گفت‌وگوی "دیدارنیوز" با محمدباقر تاج‌الدین درباره شادی در آموزه‌های اسلام؛

اسلام اصیل و نسبت بین دین و شادی

در جامعه ما هیچ دلیلی برای شاد بودن وجود ندارد، زندگی کردن به دلیل فقر گسترده، بی‌عدالتی، انواع خشونت‌ها و بی‌اخلاقی‌ها و نابرابری‌ها به قدری زیاد است که مردم راهی چون غصه خوردن برای خود نمی‌بینند. از آن طرف تفسیرهای نادرست از دین که در سیاست‌های موجود اعمال می‌شود راه هر گونه شادی جمعی و تجربه شادمانه را بر مردم بسته است.

کد خبر: ۲۲۲۰۲
۱۱:۰۵ - ۰۱ فروردين ۱۳۹۸

دیدارنیوزـ فقدان شادی یکی از مشکلات و آسیب‌هایی است که جامعه امروز ما با آن درگیر است. این فقدان شادی یا رفتار شادمانه جمعی، از وجوه مختلفی قابل بررسی است. دیدارنیوز میزبان دکتر محمدباقر تاج‌الدین جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه دین و همچنین استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است تا موضوع نسبت بین «دین و شادی» و «دین و رفتارهای جمعی شادمانه» را به بحث بگذارد.
 
 
 
 
 
 

منظورمان از اسلام کدام اسلام است؟

با این مقدمه که رفتار شادمانه و یا تجربه شادی، ارتباط مستقیمی با ساختار فرهنگی، آداب و رسوم و جهان‌بینی اجتماعی دارد و ایران از دیرباز جامعه‌ای مذهبی داشته و الگوهای فرهنگی و مشروعیت سیاسی آن مبتنی بر دین است، محمدباقر تاج‌الدین در پاسخ به این پرسش که در طول این چهل سال چه خوانشی از دین صورت گرفت که رفتار شادمانه مخصوصاً رفتار شادمانه جمعی با دستاویز دین نکوهش می‌شود گفت: هنگامی که از نسبت بین دین و شادی پرسش می‌کنیم ابتدا باید بدانیم منظور کدام دین و کدام اسلام است؟ آیا منظور همان اسلام اولیه است که در صدر اسلام توسط پیامبر اکرم(ص) شکل گرفت و در قالب قرآن و سیره نبوی عرضه شد؟ یا مقصود اسلامی است که توسط اصحاب و سایرین و همچنین در عصر خلفای بنی‌امیه و بنی العباس و پس از آن، تدوین شده و تفسیرها و تحلیل‌هایی بر آموزه‌هایش بار شد، یا در سطح سوم منظور از اسلام، آموزه‌هایی است که تفسیرهای آن مبتنی بر شناخت و معرفت دینی است؟

تاج‌الدین افزود: در خصوص مورد اخیر، محور اسلام شناسی، شناخت دینی و معرفت دینی است به این معنا که معرفت دینی و شناخت دینی تقریباً از خود دین قدری فاصله می‌گیرد. وقتی صحبت از شناخت دینی می‌کنیم منظورمان مجموعه آگاهی‌ها و دانشی است که هر انسان متفکر و دین شناسی از دین ارائه می‌دهد که این شناخت‌ها یکسان نیست، به عبارت دیگر ما انواع شناخت‌ دینی داریم زیرا شناخت دینی، سیال و شناور است و در هر دوره تاریخی، شناخت متفاوتی از دین وجود دارد.

این دین پژوه، ضمن بیان این نکته که باید مشخص شود پرسش ما از نسبت بین دین و شادی، نسبت رفتار شادمانه با کدام نوع و شناخت دینی است، به توضیح مفهوم دینداری در کنار شناخت دین پرداخت و گفت: دینداری نیز مانند شناخت دینی، اشکال مختلف دارد، بدین معنا که مردمان ۵۰۰ سال پیش محتوا و شکل دینداری‌شان با مردم امروز متفاوت بوده است. در خود قرآن هم آیاتی داریم که بر این امر و این ادعا صحه می‌گذارد، به‌عنوان مثال قرآن می‌گوید: آنان امتی بودند برای خودشان که اعمالی داشتند و گفتاری داشتند و شما هم امتی هستید برای خودتان، از آن‌ها درباره شما سؤال نمی‌شود و از شما هم درباره آن‌ها سوال نمی‌کنند.

تاج‌الدین در ادمه بحث خود از قرائت‌های مختلفی که از اسلام وجود دارد به این نکته اشاره کرد که اسلام به فراخور سرزمینی که در آن زیست می‌کند و در نسبت به پراکندگی جغرافیایی و سرزمینی نیز یکدست نیست. به‌عنوان مثال اسلامی که در عربستان است با اسلام مالزی و اندونزی و آفریقا متفاوت است، بنابراین تعریفی که از شادی و رفتار شادمانه در دین اسلام وجود دارد بسته به نوع قرائت دینی متفاوت است.

ایران و مراسم سوگواری

تاج‌الدین در ادامه به وضعیت نشاط اجتماعی ایران و جایگاه جهانی کشور در این ارتباط اشاره کرده و گفت: طیفی از عوامل از قبیل دلایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و دلایل مذهبی و دینی سبب شده که جامعه‌ای شاد نداشته باشیم.

بر اساس آمار‌ها و پژوهش‌های بین‌المللی مثل آماری که مجله معروف فوربس ارائه کرده، کشور ایران وضعیت نگران کننده از حیث شادی اجتماعی دارد، مثلاً در ۲۰۱۵ از بین ۱۵۶ کشور جهان ایران رتبه ۱۱۵ را داشت؛ البته در ۲۰۱۸ تا حدودی وضع بهتر شد و اکنون به رتبه ۱۰۶ رسیده‌ایم.

تاج‌الدین سپس به مولفه‌های سنجش شادی در پژوهش‌های مذکور اشاره کرد و گفت: شاخص‌های مهم شادکامی، «حمایت اجتماعی»، «امید به زندگی»، «آزادی انتخاب زندگی»، «ادراک فساد»، «سرانه تولید ناخالص ملی»، «فعالیت‌های خیرخواهانه» و «شاخص سخاوت و بخشندگی» هستند که بر اساس این هفت شاخص، کشور‌ها رتبه‌بندی می‌شوند. کشور‌های اسکاندیناوی بر اساس این شاخص‌ها شادترین کشور‌ها هستند، امید به زندگی در کشوری مثل نروژ بالای ۸۰ است، در همان حال ادراک فساد بالاست به این معنا که مردم این کشور‌ها اصلاً فساد و نابرابری نمی‌بینند که برای آن غصه بخورند.

وی افزود: در جامعه ما اما، هیچ دلیلی برای شاد بودن وجود ندارد، زندگی کردن به دلیل فقر گسترده، بی عدالتی، انواع خشونت‌ها و بی‌اخلاقی‌ها و نابرابری‌ها به قدری زیاد است که مردم راهی جز غصه خوردن برای خود نمی‌بینند؛ از آن طرف هم تفسیرهای نادرست از دین که در سیاست‌های موجود اعمال می‌شود راه هر گونه شادی جمعی و تجربه شادمانه را بر مردم بسته است.

محمدباقر تاج‌الدین در پاسخ به اینکه نقش کارگزاران دینی محافظه کار در طول چهل سال گذشته در بسط این باور که دین طرفدار حزن و مخالف هیجان و رفتارشادمانه است چه بوده، به بحث اصلی خود یعنی غلبه نوع خاصی از قرائت دینی در نکوهش شادی اشاره کرد و گفت: هم دین‌گرایان و مذهبی‌های سنت‌گرا می‌توانند ادعا کنند که دین با شادی و رفتار شادمانه چندان موافق نیست، هم منتقدان دین شریعت مدار و فقهی می‌توانند این نقد را به دین وارد کنند که دین با شادی کردن و هیجانات، موافقت چندانی ندارد. پاسخ را باید در نوع تفسیر و شناخت دینی دید. به‌عنوان مثال عده‌ای می‌گویند در سوره قصص در داستان قارون، گفته شده قارون شادی می‌کرد و خدا شادی کنندگان را دوست ندارد و نتیجه می‌گیرند که قرآن شادی را نکوهش کرده در صورتی که این تفسیر نادرست است. مرحوم آیتی در تفسیر بهتری از این آیه می‌نویسد: خداوند شادی کنندگان را دوست دارد و سرمستان را دوست ندارد. بنابراین فرحی که ناشی از کبر و غرور است در قرآن نکوهش شده است.

تاج‌الدین از این مثال نتیجه گرفت که آموزه‌های اصیل دین و تفسیری از دین که مبتنی بر عقلانیت است شادی را نکوهش نکرده، این تفاسیر منفعت طلبانه و محافظه کارانه از دین است که ذیل اسلام سیاسی و تاریخی، شادی جمعی را مذموم می‌داند. وی افزود: چالش دین با عقلانیت، چالش مهم دوران مدرن است، اگر نتوان قرائتی از دین مبتنی بر عقلانیت، انسانیت و اخلاق ارائه داد، نمی‌توان در دنیای مدرن زیستی دینی داشت.
 
تقویم ایرانی و انباشت الهیات سوگ

محمدباقر تاج‌الدین در توضیح اینکه قرائت خاصی از دین در طول چهل سال گذشته سوگواری را پسندیده و مایه نجات دانسته و به شادی اهمیت چندانی نداده گفت: در تقویم رسمی کشور از ۳۶۵ روز ۹۲ روز ایام سوگواری و ایام غم است، من این چنین فرهنگی را الهیات سوگ می‌نامم. این مناسبت‌ها برساخته است، خود دین، حزن و عزاداری را تشویق نکرده، کدام آیه قرآن در ستایش گریه و عزاداری است؟ در کجای قرآن خدا به پیامبر (ص) می‌گوید شما برای پیامبران قبلی ناراحتی کنید و گریه کنید؟!

تاج‌الدین در خصوص نسبت بین اسلام تاریخی و ستایش حزن گفت: این مسأله که هر مسلمانی بر وقایع و مصائب تشیع بیشتر گریه کند تکلیف خود را بهتر انجام داده، در آموزه‌های واقعی اسلام وجود ندارد.

این استاد دانشگاه در خصوص تقویم و تاریخ انباشته از سوگواری ما گفت: تاریخ تشیع، انباشتی از حوادث غمبار اعم از شکست‌ها، غصب قدرت سیاسی، جنگ‌های ناموفق و شهادت امامان را در خود دارد. به‌علاوه اینکه شیعیان همواره در اقلیت بودند و فکر می‌کردند حق آنان خورده شده و قدرتی که حقشان بوده از آنها غصب شده در نتیجه باید بر این مصیبت، همواره گریه کنند و تاریخ خود را پر سوگ جلوه دهند.

محمدباقر تاج‌الدین در پاسخ این سؤال که چرا در مذهب رسمی ما و در نهاد‌هایی که متولی امر فرهنگی هستند و حتی رسانه ملی تا این اندازه بر انجام مراسمات سوگواری حتی به صورت دهه‌ای تاکید می‌شود، در حالی که در آموزه‌های قرآنی و دینی اصیل، چنین توصیه‌ای نمی‌بینیم، گفت: متأسفانه آموزش‌های رسمی و انگاره‌های فرهنگ دینی در طول ۴۰ سال اخیر چنین تبلیغ کرده‌اند که گویی اشک و سوگواری سبب شفاعت است و اگر کسی بیشتر بر مصیبت ائمه بگرید زودتر شفاعت می‌گیرد، این درحالی است که مثلا در خصوص قیام کربلا، آرمان‌ها و آموزه‌های این مکتب به حاشیه رفته و ارزش گریه کردن بر امام حسین (ع) به متن آمده است.

 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: