شنبه طوفانی فوتبال ایران؛ وقتی تقابل جای جشن را می‌گیرد!

در شنبه تاریخی فوتبال ایران حتی برخی از هواداران در دو سوی آبی و قرمز، مروت و مدارا در حق یکدیگر را کنار گذاشتند و شدیدترین حمله‌ها و دشمنی‌ها را نسبت به یکدیگر به نمایش گذاشتند و هر دو نیز خود را محق دانستند.

کد خبر: ۷۲۷۶۹
۱۹:۰۲ - ۱۳ مهر ۱۳۹۹
 
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: شنبه طوفانی فوتبال ایران از لحاظ ترکیب‌بندی و تضاد وقایع، شاید در تاریخ ورزش ایران بی‌سابقه باشد. پرسپولیس در قطر یکی از درخشان‌ترین روزهایش را به نمایش گذاشت و در استقلال نیز تیرگی و شوربختی به نهایت خود رسید. در یک شبانه‌روز هواداران دو تیم به خیابان ریختند در حالی که صبح را استقلالی‌ها در برابر مجلس و با اعتراض و فریاد از بیداد گذراندند و شب‌هنگام هواداران پرسپولیس، سرمست و شادان از یک پیروزی بزرگ برای پایکوبی و جشنی خودجوش به کوچه و خیابان زدند.

تابلویی با کنتراست شدید از سیاهی و سپیدی، امید و ناامیدی و مهر و کین. در شنبه تاریخی فوتبال ایران حتی برخی از هواداران در دو سوی آبی و قرمز، مروت و مدارا در حق یکدیگر را کنار گذاشتند و شدیدترین حمله‌ها و دشمنی‌ها را نسبت به یکدیگر به نمایش گذاشتند و هر دو نیز خود را محق دانستند.

کرکری‌ها از ساحت ورزش و رقابت خارج شد و بدترین الفاظ که شایسته دشمن است نثار هم شد تا بازار آنفالو و بلاک از سوی دو طرف داغ شود. اینکه هواداران دو تیم به این شدت به جان هم بیفتند واقعا کم‌سابقه و البته به دور از منطق و خرد اجتماعی بود. شایعه شد که هواداران استقلال طوماری برای کنفدراسیون فوتبال آسیا فرستاده‌اند و شاخک‌های دست‌اندرکاران مهم‌ترین نهاد قاره را نسبت به شادی گل آل‌کثیر برابر پاختاکور حساس کرده و تقاضای محرومیت کرده‌اند در حالی که هیچ ردی از چنین اقدامی به دست نیامد.

از آن سو عده قلیلی از هواداران متعصب پرسپولیس نیز اولترا‌های آبی را با عبارت مشمئزکننده «ایرانی نیستی» خطاب قرار دادند و خلاصه آتش خشم و کینه بسیاری از پل‌های دوستی و مراودت را سوزاند و خراب کرد. این ماجرا‌ها شاید از سوی شمار محدودی از تندروان دو طرف سوخت آتش جنگ تلقی شود و لازم به نظر بیاید، اما از منظر اجتماعی و حسن همجواری حتما فاجعه بزرگی است. اتفاق ناامیدکننده و خصمانه‌ای که در اصل به خاطر بی‌تدبیری و بی‌ملاحظه‌گی تصمیم‌گیرندگان اصلی ورزش و حاکمیت است.
 


بی‌توجهی به خواسته یک طرف برای سر و سامان دادن به وضعیت باشگاه مورد علاقه آنها، طبیعتا عده‌ای از تندرو‌ها را به اعتراض شدید و اقداماتی غیرورزشی در جهت از اسب انداختن رقیب می‌کشاند. موج عصبانیت و خشم، چشم عقل و منطق را کور می‌کند و گوش شنیدن نظر رقیب را کَر. اینچنین است که هواداران خسته و غمگین از ناکامی تیم مورد علاقه‌شان را به یارکشی خیابانی و اعتراض می‌کشاند و آرزوی مرگ را برای رقیب سبب می‌شود حتی اگر رقیب هم‌خانه، همسایه و هموطن باشد.

در روز‌هایی که بیش از پیش نیاز به اتحاد و تشریک مساعی و تقویت منافع جمعی در فوتبال احساس می‌شود تا بتوان دشمنان پیدا و پنهان و رقبای قسم‌خورده را از میان برداشت، ندانم‌کاری و بی‌اعتنایی عده‌ای، بزرگترین سرمایه اجتماعی دو تیم آبی و قرمز یعنی هواداران را روبروی هم قرار داده است.

آن که باد کاشت، طوفان درو می‌کند...   

      
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: