خودکشی در غرب ایران: جوانانی که زندگی را دار می‌زنند!

رشد نگران کننده آمار خودکشی در کشور، و خودکشی نوجوانان و کودکان در غرب کشور پدیده ایست چند علتی، تحلیل این پدیده با نگاه صرف به مساله فقر و بحران معیشت و بدون توجه به اثر گذاری عواملی چون هویت و همبستگی اجتماعی، چالش های تقابل سنت با آموزه های مدرن و مساله توزیع فقر، ناقص بوده و نمی تواند تببین درستی از پدیده خودکشی خاصه در بین نوجوانان ارائه دهد.

کد خبر: ۶۴۶۸۴
۱۱:۰۰ - ۱۲ تير ۱۳۹۹
 
 
دیدارنیوز- مرضیه حسینی: این روز‌ها لابه لای اخبار تکراری فساد و اختلاس و فرار دزدان، خبر‌های تکان دهنده‌ای از خودکشی زنان و مردان و کودکان از جای جای کشور می‌شنویم. کودکی یازده ساله با قرص متادون به زندگی پر محنتش پایان می‌دهد، زینب ۱۲ ساله در هلیلان خودکشی می‌کند، جانبازی خودش را جلوی بنیاد شهید به آتش می‌کشد، معلمی در بوشهر خودش را حلق‌آویز می‌کند، کارگری در اهواز خودش را از چاه نفت دار می‌زند و جوانی ۲۴ ساله‌ای در همان شهر خودش را حلق آویز می کند. زنی  با پریدن زیر قطار در متروی تهران خودکشی می کند و چهار نوجوان سقزی در چند روز متوالی به زندگی‌شان پایان می‌دهند. نوجوان بیست ساله‌ای در اردکان یزد خودش را از سقف خانه شان دار می‌زند و دختری ۱۳ ساله برای نجات از ازدواج اجباری خودکشی می‌کند. چه بی مقدار شده است جان و چه ناچیز شده است زندگی، که حق حیات اینکونه سهل و آسان به تاراج می‌رود.

فقری که مرگ را شیرین می‌کند
آمار خودکشی به ویژه در میان جوانان و زنان در سال‌های گذشته مرتب رو به افزایش بوده، سال گذشته دفتر سلامت روان وزارت بهداشت اعلام کرد آمار خودکشی هر سال بیش از پنج درصد افزایش می‌یابد و تنها در سال ۹۷ حدود ۱۰۰ هزار مورد اقدام به خودکشی در ایران به ثبت رسید. در این میان استان‌های غربی بیشترین آمار خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. شرایط برای تحقیقات میدانی در خصوص خودکشی دشوار است و اساسا آمار دقیقی از میزان خودکشی‌ها در ایران وجود ندارد، در جایی هم که آمار نیست، واقعیت انکار می‌شود.

علی رغم این دشواری، مشاهدات فعالین محلی و مدنی در شهر‌های مختلف نشان می‌دهد که بسیاری از خودکشی‌ها منشاء اقتصادی دارند. مشاهده روند صعودی خودکشی‌ها به ویژه در مناطق غرب کشور و حاشیه‌های شهر‌های مختلف نشان می‌دهد که به ویژه از سال ۹۷ به این سو افزایش فشار‌های اجتماعی و اقتصادی، موج بیکاری، بحران  معیشت خاصه دشواری‌های مسکن، نداشتن افقی از آرزومندی و از دست دادن چشم انداز آینده در کنار تحکیم روابط سنتی و فرهنگ پدرسالاری، خودکشی را به صورت راهی رهایی بخش برای جوانان درآورده، استان‌های ایلام، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان و کرمانشاه بیشترین آمار خودکشی در ایران را دارا هستند. این استان‌ها همچنین از کمترین میزان توسعه یافته گی از حیث اقتصادی و فرهنگی برخورداند. 

اگر از خودکشی زنان به این دلیل که تحلیل خاص خود و مبتنی بر ساخت اجتماعی جنسیت را می‌طلبد صرف نظر کنیم، فقر، درماندگی و نداشتن افقی از آرزومندی دلیل عمده خودکشی‌های اخیر به ویژه در بین جوانان و حتی کودکان بوده، با وضعیتی که از حیث اقتصادی پیش روی کشور است، پیش بینی می‌شود، سالی سخت از حیث افزایش آسیب‌های اجتماعی از قبیل رشد آمار خودکشی پیش رو باشد. 
 

بیشتر بخوانید: ۴۶ هزار خودکشی در ۱۵ سال، نظام برای کاهش خودکشی ندارد


حاشیه نشینی و خودکشی در سقز
شهر‌های غربی کشور – مناطق زیست کردها، لر‌ها و لک‌ها در طول سال‌های گذاشته همواره رکورد دار آمار خودکشی بوده اند. به عنوان مثال تنها در پنج ماه گذشته ۱۶ نوجوان دختر و پسر در شهر‌های مختلف کردستان به زندگی خود پایان داده‌اند. سه مورد از این خودکشی‌ها که در خرداد امسال رخ داده مربوط به شهر سقز است. دو پسر ۱۶ و ۱۷ ساله و یک زن ۱۴ ساله ساکن در محله‌های «قَرَخ» و «تازه آباد» - از حاشیه‌های اطراف سقز خود را حلق آویز کرده اند. آنگونه که از گفته‌های فعالین مدنی بر می‌آید دلیل خودکشی زن ۱۴ ساله ازدواج اجباری و در مورد دو پسر نوجوان فقر شدید خانواده و بیکاری بوده است. پدر دانیال حسین پور از شدت فقر در ازای دریافت اندکی پول در زندان است و خودش در بازار آهن به باربری مشغول بود، دانیال که همین کار دشوار  و با دستمزد اندک را نیز از دست داده بود، افسرده و درمانده دست به خودکشی زد، مفید حسن نژاد دیگر نوجوان سقزی نیز سرنوشتی مشابه داشت.

قرخ و تازه آباد دو حاشیه نشین شهر سقز هستند، روستا‌هایی که اسما شهرشده اند اما هیچ نشانه‌ای از شهری شدن ندارند. کوچه‌های خاک و گلی و شیب دار و پر از زباله، فقدان حتی یک متر آسفالت و معابری که وقت باران غیر قابل تردد می‌شوند، ادامه کار دامداری از جانب بعضی از اهالی، تنها برخی از ویژگی‌های حاشیه نشین‌های قوخ و تازه آباد است. مردم در این مناطق در حالی مجبور به پرداخت عوارض شهرداری هستند که هیچ گونه خدمات شهری دریافت نمی‌کنند. وجود آسیب‌های بیشمار اجتماعی از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، کودک آزاری و کودک همسری از جمله ویژگی‌های حاشیه نشینی در سراسر کشور است.

در زمانه‌ای که مرگ راهگشا می‌شود
پس از وقوع هر موج خودکشی تریبون‌های رسمی و مسئولین دلیل خودکشی را اختلالات روانی و یا مشکلات خانوادگی اعلام می‌کنند و جدول پخش صدا و سیما پر می‌شود از برنامه‌های روانشناسی که در آن کارشناسان در تحلیل آسیب‌های اجتماعی در حال تقلیل دادن ساختار به فرد هستند،در حالی که خودکشی پدیده‌ای اجتماعی است، راه حلی است که درماندگان به عنوان راه رهایی از بمب بست‌های زندگی برمی گزینند. در زمانه‌ای که فرد می‌بیند که هیچ قدرت و امکانی برای تغییر زندگی اش نداشته، به اشکال مختلف سرکوب می‌شود و هیچ اختیاری بر حتی بر  جزییات زندگی اش ندارد، تصمیم می‌گیرد با قتل نفس خودش را از رنجی که بی پایان می‌نماید خلاص کند.
 

مساله هویت و خودکشی در غرب کشور
مناطق محروم و از حیث اقتصادی ضعیف در کشور کم نیست، به عنوان مثال سیستان و بلوچستان استانی است که تمام اشکال محرومیت را تجربه کرده است و از هر حیث کم برخوردار است، در بسیاری از مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد نیز وضع به همین شکل است، علی رغم وجود این شرایط، آمار خودکشی در این دو استان به اندازه مناطق غرب کشور نیست؛ بنابراین در کنار فقر اقتصادی باید به عوامل دیگری نیز در تحلیل این پدیده توجه کرد. در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که بر اساس پیش بینی‌های کارشناسان و جامعه شناسان، موج خودکشی‌ها و همچنین ابتلا به افسردگی‌های شدید در ماه‌های آینده نه تنها فروکش نخواهد کرد بلکه در ادامه شاهد افزایش خودکشی‌ها در بین نوجوانان و کودکان خواهیم بود.
 
نکته بعدی این است که تحلیل تک علی پدیده خودکشی در مناطق غرب کشور راه به بیراهه می‌برد، بنابراین نمی‌توان اثر گذاری سایر عوامل اجتماعی مانند هویت و هم بستگی را در ظهور پدیده خودکشی نادیده گرفت. در سیستان و بلوچستان و حتی کهگیلویه هنوز وابستگی‌های قبیله‌ای و طایفه‌ای و همبستگی‌های اجتماعی قوی است و فرهنگ و مناسبات مبتنی بر عشیره و طایفه عاملیت دارد؛ این عاملیت که در نزدیکی افراد به یکدیگر و حفظ روابط خویشاوندی به شکل سنتی نمود می‌یابد، هم در بعد روانی و هم اقتصادی به افراد کمک کرده و مقاومت و سازگاری شان را در ارتباط با بحران‌های اقتصادی و معیشتی بالا می‌برد و به آن‌ها کمک می‌کند در شرایط استیصال خودکشی را انتخاب نکنند.
 

بیشتر بخوانید: مناطق غرب کشور رتبه اول خودکشی در جهان را داراست

 
در سایر مناطق، اما چنین همبستگی اجتماعی به این شکل کمتر به چشم می‌خورد. این مساله حتی در مقایسه میان کردستان و لرستان هم قابل لمس است، همبستگی‌های قومی، اجتماعی و مذهبی و همچنین ابعاد هویتی در بین کرد‌های کردستان بیشتر از اهالی لرستان یا ایلام است. مساله دیگر بحث رسانه هاست، رسانه های محلی نیز در ایجاد همبستگی اجتماعی تاثیرگذارند، رسانه‌ها ، شبکه‌های ماهواره‌ای و انجمن های مدنی در کردستان حضور پررنگی دارند در حالی که لرستان و ایلام و کرمانشاه تقریبا رسانه‌ای وجود ندارد؛ بنابراین  توجه به بعد هویتی خودکشی در کنار وجه معیشتی بسیار مهم است.

خودکشی زنان غرب کشور در کشاکش سنت و مدرنیته
 عامل بعدی که خودکشی را در مناطق غرب کشور تسهیل می‌کند و اثرگذاری آن خاصه در خصوص خودکشی زنان قابل لمس است، گسست‌های جامعه سنتی و حرکت به سمت مدرنیته است که در مناطق غربی کشور شدیدتر از مثلا سیستان و بلوچستان است. در سیستان و بلوچستان مظاهر و جلوه‌های کمی از مدرنیته وجود دارد. در مناطق غرب کشور زنان با کمک انگاره‌های مدرن با سبک زندگی جدید آشنا شده و ضمن مطالبه حقوق زن جدید شهرنشین، به سنت‌های کهن مردسالار پشت پا زده و حاضر به پذیرش سلطه مردان خانواده خود نیستند، این مساله زنان را در تقابل با مردان خانواده از طرفی و فرهنگ سنتی محلی از طرف دیگر قرار می‌دهد، تداوم فشار حاصل از این تضاد‌ها زنان را به استیصال کشانده به حدی که برای رهایی از این فشار حذف خود را انتخاب می‌کنند.

خودکشی و اثرگذاری متفاوت فقر در مناطق مختلف
مساله بعدی که در مقایسه پدیده خودکشی در غرب کشور با سایر مناطق قابل توجه است، وجود تفاوت در شکاف‌های طبقاتی و اثر گذاری مساله فقر است. در مناطقی که اغلب مردم فقیر اند افراد نابرابری قابل لمسی را حس نمی‌کنند، در مناطق دیگر ممکن است فقر کم، اما فاصله طبقاتی زیاد باشد. در چنین شرایطی افراد کم برخوردار مدام خود را با همشهریان و آشنایان خود مقایسه کرده و به شکل دردناکی نابرابری را تجربه می‌کنند. این تجربه و تحمل محرومیت های مختلف در نهایت فرد را به وضعیتی  دچار می کند که اصل حیات در نظرش بدل به آسیب شده و تصمیم می گیرد با حذف خود از این رنج رهایی یابد. مجموعه عوامل گفته شده به شکل درهم تنیده‌ای بر پدیده رشد فزاینده خودکشی در غرب کشور اثرگذار است. فقدان مهارت کنترل خشم و این مساله که ما هیچ آموزشی برای مواجهه با بحران‌هایی که در زندگی با آن مواجه می‌شویم نداریم،در کنار عوامل اجتماعی گفته شده نقش تاثیرگذاری بر رشد خودکشی دارد. 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: