دبیرکل حزب تدبیر و توسعه که مدیریت شرکت هواپیمایی آسمان را هم در کارنامه دارد، نسبت به انتصاب‌‌های فامیلی در پست‌های مختلف دولتی می‌گوید: «اصرار بر انتخاب افراد نامناسب و ناآشنا به حوزه‌های خاص، کشور را به سمت ورشکستگی می‌برد.»
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: محسن باقرزاده دبیرکل حزب تدبیر و توسعه در گفتوگوی خود با برنامه «رکن سه» دیدارنیوز درباره مکتب و مرام سیاسی و اقتصادی حزب متبوع خود می گوید: «در تقسیم بندی خانه احزاب چون چاره‌ای نداشتیم و باید به یکی از سه جریان یا فراکسیون خانه احزاب متصل می‌شدیم، که نهایتا و به دلیل قرابت بیشتر فکری که با جریان اصلاح طلب داشتیم، در گروه اصلاح‌طلبان قرار گرفتیم. شناسایی حزب تدبیر و توسعه به عنوان حزب میانه‌رو، لفظ درستی نیست.»
قسمت اول این گفت‌و گو را اینجا، کانال یوتیوب و آپارات ببینید.
او درباره انتصابات خانوادگی و انتصابات سببی و نسبی در هواپیمایی آسمان و انگیزه حزب تدبیر و توسعه از انتشار بیانیه‌ای در همین رابطه، ادامه می دهد: «کانون هوانوردان حزب تدبیر و توسعه که نسبت به مسائل و اتفاقات سازمان هواپیمایی کشوری حساس هستند و در آن حوزه تخصصی موضوعات را رصد می‌کنند، نسب به انتصاباتی که در هواپیمایی آسمان انجام شد، در بیانیه‌ای اعتراض کرده و واکنش نشان دادند».
وی می افزاید: «افرادی که نسباً و سبباً به برخی از مسئولین نزدیک هستند، با ایجاد رزومه و به دلیل قرابت‌هایی که دارند در هیات مدیره و حتی جایگاه مدیر عاملی شرکت قرار گرفته‌اند. مهمترین کار یک مدیر شناسایی موانع و ابزار‌ها و اولویت بندی کار‌هایی است که قرار است در حوزه تحت امر خود، انجام دهد. اگر مدیری نتواند خوب اولویت بندی کند، جهت حرکت به جای اینکه به سمت شکوفایی و تولید بیشتر برود و سازمان و نهاد را غنی کند، بیشتر ما را به سمت خسارات و هزینه‌های غیر قابل جبران سوق می‌دهد. انتخاب غلط ما را به سمت ورشکستگی و عقب ماندگی می‌برد».
دبیرکل حزب تدبیر و توسعه می گوید: «دومین اصل در مدیریت اصل نظامِ اهلیت و شایستگی است. مطلبی که در مورد هواپیمایی آسمان گفتیم، گوشه‌ای از سال‌ها ناکارآمدی آن است و نه تنها این شرکت که این بلایی است که دامن گیر مدیریت در کل کشور شده است. مثال می‌زنم، دوستی داشتم که سال‌ها پیش (اواسط دهه هشتاد) شخصی به نام میثم لطیفی را وارد سازمان امور اداری و استخدامی کرد و آنجا مشغول به کار شد، ولی بعد از حدود یکسال متوجه شدند این شخص سازمان پذیری، توانمندی و کارآمدی لازم را ندارد. این شخص که به عنوان کارشناس و کارمند جزء برای سازمان مفید نبود و در آن دوره مجبور شدند، عذرش را بخواهند و به نهاد دیگری مامور شد، در دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی، همین شخص می‌شود، رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کل کشور!. این نوع سیاست است که احساس خطر به آدم دست می‌دهد».
باقرزاده در ادامه همین بحث و اشاره به اصرار بر شهردار شدن علیرضا زاکانی با وجود نداشتن شرایط از نظر دیوان عدالت اداری، خاطرنشان می کند: «با توجه به اینکه میثم لطیفی در جای دیگری مشغول به کار بود و تجربه‌اش در سطح اداره سازمان مهم و حساس امور اداری و استخدامی کشور نبود، رای به عدم انتصاب او داد. هیات دولت چندین جلسه را به چنین موضوعاتی اختصاص داد و اصرار کردند که مانند موضوع آقای زاکانی راهکاری برای بی اثر کردن رای دیوان عدالت اداری پیدا کنند. آیا قحط‌الرجال است که رای دیوان عدالت اداری را به لطائف الحیل به نحوی نادیده بگیرند یا تعبیر و تفسیر کنند که نهایتا انتصاب نامناسب خود را توجیه کنند؟»
او در مورد انتصابات هواپیمایی آسمان می گوید: «اساسنامه و آئین‌نامه شرکت آسمان می‌گوید، مالک هواپیمایی می‌تواند اعضای هیات مدیره شرکت را منصوب کند. این روش مدیریت را تابع مالکیت می‌داند. با توجه به بدهی که دولت به صندوق بازنشستگی کشوری، مالکیت آسمان در دهه هشتاد از وزارت راه و ترابری گرفته شد و به این صندوق داده شد؛ لذا مدیر عامل صندوق بازنشستگی کشوری باید هیات مدیره شرکت آسمان را انتخاب کند و در موارد حساس انتصاب مدیر عامل شرکت آسمان را، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی انتخاب می‌کند.»
این کارشناس سیاسی با اشاره به اینکه مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری خواهر زاده خود را به عنوان مدیرعامل شرکت آسمان منصوب کرده است، ادامه می دهد: بقیه اعضای هیات مدیره هم به سبب یا دلیلی به مدیرعامل صندوق بازنشستگی وصل هستند.