روحانیون: قشر مرفه یا فقیر جامعه؟

محمدجواد فاضل لنکرانی چندی پیش مدعی شد ۸۰ درصد طلاب زیر خط فقر به سر می‌برند؛ بررسی مدعای وی احتیاج به فکت‌هایی دارد که دسترسی به آن‌ها آسان نیست؛ دیدار طی بررسی‌هایی که انجام داد به نتیجه رسید اگر نه ۸۰ درصد روحانیون، ولی جمع بسیاری از آن‌ها زیر خط فقر هستند. البته این رویداد تلخ منحصر به طلاب نیست بلکه بسیاری از دانشجویان و به طور کلی جامعه ایرانی درگیر فقر هستند.

کد خبر: ۶۵۵۰۰
۱۴:۴۶ - ۲۳ تير ۱۳۹۹

 

دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: محمدجواد فاضل لنکرانی چندی پیش در برنامه تلویزیونی دستخط گفت: «وضع معیشتی طلاب قبل از انقلاب خیلی بهتر بود. یک طلبه مثل من با یک سوم حقوقی که ماهانه می‌گرفتیم می‌توانستیم اجاره خانه بدهیم. اما الان یک حقوقی که طلبه می‌گیرد دو برابر را روی این حقوق بگذارد نمی‌تواند اجاره خانه خود را بدهد! وضع معیشتی ۸۰ و بلکه بیش از ۸۰ درصد طلاب از خط فقر بسیار پایین‌تر است. ۱۰ ـ ۱۵ درصدی که شغل دولتی دارند، زندگی مرفهی دارند و مردم این‌ها را می‌بینند و همه را به یک چوب می‌رانند».


«مردم بدانند و تنها آن ۱۰ درصد روحانیت را نبینند که زندگی مرفهی دارند. یکی از کار‌هایی که رایج است نماز و روزه استیجاری که مردم به بیوت مراجع می‌دهند، چقدر از اساتید را می‌شناسم که شب‌ها ۲ ـ ۳ ساعت نماز استیجاری می‌خوانند. حالا یک ساختمانی درست می‌شود و دو صندلی هم داخل آن گذاشته می‌شود و دو نفر هم تبلیغ می‌کنند در حالی که هیچ مجلل نیست و هیچ عنوان تشریفاتی ندارد».


فاضل لنکرانی پیشتر نیز در سال ۹۷ در دیدار با سردار مجتبایی فرمانده انتظامی استان قم نیز گفته بود: «خود طلاب نیز از ضعیف‌ترین اقشار جامعه هستند؛ اما متاسفانه مردم نگاه‌شان به عده معدودی از روحانیون صاحب منصب است، اما باقی طلاب و روحانیونی که ۹۰ درصد آن‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند را نمی‌بینند».


بررسی ادعای فاضل لنکرانی و پی بردن به صحت و سقم آن احتیاج به آمار مشخص از تعداد طلاب، شاغلین و دریافتی آنها و همچنین آمار خط فقر در ایران دارد؛ متأسفانه این آمار به صورت دقیق مشخص نیست. با پیگیری‌های «دیدار» آماری از طلاب به دست آمده که البته این آمار تقریبی است و مبنای تحلیل بر اساس همان آمار تقریبی است.


خط فقر در ایران
پیرامون خط فقر روایت‌های مختلفی وجود دارد. خط فقر در تهران و شهرستان‌ها متفاوت است کما اینکه خط فقر بین کلانشهر‌ها و شهر‌های کوچک نیز تفاوت دارد. محمد قاسمی سرپرست مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس گزارشی درباره وضعیت اقتصادی کشور و راهکار‌های اصلاح آن به نمایندگان مجلس یازدهم ارائه داد.


آمار‌ها نشان می‌دهد خط فقر خانوار‌های چهارنفره در شهر تهران ظرف ۲ سال اخیر (سال‌های ۹۷ و ۹۸) از ۲/۵ میلیون تومان به ۴/۵ میلیون تومان رسید یعنی ۸۰ درصد افزایش یافت.


مرکز پژوهش‌های مجلس در خرداد ۱۳۹۹ براساس داده‌های سال ۱۳۹۸ خط فقر در یک خانواده ۴ نفره در تهران را حدود ۵ میلیون و متوسط کشوری را حدود ۲ میلیون تومان اعلام کرده است.


این رقم با آنچه دبیرکل عالی کارفرمایان در اسفند ۹۸ بیان کرده مقداری متفاوت است؛ حمیدرضا سیفی دبیرکل کانون عالی کارفرمایان در اسفند ۹۸ گفت: «جامعه کارفرمایی قبول دارد که خط فقر برای یک خانوار ۳ نفره کمتر از ۵/۵ میلیون نیست».
 
اما آمار غیر رسمی حکایت از رقمی به مراتب بالاتر دارد؛ طبق آمار غیر رسمی سال گذشته خط فقر برای هر خانوار ۸ میلیون تومان بوده است، اما امسال این رقم یک میلیون تومان افزایش داشته و این در حالی است که اکثر مردم هنوز به درآمد ۸ میلیونی هم در ماه نرسیده‌اند. اگر آمار غیررسمی که با توجه به تورم موجود دور از ذهن نیست، مبنا قرار دهیم نه تنها ۸۰ درصد طلاب بلکه ۸۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر به سر می‌برند، اما مبنای تحلیل را بر اساس آمار مرکز پژوهش‌های مجلس قرار می‌دهیم. طبق آمار مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۳۹۸ خط فقر در یک خانواده ۴ نفره در تهران حدود ۵ میلیون و متوسط کشوری را حدود ۲ میلیون تومان در نظر می‌گیریم و با توجه به روند افزایشی قیمت‌ها در سال ۱۳۹۹ حداقل می‌بایست مبلغ یک میلیون تومان به این اعداد افزود؛ بدین ترتیب ۶ میلیون تومان در تهران و ۳ میلیون تومان در شهرستان‌ها در نظر گرفته می‌شود.


آمار طلاب
یکی از موانع بررسی ادعای محمدجواد فاضل لنکرانی عدم اطلاع دقیق از وضعیت طلاب است. با توجه به پیگیری‌های صورت گرفته یافته‌های ما بدین صورت است:

 

حدودا ۳۲۰ هزار نفر تحت پوشش مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه قرار دارند؛ منتهی تنها ۲۷۰ هزار نفر از این طلاب تحت پوشش مرکز خدمات حوزه علمیه قرار دارند. طبق آمار واصله حدودا ۳۰۰۰ نفر از طلاب شاغل هستند. البته آمار طلاب شاغل به احتمال زیاد بیش از ۳۰۰۰ نفر است، منتهی آمار مذکور مبنای محاسبه قرار می‌گیرد.


منابع درآمدی طلاب
طلاب حوزه‌های علمیه عمدتا دارای دو منبع درآمدی مشخص و رسمی هستند. عده‌ای در حدود ۳۰۰۰ نفر که شاغل هستند و اکثریتی که صرفا منبع درآمدی مشخص‌شان شهریه‌ای است که دریافت می‌کنند.


به جز دو موردی که بدان اشاره شد یک سری درآمد‌های غیر رسمی نیز وجود دارد که خیلی نمی‌تواند مبنای محاسبه قرار بگیرد که عمدتا شامل موارد ذیل می‌شود:


الف: تعداد قابل توجهی از طلاب در ایام تبلیغی (ماه‌های رمضان، محرم و صفر) به مناطق مختلف می‌روند و از این راه دریافتی دارند. دریافتی مزبور میزان مشخصی ندارد، هر چند مراکزی که آن‌ها را به مناطق مختلف می‌فرستند مبلغ حداقلی پرداخت می‌کنند، اما اینکه در آن منطقه مردم چه میزان به مبلغ پرداخت کنند اساسا مشخص نیست و کاملا اختیاری است.


ب: همانطور که محمدجواد فاضل لنکرانی هم اشاره کرد بعضی از طلاب نماز و روزه استیجاری از مردم و یا بیوت مراجع می‌گیرند تا کمک خرج زندگی‌شان باشد؛ البته این امر مختص روحانیون نیست، افراد بی‌بضاعت نیز به این کار مبادرت می‌ورزند.


ج: عده‌ای از طلاب بابت اقامه نماز جماعت و یا منبر‌های گاه و بیگاه درآمدی دارند که این درآمد نیز قابل محاسبه و سنجش نیست.


د: گروهی از طلاب به‌عنوان نویسنده و پژوهشگر فعال هستند که از آن نیز به‌عنوان شغل رسمی نمی‌توان یاد کرد و میزان دقیق و مشخصی ندارد.


مواردی از این دست از آنجا که رقم و زمان مشخصی ندارند طبیعتا قابل تکیه نیز نیستند؛ هر چند طلاب به‌عنوان کمک خرج روی آن حساب می‌کنند. به همین منظور مبنای تحلیل را صرفا بر اساس طلاب شاغل و شهریه قرار می‌دهیم.


طبق آمار حدود ۳۰۰۰ طلبه شاغل داریم که وضعیت زندگی آن‌ها شبیه به سایر اقشار جامعه است؛ این تعداد طلبه تنها کمتر از یک درصد طلاب تحت پوشش مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه را تشکیل می‌دهند که اساسا قابل اعتنا نیست. اما از آنجایی که مرکز خدمات حوزه‌های علمیه یک سری امکانات به طلاب از جمله بیمه تأمین اجتماعی، وام و مسکن می‌دهد می‌توان اینگونه نتیجه گرفت طلابی که تحت پوشش مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه هستند، اما از اینکه تحت پوشش مرکز خدمات حوزه قرار بگیرند استنکاف ورزیده‌اند به احتمال زیاد احتیاجی به خدمات مزبور ندارند و می‌توان آن‌ها را جزو اقشاری که زیر خط فقر هستند خارج کرد. از ۳۲۰ هزار نفری که تحت پوشش مرکز مدیریت هستند ۲۷۰ هزار نفرشان از امکانات مرکز خدمات حوزه استفاده می‌کنند بنابر این تحلیل حدود ۱۵ درصد طلاب زیر خط فقر نیستند. حال سوال این است آیا ۸۵ درصد باقی مانده زیر خط فقر به سر می‌برند؟


شهریه طلاب
طلبه‌های حوزه علمیه به ۵ رده تقسیم می‌شوند. طلبه‌های پایه ۱ تا ۶ در مرحله مقدماتی هستند و پس از آن طلاب به ۴ سطح تقسیم می‌شوند و میزان دریافتی این طلاب با یکدیگر متفاوت است. کمترین دریافتی متعلق به طلبه‌های سطح مقدمات است و بیشترین دریافتی را طلبه‌های سطح ۴ دارند.


شهریه طلاب سطح ۴ نهایتا ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است با این اوصاف تکلیف سایر طلاب سطوح پایین‌تر مشخص است. بنابراین چنانچه معیار تنها شهریه روحانیون باشد تمام آنها زیر خط فقر هستند، اما باید توجه داشت ۱۵ درصد از طلبه‌هایی که تحت نظر مرکز خدمات نیستند احتمالا احتیاجی به آن خدمات ندارند و طبیعتا نمی‌توان آن‌ها را زیر خط فقر تصور کرد. از طرفی درصد قابل ملاحظه‌ای از طلبه‌ها نیز مجرد هستند و طبیعتا نمی‌توان گفت، چون کمتر از ۳ میلیون دریافتی دارند زیر خط فقر هستند.


در نهایت به نظر می‌رسد طلبه‌های متأهل که دو فرزند دارند و تنها دریافتی‌شان شهریه است با تمام خدماتی که مرکز مدیریت حوزه علمیه به آن‌ها می‌دهد قطعا زیر خط فقر به سر می‌برند، اما با تمام این اوصاف به نظر نمی‌رسد طبق گفته محمدجواد فاضل لنکرانی ۸۰ درصد از طلاب زیر خط فقر باشند. از این نکته نیز نباید غافل شد شرایط سختی که بر جامعه ایرانی تحمیل شده مختص به قشر روحانیون نیست. اگر طلاب وجه مختصری تحت عنوان شهریه دریافت می‌کنند قشر دانشجو از آن نیز بی‌بهره است و در تنگنای مالی به سر می‌برد. بد نیست فکری نیز به حال آنها شود. به هر حال مثال مشت نمونه خروار است در این مورد به خصوص مصداق ندارد چرا که تنها عده معدودی از روحانیون مرفه هستند و غالب آنها از نظر معیشتی در تنگنای مالی قرار دارند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ناشناس
|
|
۰۹:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
و اما راه حل :
شناسایی متقاضی مسکن ساده است
1- مستاجرها
2- مهاجرت کننده ها
3- تازه متاهل ها
4- سرمایه گذارها و صاحبخانه ها و دلالهایی که برای 3 قشر دیگر خانه ایجاد و اجاره میدهند

... دولتها طی یک دوره باید آنقدر مسکن بسازند و شهر سازی کنند که یک بار برای همیشه طبق قانون اساسی طبقه مستاجرها خانه دار شوند (در مسکن مهر و ثبت نام مسکن ملی دولت خانه را به ثبت نامی ها میداد نه مستاجرهایی که شناسایی شده اند)
به جوانهای تازه ازدواج کرده وام خرید خانه یا حتی کلید خانه داده شود
شهرسازی در اطراف شهرهای بزرگ و کوچک میتواند مهاجرت به مرکز شهر ها را کنترل کند (ساخت و ساز در حاشیه شهرها باید تسهیل شود و انبوه سازی همراه با ساخت کتابخانه و سینما و مراکز فرهنگی و اداری و پارک ها همراه باشد)
وزارتخانه ها باید مجتمع ساختمانی متمرکز برای جلوگیری از بروکراسی و مصرف بنزین داشته باشند و این مجتمع ها مثل بازار تره بار در نقاط مختلف حاشیه شهرها ایجاد شود تا ارزش و تمرکز مرکز شهرها به اطراف منتقل شود
سید محسن
|
|
۰۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
با سلام
شهریه گرفتن با تحت پوشش خدمات بودن دوتاست و ملازم هم نیستند
مرکز خدمات هم از 25 سالگی به بعد طلاب را تحت پوشش قرار می‌دهند یعنی اتفاقا کسانی که تحت پوشش نیستند محتاج تر هستند و تحت پوشش نبودنشان به خاطر توانمندی مالی نیست بلکه بخاطر محدودیت های مرکز خدمات است

نکات دیگری هم در مطلبتون بود که اگر خواستید ایمیل بزنید