ایگور لوکس، استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه بوستون درباره حمله روسیه به اوکراین میگوید: مردم روسیه پیش از این، فقط تحت دیکتاتوری زندگی میکردند و از برخی آزادیها محروم بودند؛ ولی اکنون در نتیجه حمله پوتین به اوکراین، به مردمی شکست خورده و گرسنه تبدیل شدهاند. پوتین، اکنون برای حیات سیاسیاش میجنگد.
دیدارنیوز: استاد تاریخ دانشگاه بوستون گفت: در صورتی که رئیسجمهوری روسیه با کمترین هزینه و تلفات ممکن، اوکراین را به تصرف خود در میآورد، محبوبیت وی در میان افکار عمومی روسیه بالا میرفت؛ ولی نتوانست این هدف را محقق کند. چنین شکستی، برای هر رهبری دردسرساز خواهد بود؛ ولی برای یک دیکتاتور، تبعات فاجعهباری به همراه خواهد داشت.
«ایگور لوکس» استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه بوستون در ارتباط با چشمانداز تحولات بلندمدت و کوتاهمدت جنگ روسیه و اوکراین و احتمال فرسایشی شدن این جنگ گفت: در این ارتباط تنها دو سناریو وجود دارد: تانکها و توپخانه سنگین پوتین در نهایت موفق به در هم شکستن مواضع اوکراین خواهند شد یا اینکه مذاکرات صلح به نتیجه خواهند رسید. ولی سوالی که باید از خود بپرسیم این است که پس از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه کسی کشور شکستخورده را بازسازی و اداره خواهد کرد؟ و چگونه؟ پیش از جنگ، ژنرال «مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، به کنگره این کشور گفته بود که ارتش روسیه طی ۷۲ ساعت کییف را تصرف خواهد کرد که البته چنین اتفاقی روی نداد. اما به راستی چشمانداز بلندمدت این جنگ چیست؟ اوکراینیها میدانند چگونه با استفاده از روشهای نامتعارف مقاومت کنند. سرکوب چریکهای ضدشوروی پس از پایان جنگ جهانی دوم، جان ۱۰۰ هزار نفر را گرفت و این نکته تاریخی باید هشداری برای روسیه باشد.
این استاد دانشگاه در رابطه با احتمال استفاده ابزاری روسیه از نیروگاه اتمی «چرنوبیل» به منظور پیشبرد اهداف خود گفت: پس از خبرهای نگرانکننده اولیه در رابطه با اشغال این نیروگاه توسط روسیه، تنها گمانهزنی که شنیدهایم قطع برق این نیروگاه توسط روسیه است که البته اقدام خطرناکی است.
برخی به این نکته اشاره کردهاند که عجله روسیه برای به دست گرفتن کنترل چنین مکانهایی ممکن است در نتیجه برنامه این کشور برای خرابکاری در یکی از نیروگاههای اتمی اوکراین و مقصر اعلام کردن دیگران باشد. البته من هیچ سندی دال بر اتخاذ چنین تصمیمی از جانب روسیه ندیدهام و ما باید امیدوار باشیم که هیچکسی دست به چنین اقدام خطرناکی نزند.
لوکس چشمانداز روابط مسکو و مینسک پس از درگیریهای جاری میان روسیه و اوکراین را اینگونه ارزیابی کرد: لوکاشنکو مجبور بود برای سرکوب اعتراضات مردم خود، از مسکو کمک بگیرد و در نتیجه، مشروعیت خود را از دست داد. وی حتی در اقدامی بدتر، به پوتین اجازه داد تا ارتش روسیه برای حمله به اوکراین از خاک بلاروس استفاده کند و بدین ترتیب، بلاروس عملاً به یکی از مستعمرات روسیه تبدیل شد. من دیگر نمیتوانم باور کنم که بلاروس، تحت حاکمیت لوکاشنکو، بازیگری خودمختار و مستقل در عرصه بینالمللی است.
وی در پیشبینی خود از آینده سیاسی پوتین با توجه به جنگ کنونی روسیه و اوکراین گفت: در صورتی که پوتین با کمترین هزینه و تلفات ممکن، اوکراین را به تصرف خود در میآورد، محبوبیت وی در میان افکار عمومی روسیه بالا میرفت؛ ولی نتوانست این هدف را محقق کند. چنین شکستی، برای هر رهبری دردسرساز خواهد بود؛ ولی برای یک دیکتاتور، تبعات فاجعهباری به همراه خواهد داشت. رأیدهندگان در ازای کنار آمدن با آزادی از دست رفتهشان از دیکتاتور نان و پیروزی میخواهند. مردم روسیه پیش از این، فقط تحت دیکتاتوری زندگی میکردند و از برخی آزادیها محروم بودند؛ ولی اکنون در نتیجه حمله پوتین به اوکراین، به مردمی شکست خورده و گرسنه تبدیل شدهاند. پوتین، اکنون برای حیات سیاسیاش میجنگد.
این استاد تاریخ و روابط بینالملل در پاسخ به این پرسش که تأثیر جنگ روسیه و اوکراین بر معادلات انرژی جهانی چیست، بیان داشت: مانند هر بحرانی، این بحران هم خطرات و فرصتهای خود را به همراه آورده است. افزایش قیمت حاملهای انرژی، عواقب سنگینی در سطح جهان خواهند داشت. میلیونها نفر در سراسر جهان هنگامی که قبض برق خود را دریافت کنند یا باک بنزین اتومبیلشان را پر میکنند اثرات این بحران را احساس خواهند کرد. این وضعیت، به افزایش نارضایتی عمومی در بسیاری از کشورها منجر خواهد شد و سیاستمدارن بسیاری از جمله «جو بایدن» در انتخاباتهای آینده هزینه این عدم رضایت را خواهند پرداخت.
البته به باور من این بحران انرژی، کشورهای توسعهیافته، به ویژه ایالات متحده، را ملزم خواهد کرد تا سرمایهگذاریهای خود را در دو حوزه انرژیهای پاک و حملونقل عمومی افزایش دهند. استفاده کمتر از وسایل نقلیه شخصی، برای محیطزیست مفید خواهد بود.