به قلم دکتر ستار اسمعیلی زاده

توسعه مسجدسلیمان بزرگ بر مدار پتروشیمی(مسجدسلیمان در سه پرده) 

کد خبر: ۱۲۷۸۶۹
۲۱:۲۱ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۱

توسعه مسجدسلیمان بزرگ بر مدار پتروشیمی(مسجدسلیمان در سه پرده) 

به قلم دکتر ستار اسمعیلی زاده

 

 


پرده اول

 دیدارنیوز | مسجدسلیمان، پارسوماش، mis ، پیشینه تاریخی دارد  تا اشکانیان و هخامنشیان و ایلامیان. 

آنقدر ریشه دار است که همه آنان که ریشه در این شهر دارند با هر فاصله و زمانی با افتخار یک نکته مشترک و حلقه وصل دارند مسجد سلیمانی بودن

 

اما فقط این پیشینه نیست که این شهر را خاص کرده است. وقتی در انگلیس میگویند مسجدسلیمان بر گردن صنعت دنیا حق دارد، به تاریخ قرن اخیر مسجدسلیمان اشاره دارد، شهری که هم اکنون حدود صد هزار جمعیت شهرنشین دارد، اما محله ها و رواقها و مساجدی دارد که همه گویای رونقی است، که اوازه اش جهانی است، محله اصفهانیها، ییلاقیها، عربها، بازار شوشتریها و.... همه نشان میدهد که این روستای بزرگی که میبنید روزگاري رونقی داشته که از شهرهای مختلف کشور، از شمال تا جنوب به این شهر مهاجرت میکردند. بیکاری پیدا نمیشد، به گواه پدربزرگان بسیاری از آنها با وجود راه آهن و فرودگاه و... هیچوقت احساس نیاز نکردند تا از شهر خارج شوند. 

مسجدسلیمان شهر اولینها شد. مجال شمردن نیست. همه آنانکه که شناختی از تاریخ این شهر هزار قصه و هزار غصه دارند، نیک میدانند. 
پرده دوم

اکنون به هر پروژه ای از سراسر کشور بروید تعدادی از جوانان مسجدسلیمان را خواهید دید که که از روی ناچاری خانه و خانواده را رها و در پی لقمه ای نان آواره شهرها و استانها و پروژه ها شدند. 

 

دیگر از راه آهن و فرودگاه و هتل و شرکتهای رنگارنگ و اشتغال خبری نیست. 

 

باز هم شهر اولین شدیم. اولین در فقر، اولین در بیکاری، اولین در مهاجرت، رشد منفی جمعیت، فرودگاه برچیده شد، ارتش برچیده شد، رونق رخ از شهر گرفت، محله های رنگارنگ رو به تخریب نهاد، سینماها تعطیل شد، استخرها خشکید و... 

جوانان از فقر رو به خودکشی آوردند، بیشتر گزارشات حاکی از آن بود که نسبت آمار خودکشی به جمعیت نگران کننده است. 

همه آسیبهای اجتماعی که ریشه در فقر و بیکاری داشت از گوشه و کنار شهر سر برآورد. 

کار به جایی رسید که بسیاری افراد حتی نگران رشد فرزندان خود در این شهر پر از آسیب میشوند. 

 

در این پرده شهر تهی شد و عروس خاورمیانه به روستایی بزرگ شباهت می یابد. تا آنجا که در حالی که در تمام کشور نگران مهاجرت روستاییان به شهرها بودند در مسجدسلیمان از شهر به روستا مهاجرت معکوس می شد. 

 

پرده ای دیگر

 

جمعی از بزرگان و نخبگان تنها راه نجات شهر را  کاری بزرگ می بینند، آنقدر بزرگ  مصداق ضرب المثل تا کوهی نریزد دره ای پر نمی شود، آنقدر بزرگ تا بتوان به سرعت راه چندین ساله را برگشت. هیچ ایده ای نمیتوانست به اندازه پتروشیمی پرده دوم را براندازد. 

 

وقتی جناب دکتر داودی این پرچم را به دست گرفت به نوعی خاک از چهره شهر ربوده شد. با همه مصایب راه اندازی پروژه خونی تازه در شریانهای شهر به جریان انداخت. 

 

اکنون راه اندازی مجدد فرودگاه، راه آهن، ساختن هتل و... توجیه اقتصادی دارد. 
حدود 2000 نفر در این شهر اشتغال یافتند. 

پرده چهارم چیست؟

اکنون بانیان راه اندازی پتروشیمی مسجدسلیمان در فاز دیگری از بلندپروازیهای خود برای بازگرداندن رونق نه چندان دور این شهر پیر قصد راه اندازی پترو پالایش بختیاری را دارند. 

 

اما متاسفانه آنانکه نان از فقر مردم میخورند  یا هر گونه است چشم بر خونهای جوانانی که از فقر و بیکاری خود را میکشند بسته اند، یا هر دلیلی که دل یاری نمیکند که بر زبان جاری شود متاسفانه سنگ اندازی میکنند  در راه این کودک تازه به راه افتاده یعنی توسعه مسجدسلیمان جدید،این ما هستیم که پرده چهارم را می سازیم. 

 

یا پرده سوم را بر می اندازیم و کار را به جایی میرسانیم که باز سرمایه گذاران، حتی پروژه پتروشیمی را رها کرده و در استان‌های شمالی ایران یا جایی که قدردان سرمایه گذاران باشند، مثل خیلی از همتباران ما سرمایه گذاری می‌کنند. 

 

یا بهانه به دست آنهایی می دهیم که سیل منافع و سرمایه گذاریهای کشور را به فلات مرکزی روانه کرده اند. 

یا پرده سوم را برافراشته میکنیم تا پرده دوم را در هم شکنیم و به پرده اول نزدیکتر شویم. 

 

به استناد اخباری که از گوشه و کنار شنیده میشود متاسفانه عده ای  هنوز یاد نگرفتند منافع جمع و منافع شهر  را بر منافع شخصی ترجیح دهند و متاسفانه تا نوک بینی خود را بیشتر نمی‌بینند شروع به تخریب کرده اند. ایا تفکر این مخربان همان تفکر، همان عملکرد و همان سیاست و از همان افرادی نیست که باعث گریزان شدن این همه مغز متفکر از مسجدسلیمان شده است.
 

آیا زمان حمایت از آنانی نرسیده است که برای جوانان این شهر و اشتغالزایی تعدادی از آنان  خون دل خورده اند.

 

عزیزان حرف نخبگان مسجدسلیمانی این است  آنانی که در حال مکیدن خون مردمند  سنگ جلوی پای کسانی می اندازند که برای آبادانی شهر ویران شده خون دل میخورند. 

 

امیدوارم آنان که هنوز دل در گرو مسجدسلیمان دارند  با هر تفکر و  گرایش و مسلکی که فکر کنند، اگر دل بر مسجدسلیمان و مسجدسلیمانی میسوزانند  از بانیان پتروشیمی با هر خوبی و بدی (که آنان که دل میسوزانند بدی ندیده اند)،  که همچنان متعصبانه برای رهایی جوانان این منطقه از بیکاری درپی راه اندازی پترو پالایش بختیاری است  حمایت کنند .

امیدوارم با همت داودی و آنانکه چون داودی می اندیشند یک بار دیگر افتخارات گذشته شهر باز گردد.

این امر با راه اندازی پتروپالایش بختیاری (حلقه دوم توسعه مسجدسلیمان نوین) میسر میشود.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: