ترجمه اختصاصی دیدار

توماس فریدمن: انفجار بیروت هشداری برای آمریکا است

توماس فریدمن: "در لبنان نیز مانند آمریکا، اکنون سیاست همه چیز است"

کد خبر: ۶۸۵۵۰
۱۱:۳۷ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۹

دیدارنیوز: توماس فریدمن روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در مقاله‌ای با اشاره به انفجارهای بیروت و این که چطور این انفجارها حاصل ناکارآمدی شدید است به جامعه سیاسی آمریکا هشدار می‌دهد. فریدمن معتقد است که ناکارآمدی فراگیر دولت در لبنان ناشی از سیاسی شدن همه مسائل و البته فرقه‌ای شدن سیاست است. روندی که فریدمن در مورد آن به آمریکا هشدار می‌دهد و به خصوص آمریکا دوران ترامپ را تا حدودی مشابه آن می‌داند. 

 

راستین یزدان‌پناه: اولین بار که خبر انفجار وحشتناک بیروت را شنیدم، و سپس این شایعه که چه کسی احتمالا عامل آن بوده است، ذهنم به یک میهمانی ناهار در ۴۰ سال گذشته برگشت که در آن حضور داشتم، ضیافتی در اقامتگاه "ملکم کِر" رئیس وقت دانشگاه آمریکاییِ بیروت.


هنگام ناهار، یک نفر به توفان عجیب و غریب تگرگی اشاره کرد که دو شب قبل از آن بیروت را درهم کوبیده بود. هر کسی توضیحات خود را درباره‌ی این حادثه‌ شدید آب و هوایی ارائه می‌کرد، تا این که ملکم به کنایه از میهمانانش پرسید، "به نظر شما کار سوری‌ها بود؟ "


ملکم - مردی دلربا و دانشمندی برجسته که چند ماه بعد به دست مهاجمان ناشناس و در شرایط بسیار غم بار به قتل رسید- هم شوخی می‌کرد و هم جدی بود. وی به شوخی، به فرهنگ جاری لبنانی‌ها تشر می‌زد که هر چیزی را به صورت توطئه می‌بینند و به ویژه توطئه‌ای که سوریه عامل آن است، به همین دلیل همگی خنده مان گرفت.


وی، اما داشت درباره‌ جامعه‌ لبنان، موضوعی ریشه دار را مطرح می‌کرد که متاسفانه درباره‌ جامعه‌ کنونی آمریکا نیز صدق می‌کند: این که در لبنانِ آن زمان و حتی بیش از آن در امروز، هر چیزی، حتی آب و هوا هم سیاسی شده است.


به دلیل ماهیتِ فرقه‌ای لبنان، تمام بخش‌های قدرت حاکم، و غنایم حکومتی بر اساس قانون اساسی و یا به صورت غیررسمی و با رعایت توازنی دقیق بین فرقه‌های مختف مسیحی و مسلمان تقسیم شده، و به همین دلیل در حقیقت همه چیز در این کشور ماهیت سیاسی دارد. هرگونه انتصاب شغلی، هرگونه تحقیق درباره‌ فعالیت‌های غیرقانونی، هرگونه تصمیم دولت برای تامین مالی این طرح و نه آن یکی، از نظر دیگران، به نفع یک گروه و به ضرر گروهی دیگر بود.


آن سیستمی بود که برای یک جامعه‌ بسیار متنوع (در بحبوحه فشار‌های ناشی ازجنگ‌های داخلی) ثبات به ارمغان آورد، اما به بهای مسئولیت ناپذیری، فساد، سوء مدیریت و بی اعتمادی ممتد.


به همین دلیل است که بعد از انفجار اخیر بیروت، نخستین سوالی که بسیاری از لبنانی‌ها پرسیدند این نبود که چه اتفاقی افتاد، بلکه این بود که چه کسی آن را انجام داد و به ازای چه منافعی؟


آمریکا نیز از دو جهت شبیه لبنان و دیگر کشور‌های خاورمیانه می‌شود. نخست آن که، اختلافات سیاسی ما آنقدر در حال عمیق شدن است که دو حزب ما اکنون شبیه فرقه‌های دینی در موقعیت برابرند که برای کسب قدرت تلاش می‌کنند. آن‌ها به فرقه‌های خود می‌گویند "شیعیان، سنی‌ها و مارونی ها" یا "اسرائیلی‌ها و فلسطینی ها. " ما به فرقه‌های خود میگوییم "دمکرات‌ها و جمهوری خواهان"، ولی رفتار گونه‌های ما شبیه احزاب رقیب است که معتقدند یا باید بمیرند و یا حکومت کنند.


دوم آن که، مانند خاورمیانه، و به شدت در آمریکا: سیاست همه چیز است – حتی آب و هوا، حتی انرژی و حتی ماسک زدن در بیماری فراگیر.


در حقیقت، ما در آمریکا به شدت در حال شبیه شدن به یک کشور خاورمیانه‌ای هستیم، زیرا در حالی که لبنانی‌ها به این نتیجه رسیدند که آن انفجار واقعا تصادفی بوده، رئیس جمهور ترامپ مانند یک رهبر شبه نظامی بیروتی صحبت و اعلام کرد آن حادثه باید یک توطئه باشد. وی گفت که ژنرال هایش به او گفته اند آن حادثه "یک حمله بود". " نوعی انفجار بمب. ".


اما وقتی هر چیز سیاست باشد، جامعه و قطعا دمکراسی در نهایت می‌میرد. حکومت خفه می‌شود. در حقیقت گزارش‌ها حاکی است که ناتوانی دادگاه‌های فاسد لبنانی در نگهبانی از از خیر عمومی و صدور دستور تخلیه‌ی مواد منفجره از بندر بود که زمینه را برای انفجار فراهم کرد؛ به ویژه آن که مقامات بندری، سال‌ها پیش چنین درخواستی را مطرح کرده بودند.


"موشه هالبرتال" فیلسوف دینی دانشگاه عبری می‌گوید «برای رشد و نمو هر سیاست سالم، باید معیار‌های خارج آن وجود داشته باشد. معیار‌هایی از واقعیات، و بر اساس مفهوم خیر عمومی. وقتی هر چیزی سیاسی بشود، پایان سیاست رقم می‌خورد.»


به بیان دیگر، وقتی می‌گوییم سیاست همه چیز است، یعنی این که همه چیز صرفا درباره‌ قدرت است. هیچ نقطه‌ مرکزی وجود ندارد: فقط اضلاع هستند؛ هیچ واقعیتی وجود ندارد: فقط برداشت‌های مختلف هستند؛ هیچ حقایقی وجود ندارند: فقط رقابت بین خواسته‌ها است.


اگر معتقدید که تغییرات آب و هوایی واقعی است، باید به خاطر این باشد یک نفر هزینه‌ تحقیقات را برایتان پرداخته است. اگر معتقدید که رئیس جمهور خطایی کرد که بابت آن باید استیضاح شود، یعنی برای تضعیف موقعیت جو بایدن (نامزد دمکرات‌ها درانتخابات)، تلاش کرد رئیس جمهور اوکراین را با خود همراه کند، این تنها به آن خاطر است که شما قدرت را برای حزب خود می‌خواهید.


پوپولیست‌های غیرلیبرال مانند ترامپ، یا بی بی نتانیاهو در اسرائیل، ژائیر بولسونارو در برزیل، ویکتور اوربان در مجارستان، رجب طیب اردوغان در ترکیه و ولادیمیر پوتین در روسیه، عامدانه تلاش می‌کنند تا حافظان حقایق و خیرعموم را تضعیف کنند. پیام آن‌ها به ملتشان این است: " به دادگاه‌ها، متولیان خدمات شهری، تولید کنندگان اخبار دروغین ایمان نداشته باشید- فقط به من، به حرف‌هایم و تصمیمات من اعتماد کنید. جنگلی ایجاد شده است. منتقدان من قاتل هستند (موضوعی که ترامپ روز جمعه به اصحاب رسانه‌ای خود گفت)، و تنها من هستم که می‌توانم قبیله‌مان را در برابر آن‌ها حفظ کنم. یا باید حکومت کرد، یا مُرد. "


این روند نه تنها به ما آسیب می‌رساند، بلکه در حال کُشتن ما است. دلیل آن که ترامپ در مقابله با کرونا کاملا شکست خورده آن است که او در نهایت با قدرتی مواجه شد که نمی‌توانست ماهیت آن به سیاست تبدیل و مساله را بی اعتبار و از مسیر اصلی اش منحرف کند: طبیعت مادر. سیاست نمی‌تواند در آن نفوذ کند، زیرا شیمی، بیولوژی و فیزیک تمام آن چیزی است که آن را تشکیل می‌دهد؛ و کاری را انجام می‌دهد که آن‌ها به او دیکته می‌کنند، و در این مورد یک ویروس را پراکنده است، چه ترامپ آن را بپذیرد یا نه.


رهبران آلمان، سوئد و کره‌ جنوبی دقیقا عکس این را تصریح کرده وگفته اند: "خیر، حقایقی علمی مستقل از سیاست وجود دارند، و خیرِ عموم هست، و ما باید در برابر آن حقایق سر تعظیم فرود آوریم، و ما با یک استراتژی بهداشتی عمومی، در خدمت خیرِ عموم خواهیم بود.»


روز بعد ترامپ به طرفداران حزب جمهوری خواه در کلیولند گفت، اگر بایدن برنده‌ی انتخابات شود، به "انجیل و خدا آسیب خواهد رساند. او مخالف خدا است، او مخالفت سلاح است، او مخالف انرژی، انرژی از نوعِ مورد نظر ما، است.


انرژیِ مورد نظر ما؟


بله، اکنون مشخص شده است که انرژی، نفت، گاز و زغال سنگ جمهوری خواه؛ و همچنین انرژیِ دمکرات – یعنی انرژی باد، خورشید و آب، وجود دارد. اگر شما به نفت، گاز و زغال سنگ معقتد هستید، انتظار می‌رود که با سقط جنین و پوشیدن ماسک صورت هم مخالف باشید؛ و اگر به انرژی خورشیدی، آب و باد ایمان دارید، قاعدتا باید طرفدار حقوق موافقان سقط جنین و همچنین حامیان پوشیدن ماسک باشید. همین نوع تفکر، از نوع افراطی‌اش، بود که لبنان، سوریه، عراق، لیبی و یمن را ویران کرد و به تدریج در حال نابودی اسرائیل است.


اما اگر به تظاهر کنندگان خیابانی در بیروت گوش کنید، متوجه می‌شوید که چگونه لبنانی‌ها مشتاق دولتی هستند که نماینده‌ خیرعمومی باشد. اینجا در آمریکا نیز همین گونه است. هالبرتال می‌پرسید کدام رهبران هستند که بسیاری از ما همچنان به آن‌ها احترام بگذاریم و در حسرت آن‌ها باشیم- حتی زمانی که با آن‌ها مخالفیم؟


وی پاسخ می‌دهد «آن‌ها رهبرانی هستند که معتقدند قلمروی از مقدسات – از خیر عموم – وجود دارد که خارج از چارچوب سیاست قرار می‌گیرد؛ افرادی که تصمیمات بزرگ را بر اساس بهترین قضاوتشان از خیر عمومی میگیرند، نه بر مبنای منافع برهنه‌ی خود در عرصه‌ قدرت.»


این رهبران برای احزاب خود کار‌های زیادی انجام می‌دهند؛ آن‌ها از سیاست محروم نیستند. آن‌ها خود را شدیدا درگیر آن می‌کنند، اما می‌دانند که سیاست باید کجا متوقف، و کجا شروع شود. آن‌ها برای حفظ قدرت خود، قانون اساسی را نابود نخواهند کرد، یا آغازگر جنگ نخواهند بود، یا این که خطرات یک بیماری عمومی را کم اهمیت جلوه نمی‌دهند.


این افراد در خاورمیانه نادر هستند، و عموما ترور می‌شوند، ولی ما نام آن‌ها را به خاطر داریم: اسحاق رابین، انور سادات، رفیق حریری و روزنامه نگاران با شهامت مانند همکارانم جبران توئنی و سمیر کثیر.


به همین دلیل است که بسیاری از ما، قاضی جان رابرتس را درمعدود زمانی که در احکام دیوان عالی آمریکا، با لیبرال‌ها همراه می‌شود، او را تحسین می‌کنیم. نه به این دلیل که این تصمیم لیبرال است، بلکه به این دلیل که او ظاهرا بر اساس منافع عامه و نه حزب سیاسیِ خود عمل می‌کند.


همچنین به همین دلیل است که ما همچنان ارتش خود - یعنی حامیان منافع عمومی – را تحسین می‌کنیم و زمانی که شاهدیم ترامپ آن‌ها را به "سیاست" می‌کشاند، شگفت زده و نگران می‌شویم.


به وجهه‌ی ال گور فکر کنید، زمانی که با متانت به تصمیم کاملا سیاسی دیوان عالی آمریکا تن داد که جورج دابلیو بوش را پیروز انتخابات سال ۲۰۰۰ اعلام کرده بود. گور بیش ازهر چیز، منافع عمومی را لحاظ کرده بود. وی خود را مقابل گلوله‌ای قرار داد که به طرف آمریکا شلیک شده بود.


ترامپ در آن موقعیت، آمریکا را پاره پاره کرده بود، و باور کنید، اگر در انتخابات نوامبر شکست بخورد، به هیچ وجه منافع عمومی را نسبت به منافع خود در اولویت قرار نخواهد داد...


هالبرتال می‌گوید «زمانی که قلمرو خوبی را از دست بدهید، وقتی قلمرو خیر عمومی را به استثناء سیاست، کنار بگذارید، آن وقت است که جوامع سقوط می‌کنند. این اتفاقی است که برای لبنان، سوریه، یمن، لیبی و عراق به وقوع پیوست؛ و این چیزی است که به تدریج برای اسرائیل و آمریکا رخ می‌دهد.»


تغییر این روند، مهم‌ترین پروژه‌ نسل ما است.

 

منبع: نیویورک تایمز

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
کرامت سلیمی
|
|
۱۹:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
به نظر می رسد که توماس فریمن در لفافه صحبت کرده باشد. و نگرانی عمیق مقامات امریکایی را از فاش شدن یک دروغ بزرگ نشان می دهد.

هزاران انفجار با تلفات انسانی بالا در جهان رخ داده است که هیچ مسئول امریکایی ککش نگزید و به خود زحمت نداد که در مورد ان انفجار ها اظهار نظری کند.

چه شده است که انفجار بیروت برایشان یک هشدار شده است و حدود دو هفته است که بر روی این موضوع زوم شده اند و از رییس جمهور و عالیترین مقامات نظامی و امنیتی امریکا تا پایین ترین مقامات امریکایی مدام در مورد ان اظهار نظر می کنند و مصاحبه های تلویزیونی نشان می دهند.

بله...... نگرانی مقامات امریکایی ار انفجار بیروت فقط و فقط به خاطر تشابه این انفجار با انفجار بمب به اصطلاح اتمیست که در ژاپن به کار گرفته شد.

ادمها مقایسه گر هستند و با دیدن شباهت دو موضوع ذهنشان درگیر ان موضوعات شده و می تواند به افشای دروغها و خالی بندی های مرتبط با ان موضوع شود.
کرامت سلیمی
|
|
۰۵:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۹
به نظر می رسد که  توماس فریمن در لفافه صحبت کرده باشد. و نگرانی عمیق مقامات امریکایی را از فاش شدن یک دروغ بزرگ نشان می دهد.

هزاران انفجار با تلفات انسانی بالا در جهان رخ داده است که هیچ مسئول امریکایی ککش نگزید و به خود زحمت نداد که در مورد ان انفجار ها اظهار نظری کند.

چه شده است که انفجار بیروت برایشان یک هشدار شده است و حدود دو هفته است که بر روی این موضوع زوم شده اند و از رییس جمهور و عالیترین مقامات نظامی و امنیتی امریکا تا پایین ترین مقامات امریکایی مدام در مورد ان اظهار نظر می کنند و مصاحبه  های تلویزیونی نشان می دهند.

بله...... نگرانی مقامات امریکایی ار انفجار بیروت فقط و فقط به خاطر تشابه این انفجار با انفجار بمب به اصطلاح اتمیست که در ژاپن به کار گرفته شد.

چیزی به عنوان بمب اتمی مطلقا" وجود خارجی ندارد.

انچه را به عنوان انفجار اتمی وانمود می کنند انفجاراتی از همین مواد منفجره در مقیاس زیاد می باشد و اورانیوم غنی شده ای در کار نیست.

ادمها مقایسه گر هستند و با دیدن شباهت دو موضوع ذهنشان درگیر ان موضوعات شده و می تواند به افشای دروغها و خالی بندی های مرتبط با ان موضوع شود.