نقدی بر فیلم پرمخاطب این روزهای سینمای ایران

سعید روستایی و چیدن میوه کال برادران لیلا

انتشار قاچاقی و غیر قانونی فیلم جدید سعید روستایی به نام «برادران لیلا» در کنار مشاهده پرشمار آن از سوی مخاطبان خانگی، با واکنش‌های متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شده است. نگاه حامد شجاعی به این فیلم را در دیدار بخوانید.

کد خبر: ۱۴۶۹۶۴
۲۳:۴۶ - ۰۲ فروردين ۱۴۰۲

 

دیدارنیوز ـ حامد شجاعی: طبیعت خلق اثر هنری در محیطی که هنرمند با انواع و اقسام سانسورها و سرکوب‌ها مواجه است خواه‌ناخواه با استعاره و کنایه عجین می‌شود‌. در چنین فضایی ظرف ذهن و احساس خالق اثر یا باید آنقدر بزرگ و بی‌انتها باشد که پلشتی‌های ناگزیر زیست هنری زیر سایه محدودیت‌های آزاردهنده اصحاب سانسور و سرکوب، سرریزش نکند و یا باید مرتب و با شیوه‌های گوناگون آنچه در آن ظرف جمع می‌شود را خالی کند تا در آستانه خلق اثری جدید، ظرفیت کافی برای پذیرش توامان محدودیت‌های تکراری و جدید را به دست آورد. و این نقطه کلیدی خلق و به تصویر کشیدن داستان فرزندان اسماعیل است که برادران لیلا هم هستند.

روایت با نمایش چهره اسماعیل سیاه‌پوش آغاز می‌شود و بیننده همزمان روی سه خط موازی که قرار است بعد از نمایش تیتراژ فیلم به هم برسند و حتی در هم تنیده شوند در مقابل پرده نمایش میخکوب می‌شود. علیرضا در میانه اعتصابات کارگری محل کارش‌ در تقلای بازگشت به خانه است و لیلا درد فیزیوتراپی را تحمل می‌کند و اسماعیل (پدر خانواده) سراسیمه، در مجلس ختم بزرگ خاندان و تعقیبات آن سعی در فتح نبرد جانشینی دارد.‌ طبیعتا در این نوشته با هدف اجتناب از لو رفتن داستان فیلم برای کسانی که هنوز موفق به تماشای آن نشده‌اند نمی‌توان جزئیات داستان را تشریح کرد اما می‌توان ادعا نمود که سعید روستایی علیرغم طراحی هوشمندانه داستان و بهره‌گیری زبردستانه از زبان استعاره برای طرح ایده خود، میوه برادران لیلا را کال چیده و همین امر باعث می‌شود که بیننده علیرغم همذات‌پنداری با شخصیت‌ها و درک دیالوگ‌ها و کنایه‌های نهفته در آن، با حفره‌ها و جاهای خالی فراوانی در طول داستان مواجه شود.

آنچه که نویسنده و کارگردان در قالب یک خانواده فقیر و درگیر بحران‌های گوناگون داخلی در ارتباطات فی‌مابین اعضا که همزمان به خاطر سودای بزرگی کردن پدر پیر خانواده در خاندانی که او و کل خانواده‌اش را همیشه ندیده گرفته‌اند به تصویر می‌کشد می‌تواند استعاره از ساختارهای اجتماعی و سیاسی باشد که رهبرانشان در چارچوب نظمی بزرگتر، خود را مهم‌تر از آنچه هستند می‌پندارند و برای اثبات این بزرگی، بی‌توجه به انواع و اقسام پتانسیل‌های از دست رفته و بحران‌های متعدد داخلی هر آنچه که از منابع و اعتبار و مشروعیت در میان اعضای خانواده خود دارند بدون احساس نیاز به پاسخگویی و در نظر گرفتن خواسته‌ها و مطالبات ایشان مصرف می‌نمایند. سودای بزرگی کردن در خاندانی که همپالکی بزرگ سابق و مدعی جانشینی او، قمارباز و فرزندانش هم اهل وافور و مخدرات هستند برای پدر خانواده آنقدر هوس‌انگیز هست که رودرروی فرزندانش بایستد و فریاد بزند که هر کسی نمی‌خواهد از این خانه برود. چه عبارت آشنایی!

دوگانه فرزندان اسماعیل و برادران لیلا در همین بزنگاه به چشم مخاطب می‌آید. چرا که از میان پنج فرزند اسماعیل که از قضا عاشق پسردار بودن و نوه پسر داشتن است، لیلا، تنها دختر او، تبدیل به مرکز و محور مقاومت در برابر سوداهای متوهمانه‌اش می‌شود و هموست که تلاش می‌کند چهار برادر خود را علیرغم تفاوت‌هایشان حول مطالبه اولویت دادن خانواده بر کل خاندان متحد و همراه نماید. اگر چه خودش، به حکم زن بودن از حضور در جلسات مهم بیرون از خانواده محروم می‌شود. اگر چه نهایتا کسی که یادآوری می‌کند ادب کردن شامل تشویق و تنبیه توامان است و تنبیه همیشه از بزرگتر به کوچکتر اعمال نمی‌شود و گاهی باید کوچکترها به تنبیه بزرگترها بپردازند و یکی از متفاوت‌ترین و ساختارشکنانه‌ترین صحنه‌های تاریخ سینمای ایران را با نواختن سیلی به گوش پدر رقم می‌زند همین لیلاست.

دختری که گویا در همان یک سکانس می‌خواهد همه بغضی که زنان و دختران ایرانی از فرهنگ پدرسالار و مردسالار حاکم بر زندگی خود و مادران و مادران مادران‌شان را دارند در قالب آن کشیده آبدار به گوش پدر پیر و متوهم خانواده خالی کند. کشیده آبداری که به فاصله اندکی پس از ساخت این فیلم، ما‌به‌ازای اجتماعی هم پیدا کرد. یکی از نقاط ضعف فیلم "برادران لیلا" را می‌شود در شخصیت‌پردازی‌های آن جست. بیننده هرگز موفق به شناخت دقیق و عمیق تک‌تک شخصیت‌های مهم فیلم (به ویژه اعضای خانواده اسماعیل) نمی‌شود و در واقع فارغ از برخی اشارات جزئی و گذرا نمی‌تواند بفهمد که چرایی موقعیت و وضعیت فعلی هر یک از آن‌ها چیست.

لیلا با کدام سابقه تحصیلی یا کاری در موقعیت شغلی و اجتماعی فعلی قرار گرفته و چه شده که برادران، همگی در مقطعی زعامت او را برای مقاومت در برابر پدر و سوداهای متوهمانه‌اش می‌پذیرند. کدام گذشته، امروزِ پرویز، بزرگترین فرزند اسماعیل را رقم زده است؟ منوچهر که شاگرد درسخوان خانواده بوده چرا دچار آن دربه‌دری‌ها و تبعات فردی و اجتماعی‌اش شده است؟ آیا تنها دلیل جدایی علیرضا از خانواده و پناه بردن به کار در یک واحد صنعتی دور از مرکز یک عشق نافرجام بوده یا به قول خودش می‌خواسته از شلوغی‌های خانه بگریزد یا..‌.؟ حتی اگر چنین بوده تاکید بر نکاتی مانند هشت سال دوری او از خانه به‌ چه دلیل است؟ پیشینه علیرضا چه بوده است؟ فرهاد از کجا به رانندگی و مسافرکشی رسیده و نقش پدر در این ماجرا چه بوده که حتی سوئیچ خودروی او را به بهانه این که دیروز به او پولی نداده است توقیف می‌کند؟

ممکن است طرفداران سعید روستایی یا آن دسته از مخاطبانی که برای فیلم "برادران لیلا" حاضر به استفاده از لفظی کمتر از شاهکار یا از این دست نیستند طرح چنین سوالاتی را مصداق مته به خشخاش گذاشتن بدانند اما واقعیت این است که نمی‌توان داستانی با شخصیت‌های متعدد نوشت و بدون ورز دادن شخصیت‌ها از مخاطب توقع داشت همه آنچه را که می‌خواند یا می‌بیند باور کند و با آن ارتباط بگیرد.

برداشت نگارنده از نحوه روایت داستان و ساخت فیلم با توجه به چند سطر آغازین همین یادداشت این است که سازنده "برادران لیلا" در زمان نگارش داستان و ساخت فیلم، در عین حالی که خود را ملزم به فریاد زدن حرف‌ها و اعتراضاتی فروخورده و انباشته با استعانت از زبان کنایه و استعاره می‌دانسته است به حدی در دام این خشم ناخودآگاه و احساس نیاز به ترسیم آن در قالب یک اثر هنری می‌افتد که حساب شخصیت‌هایی که خلق می‌کند و ارتباطاتی که فی‌مابین آن‌ها می‌سازد و فضاهایی که برای پیشبرد داستان ایجاد می‌کند از دستش در رفته و ماترک آن اثری هنری‌ می‌شود که بعضی نقش‌های استعاری و دیالوگ‌های شخصیت‌هایش بیننده را مشعوف از تماشای یکی از آثار شاخص سینمای اعتراضی این چند دهه می‌کند و همزمان برخی سکانس‌هایش تنه به زردترین و گیشه‌ای‌ترین فیلم‌های دستوری تولید شده در دو دهه اخیر می‌زند.

سکانس‌های طولانی مربوط به مراسم عروسی که از منتهی‌الیه قیصر تا رقص و نور فیلم‌های گیشه‌ای و اتوبوسی را در دل خود جای داده است و یا سکانس‌های مربوط به اعتصابات کارگری در ابتدا و انتهای فیلم که گویی کارگردان اصرار داشته است با نمایش بی‌سر و ته و اغراق‌شده آن‌ها ادای دینی به کارگران گرفتار مصائب گوناگون در سراسر کشور بکند و یا سکانس به غایت زرد عشوه‌های دختران سانتی‌مانتال پیاده‌شده از خودروی شاسی‌بلند برای برادران لیلا از جمله بخش‌های فیلم است که شاید می‌شد وقت بسیار کمتری از فیلم را به آن اختصاص داد بی‌آنکه آسیبی به روند کلی روایت وارد شود.

مرور دوباره و دقیق‌تر فیلم "برادران لیلا" شاید مخاطب را به این نتیجه برساند که سعید روستایی، به عنوان یکی از شاخص‌ترین فیلمسازان نسل جدید ایران در هنگام نگارش داستان و ساخت فیلم مانند اکثر هموطنان و به ویژه‌ هم‌نسلانش از آنچه که هر روز و هر ساعت بر سر ایشان و سرزمین‌شان می‌آید به قدری عصبانی و خشمگین بوده که از جایی به بعد از خیر وسواس و حساسیتی که در فیلم‌های قابل‌توجه پیشین خودش ("ابد و یک روز" و "متری شیش و نیم") نسبت به جزئیات و ظرایف داستانی و سینمایی داشته گذشته است و به قول فریدون مشیری از همه چیز به تنگ آمده و می‌خواسته فریاد بلندی بزند که صدایش به همه برسد.

این حس، اگر هم در روستایی وجود داشته و در "برادران لیلا" متبلور شده باشد، ناحق نیست. چرا که او به عنوان یک فیلمساز، نماینده نسل بی‌آینده‌ای‌ست که خرید چند متر از یک مستراح عمومی یا تلاش برای کلاهبرداری به جای کار یدی یا فعالیت سالم و قانونی در یک مرکز تجاری ممکن است او را به ثروت و رفاه برساند و تاسف‌آور اینکه خرید آن چند متر مستراح هم به تنهایی و بدون هزینه کردن هر آنچه که دارد و ندارد ممکن نخواهد شد.

سعید روستایی در "برادران لیلا" می‌خواسته با صدای بلند به هر کسی که ممکن است دقیق بشنود و در قبال شنیده‌اش احساس درد و دغدغه هم بکند، بگوید که این نسل از هر چیزی که نقص دارد بدش می‌آید و از هر چیزی که بی‌نقص است می‌ترسد. این نسل حالا دیگر حتی از خوشبختی هم می‌ترسد و این هولناک‌ترین بخش زندگی برادران لیلاست. ترسی که آنقدر بزرگ شده که شاید تا زمان مرگ پدر خانواده مانع از اعتماد برادران به خواهری شود که یک تنه هم رنج مراقبت از همان والدین سالخورده و متوهم و قدرنشناس را به جان می‌خرد و هم غصه بیچارگی و نداری برادرانش او را از پا و کمر انداخته است.

و آنچه که مبدل به ضعف بزرگ فیلم "برادران لیلا" شده شاید همین احساس نیاز به فریاد زدن این همه درد و خشم از سوی خالق اثر است. نیازی که باعث شده روستایی، میوه فیلم "برادران لیلا" را کال بچیند. از همین رو، نگارنده بعید نمی‌داند که اگر سعید روستایی بار دیگر اقدام به نوشتن و ساخت "برادران لیلا" نماید اثری متفاوت را به تماشا بنشینیم.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: