از گشت ارشاد تا گشت انکار

انکار از یک‌سو و توجیه از سوی دیگر و ما حیران از رؤیت نتایج یک پدیده که گویی آمده بود تا ما را چنان ارشاد کند که ما زیر سایه آن رشد کنیم و به تعالی برسیم و با دیدن آنان احساس امنیت اخلاقی در ما پایدارتر از همیشه شود و با دیدن رفتار و کردارشان آرامش را در وجود خویش جستجو کنیم. گاهی آن‌چنان درگیر مناسک و توجیه رفتار خویش می‌شوند که فراموش می‌کنند هدف از گشت ارشاد چه بوده است. حال‌آنکه کنش آنان چه واکنشی به همراه آورده و این واکنش‌ها آیا برآمده از نیات آنان بوده است یا خیر؟

کد خبر: ۱۳۱۹۷۵
۱۸:۲۲ - ۲۸ خرداد ۱۴۰۱

دیدارنیوز: هر کنشی را واکنشی است، هر عملی را عکس‌العملی است، هر صبری را اصراری است، هر تأثیری مقدمه تأثر است و هر خشونتی را موجب نفرت و هر امر شگفت را حالت حیرت است و متأسفانه ارشاد را انکار به همراه آمده است، بدین معنا که گاه مردمان این مرزوبوم را یارای دیدن خود واقعی یک پدیده نیست و میل به انکار غوغا می‌کند و نه‌تن‌ها ما چنین می‌شویم بلکه گاه آنان که خود مرتکب برخی اعمال هستند از دیدن نتایج عمل خویش نیز چنان بیزار می‌شوند که دو راه می‌جویند؛ یکی انکار است و دیگری اصرار و توجیه که چاره‌ای جز این نمی‌یابند.

انکار از یک‌سو و توجیه از سوی دیگر و ما حیران از رؤیت نتایج یک پدیده که گویی آمده بود تا ما را چنان ارشاد کند که ما زیر سایه آن رشد کنیم و به تعالی برسیم و با دیدن آنان احساس امنیت اخلاقی در ما پایدارتر از همیشه شود و با دیدن رفتار و کردارشان آرامش را در وجود خویش جستجو کنیم؛ اما حال که بازخورد رفتارشان پریشانی احوال است و انکار توأم با اصرار خودشان، هر یک در پی مقصر می‌شتابند و تقصیر را، چون یک گوی گردان در شبی تاریک می‌غلتانند و با درخشش اولین شعاع‌های نور واقعیت هر یکسر در گریبان توجیه فرومی‌برند که سبب و مسبب آنچه روی داد چه کسی و چه کسانی بوده‌اند؟ که راه ما این بیراهه نبوده است و اصرار که ما راه خویش را از بیراهه می‌شناسیم، لکن غافل از آن می‌شوند که آنچه از خود می‌نمایند، چون بازی یک بازیگر ناشی است؛ اگر نگویم که سایه بازی است و صرفاً حرکاتی است که خود ابعاد تحیر را تا مرحله تخیل رشد می‌دهد و نه‌تن‌ها بابی در ابواب ارشاد نیست، بلکه میل می‌یابد که انکار کند.

گاهی آن‌چنان درگیر مناسک و توجیه رفتار خویش می‌شوند که فراموش می‌کنند هدف از گشت ارشاد چه بوده است. حال‌آنکه کنش آنان چه واکنشی به همراه آورده و این واکنش‌ها آیا برآمده از نیات آنان بوده است یا خیر؟ آنچه در جامعه امروز ما رخ می‌دهد، بی‌گمان قابل‌تغییر است و اموری نیستند که بودنشان و تحملشان به هر قیمت لازم و ملزوم یکدیگر باشد. اگر مسیر غلط است، اگر راه به بیراهه می‌رود و اگر این کنش، واکنشی غیر از نیات خیرخواهان به همراه دارد و اگر تأثیر یک رفتار موجی منفی به بار می‌آورد و اگر کارکرد یک اقدام را جز کژکارکرد نتیجه‌ای دیگر نیست؛ بهتر است اندکی تأمل، تفکر و عقلانیت پیشه رهروان این راه شود که شاید چاهی در این بیراهه، آنان و ما را به انتظار نشسته است و همین توقف، راه نجات ما و آنان باشد.

اصلاً شاید آنجا که برخی سکوی پرتاب تصورش می‌کنند پرتگاهی باشد هولناک! پس تا همچنان راهی به‌سوی دوربرگردان دیده می‌شود، راه را باید بازگشت، حداقل توقف و تأمل لازم است و از اصرار بر مسیر خطا هیچ خردمندی سود نبرده است؛ که موجب حیرت دلسوزان است و نفرت مردمان و واکنش منفی و بازخوردی تلخ! امید است که خردمندی بر پافشاری عده‌ای که بذر می‌پاشند بر کشتزار نفرت، غالب آید و موجب تغییر رفتار آنان را پدید آورد.

پژمان شربتی (روزنامه‌نگار) - همدلی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: