دیدارنیوز - علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «روز سهشنبه، رئیس جمهوری روحــــــانی از استانداران و البته از تمام ارکان دولت خواست تا «سفیران حقیقت» باشـــــــند. روحانی معتقد است که وقتی توصیف شرایط از شعارزدگیهای بدبینانه و تبلیغات خوشبینانه عبور کند و به تشریح واقعیتهای دقیق و ملموس برسد، راه برای اقناع افکار عمومی گشودهتر است. «کرونا»، آن قدر ملموس و عینی بود و خوشبختانه امکان مقایسه با جهان نیز آن قدر مهیا شد که درک شهروندان و دولت از واقعیتها بر هم منطبق شود اما تأثیر «تحریم»های یکجانبه ایالات متحده و تروریسم اقتصادی ترکیب کنونیِ کاخ سفید، پیچیدهتر از آن است که بینیاز از کارزاری آگاهیبخش بتواند مفهومی عینی و ملموس تلقی شود.
دیروز رئیس جمهوری درباره گزارهای به غایت مهم نیز سخن گفت و آن لزوم در نظر گرفتن شرایط متفاوت ایران در سال ۹۵ با ایران ۹۷ به این سو در قضاوت عملکرد دولت است.
رئیس جمهوری روحانی بسان هر سیاستمدار عملگرای دیگری، برنامه خود را برای اداره کشور، بر اساس واقعیتهای غیر قابل انکار ایران ۹۵، واقعیت کشوری با رشد اقتصادی خیرهکننده، تورمی تکرقمی و چشمانداز اقتصادی روشن حاصل از برجام، پایهریزی کرد.
نگاه رئیسجمهور و اهداف او در ابتدای سال ۹۶، مبتنی بر ظرفیتهای عینی ایران ۹۵ است، نگاهی توسعهمحور که در پی گشایش افقهای تازه در سپهر سیاست، فرهنگ و اقتصاد ایران است. شدت رویکرد خصمانه و ایرانستیز دولت ایالات متحده نه تنها برای ایران که برای جهان نیز خارج از تصور بود.
این رویکرد خصمانه با هدف تسلیم ایران و مستقل از این که چه دولتی در تهران بر سر کار باشد اعمال شد و طبیعی است که در این وضعیت هر دولتی در جمهوری اسلامی ایران، اهداف و برنامههای خود را بر اساس این کارزار فشار حداکثری، بازطراحی کند و ایستادگی و تابآوری را راهبرد خود بداند. قضاوت روحانی یا دولت دوازدهم، زمانی منصفانه خواهد بود که تفاوت ایران ۹۵ با سالهای پسیناش لحاظ شود؛ چراکه ما با دو وضعیت دگرگون شده و طبعاً با دو شیوه حکمرانی متفاوت روبهرو خواهیم بود.
نیاز است تا در کارزاری آگاهیبخش، دشواری اداره کشور در زمستان ۹۶ به این سو، با بیان دقیق واقعیتها به شهروندان توضیح داده شود. برای آن که تبعات جنگ اقتصادی ایالات متحده هم مانند مخاطرات کرونا، قابل درک و ملموس باشد باید با آگاهیبخشی منطبق بر منافع کشور، شهروندان و انتظارات آنان را در فراز سخت ایستادگی و پایداری در برابر رویکرد خصمانه دولت ترامپ آماده کرد.
شایسته است همگان به روشنی دریابند که رفتار قاعدهمند ایران چگونه با یکجانبهگرایی واشنگتن رو در رو شد. شایسته است یادآوری شود که چه تعداد از بحرانها و رخدادهای شگفت این چند سال با سیاستگذاریهای دولت، مدیریت شده و چگونه از گردنههای بحران خیز عبور کردهایم.»
تلاش تمام دولتهای جهان این است که ملتها را نادان و کودن بار بیاورند و ذهن انها مملو از اطلاعات بیهوده و حتی غلط شود و متاسفانه مصیبت بزرگتری که ملتها به ان دچار می شوند این است که توهم دانستن نیز دارند که این توهم دانستن از نادانی انها بدتر است.
این ملتهای نادان و کودن به گونه ای مهندسی و هدایت ذهن می شوند که حتی اگر بخواهند تغییر عقیده دهند مشکلات بزرگتری را برای خودشان ایجاد می کنند.
افراد نادان و کودن وقتی تغییر عقیده می دهند فقط ترسناک تر و خطرناکتر می شوند.
بدون شک حقیقت در ذات دروغهاییست که در رسانه ها منتشر می شود. اما چرا مردم نمی توانند حقیقت را پیدا کنند.
قدرتمندان جهان برای گمراه نمودن ملتها و انحراف اذهان انها برای نرسیدن به حقایق ملتها را درگیر عشق و نفرت نسبت به موضوعات مختلف می کنند. زیرا عشق و نفرت هردو یک ویژگی مشترک دارند و انهم اینکه باعث می شوند افراد دیدگاه درستی نسبت به موضوعات و مسائل مختلفی که می بینند نداشته باشند و نتوانند حقیقت و واقعیت را از دروغها تشخیص دهند.
متاسفانه تعداد زیادی از رسانه ها برای انحراف اذهان از رسیدن به حقیقت موضوعات مبتذل و پیش پا افتاده و یا حتی موضوعات ظاهرا” علمی ، اگاهی دهنده ، هنری و… را منتشر می کنند.
تعداد زیاد سایتها و کانالهای سرگرم کننده اعم از جوک ، فیلم ، سرگرمی و … باعث پنهان شدن حقیقت در لابلای دروغها می شود..
انسانها با باورها و عادتهایشان و همچنین رؤیاهایشان زندگی می کنند و از حقیقت فرار می کنند و این باعث می شود که صاحبان قدرت و سرمایه ملتها را به هر شکلی که اراده کنند کنترل و مهندسی نمایند. و دروغها را در لباس حقیقت به انها باور دهند.
فرار از حقیقت انسانها باعث شده تا به جای ریشه یابی واقعی مشکلات و بحرانها ی جهانی مخصوصا” جنگها همواره به دنبال یک ناجی و قهرمان بگردند تا انها را نجات دهد. بیشتر انسانها در شرایط فعلی جهان همچون دختر بچه ای شده اند که در رؤیاهایش انتظار دارد فردی با اسب سفید بیاید، غول ستمگر را بکشد و با اوازدواج نماید و خوشبختش کند.
صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه در جهان برای حفظ موقعیتشان همواره به دنبال بحران سازی در جهان می باشند. بحرانهایی که کنترل و هدایت این بحرانها در اختیار خودشان است. گاهی جنگ جهانی ، گاهی جنگ منطقه ای و نیابتی ، گاهی رواج قحطی،بیماری, گرسنگی و بیکاری و گاهی رواج تروریسم ان هم تروریسم دولتی که خطرناکترین نوع تروریسم است و ….