ترجمه اختصاصی دیدار

بایدن باید وسوسه توافق جامع با ایران را کنار بگذارد

در شرایطی که به نظر می‌رسد اسرائیلی‌ها عامل ترور "محسن فخری‌زاده" دانشمند ایرانی هستند، امکان بروز جنگ در منطقه بر سر برنامه‌ هسته‌ای ایران افزایش یافته است. بازگشت به دیپلماسی برای پرداختن به برنامه‌ هسته‌ای ایران بیش از هر زمان دیگر ضروری است.

کد خبر: ۷۸۱۰۲
۱۵:۴۱ - ۲۷ آذر ۱۳۹۹

 

دیدارنیوز ـ سرویس بین‌الملل: جف لمیز معتقد است بایدن باید مقابل وسوسه‌ توافقی کاملا جامع مقاومت کند. اگر به دنبالِ "یا همه یا هیچ" باشیم، احتمالا چیزی به دست نخواهیم آورد. دیدار در ترجمه‌ای اختصاصی یادداشت جف لمیز را ارائه کرده است.
 
منبع: بیزنس اینسایدر
نویسنده: جف لمیر، نویسنده و محقق امور دفاعی در دانشگاه شیکاگو
مترجم: حمیدرضا بابایی
 
"جو بایدن" رئیس جمهوری منتخب آمریکا فرصت چندانی ندارد تا ایران را به تعهدات هسته‌ای‌اش بازگرداند. در آمریکا، دولت ترامپ با عجله در حال اِعمال آخرین مرحله از تحریم‌های گسترده علیه ایران است تا پویش "فشار حداکثری" آمریکا حفظ شود. در ایران، اوضاع به همان اندازه مخاطره آمیز است، زیرا قانونی تصویب شده است که تا دو هفته پس از آغاز ریاست جمهوری بایدن به آمریکا فرصت داده شده است به توافق هسته‌ای بازگردد در غیر این صورت تهران غنی سازی اورانیوم را افزایش داده، بازرسی از تاسیسات هسته‌ای خود را متوقف خواهد کرد.


فراتر از این، نتایج انتخابات ایران می‌تواند مذاکرات دو کشور را از مسیر خود خارج کند. اما بایدن این قدرت را دارد تا به فشار حداکثری پایان دهد و در کوتاه مدت، اعتبار آمریکا را احیاء کند.


نخست باید دقت کرد که تقریبا ۱۰۰۰ مورد تحریم علیه ایران همگی با هم یکسان نیستند. برخی به گونه‌ای خاص طراحی شده‌اند که کنار گذاشتن‌شان دشوار است. اما بخش اعظم تحریم‌های آمریکا علیه ایران، قدرت خود را از فرمان‌های اجرایی به دست آورده‌اند که رئیس جمهوری دونالد ترامپ امضا کرده است. بایدن و کابینه‌اش می‌توانند سریعا به این تحریم‌ها پایان دهند.


فرمان اجرایی ۱۳۸۴۶ به وزارت خانه‌های امورخارجه و خزانه‌داری آمریکا اجازه داد هر فرد یا مجموعه‌ فعال را در صنایع انرژی، کشتیرانی، کشتی سازی، خودروسازی یا نفت ایران تحریم کرده یا واجد تحریم بنامند. این فرمان اجرایی همچنین بانک‌های خارجی را از نگه داشتن ریال ایران و استفاده از آن در معاملات منع کرده است.


فرمان اجرایی ۱۳۸۷۱ این تحریم‌ها را گسترش داد تا صنعت معدن ایران را نیز شامل شود؛ و فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲ محدوده‌ تحریم‌ها را تا بخش‌های ساخت و ساز، تولیدات صنعتی، نساجی و "هر بخش از اقتصاد ایران" افزایش داد.


حدود این تحریم‌ها دایما در حال گسترش بوده است؛ که این وضع، ویرانی هرچه بیشترِ اقتصادی را برای مردم ایران به همراه داشته است.


اِعمال مجدد تحریم‌های آمریکا در سال ۲۰۱۸  پس از تقریبا دو برابر شدن نرخ فقر صورت گرفت که تنها در دو سال حاصل شده بود. به رغم موارد استثناء در فرمان‌های اجرایی که مواد غذایی و دارو را شامل نمی‌شود، شواهدی فراوان وجود دارد که نشان می‌دهد تحریم‌های آمریکا مانع از آن می‌شود تا ایران بتواند تجهیزات و اقلام پزشکی مانند انسولین، کیت‌های آزمایش کرونا و اخیرا هم واکسن کرونا، تولید کند.


اگر بایدن می‌خواهد آمریکا بار دیگر رهبری کند، باید رهبریِ اخلاقیِ آمریکا را نیز احیاء کند. حفظ تحریم‌هایی که برای کشوری با ۸۰  میلیون نفر جمعیت مسبب کمبود‌ها و ویرانی اقتصادی شود، چنین کاری نمی‌کند.


آمریکا هرگز آرزوی فقرآفرینی و ایجاد ناامیدی در دیگر کشور‌ها نداشته است، اما میان سیاست‌هایی که به سادگی چنین نتیجه‌ای به بار می‌آورند و ادعای این که آمریکا رهبری اخلاقی است، تناقض وجود دارد. بایدن می‌تواند با پایان دادن به این تحریم‌ها و در عین حال پیش بردن منافع واشنگتن، وجهه‌ آمریکا را احیاء کند.  

 
منافع آمریکا از طریق مذاکره بهتر حفظ می‌شود. اندک زمانی پس از آن که ترامپ اعلام کرد آمریکا توافق هسته‌ای ایران را در می ۲۰۱۸ کنار می‌گذارد، آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران فراتر از میزان توافق شده در برجام، به دنبال غنی سازی اورانیوم نبوده است. از نوامبر ۲۰۲۰ به بعد، دیگر این گونه نیست.


در شرایطی که به نظر می‌رسد اسرائیلی‌ها عامل ترور "محسن فخری‌زاده" دانشمند ایرانی هستند، امکان بروز جنگ در منطقه بر سر برنامه‌ هسته‌ای ایران افزایش یافته است. بازگشت به دیپلماسی برای پرداختن به برنامه‌ هسته‌ای ایران بیش از هر زمان دیگر ضروری است.


منتقدین توافق هسته‌ای مشخصا معتقدند این توافق در خصوص شبکه‌ نیابتی ایران امتیازی درپی نداشته و برنامه‌ موشک‌های بالستیک ایران را محدود نکرده است. با توجه به این استدلال، توافقی جدید باید مشکلات برجام را رفع کند.


بایدن نمی‌تواند به توافقی کاملا جامع دست یابد. برای آن تلاشی هم نباید بکند. بایدن باید در فرصت محدودی که در اختیار دارد، به سرعت زمینه سازی کند. این یعنی اتخاذ "استراتژیِ مقطعی" که اولویت آن بازگشت به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ باشد.


از آن مرحله به بعد اعتبار احیاء شده‌ آمریکا و همچنین اجرای توافق با حسن نیت، می‌تواند مبنایی برای مذاکره درباره‌ سایر مسایل باشد. اما مشروط کردن توافق هسته‌ای به سایر  موارد، قماری است که به احتمال قوی‌تر، مذاکرات را نابود می‌کند. به همان نسبت، ادامه‌ فشار حداکثری در مراحل اولیه‌ مذاکرات، به آمریکا دست بالا را نخواهد داد.


اما اشاره‌ مقامات آمریکا به "اهرم فشار" سبب شده است ایرانی‌ها نیز به دنبال نیروی متقابل باشند لذا اکنون تلاش می‌کنند با غنی سازی مقادیر زیادی اورانیوم، دست بالا را در اختیار داشته باشند. این یک بازی زورآزمایی است که بایدن باید بپذیرد، بعید است منافعی درپی داشته باشد و فراتر از آن، به احتمال بسیار قوی آمریکا و اسرائیل را به ورطه‌ جنگ خواهد کشید.


آمریکا از بازگشت به مذاکرات سود می‌برد. برای این منظور، فقط باید از همان اختیاراتی استفاده کند که ترامپ با آن ایران را تحریم کرد. این اقدام اعتبار آمریکا را در کوتاه مدت احیاء می‌کند، همان عنصری که بایدن برای یک توافق به آن نیاز دارد. این زمینه سازیِ دیپلماتیک، به بایدن امکان آن را می‌دهد تا درباره‌ سایر مسایل مذاکره کند.  


بایدن باید مقابل وسوسه‌ توافقی کاملا جامع مقاومت کند. اگر به دنبالِ "یا همه یا هیچ" باشیم، احتمالا چیزی به دست نخواهیم آورد.
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: