به احترام مردی که ایران را خودروساز کرد؛

آنچه از «سید محمود خیامی» نشنیده اید...

سید محمود خیامی را بیشتر، موسپید کرده‌ها می‌شناسند؛ آن‌هایی که رویا‌های جوانی شان را با پیکان دنبال کردند. پیکان رویای جوانی برادران خیامی نیز بود، صنعتگرانی که پیشه پدر را پی گرفتند و از اطاق سازی اتوبوس شروع کردند تا در نیمه ۱۳۴۰ به تولید خودرو سواری رسیدند. کارگران قدیمی خوب به یاد دارند که محمود خیامی به کارگرانش چه می‌گفت: «بین من و شما حضرت عباس (ع) است. برای مملکتتان خوب کارکنید.» بازنشستگان قدیمی ایران ناسیونال یادشان هست که به خاطر همین مدیریت ذاتی قوی خیامی بود که ایران ناسیونال در عرض ۱۰ سال به یکی از بزرگترین کارخانجات صنعتی ایران و منطقه تبدیل شد.

کد خبر: ۵۴۰۸۵
۱۷:۰۱ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: مالک و بنیانگذار ایران ناسیونال در ۹۰ سالگی و در دیار غربت، چشم از جهان فرو بست. سید محمود خیامی را بیشتر، موسپید کرده‌ها می‌شناسند؛ آن‌هایی که رویا‌های جوانی شان را با پیکان دنبال کردند. پیکان رویای جوانی برادران خیامی نیز بود، صنعتگرانی که پیشه پدر را پی گرفتند و از اطاق سازی اتوبوس شروع کردند تا در نیمه ۱۳۴۰ به تولید خودرو سواری رسیدند.
 
 


شرح اتفاقاتی که برادران خیامی را به تولید پیکان رساند بسیار طولانی و عجیب است، از این حیث که آن‌ها برای نخستین بار بود که خودروسازی را در ایران راه می‌انداختند. خیامی‌ها در سال ۱۳۴۶ تولید پیکان را با استفاده از قطعات انگلیسی آغاز کردند و با تیراژ ۱۵ هزار دستگاه در سال، وارد بازاری شدند که سهم عمده آن در اختیار شرکت‌های خارجی بود. به مرور اما توان قطعه سازان داخلی را بالا بردند و حتی بخش زیادی از قطعات موتور پیکان را در داخل ساختند. در سال ۵۱ محمود خیامی سهام برادرش احمد را در ایران ناسیونال خرید تا تصمیم گیرنده اول و آخر این شرکت باشد. سید احمد خیامی که کمتر از برادر کوچکترش به خودرو علاقه داشت مدیریت فروشگاه‌های کورش و بیمه آسیا را دنبال کرد.

سید محمود خیامی با پشتکاری مثال زدنی و مهربانی‌های بی حد و حصر، تمام سرمایه زندگی خود را در راه ایران ناسیونال هزینه کرد و آنقدر به کارگرانش اهمیت داد که هرگز حالت ارباب رعیتی در کارخانه به وجود نیاید. بازنشستگان قدیمی ایران ناسیونال که هنوز سید محمود خیامی را به عنوان «آقا» یاد می‌کنند یادشان هست که صاحب ایران ناسیونال چقدر در زمینه کمک به کارگرانش دست و دل باز بود و برای بسیاری خانه ساخت، بسیاری را با وام و کمک بلاعوض راهی خانه بخت کرد و چقدر عیدی به بچه‌های کارگران داد.

یکی از کارگران قدیمی در گفتگو با دیدارنیوز از شبی تعریف می‌کند که محمود خیامی، کارخانه ایران ناسیونال را سهامی عام کرد. ظاهرا قرار بوده که بنیاد پهلوی، تملک بخش بزرگی از کارخانه را به هر ترتیبی به چنگ بیاورند و وقتی محمود خیامی از این موضوع مطلع می‌شود، ۴۹ درصد از سهام کارخانه را به عنوان سهام به کارگران واگذار می‌کند تا کارخانه دست غیر نیفتد!

سید محمود خیامی از ۶ صبح دم درب کارخانه بود و به کارگران خوشامد می‌گفت و خودش هم به غیر از پیکان با هیچ ماشینی وارد کارخانه نمی‌شد. فقط روز‌های جمعه با مرسدس بنزی که کمپانی آلمانی به او هدیه کرده بود به عنوان پیک نیک به یکی از قسمت‌های کم رفت و آمد کارخانه می‌رفت و حتی تفریحش هم در ایران ناسیونال بود.
 
 


او تعدادی از نخبگان صنعت را که از کودکی عمرشان را صرف تجربه اندوزی در این راه کرده بودند، به کارخانه آورد و از آگاهی و هوش آن‌ها به بهترین شکل بهره برد. «روپوش قهوه ای‌»ها شدند روسای خطوط تولید، «روپوش خاکستری‌»ها یک رده پایین‌تر بودند و در بخش‌های مختلف کارخانه، مدیریت می‌کردند و «روپوش آبی‌»ها هم هر کدام رئیس چهل پنجاه کارگر بودند. با مدیریت درست و دلسوزانه این گروه بود که ایران ناسیونال، تیراژ پیکان را در سال ۱۳۵۶ به ۱۰۰ هزار دستگاه افزایش داد و مدل‌های مختلفی از پیکان نبز ساخته می‌شد.

خیامی آنقدر باهوش بود که متوجه شود پیکان را برای ابد نمی‌توان ساخت، این بود که به فکر تولید خودرو جدیدتر افتاد و با پژو قرارداد بست تا از تمایل کمپانی فرانسوی برای انتقال تکنولوژی به ایران سود ببرد و دانش کارگر ایرانی را افزایش دهد. با این حال انقلاب سال ۱۳۵۷ این پروژه را ناکام گذاشت، اما سالن ۱۰۰ هزار متر مربعی که برای اینکار ساخته شد بعد‌ها به خط تولید پژو ۴۰۵ در دهه ۱۳۷۰ اختصاص یافت.

به گمان برخی از بازنشستگان ایران خودرو، محمود خیامی در شهریور ۵۷ از دست رفت؛ همان روزی که به کارخانه آمد و با چشمانی پر از اشک از کارگران خداحافظی کرد و گفت: «شاید دیگر به ایران برنگردم.» او به انگلستان رفت و از طریق فروش مرسدس بنز به بازار انگلستان و آمریکا و همچنین قراردادی که برای تامین قطعات یدکی پیکان با سازندگان انگلیسی داشت اموراتش را گذراند و در همه این سال‌ها قلبش برای ایران تپید. خیامی بنیادی را راه اندازی کرد و بدون آنکه به کشور بازگردد بیش از ۱۰۰ مدرسه در استان خراسان، خاک آباء و اجدادی اش ساخت. محمود خیامی فردی مذهبی و اهل احسان بود تا آنجا که کارگران قدیمی می‌گویند پیش از انقلاب، سفارش ساخت یکی از در‌ب های حرم امام حسین (ع) را به صنعتگران داد و با نظارت خودش آن را در کربلا نصب کرد.

در دهه ۱۳۶۰ تنها یک بار با مدیران ایران خودرو ـ که دیگر مصادره شده بود و مدیران دولتی بالای سر آن بودند ـ گفت و گویی کوتاه داشت. از او پرسیده بودند که اگر کسی در کارخانه او، نماز بخواند آیا او راضی است یا نه، که محمود خیامی در پاسخی کوتاه گفته بود هر کس در کارخانه او نماز بخواند او راضی است!

کارگران قدیمی خوب به یاد دارند که محمود خیامی به کارگرانش چه می‌گفت: «بین من و شما حضرت عباس (ع) است. برای مملکتتان خوب کارکنید.» بازنشستگان قدیمی ایران ناسیونال یادشان هست که به خاطر همین مدیریت ذاتی قوی خیامی بود که ایران ناسیونال در عرض ۱۰ سال به یکی از بزرگترین کارخانجات صنعتی ایران و منطقه تبدیل شد. سهم بزرگی از صنعت خودروسازی امروز ایران همچنان مدیون تلاش و پشتکار سید محمود خیامی است، روحش شاد و یادش گرامی...
 
 
  
 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: