در گفت‌وگوی دیدار با حسین کلاه‌کج بررسی شد:

بحران آب؛ طبیعت، تغییرات اقلیمی و مسئولیت‌ها

مسئله اعتراضات کشاورزان اصفهان و شهروندان استان چهارمحال و بختیاری به بی‌آبی، هنوز تازه است و مانند دیگر مسائل استخوان لای زخم حل نشده باقی مانده است. در گفت‌وگو با حسین کلاه‌کج فعال مدنی و کارشناس انرژی آسیب‌های مترتب با این موضوع را به بحث نشستیم.

کد خبر: ۱۱۵۶۶۵
۱۳:۵۰ - ۱۵ آذر ۱۴۰۰

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: ایران سال‌ها است که با بحران آب درگیر است و این موضوع هر بار از یک استان و منطقه سر بر می‌آورد. منابع زیر زمینی هر روز فقیرتر از دیروز می‌شود، فرو نشست زمین در مناطق مختلف کشور ادامه دارد و خشکسالی طولانی مدت هم مزید بر علت شده است. این بحران عملا و طی سال‌های گذشته از حالت محیط زیستی عبور کرده و شکل امنیتی پیدا کرده است. حداقل در سال ۱۴۰۰ این دومین بار است که استان‌های کشور و به تبع آن نظام با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کند. بعد از خوزستان این اصفهانی‌ها و اهالی چهارمحال و بختیاری بودند که فریاد برآوردند آب نداریم.

فیلم کامل این گفت‌و‌گو را اینجا ببینید

این روز‌ها در ایران مسائلی مثل آب، انرژی و مسائلی شبیه به آن در استان‌های مختلف وجوهی غیر از وجوه صنفی پیدا کرده است و این خطر وجود دارد که عدم مدیریت صحیح موضوع نیاز استان‌های مختلف به آب و اشتراک‌ها، حق آبه، سهمی که هر استان از سر شاخه‌ها دارد به بحران‌های بزرگتری تبدیل شود. در اصفهان نگرانی بابت آب شرب و آب کشاورزی وجود دارد و در بالادست یعنی چهارمحال و بختیاری نیز این بیم و ترس به‌وجود آمده است؛ به تبع در خوزستان و استان‌های پایین دست هم این نگرانی وجود دارد. عدم مدیریت این برنامه‌ها بسیار خطرناک و چالش برانگیز است. به همین منظور دیدار میزبان مهندس حسین کلاه‌کج از فعالان اجتماعی و کارشناس انرژی بود تا مسئله بحران آب را به بحث و بررسی بگذارد.
 
علت تجمعات روز‌های اخیر و مشکلات پیش آمده در کشور چیست و ریشه آن را در کجا می‌بینید؟
سر منشا آن کمبود آب یا چالش‌های آبی یا منابع آبی است. ولی اگر بخواهیم ریشه‌ای نگاه کنیم این تجمعات چند وجهی است، یعنی یک سری علت‌های چند وجهی دارد که اصل و هدف آن آب است. زیست بوم ما در اصفهان تخریب شده و منابع آبی از بین رفته و اشتغال را تحت تاثیر قرار داده است. هوای اصفهان رو به آلودگی می‌رود. این‌ها همه در پی همین مشکل کم آبی است که از دستکاری بشر، ندانم کاری، کم توجهی و سهل انگاری نشات گرفته است. علل عمده برای این مسائل وجود دارد. یک اینکه شرایط جوی و اقلیمی اکوسیستم منطقه اصفهان، سمنان یا یزد به گونه‌ای است که نمی‌توان انتظار داشت مثل استان‌های پر آب باشند. بحث دوم ناکارآمدی مدیران و مسئولانی است که در چند دهه گذشته این مسائل را رقم زده‌اند.
 
مصداقا به مواردی که ما را به امروز رسانده و متوجه مدیریت مسئولان ادوار مختلف می‌دانید، بفرمایید؟
حوضه آبریز زاینده رود از دیرباز مشکل تزریق و تغذیه تالاب گاوخونی را نداشت، ولی امروز با وجود طرح‌های عدیده انتقال آب از سر شاخه‌های کارون به زاینده رود، محیط زیست و اکوسیستم تالاب گاوخونی دچار مشکل شده و حتی آب شرب و کشاورزی دستخوش این تغییرات شده است. چه اتفاقاتی افتاد؟ در دهه‌ ۳۰ اولین مطالعات طرح انتقال آب از سر شاخه‌های کارون به اصفهان و کویر اصفهان صورت گرفت که کارشناسان معتقدند این طرح‌ها، آمریکایی بوده است. اولین طرح انتقال آب طرح کوهرنگ ۱ در زمان پهلوی اتفاق افتاده، کوهرنگ ۲ سال ۶۷ اتفاق افتاد و به مرور طرح‌هایی، چون تونل خدنگستان و تونل چشمه لنگان نیز اجرایی شد. غیر از این طرح‌ها اگر همه آب زاگرس را هم ببرند، مشکل حل نمی‌شود.  این آب‌ها برای محیط زیست، کشت و  شرب منتقل نشده‌اند این آب‌ها برای صنایع آب بر که هیچ توجیه منطقی از لحاظ آمایش سرزمینی ندارند، منتقل شده‌اند. این بخشی‌نگری در مناطقی مثل استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری و لرستان هم تاثیر منفی خود را گذاشته است. صنایع فولاد باید در بوشهر و هرمزگان باشد نه در یزد، سمنان، اصفهان و کرمان که آب آشامیدن و شرب رو هم ندارند. مشکل امروز مشکل ۵ یا ۱۰ سال نیست مشکل چند دهه است که مسئولین با ناکار آمدی و بخشی نگری و برخی مطامع شخصی، اقداماتی کردند و ما را در این شرایط قرار دادند. معتقدم در بحث فرهنگ سازی و مصرف منابع آبی ما مردم هم یک مقدار کم توجهی کردیم. در بحث حفاظت از محیط زیست و خط قرمز‌های اکوسیستم یک مقداری کم لطفی و کم توجهی کردیم. انسان نمی‌تواند با مادر طبیعت شوخی کند اگر شما یک خط به طبیعت انداختی منتظر باش که طبیعت مشت محکم خودش رو بر سرت فرو بیاورد. اگر شما یک اصله درخت را بریدی و یک درخت از آمار کم شد ۱۰ نفر به آمار سرطانی‌ها اضافه می‌شود و سیلاب‌ها به میزان عجیبی زیاد می‌شوند. طی روز‌های گذشته در استان اصفهان شاهد تجمعات صنفی بودیم. ولی کم کم از حالت صنفی خارج و یک سری چالش‌های امنیتی و اجتماعی به وجود آورد. به دنبال آن مردم استان چهارمحال و بختیاری که حتی برای آب شرب با مشکل مواجه هستند، اعتراض می‌کنند و در این رهگذر یک سری مسائل احساسی در این تجمعات پیش می‌آید. این‌ها شاید آتش‌های زیر خاکستری باشند که به سود هیچ استانی نیست. بعد از آن استان خوزستان هم آماده ورود به اعتراضات شد و حالا استان لرستان هم کم و بیش زمزمه‌های این درخواست را دارند. من به عنوان یک فعال اجتماعی و کسی که اصالتا بختیاری و خوزستانی هستم ابتدا توصیه رو به مردم خوزستان و چهارمحال و بختیاری داشته باشم که ما همه برادریم و هم خونیم. اصفهانی‌ها خواسته بر حقی دارند و من آن‌ها را تحسین می‌کنم و حق دارند پیگیر خواسته‌هایشان باشند. نکته حائز اهمیتی که دنبالش هستیم این است که ما باید متوجه باشیم که مطالباتمان را از چه کسی می‌خواهیم. ما به مسئولین می‌گوییم مشکلات را حل کنند.

عیب و ایراد کار کجاست؟

سیبل تجمعات و هدف اعتراضات برادران و خواهران اصفهانی، یزدی و سمنانی باید مشکلات اکوسیستمی و کارخانه‌ها و صنایع آب بر باشد. ما نمی‌توانیم هم خدا را بخواهیم و هم خرما را. کسانی که لیدری و کشاورزانی که اعتراض دارند نباید هدف اصلی که صنایع بزرگ و استقرار آن‌ها در جایی نامناسب است نادیده بگیرند. تونل‌های ۱ تا ۴ کوهرنگ به کجا می‌روند؟ اصلا چه چیزی باعث خشک شدن زاینده‌رود شد؟ زاینده رودی که یک رود زاینده طبیعی بود. تاکید دارم اگر دو برابر آب و چند تونل دیگر هم به سمت اصفهان حفر شود، زاینده رود به حالت قبلی برنمی‌گردد. یک سوم روان آب‌های ایران در جلگه حاصلخیز خوزستان قرار داشت که امروز شاهد آن نیستیم. اگر روند ما در صنایع آب‌بر صعودی ادامه یابد، قطعا باز هم جوابگو نیست و در سال‌های پیش رو فرونشست‌ها بیشتر خواهد شد و اکوسیستم بیشتر بهم خواهد ریخت. مشکل و چالش بی آبی بیشتر سر باز خواهد کرد. ما چالش‌های بزرگی داریم. اگر  امروز جلویش را نگیریم، آینده قابل کنترل نیست. درست کردنش محال نیست، ولی بسیار دشوار است. کار یک روز، ۱ سال و ۱۰ سال هم نیست. باید به مسئولان تازه هم فرصت بدهیم و این یک اعتماد دو سویه را می‌طلبد. مردم ضمن مطالبه گری فرصت پی‌گیری بدهند. در بعضی از این کلیپ‌هایی که توی فضای مجازی باز نشر شد، یک سری اشعار حماسی خوانده می‌شود. آن هم برای مقابله با هم وطن، هم زبان و هم جوار خود.   
 
علاوه بر مسئله آب ما در هفته‌های بعد در حوزه‌های برق و گاز هم با مشکلاتی مواجه می‌شویم؛ و راهی نیست جز اینکه اعتمادی دو سویه بین مردم و مسئولین ایجاد شود. مسئولان می‌دانستند چه زمینی را تحویل می‌گیرند. باید زیر بار مسئولیت شانه گذاشته و آبرو بگذارند. نگرانم مبادا خدایی ناکرده چالش‌های امنیتی و اجتماعی بر چالش‌های زیست محیطی و مسائل بی آبی اضافه شود.
 
عزیزان و کشاورزان اصفهان در حوضه آبریز زاینده رود شالی‌کاری می‌کنند. برای تولید یک کیلوگرم برنج ۸۰۰۰ لیتر باید آب مصرف شود تا به دست مصرف کننده برسد که از لحاظ اقتصادی هم یک فاجعه است. یعنی قیمت این آب که برای ۱ کیلو برنج هدر می‌رود با یک کیسه برنج برابری می‌کند. در شالیکاری به این فرهنگ نرسیدیم که از فناوری موجود استفاده کنیم. در مورد هندوانه و دیگر محصولات آب‌بر نیز به همین صورت. با دست خود منابع سرزمین خود را به تاراج بردیم. در بحث چاه‌های کشاورزی؛ چندین هزار حلقه چاه بدون مجوز داریم. سخن آخرم خطاب به نمایندگان محترم مجلس است. دل آدم به درد می‌آید وقتی برخی رفتار‌های آن‌ها را می‌بینید. این کشور گوشت قربانی نیست. وطن ما است، متعلق به گذشتگان ما بود حال در دست ماست و باید به آیندگان تحویل بدهیم. برخی از نماینده‌ها به‌خاطر جلب آراء، بنزین بر آتش می‌ریزند. برای جلب نظر ۱۰۰۰ رای ۲۰۰۰ رای یک حرف غیر علمی، غیر کارشناسی و یک مطالبات نابجا و نا به حقی را بر مطالبات بر حق مردم می‌افزایند و ایجاد مطالبه می‌کنند.  
 
این مسئله برای ما سیاسی نیست، واقعا یک مسئله فنی است. بخش زیادی از این کم آبی‌ها گردن تاریخ، طبیعت، بارش‌ها، محیط زیست و تغییرات اقلیمی است و عمده آن مدیریتی و فنی است، ولی به سمت سیاسی و امنیتی شدن می‌رویم. در اهواز و خوزستان شاهد بودیم مسئله تالاب هورالعظیم سیاسی شد و ترکش‌های آن به دیگر استان‌ها هم رسید. در اصفهان اعتراضات صنفی بود و بعد شعار‌ها سیاسی می‌شود. دلایل سیاسی و امنیتی شدن این قضایا چیست؟
 
چون نمی‌توانیم به صورت آنی و فوری جوابگوی مطالبات بر حق و صنفی مردم معترض باشیم و همین باعث می‌شود درد بر روی درد انباشته شود.
 
 اعتماد وجود دارد؟
باید اعتماد سازی، شفاف سازی، فرهنگ سازی شود.

چرا اعتمادسازی و شفاف سازی نمی‌کنند؟
عرض کردم برخی از نمایندگان مجلس عمدا دارند این روند را معکوس می‌کنند. به جای فرهنگ سازی، فرهنگ غلط را جا می‌اندازند. به جای اینکه مثلا نمایندگان استان اصفهان مردم اصفهان را در مسیر اقناع پذیری و تشریح شرایط سوق دهند، شعار حماسی می‌دهند.
 


مافیای آب چیست؟

برخی از همین نهاد‌ها با کاسبان آب همکاری می‌کنند و آب در آسیاب آن‌ها می‌ریزند. منافع شخصی و اقتصادی افراد و برخی از شرکت‌ها! باعث شده نابودی  مردم و مملکت نادیده گرفته شود.  
 
برخی تصور می‌کنند که مثلا مالک فولاد مبارکه مردم اصفهان هستند؟
واقعا اینجوری نیست. یک پروژه‌ای است که به دلیل منافعی آنجا رفته و حالا از بد حادثه با مشکل کشاورزان و آب شرب و مطالبات مردم اصفهان تلاقی پیدا کرده است. چه سودی از صنایع نصیب اصفهانی‌ها می‌شود؟ جز بی آبی، نابودی کشاورزی، نابودی محیط زیست، فرونشست زمین و از دست رفتن ظرفیتی که توریست برای اصفهان داشت. اصفهانی‌ها خود از این صنایع آب‌بر زیان دیده‌اند. یزدی‌ها هم از صنایع زیان می‌بینند، امروز در یزد این زخم به اندازه اصفهان سر باز نکرده، ولی دیر یا زود ملموس می‌شود. منتها فعلا شاید به آن صورتی که اصفهان برایش ملموس شد برای یزد و سمنان و کرمان ملموس نباشد. 

پیش‌بینی شما برای بحران آب در آینده نزدیک چیست؟
مسئولان تلاش کنند در دو فاز کوتاه و بلند مدت برنامه تعریف و به اجرا گذارند. مردم هم به نظرات کارشناسی تن بدهند.
 
اعتماد وجود ندارد؟
اعتماد دو سویه باید ایجاد شود. می‌طلبد مردم باید این‌کار را انجام دهند و از تنش‌های سیاسی و اجتماعی و امنیتی پرهیز کنند. خواسته‌ای اگر دارند در چارچوب مطالبات صنفی دنبال کنند. مسئولان دنبال مثبت نشان دادن چهره خود و قهرمان شدن نباشند و از ارائه راهکار‌های مسکن گونه بپرهیزند. نمایندگان مجلس احساسی و غیر منطقی برخورد نکنند. در پایان اینکه راهی جز تن دادن به روند طبیعی اکوسیستم و محیط زیست وجود ندارد.   
 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: