دیدارنیوز ـ بهیار سلیمانی*: این روزها کنشگران عالم سیاست علیرغم عدم انتشار محتوای نامه رییس دولت اصلاحات مواضع متناقضی علیه ایشان گرفتهاند. اصولگرایان حتی در صداوسیما نیز به تخریب وی پرداختهاند. از آنها انتظاری غیر از این نیست؛ اما برخی از دوستان ایشان نیز با جملاتی غیرعلمی حرفهایی میزنند که لازمه نزدن این سخنان و مقالات خواندن دو واحد درس مبانی علم سیاست یا دو واحد مبانی جامعه شناسی است. این فرهیختگان که خود نیز سیاست ورزی کردهاند به نحوی حرف میزنند که انگار خودشان در آفرینش وضع موجود هیچ نقشی نداشتهاند و مانند آدمی میمانند که هنگام غذا خوردن میگوید من فقط آبگوشت میخورم و گوشت آن، چون شبههناک است نمیخورم.
اصلا دنیای سیاست دنیای کنش است سیاه و سفید ندارد. دنیای گفتگو است؛ مگر سیاستمداری را میشناسید که بدون تعامل و گفتگو و دادوستد سیاسی کارش را پیش ببرد. این اسلامی که با آن انقلاب کردیم پادشاهان آن را مرور کنید اینها حاکمان ایران اسلامی و دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی هم بودهاند معاویه، یزید، مروان، هارون، مامون، هلاکو، شاه عباس، تیمور، نادر، وجیه الدین قصاب سبزواری سربدار، آغامحمدخان، و صدها سلطان دیگر کدامشان سیاستمداری هستند که شما الگو قرار دادید و انقلاب کردید. یک چهارونیم سالی علی پسر ابوطالب حکمرانی داشته و سه جنگ ویرانگر صفین و نهروان و جمل هم بر او تحمیل شده و با فزت و رب الکعبه (به خدای کعبه رستگار شدم) در هنگام شهادت از این دنیای پرآشوب سیاست رها شده است.
پیروان علی هیچگاه به حکومت نرسیدهاند، نتیجه مبارزات آنها حکومت عباسیان شد و سربداران خراسان و چند پادشاه آل بویه و صفوی که داعیه تشیع داشتند. آیتالله نایینی داعیه حکومت اسلامی کرد نتیجه آن مشروطیت شد و حکومت رضاخان پهلوی از آن در آمد. صد سال کسی کاری نکرد بعد آیتالله خمینی امام شد و ماها سرباز او شدیم. جمهوری اسلامی و وضع موجود ثمر آن است همان هنگام خیلی از مراجع قم و نجف این مسیر را قبول نداشتند و الان هم علمای نجف چه نقشی در حکومت دارند. بههرحال سیاست علم است و ویژگی خودش را دارد. پایان سیاستمدار هم حمام فین کاشان مثل امیرکبیر و حصر محمدمصدق و میرحسین و تبعید سیدضیا و آوارگی صدها سیاستمدار لایق یا غیرلایق است.
دوستان مهندس و پزشک روحانی و نظامی و سایر مشاغل وارد سیاست میشوند آن وقت انتظارشان برآورده نمیشود. برهم میتازند و دست به قلم میگردند و به هم هجوم میآورند. عزیزان دیگ سیاست نیاز به دانشمند علوم سیاسی و جامعه شناس و حقوقدان و علوم انسانی خوانده دارد والا همین اوضاع ادامه دارد. لطفا به تخصص احترام بگذارید عجیب است هیچکس برای درمان دندان خود به مهندس رجوع نمیکند اما زمام امور سیاست را بهعهده غیرمتخصصین میدهد و بعد گلایه میکند باید کار به کاردان سپرد. رییس مجلس با یک سفر به روسیه التهابی درست میکند که نمیشود جمعش کرد. مهندس میشود رییس دفتر رییس جمهور حرفی در حوزه ارز میزند التهاب ایجاد می کند و دهها غیرمتخصص دیگر از صبح تا غروب با حرفهای غیر کارشناسی بار مردم بیچاره را زیاد میکنند.
به مجلس ایران نگاه کنید هر کدامشان یک طرح دارند کشور را آباد کنند نتیجه آن نایاب شدن روغن در بازار و گرانی مرغ و اقلام وارادتی است. تعداد طرحها از تعداد نمایندهها در حال پیشی گرفتن است و هر روز باید نظام هزینه کند و ترمز نماینده غیرمتخصص را تنظیم کند؛ خلاصه اینکه سیاست علم است نمیشود از پادگان رفت نماینده مجلس شد و رییس جمهور شد و پیمانکار شد قرارگاههای سازندگی، پیمانکاران ایرانی رشد کرده در این چهل سال را ورشکست کردند. یکی برود کار کارشناسی بکند یکدست کردن حاکمیت و سپردن کار به نیروهای بهظاهر انقلابی در دولت هزاره سوم احمدی نژادی که ترمزش هم این روزها بریده است تجربه شده؛ علم سیاست و تجربه تاریخی نگاه جامعه شناسی و فریاد همه آنانی که میفهمند بلند است که باید تن به نگاه علمی داد والا گردونه از دست همه خارج خواهد شد. تا دیرتر نشده باید تن به نگاه علمی داد و مردم را باور داشت. خردجمعی اشتباه نمیکند مردم را به رسمیت بشناسیم این نظام بدون مردم بی دوام خواهد شد. خوشحال نباشید که مردم در انتخابات ریاست جمهوری مثل انتخابات مجلس شرکت نکنند بگذارید همه سلایق بیایند مردم پای اشتباه خودشان میایستند، اما تحمل اشتباه حاکمین بی پشتوانه حدی دارد؛ از محدود فرصتهای باقیمانده استفاده کنید فردا دیر است.
*نماینده مجلس ششم