انتقالات مالی دچار مشکل باشد؟ حتی، یکی از محورهای اصلی ارتباط با چین، پذیرش کنوانسیون‌های FATF است. FATF، پیوستن به سازمان تجارت جهانی و الزاماتی از این دست، زیرساخت فعالیت اقتصادی در جهان امروز است. مثل جاده که زیرساخت حمل‌ونقل است. به‌هرحال، اول باید یک جاده‌ای وجود داشته باشد و بعد بگویید بد رانندگی می‌کنید یا چرا ماشین خراب است؟! اما جریان راست رادیکال جاده را تخریب می‌کند و راننده را مقصر معرفی می‌کند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: