جامعه‌شناسی تحریم

کد خبر: ۸۷۱۸۰
۱۵:۱۲ - ۲۹ فروردين ۱۴۰۰

دیدارنیوز ـ سیدجوادمیری: سید حسین العطاس جامعه‌شناس پساـاستعماری در کتاب "جامعه‌شناسی فساد" به نکته جالبی اشاره می‌کند و می‌گوید بسیاری از متون درسی درآمدی به جامعه‌شناسی، بخش مجزایی درباره "جامعه‌شناسی فساد" ندارند و دلیل آن این است که در جوامع اروپایی ارتشاء و رشوه و فساد ساختاری بمانند کشور‌های آسیایی و آفریقایی در آن وجود ندارد و به همین دلیل بدیهی شاخه‌ای در جامعه‌شناسی با عنوان "جامعه‌شناسی فساد" تاسیس نشده است. اما در مالزی که دچار فساد ساختاری در دولت و حاکمیت و اجزای متصله آن هستیم، نیاز داریم آن را صورتبندی جامعه‌شناختی کنیم. اما جامعه‌شناسان غیر غربی اغلب دچار سندروم "اسارت ذهن" Captive Mind هستند و تا موضوعی برای مجتهدان غربی مسئله نشود آن‌ها آن بحث را متعلق ذهن خود نمی‌توانند بکنند. البته جامعه اروپا از سال‌های دهه ۵۰ میلادی قرن بیستم که العطاس در آن زندگی می‌کرد فاصله معناداری گرفته است و به سهولت می‌توان جلوه‌هایی از رشوه و ارتشاء و فساد‌های گسترده مالی را در برخی از آن‌ها (مانند انگلیس و یونان و ایتالیا و پرتغال ...) دید، ولی نقد العطاس کماکان صادق است.

در کتب "ما و فارابی" و "فقر تئوریک در علوم انسانی ایران" به این نکته در نسبت با جامعه‌شناسی ادبیات اشاره کرده بودم. نقد من این بود که در ایران بر خلاف اروپا و آمریکا و روسیه که رمان جایگاه ویژه‌ای دارد، این تاریخاً "شعر" است که موضوع مهمی در شکل‌گیری امر اجتماعی در ایران است، ولی در هیچکدام از متون درآمدی بر جامعه شناسی در ایران هیچ بخش مجزایی به "جامعه‌شناسی شعر" در زبان‌های فارسی و ترکی و کردی و ارمنی و گرجی... اختصاص نیافته است و عمده دلیل آن این است که متون درآمدی بر جامعه شناسی اروپایی و آمریکایی بخشی را به این مقوله اختصاص نداده‌اند و دلیلش این است که "شعر" آن جایگاه را که در هستی اجتماعی ایرانیان دارد در آنجا ندارد و هیچگاه یک فرد عادی برای بیان مقصود خویش استناد به گوته یا شکسپیر نمی‌کند، ولی در ایران نه تنها اهل علم بلکه مردم کوچه و بازار هم برای بیان مکنونات خویش از "زبان شعر" بهره می‌برند و این نشان می‌دهد که شعر علاوه بر صناعت و اهمیت ادبی جایگاه هستی شناسانه مهمی در ساخت "امر اجتماعی" و "هستی جامعوی ایرانیان" در زبان‌های گوناگون آن‌ها دارد.

حال از این دو مقدمه می‌خواهم نتیجه بگیرم که جامعه ایران به مدت چهل سال است که با پدیده اجتماعی "تحریم اقتصادی" و "تحریم سیاسی" و "حریم به صورت جامع و کامل در همه ساحاتش روبرو بوده است، ولی هیچ کتاب درآمدی بر جامعه شناسی در ایران سرفصلی با عنوان "جامعه شناسی تحریم" نگاشته نشده است و این موضوع به مثابه یک مقوله علمی و پژوهشی متعلق ذهن جامعه شناسان ایرانی قرار نگرفته است. کانه ما باید بایستیم تا یک دلوز یا بلوز یا فوکویی پیدا شود تا کتابی در باب "انتولوژی تحریم" بنویسد و ما شتابان آن را ترجمه کنیم و سپس در باب این مفهوم نوین مسئله وارانه روایت پذیریش! کنیم! در حال حاضر تحریم به مثابه یک "امر احاطه کننده پیچیده" کلیت هستی اجتماعی جامعه ایران را درگیر خود کرده است که بدون ارجاع به دو کلان مفهوم "سیاست‌های نو ـ استعماری" و "نظام نو ـ امپریالیستی" ـ که آن را نباید با  مفهوم اخلاقی شده استکبار یکی پنداشت ـ نمی‌توان درک و صورتبندی کرد. نظام سیاسی در ایران آنقدر این مفاهیم را ژورنالیستی بکار بسته است که دیگر نمی‌توان بدون "آشنایی ـ زدایی" از این مفاهیم استفاده کرد. ادبیات جامعه شناسی در ایران به سختی تن به مفاهیم آکادمیک امپریالیسم و نوـ امپریالیسم و نوـ استعماری می‌دهد و مطالعات جهانی در این حوزه در دانشگاه‌های ایران مفقود است و بدون بکارگیری این ادبیات صورتبندی "جامعه شناسی تحریم" در سطح آکادمیک تقریباً ناممکن خواهد بود. از نتایج زیانبار این عدم التفات این است که ما خیال می‌کنیم نظام سیاسی و وزارت امور خارجه و کارمندان وزارت نفت و بانک مرکزی به تنهایی قادر خواهند این پدیده پیچیده را درک کنند و نقشه راه عبور از بازی‌های مرگبار نو-امپریالیستی قدرت‌های نو-استعماری را برای جامعه ایران تهیه کنند. زهی خیال باطل. گام نخست این است که تحریم را به مثابه یک مقوله جامعه شناختی متعلق ذهن خود کنیم و آن را در کلان ساختار نئو-کلونیالیسم و فرآیند‌های پیچیده نو-امپریالیسمی مورد مطالعه قرار دهیم والا مذاکره و تحریم پشت تحریم و باز هم تحریم با تیم‌های تکراری مذاکره کننده از قطعنامه ۵۹۸ تا به امروز جامعه ایران را رها نکرده و نخواهد کرد بل آن را در معرض خطرات سهمگین‌تری قرار خواهد داد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: