مجلس بهطور مرتب نمیتواند با دولت وارد جبههگیری شود و برای هر چیزی حق نظارت خود را پیش بکشد، زیرا نمیتوان مدام با دولت جنگید، بنابراین باید اراده اجرای قانون در درون دولتها نهادینه شود.
دیدارنیوزـ بودجه، برنامهریزی مالی و یک فهرست از تمام هزینههای برنامهریزی شده و درآمد به حساب میآید که برای صرفهجویی، استقراض و مخارج، مدنظر قرار گرفته میشود. به معنای سادهتر به مبلغی بودجه میگویند که برای هزینههای کشور در طی یک مدت مشخص تعیین میشود.
اما هرساله شاهد عدم موفقیت در بودجهریزی هستیم و بعد از سالها هنوز متولیان کشور موفق به طراحی مدل اقتصادی ویژه کشور نشده و قادر به ارائه پیشبینیهای اقتصادی برای انجام وظایف با تحولات جهانی نشدهاند، به خصوص در دهه اخیر، هیچگاه بودجه سالانه شفافی تصویب نشده است که نیاز به اصلاحیه و متمم نداشته باشد.
در همین رابطه با غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات به گفتوگو پرداختیم که در زیر می خوانید.
مشکل سیاستگذاری بودجه کشور را در چه میبینید؟
بودجه از لحاظ ساختاری دچار مشکلات عدیدهای است. بدین معنا که دولت بودجهای را تعیین میکند و درخواستاش از مجلس فقط تصویب آن است. به عبارتی دیگر مدل به اینگونه است که مجلس باید در زمین دولت بازی کند. البته اشاره قانوناساسی هم بر همین روند است و در برخی موارد که دولت اصلاح انجام نمیدهد مجلس هم توانایی ایجاد تغییر در آن را ندارد، زیرا در صورت ایجاد تغییر از لایحه منفک خواهد شد و به طرح تبدیل میشود، بنابراین شورای نگهبان آن را تأیید نمیکند. بدون شک با این مدل ساختار، انتظارات و توقعات مردم از مجلس برآورده نمیشود.
مشکل مورد اشاره ریشهای و اساسی است، یعنی دولت هر چه مایل است و صلاح میداند، انجام میدهد. در این میان مجلس تنها باید اظهارنظر کند و مدلی برای بهبود لایحه بودجه از سوی خانه ملت، کارسازی نشده است.
مشکل هزینه نشدن بودجه در مسیر خود چیست؟
برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید درباره شکل بودجه پس از بررسیها دقت کرد و پس از آن دید که آیا به همان شکل تصویب، اجرا شده است یا نه؟ بهعبارت دیگر ابتدا و انتهای بودجه را با هم باید مورد مطالعه قرار داد.
در ابتدا مطرح کردم که دولتها مجوز کار خود را با تقدیم لایحه بودجه از مجلس اخذ میکنند، اما عملی شدن تکالیف آن، داستان جداگانهای دارد. سؤال شما این است که آیا دولت در ابتدا تمام کارهای خود را در بودجه میآورد؟ خیر این کار را انجام نمیدهد. داستان بودجهنویسی از این قرار است که دولت در ابتدا تمام تکالیفی را که درصدد اجرای آن است، چه خوشش بیاید و چه خوشش نیاید در بودجه مورد توجه قرار میدهد و مجلس حتی در بخشهایی که محدودیت منابع دارد و آگاه است که اجرای آن در صورت عملی شدن، بسیار سخت خواهد بود اما همانطور که مورد اشاره قرار دادم، نمیتواند تکالیفی با وجود عدم تمایل دولت در بودجه بیفزاید. نکته دوم این است که دولت در مسیر انجام کار هم میتواند اعمال سلیقه کند، بدین معنا که دست دولت برای تغییرات خیلی باز است. مجلس هم بهطور مرتب نمیتواند با آن وارد جبههگیری شود و برای هر چیزی حق نظارت خود را پیش بکشد، زیرا نمیتوان مدام با دولت جنگید، بنابراین باید اراده اجرای قانون در درون دولتها نهادینه شود.
مگر برای نظارت نیاز به جنگ است؟
وقتی اعلام شود، معرفی به دادگاه و دستگاههای نظارتی پیش کشیده خواهد شد و دعوا رخ میدهد، زیرا خانه ملت تخلفات دولت را منعکس کرده است و در این شرایط، انجام کار مشکل خواهد شد. دولت بیشتر از نقش نظارتی نیاز به اراده عدم تخلف دارد؛ بنابراین گزارش تلفیق که هر سال اعلام میشود، چندان هم موثر نیست.
مؤثر است، ولی مرتب تنش به وجود میآید و نباید کشور را به گونهای اداره کرد که قوا مرتب در دعوا با یکدیگر سر کنند. نیاز است تا اراده اجرای قانون در قوا نهادینه شود و تمام قوا باید قانون را فصلالخطاب بدانند و بدان متعهد باشند.
دولتی مثل احمدینژاد داشتیم که قانون را اجرا نکرد. آیا مجلس باید به دلیل آنکه نباید وارد تنش شود از بازوی نظارتی خود استفاده نکند؟
کسی چنین حرفی نزد، اما در صورتی که دولتی اراده اجرای قانون را درون خود نهادینه نکند، مانند زمانی که تنش زیادی در کشور وجود داشت، اداره کشور مختل میشود.
در آن مقطع نتیجه بسیاری از گزارشها از شیوه اجرای بودجه به محکوم شدن دولت میانجامید که در نهایت به نهاد قضایی ارسال میشد، اما نتیجه این ارسال تقریبا هیچ بود.
تحقیقات فوق فقط صرف انرژی و زمان را در بردارد، اما در صورتی که اراده اجرای قانون وجود داشت، کشور بسیار بهتر از قبل اداره میشد. برای دستیابی به این مسئله مهم باید از فرزندانمان و خانوادهها شروع کنیم تا اگر اینها مسئولان کشور در آینده شدند، این تفکر که این بخش از قانون نادرست است یا آن را انجام نمیدهم، برداشته شود. در حالیکه باید جا افتد که حتی قانون بد بهتر از نبود آن است؛ بنابراین همه باید به سمت اجرای قانون حرکت کنیم تا به مانند تمام دنیا اگر فرضاً اشکالاتی وجود داشته باشد، اصلاح شود.
بودجه ۹۸ برای اجرا با چه چالشهایی مواجه خواهد بود؟
بزرگترین چالشی که برای بودجه ۹۸ متصور هستیم، بحث تامین منابع آن است. زیرا برخی اشکالات مانند تکیه به میلیونها بشکه نفت سبب میشود این منابع تحقق پیدا نکند و آن را دچار مخاطره سازد.
برای حل این مشکل راهکاری مد نظر قرار دادهاید؟
باید مقداری جلوتر از زمان حرکت کنیم و پیشامدها را ببینیم، البته تصور مجلس دوام نیاوردن تحریمها است، ولی در صورتی که دوام آورد، اتفاقات تازهای از راه میرسد. امیدوار هستیم که تحریم دوام نیاورد و بشکند، زیرا در این حالت صادرات نفت یک و نیم میلیون بشکه را کف دیدهایم و نسبت به چند سال گذشته در حدود ۵۰ درصد است.
اگر تحریمها دوام آورد؟
شرایط کشور سختتر خواهد شد.
چه جایگزینی برای درآمدهای نفتی با توجه به تحریمها در نظر گرفتهاید؟
دولت مطرح کرده که این مقدار نفت را به فروش خواهد رساند و این کار در گرو این است که آیا تحریم میتواند مقداری که برای سال ۹۸ درنظر گرفته شده را با مشکل روبهرو کند یا نه، البته از این هم کمتر امکانپذیر نبود.
اگر این تصور اشتباه از آب درآید چه برنامهای دارید؟
نمیتوان اینطور حساب کرد و از احتمال اشتباه دولت صحبت به میان آورد. در صورتی که ما برای همه برنامهها شکست متصور میشدیم، اصلاً بودجهای نوشته نمیشد، ولی تصور این است که پالسی به بیرون میفرستد. اگر بودجه در شرایط خیلی بدی به نگارش درمیآمد، پالسش این بود که ما همه شکستهای تحریم را پذیرفتهایم. ولی استراتژی نظام، مقاومت در برابر تحریم است و لایحه بودجه را باید مقاومتی نوشت. من فکر میکنم تا اینجای کار اقدام درستی بوده است.
معنای بودجه مقاومتی چیست؟
بدینمعنا است که برنامهریزی دشمن در اینکه بتواند ما را به نقطه مورد نظر خود برساند، با شکست روبهرو شود. برفرض دشمن مطرح میکند که اجازه نخواهم داد ایران یک بشکه نفت هم به فروش برساند، اما ما میگوئیم یک و نیم بشکه نفت را خواهیم فروخت. یعنی نه صد درصد دشمن و نه صد درصد آن چیزی که ایدهآل ما است. بینابین آن بهعنوان راه آینده تعیین میشود.
دیپلماتها و وزارت خارجه هم در بودجه به شما مشورت دادهاند؟
دولت بودجه را مینویسد و ما نمیدانیم از کجا مشورت میگیرند. آنها قبلاً برنامهریزیهای خود را در مراکز پژوهشی و مطالعاتی انجام دادهاند، ولی در دفاعیاتشان نشان دادند که توانایی انجام این کار را دارند.
اگر قرار باشد شما مشکل را در سیاستگذاری بودجه کشور ببینید، کدام بخش نیازمند بازنگری جدی است؟
اصلاح نظاماتی مانند نظام مالیاتی، بانکی، گمرکی، ساختار اداری کشور، بودجهریزی و در یک کلام اصلاح ساختار اقتصادی کشور به بازنگری جدی نیاز دارد. ضمن احترام به همه دولتها، دولتی هنوز بر سر کارنیامده که به صورت ریشهای کار را حل کند و تنها به صورت مقطعی آن را مدنظر قرار دادهاند، زیرا ریسک انجام این کار خیلی بالا است و هیچ دولتی خریدار این آسیب برای خود نیست.
بهعنوان مثال شاید ادغام بانکهای نظامی کار کوچکی باشد، اما اثر اقتصادی بسیار بالایی دارد. همچنین تجمیع مؤسسات مالی و اعتباری هم به همین شکل است. باید کار اساسی صورت گیرد، در حال حاضر بالغ بر ۲۵ الی ۲۷ دستگاه در گمرک تصمیم میگیرند که نشان میدهد فرماندهی واحدی در آنجا وجود ندارد، بنابراین خبر وجود هزار دستگاه کانتینر لوازم یدکی در گمرگ چندان تعجبآور نیست، در نظام بانکی هم همینطور است. در آخر اینکه هنوز این تضمین وجود ندارد که اگر ارز را به بانک ببریم آیا بانک همین ارز را به ما بر میگرداند یا نه؟!