خارج، حالت را خوب نخواهد کرد!

من اینجا هستم در همین خارج دوست داشتنی شما و دارم از نزدیک می‌بینم که قانون هست اما چطور بعضی ایرانی‌ها همه فکر و ذکرشان این است که همین قانون را دور بزنند و زیر پا بگذارند. کار هست اما چرا او هزار و یک ترفند می‌زند که از همان کار شانه خالی کند؟ آزادی بیان هست اما چرا حرفی ندارد که بیانش کند؟

کد خبر: ۸۲۴۴
۱۰:۵۳ - ۰۷ شهريور ۱۳۹۷

دیدارنیوز - یادداشت عرفان نظرآهاری درباره موج جدیدی که برای خروج از کشور به راه افتاده، از منظری خواندنی است. او که خودش در خارج است می‌گوید ما باید ابتدا حال خودمان را خوب کنیم، خواه در ایران باشیم و خواه به خارج کشور برویم.

رفیق! تو فکر می کنی اگر بیایی خارج، حالت خوب می شود؟ به والله قسم نه! نمی شود.

من اینقدر ایرانی حال خراب در همین خارج دیده ام که نگو و نپرس. آنها حال خرابشان را با خود به همه جا می برند؛ آنها دلشوره‌ها و ترس‌ها و اضطراب‌ها و بکن‌ها و نکن‌ها و بگیرها و ببندها و دروغ‌ها و فریب‌ها و تنگ‌نظری‌ها و خیانت‌ها و حسادت‌ها و نفاق‌ها و پشت‌هم‌اندازی‌ها و قانون‌گریزی‌ها و دورزدن‌ها و زیر آب زدن‌ها را با خود همه جا می برند و هر کدام از این ها کافی است که حال آدم خراب باشد همه عمر. بهشت هم با افکار و کردار جهنمی ما، جهنم خواهد شد.

تو فکر می‌کنی خارج از اول خارج بود بعد یک عده رفتند و داخلش شدند؟ نه، خارج را همین خارجی‌ها خارجش کردند؛ همان طور که ایران را ایرانی‌ها، ایرانش کردند؛ عراق را عراقی‌ها عراقش کردند؛ افغانستان را افغان‌ها افغانستانش کردند...

فکر نکن این فقط حکومت‌ها هستند که آدم‌ها را می‌سازند، نه اتفاقاً این آدم‌ها هستند که حکومت‌ها را می‌سازند.

من اینجا هستم در همین خارج دوست داشتنی شما و دارم از نزدیک می‌بینم که قانون هست اما چطور بعضی ایرانی‌ها همه فکر و ذکرشان این است که همین قانون را دور بزنند و زیر پا بگذارند. کار هست اما چرا او هزار و یک ترفند می‌زند که از همان کار شانه خالی کند؟ آزادی بیان هست اما چرا حرفی ندارد که بیانش کند؟ تساوی حقوق زن و مرد هست اما چرا باز هر بلایی که می‌تواند بر سر زنش می‌آورد؟ امید هست ، اما او چرا ندارد؟ لذت‌های پاک و بی‌آلایش هست اما او چرا نمی‌تواند ببرد؟ موزه هست اما چرا او نمی‌رود؟ کتابخانه هست اما چرا او عضو نمی‌شود؟ هزار و یک فعالیت فرهنگی هست اما چرا او شرکت نمی‌کند؟ کتاب هست بدون سانسور و ممیزی هم هست اما چرا او نمی‌خواند؟ موسیقی کلاسیک هست، تاتر مدرن هست، هنر متعالی هست، فلسفه روز هست، علم محض هست اما چرا او باز دنبال قلیان دو سیب است و سالن مد و غیبت پشت سر پری خانم و زری خانم؟

تمرینش نکرده؟ یادش نداده‌اند؟ دل و دماغ ندارد؟ رنج بسیار کشیده؟ میراث‌دار یک اندوه تاریخی است؟ تقصیر زمین است؟ تقصیر زمان است؟ تقصیر این است؟ تقصیر آن است؟ باشد، حق با شماست اما باور کن خارج، حال کسی را خوب نخواهد کرد.

اول باید حال خودت را خوب کنی ،بعد با خود ببری حالت را هر جا که می‌خواهی...

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۱
مریم بانو
|
|
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۶/۰۸
عالی بود با شما خیلی موافقم
آنا
|
|
۰۸:۲۸ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۳
خانم نظرآهاري نمي دانند حال خراب اين مردم از كجا نشات گرفته؟ هيچكس دوست ندارد سرزمين مادري خود را با همه خاطراتي كه دارد ترك كند. اما مردم ما اينكار را مي كنند زيرا اميد به بهبود ندارند ، اميدوارند كه حال خوب را جاي ديگري پيدا كنند زيرا چاره ديگري ندارند.
اکرم
|
|
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
دقیقا همین طور است. من هم ایران بودم با تحصیلات دکتری و تلاش برای داشتن کار و باور نکردن من. و برای چند واحد حق التدریس، تحقیر و توهین دیدن. اومدم خارج و احترام دارم، آدم حساب میشم و توانایی هایم را باور دارند. و الان هر چی حالم در ایران خراب بود، ده برابر اینجا عالی ام و شاد و حالم خوبه. نه مخالف حجابم نه دنبال آزادی، تمام تلاشم را کردم در ایران بمونم و به مردمم خدمت کنم ولی خود همین مردم نخواستند و نگذاشتند. پارتیها برایشان مهم تر از توانایی ها بود. و با همه علاقه ام به خانواده، ملت و مردمم دارم از علمم برای پیشرفت ملت و آدمهای دیگری استفاده میکنم.