دیدارنیوز ـ مرضیه حسینی: سال ۲۰۱۷ بود که هشتک «me too» یا «من ـ هم» با هدف شکستن سکوت زنان در برابر شیوع گسترده آزار جنسی خاصه در محیطهای کاری مطرح شد. این هشتک نخستینبار توسط فعال مدنی «تارانا بورک» در پی اثبات اتهامات «هاروی واین استاین» تهیه کننده آمریکایی مبنی بر آزار و اذیت جنسی زنان، به اشتراک گذاشته شد. این هشتک به سرعت در بین زنان همه گیر شد و هزاران زن از جمله زنان مشهور سکوتشان را شکسته و در فضای مجازی از تجربه آزارهای جنسی خود سخن گفتند. هشتک «من ـ هم» با تبدیل شدن به کارزاری جدی در راستای توانمندسازی زنان، آموزش مراقبت و اعتراض در برابر تجاوز و تاکید بر ضرورت تغییر قانون در حوزه تجاوز به زنان به دهها زبان و کشور دیگر تسری یافت.
«می ـ تو» در ایران
هشتک و کارزار «من ـ هم» در ایران نیز آغاز شده است. هزاران زن سکوتشان را شکسته و تجربه آزار و اذیت جنسیشان را به اشتراک میگذراند. این کارزار در ایران نیز مانند آمریکا و اروپا از حوزه هنرمندان و کارگردانان سینما شروع شد. چند هنرجو با سخن گفتن از آزار جنسی خود توسط استادشان، زمینه را برای شکلگیری کارزار «سکوت نمیکنم ـ متجاوزت را رسوا کن ـ من ـ هم» فراهم کردند. پس از این بود که سایر هنرجویان و فعالان در عرصه هنر از تجربیات آزار جنسی خود سخن گفتند و به دنبال آن توده زنان نیز به این کارزار پیوستند. هزاران زن در فضای مجازی نوشتند که چطور از بچگی تا به الان مورد انواع تجاوزها و تعرضهای جنسی از طرف نزدیکان، محارم، دوستان خانوادگی، معلمها، اساتید، و... قرار گرفتهاند.
این کارزار با کشیده شدن پای چهرههای معرفی، چون «آ. آ»، «ک. ا»، «ج. پ» و «م. گ» به مساله تعرض یا آزار جنسی، گستردهتر و بزرگتر شد. دامنه کارزار به سرعت گسترش یافت، به طوری که روزانه شاهد مطرح شدن نام صدها نویسنده، عکاس، موزیسین، معلم ساز و آواز، کارگردان و تهیه کننده، مدیر تورهای گردشگری، روانشناسان، مدرسان کنکور و ... بهعنوان متعرض و متجاوز هستیم. با مطرح شدن نام چهرههای معروف، توجه رسانههای خارجی نیز به کارزار «من ـ هم» بهعنوان نوعی از کنش اجتماعی تاثیرگذار جلب شد. این کارزار همچنین در میان زنان و مردان در سطح جامعه واکنشهای مختلفی ایجاد کرده است.
۶ عصر، تاکسی کارگرـ میدان قزوین، ما دیگر نمیترسیم!
راننده زیر لب غرولند میکرد واقعا کدام خری به این گوسفندها گواهی رانندگی داده است، مردی که ۵۴ ساله و بسیار عصبانی به نظر میآمد، در حال صحبت با تلفن و فحش دادن به دولت برای مداخله در بورس و به خاک سیاه نشاندن مردم بود. دختر نوجوانی که رژلب بنفش تیرهای به لب داشت، خطاب به دوستش گفت: «این هشتکِ خیلی باحاله! نمیدونی این چند وقته چقدر احساس قدرت میکنم، همین دیروز یه پسره تو ماشین خودشو بهم چسپوند منم هلش دادم و داد و بیداد کردم، اونم از ترس پیاده شد، در حالی که قبلا مواقع اینجوری خودمو مچاله میکردم و میچسپیدم به شیشه، یا جایی که مقصدم نبود پیاده میشدم، همش میترسیدم اگر اعتراض کنم آبروم جلو مسافرها میره یا اینکه اونها حتما میگن تقصیر خودشه! چون شلوار پاره پوشیده یا موهاشو رنگی رنگی کرده، نمیدونم چرا مردم فکر میکنند دختری که تیپش متفاوته یا مثلا سیگار میکشه، مشکلی با دستمالی شدن و تعرض نداره» دوستِ دختری که رژلب بنفش زده بود و بی صبرانه منتظر تمام شدن حرفهای دوستش بود با هیجان گفت: «آره دختر این کارزار «من ـ هم» خیلی خفنه! دیدی؟ آدمهای مهمی مث «ا. ا» و بازیگرا و کارگردانها رو رسوا کردن دیگه پسر خاله زپرتی من که عددی نیست در برابر اینها، دارم براش! تمام این سالها از ترس اینکه کتک بخورم از مادرم و کسی حرفهام را باور نکنه یا ارتباط بین فامیل خراب شده سکوت کردم، حتی میترسیدم پسر خالهام آبرومو ببره یا بلایی سرم بیاره، اما به خدا دیگه نمیترسم! به خودشم گفتم، قسم خوردم که عکساش را پخش میکنم، زیرش هم مینویسم چه کارهایی کرده با من و چندتا دیگه از دخترهای فامیل.»
مردی که منتقد مداخله دولت در بورس بود رویش را برگرداند و با دست پاچگی پرسید: «ببخشید حالا که حرف رسوا کردن مردها و ایناست، من یه دوستی دارم که مغازه داره، خیلی پیش میاد که تو مغازه....، نه اینکه کار خاصی کنهها! نه بنده خدا! فقط مثلا دستی میزنه یا چیزی میگه. در همین حد، البته نه به زورها! دخترها چیزی نمیگن، اما خوب راضی هم نیستن انصافا به خاطر نیازی که به اون کتاب دارن، اما پول ندارن بخرن یا مثلا دوستم قبلا بهشون کتاب یا چیزهای دیگه هدیه داده بوده، توی رودربایستی اعتراضی نمیکردن، حالا اینم مثلا میشه آزار جنسی؟ یعنی اون دخترا میتونن حیثیت دوستمو ببرن؟!»
ایستگاه ویتامین، میدان انقلاب، کوچه چتری، متجاوزین بترسید و بلرزید!
سه پسر جوان منتظر آماده شدن سفارشهایشان بودند، لیوان آب هویج من خرت و خرت میکرد و من سعی میکردم ته مانده لیوان را با زور نی بیرون بکشم. پسری که تیشرت سفید به تن داشت سرش را با حیرت از روی گوشی بلند کرد و گفت: «وای پسر ببین چی گذاشتن! فیلم یارو رو گذاشتن که داره ... خودش! قشنگ واضحه چهرهاش، صداش هم هست، دختره تو تاکسی ازش فیلم گرفته و پخش کرده یعنی حیثیت و شرف برا آدم نمیذارن این دخترا، این مسخره بازیِ من سکوت نمیکنم رو از اون زنهای خارجی گوربه گوری یاد گرفتن اینا! ناموسا چند روزه با ترس و لرز اینستا رو باز میکنم میگم نکنه عکسها و چتهای منم ریخته باشن اینجا!»
پسری که شیرموز سفارش داده بود پرسید: «مگه چه غلطی کردی که اینقد میترسی؟!»
«هیچی بابا! اون شب مست بودم رفت تو دایرکت چندتا دختر یه مشت چرت و پرت گفتم یه چندتا عکس هم از خودم فرستادم حالا اگر چتها رو بریزن بیرون و عکس هم زیرنویس کنن چه غلطی کنم؟ای تف به این وضعیت.»
پسری که آب طالبیاش را هورت میکشید و میخندید گفت: «ای دهنشون سرویس! این فضای مجازی هم دردسر شده، در عرض چند ثانیه حیثیت آدم میره، دخترها هم که دیگه با این جنبش و چه میدونم همین کارزار و اینا، شیر شدن که به قول خودشون سکوت نمیکنن دیگه، نیازی هم به دادگاه و پاسگاه و شکایت ندارن، مگه اون پسره روزبه نیست، تا حالا صدتا دختر رو ...، اما نه کسی چیزی گفته نه شکایتی کرده، پسره هم میدونه دخترا شکایت نمیکنند، چون هم چیزی رو نمیتونن ثابت کنند همم اینکه خدا میدونه چند سال طول میکشه، اما الان با یه توییت یا استوری، شرف طرف میبرن حتی اگر یارو آدم معروفی باشه.»
کارزار «من ـ هم» بهمثابه کنش اجتماعی مترقیانه
کارزار «من ـ هم» به چند دلیل نقطه عطفی در جنبش اجتماعی و حقوقی زنان است. هزاران زن روایت آزار جنسی خود را منتشر کرده و در خصوص حسی که تجربه کردهاند با سایر زنان صحبت میکنند، این قصهگویی و همدلی زنانهای که به دنبال آن میآید، نشان میدهد که زنان فارغ از تمایزات طبقهای، قومی، مذهبی، اقلیمی، سنی و ... تنها به دلیل زن بودن تجربیات مشترکی در آزار جنسی دارند. آگاهی از این مسئله ضمن شکل دادن نوعی هویت جنسی مشترک در بین زنان، نشان میدهد که آزار جنسی امری فراگیر است و هیچ زنی نباید به دلیل تجربه آن احساس گناه کند یا خود را مقصر بداند، زنان در کارزار «من ـ هم» در کنار تمرین شجاعت، امیدواری و سخن گفتن از موضع قدرت، حس میکنند که تنها نیستند، این احساس به آنها کمک میکند تا مواجهه آسانتری با تجربه دردناک خود داشته باشند.
این کارزار از زاویه حق خواهی زنانه نیز بسیار حائز اهمیت است. دهههاست که زنان سرخورده و ناامید از رویههای قضایی و ضعف قوانین کیفریِ اثبات و مجازات مجرم در جرائم جنسی، آزار و خشونت جنسی متحمل شده را پنهان میکنند، سخن گفتن از متجاوز، اما فرصتی را فراهم میکند که قربانی آزار در کنار سایر زنان دست به مطالبه عدالت زده و حتی متجاوز را مجازات کند. به علاوه اعتراض علنی به آزارجنسی و روایت کردن آن، کنشی اجتماعی است که میتواند گسترش یافته و تبدیل به جنبشی اجتماعی شود. به نظر میآید موجی که کارزار «من ـ هم» ایجاد کرده قابل توقف نیست.
«می تو» چطور از قربانیان آزار جنسی حمایت میکند
کارزار «می تو» در ایران علیرغم اینکه عمری بیشتر از یک ماه ندارد، در حال تجربه نوعی از سازماندهی و در پیش گرفتن روندی آموزشی به صورت گام به گام است. این کارزار چند هدف عمده را دنبال میکند، هدف اول، توانمندسازی زنان و القای حس خودباوری و شجاعت به آنها برای شکستن تابوهای کلیشهای در حوزه تجاوزها و آزارهای جنسی است، فعالان کارزار «من ـ هم» در وهله بعد میکوشند با کمکهای روانشناسی و مشاورهای به زنان آزار دیده بیاموزند که برخلاف آنچه در ذهنیت تاریخی ایرانیان وجود دارد، قربانیان آزار دیده مقصر نیستند، داشتن آرایش غلیظ، پوشش خاص، رفتار دلبرانه و ... هیچ کدام دلیلی برای تجاوز نیست. زنان فعال در کارزار با معرفی زنان آزار دیده به مراکز روان درمانی کمک میکنند که قربانیان آزار جنسی آسیب کمتری دیده و به زندگی بازگردند.
هدف بعدی کارزار «من ـ هم» کمک حقوقی به قربانیان تجاوز برای طرح و پیگیری شکایت در مراجع قانونی و راههای اثبات جرم با توجه به خلاءهای قانونی نظام قضا در ایران است.
ویژگی دیگری که این کارزار دارد، ورود تعداد زیادی از وکلا و حقوقدانان زن و اخیرا مرد به ماجرا و آموزش گام به گام برای مواجهه با آزار جنسی و شکایت با حفظ اثرات آزار است. «من ـ هم» همچنین با انتشار روایت قربانیان آزار جنسی و کسانی که در گذشته به اشکال مختلف مورد آزار قرار گرفتهاند، به زنان و دختران جوان و نوجوان و کسانی که تازه به محیطهای آموزشی، شغلی و عرصه عمومی وارد شدهاند، آموزش میدهد که چطور در برابر آزار از خود محافظت کرده و در صورت بروز آزار، با شجاعت مسئله را پیگیری کنند.
هشداری برای کارزار «من ـ هم»
گسترده شدن موج افشاگریها در عین اینکه نقطه قوت کارزار «می ـ تو» است، میتواند نقطه ضعف آن نیز باشد، اگر به تسویه حسابهای شخصی، انتقامجوییها، تهمت و افترا زدنها بینجامد، بهویژه اینکه در فضای متشنج فعلی کسانی که به عنوان متجاوز معرفی شدهاند، فضا و حتی شهامتی برای بیان روایت خود ندارند. منتقدین زن نیز از ترس اینکه مورد هجمه، توهین و فحش فمنیستهای دوآتیشه قرار نگیرند، جرئت انتقاد از فضای پیش آمده را ندارند. فراگیر بودن تجاوز در جهان حقیقتی تلخ و غیرقابل انکار است، اما در وضعیت موجود هر کسی میتواند در خصوص استاد، معلم، دوست اجتماعی یا هر کس دیگری که قصد خراب کردن یا انتقامجویی از او را داشته باشد با ذکر نام و انتشار عکس بهعنوان متجاوز و متعرض حرف بزند، بهویژه اینکه هیچ راهی هم برای اثبات درستی یا نادرستی آن وجود ندارد. آسیب بعدی که متوجه این کارزار است، لوث شدن آن در پی بیان روایتهایی عجیب تحت عنوان تجاوز جنسی است. بهعنوان مثال زنی نوشته آقای «ف. ش» به او پیشنهاد بوسه داده، دیگری پیشنهاد فلان موزیسین برای رفتن به شمال را مصداق تجاوز دانسته، خانمی دیگر نوشته فلان بازیگر در حالی که زن و بچه دارد پیشنهاد ازدواج موقت داده، از این دست نوشتهها که همه با ذکر نام و حرفه فرد بیان شده، بسیار است. بیم این میرود که این کارزار با لوث شدن و تبدیل شدن به عرصهای برای تسویه حسابهای شخصی از اهداف اصلی خود دور شود.