دیدارنیوز _ عوام الملک:
از روزی که خبر درگذشت محمدرضا شجریان آمد تا امروز خاطرات روزانه را ننوشتم. صدای عوام خاموش شد و طبیعی بود که دل و دماغ نوشتن نداشته باشم. این یک هفته مدام برای خودم زمزمه می‌کردم: "مرا عاشقی شیدا، فارغ از دنیا، تو کردی! "، اما بالاخره باید زندگی را ادامه داد. خبر کشف صد‌ها هزار دلار داروی قاچاق‌شده از ایران در استان دیالی عراق را خواندم. مشاور وزیر بهداشت اعلام کرده این دارو‌ها از داروخانه خریداری شده است. خیالم راحت شد. نگران بودم مبادا دارو‌ها را از پارچه‌فروشی یا میوه‌فروشی خریده باشند و قاچاق کنند. حیف است حالا که زحمت قاچاق کردن دارو روی دوش عزیزان قاچاقچی افتاده است از نظر کیفی، کم‌فروشی کنند. شنیدم که خوشبختانه عده زیادی از عوام همیشه در صحنه در حالیکه انگشت اشاره‌شان را به سمت قوزک پا یا کشکک زانویشان گرفته بودند راهی جاده‌ها شده و ترافیک مناسبی را در برخی نقاط درست کرده‌اند. کار خوبی‌ست. باعث می‌شود عده بیشتری از عوام کرونا بگیرند و در نتیجه حساب کار دست خواص بیاید. اگر این برخورد‌ها انجام نشود لابد دو روز دیگر مثل پلیس لندن که یک مجلس عروسی با حضور صد مهمان را به خاطر عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی متوقف کرده است، می‌خواهند در ایران هم از این سوسول‌بازی‌ها راه بیندازند. اصلا در شان عوام نیست که مجلسش با دلایلی به جز برگزاری مراسم مختلط یا اجرای موسیقی زنده یا نوشیدن آب‌آلبالوی بی‌گاز به هم بخورد.
یکی از خواص‌المله که، چون خاص هست عیبی ندارد وارد سایت‌های فیلترشده بشود در توییتر خطاب به رییس خواص‌الدوله‌ها گفته که اکثر عوام خواهان عزل و مجازات او هستند و بد نیست اگر حتی بشود او را اعدام کرد. من که عوام‌الملکم جرات نمی‌کنم بگویم نظر اکثر عوام را می‌دانم حالا اینکه یک خواص‌المله‌ای این گوشه کنار‌ها این حرف‌ها را می‌زند لابد از خاص بودن زیادی اوست. اخیرا گویا خواص مملکت به جای آنکه روی هر صندلی که می‌نشینند کار مناسب همان صندلی را انجام بدهند، دوره افتاده‌اند و از عوام فیلترشکن می‌گیرند تا در سایت‌ها و برنامه‌هایی که خودشان فیلتر کرده‌اند به عوام بگویند در حال انجام کارشان هستند. البته بد هم نیست. گاهی سرگرم بودن خواص به این جور مسائل باعث می‌شود کار خاصی نکنند که خودش خوب است. امروز با اینکه تعطیل بود هوای تهران برای هفتمین روز پیاپی ناسالم بود. خیالم راحت شد. نباید اجازه بدهیم حالا که در آمار سرانه مرگ کرونا و شاخص فلاکت جهان در حال تلاش برای صدرنشینی هستیم، صدر جدول را در سایر مسائل از دست بدهیم. ناسلامتی آلودگی جزو تخصص‌های ما در این سال‌ها بوده است. در اخبار آمد که تزریق واکسن کرونا به مردم در یکی از شهر‌های شرق چین شروع شده است. احتمالا چینی‌ها می‌خواهند تلاش خودشان را بکنند که هر کسی که به شکل معمولی گرفتار نشده است از طریق واکسن چینی، کرونا را بگیرد. حدس می‌زنم واکسنش را از ترکیب تخم اکیدنه و اورنی‌ترنگ درست کرده باشند. چون بعید است چیز دیگری حریف حاصل جفتگیری خفاش و پنگولین شود.
امروز صبح همانطور که داشتم به خاطر پایان تحریم تسلیحاتی بر طبل شادانه می‌کوبیدم و پیش خودم فکر می‌کردم با آزاد شدن واردات و صادرات اسلحه احتمالا برخی از عزیزان زحمتکش دست از سر بازار قیر و دکل و دارو بردارند و دنبال کار جدید بروند وارد آسانسور شدم و هنوز از طبقه سه به طبقه همکف نرسیده بودم که برق قطع شد و در آسانسور ماندم. در آن لحظات برای دلداری دادن به خودم زیر لب می‌گفتم درست است که برق نداریم، اما در عوض اسلحه داریم. بعد از اینکه به کمک عوام‌النسا از آسانسور نجات پیدا کردم شنیدم که گویا علاوه بر برق، انسولین هم نداریم. ولی باز هم باید خوشحال باشیم که اسلحه داریم. از فرودگاه خبر دادند یک هواپیما که ۱۸۰۰ گوسفند، مسافرش بوده‌اند دچار نقص فنی شده و فرود اضطراری کرده است. گویا گوسفند‌ها در فرودگاه و حتی روی باند سرگردان شده‌اند. خوشبختانه اتفاقی برای گوسفند‌ها نیفتاده است وگرنه ممکن بود غربی‌ها از خبر آن سواستفاده کنند و مساله رفع تحریم تسلیحاتی را تحت‌الشعاع قرار دهند. عصر گروهی از عوام که معتقدند در هیچ‌یک از قرعه‌کشی‌های خودروسازان برنده نخواهند شد آمدند و درخواست کردند با توجه به مساله رفع تحریم تسلیحاتی مجوز ویژه بگیریم تا بتوانند در قرعه‌کشی تانک و نفربر و کامیون و جیپ جنگی شرکت کنند. قول دادم پیگیری کنم.
امروز باد آمد و متاسفانه نوار آلودگی هوای تهران را پاره کرد. حیف شد. می‌توانستیم وارد دهمین روز آلودگی پیاپی هوا بشویم. پیگیر برنده شدن عوام در قرعه‌کشی تانک و نفربر و هواپیمای سوخو و اگر نشد برنو و کلت کمری بودم که خبر آمد رکورد مرگ و میر در اثر کرونا در کشور شکسته شده است. خوب است لااقل این رکورد را امروز شکستیم وگرنه ممکن بود غربی‌ها بهانه‌گیری کنند و بگویند با اینکه تحریم تسلیحاتی رفع شده، اما نتوانسته‌ایم حماسه جدید خلق کنیم. البته خوشبختانه انسولین هم کمیاب شده است. کیانوش جهانپور که بعد از شکستن دل سفیر چین ممنوع‌الحرف شده بود گفته می‌توان دوز مصرف انسولین را کم کرد. سخن حکیمانه‌ای‌ست. باید همه ما عوام بدانیم که انسولین هست، اما کم هست. جمعی از خواص‌المله بعد از چند ماه یادشان افتاد که می‌توانند بدون فیلترشکن هم بعضی کارهایشان را انجام بدهند و شروع به جمع کردن امضا برای استیضاح رییس خواص‌الدوله‌ها کرده‌اند. کار خوبی‌ست. چند روزی امضا جمع می‌کنند و در یک روز مشخص دوباره به سراغ فیلترشکن‌هایشان می‌روند. مهم این است که نشان دادند امضا کردن را فراموش نکرده‌اند.
دیشب تا صبح نخوابیدم. به هر طرف که نگاه می‌کردم یک دختر موفرفری را سوار بر دوچرخه می‌دیدم. صبح زود از رختخواب بیرون آمدم و دوش گرفتم. عوام‌النسا موقع صبحانه گیر داد که چرا دیشب در رختخواب حالت رکاب‌زنی داشته‌ام. تکذیب کردم، اما قبول نکرد و قهر کرد. خبردار شدم که قرار است هر کسی در فضای مجازی حجاب را رعایت نکند احضار شود. کار خوبی است. مشکلات کشور حل می‌شود و نصفه‌شب‌ها به جای خواب، دختر دوچرخه‌سوار نمی‌بینیم. عوام‌النسا هم بشنود خوشحال می‌شود. گویا آمریکا چشم ندارد ببیند ما در آمار کرونا از او جلوتر باشیم و سعی در رکوردشکنی تعداد مبتلایانش دارد. امیدوارم تلاشش نتیجه ندهد و رکورد‌ها دست خودمان بماند. گویا خواص‌الدوله‌ها و خواص‌المله‌ها پس از چند روز امضا جمع کردن و امضا پس گرفتن، دیشب یادشان آمده باید کاخ سفید را نفرین کنند. خوشبختانه ذکر الهم العن قصر ابیض جواب داده و دلار آمریکا در حال ارزان شدن است. حالا باید دسته‌جمعی "داره میریزه" بخوانیم. فکر می‌کنم فروپاشی آمریکا نزدیک باشد. باید کاری کنیم دلار آمریکا را مفت هم نخرند. اخبار انتخابات آمریکا را دنبال کردم. رای‌دهنده‌ها از اینکه دلار ارزان و قدرت اقتصادی مردم کم شده ناراحتند.
ناهار را مهمان آقای علیرضا خوشبخت [سردبیر دیدارنیوز]بودم. در مورد اینکه به جای این کار‌هایی که می‌کنیم دنبال یک کار آب و نان‌دار برویم صحبت کردیم. گویا دوست عزیزی را، مسلط به زبان‌های روسی و چینی، پیدا کرده است که می‌تواند برایمان تانک و نفربر دسته دوم وارد کند. می‌توانیم رنگ کنیم و به جای خودرو‌های سواری بفروشیم. قرار شد آقای خوشبخت هر وقت که دلار به کف قیمت رسید به آن دوست عزیز سفارش واردات بدهد. اللهم العن قصر ابیض. به جای ناهار یک لیوان یک بار مصرف آب‌جوش با یک چای کیسه‌ای به من داد. قرار شد ناهار اصلی را پس از واردات اولین محموله بخوریم.
آبان هم رسید. از پارسال تا امسال آبان نداشتیم. در مسیر متوجه شدم شهرداری تهران همه بنر‌های مربوط به محمدرضا شجریان را پایین کشیده و به جایش تصاویری گذاشته که عوام در همین اول آبان حساب کار دستشان بیاید. به هر حال لابد مبارک است. نامه سعید حجاریان به همایون شجریان را خواندم. احتمالا هر چقدر در طول عمرش می‌خواسته پسرهایش را نصیحت کند، یک جا خرج پسر یک نفر دیگر کرده است. حاوی مقادیری رهنمود‌های حکیمانه بود که قاعدتا ربطی به سعید نداشت، اما لابد فکر کرده هنوز آنقدر جزو خواص است که در همه چیز نظر بدهد و امر و نهی کند. متن جدیدی از حمیدرضا جلایی‌پور به دستم رسید. گویا تصمیم گرفته به جای اصلاح‌طلبی به دنبال اصلاح‌جویی برود. کار خوبی‌ست. مثل کسانی که روی پیکانشان، بوق بنزی می‌گذاشتند و سعی می‌کردند موقع تعطیلی دبیرستان‌های دخترانه، مجبور به بوق زدن شوند. خبر خوشحال‌کننده‌ای هم شنیدم که صد و بیست و یکمین حزب کشور مجوز فعالیت دریافت کرده است. باید به همین شکل ادامه بدهیم تا شعار "هر ایرانی یک حزب، هر حزب یک بنگاه کاریابی" تحقق یابد. فقط امیدوارم مسوولان کشور که هر کدام از یکی از این حزب‌ها می‌آیند بتوانند بین صد بیست و یک برنامه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، هماهنگی ایجاد کنند تا جایگاه ارزشمند خود را در جدول شاخص فلاکت، آلودگی هوا، تورم و مرگ و میر کرونا از دست ندهیم. سال‌ها زحمت کشیده شده تا با احزاب کمتر به اینجا برسیم و خوب است احزاب جدید برای حفظ و ارتقای جایگاهمان بکوشند.
صبح زود برای تماشای آخرین مناظره دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیدار شدم. هوا تاریک بود. خوشبختانه هر دو نامزد علیه همدیگر خیلی حرف زدند و باعث شد ماهیت آمریکا برای همه مردم جهان بیشتر روشن شود. مناظره که تمام شد هوا نسبتا روشن شده بود. نشانه خوبی‌ست. شاید همین انتخابات باعث یکسره شدن کار آمریکا شود. تا عصر پشت سر هم اخبار رکوردشکنی‌ها و حماسه‌آفرینی‌های توامان خواص و عوام به دستم رسید. البته در بعضی رشته‌ها هنوز ضعیف هستیم و تا رسیدن به سکو فاصله داریم. مثلا اینکه در زمینه مصرف مشروبات الکلی علیرغم ممنوعیت در کشور، رتبه نهم جهان را داریم اصلا خوب نیست. نباید کم‌کاری کنیم. ممنوع شده است که پیشرفت کنیم نه اینکه مثلا مالدیوی که یک زمانی در فوتبال از ما هفده گل می‌خورد حالا در مصرف مشروبات الکلی شش پله از ما جلوتر باشد. خوشبختانه تورم نقطه‌ای مهر ماه از ۴۱ درصد گذشت. رکورد قابل توجهی‌ست. اگر مجموعه خواص با همین پشتکار ادامه بدهند رسیدن به رکورد صد در صد تا قبل از پایان قرن فعلی عملی خواهد بود. خوشبختانه گویا جمیع خواص موفق شده‌اند راه جدیدی برای حل مشکلات اقتصادی کشور پیدا کنند. قرار است نفت را با کالایی که ترجیحا بتوان خورد تهاتر کنند. قطعا بهتر از خوردن دکل و زمین و جنگل است. دل‌درد کمتری خواهد داشت. باعث می‌شود از لای دستشان چیزی هم برای عوام بچکد و بریزد.
امروز صبح وقتی بیدار شدم که سخنگوی وزارت بهداشت هم بیدار شده بود. اعلام کرد که در ۴۳ شهر کشور وضعیت کرونا بحرانی‌ست و از روز دوشنبه به مدت یک هفته محدودیت‌های شدید در این شهر‌ها اعمال خواهد شد. این شیوه برخورد خواص ما با کرونا واقعا سرشار از عاطفه و انسانیت و برای جهانیان آموزنده است. در واقع به کرونا گفته‌ایم دو روز وقت داری بدون درگیری و خشونت از این شهر‌ها خارج بشوی وگرنه خودمان خارج می‌شویم. امیدوارم کرونا برخی فیلم‌ها و کلیپ‌های اخیر که از آبادان و مشهد رسیده است را دیده باشد و با زبان خوش برود تا نیاز به کار‌های شدید پیدا نشود.
امروز تعطیل بود. کمی کتاب خواندم و خودم را برای افاضات اضافه‌تر در ایام هفته آماده کردم. تلفنی با آقای خوشبخت [سردبیر دیدارنیوز]در مورد مساله واردات تجهیزات نظامی دسته دوم برای مالیدن پولش به زخم‌های زندگی صحبت کردم. گفت در حال پیگیری است. شاید هم بتوانیم اوراقی‌های جنگ قره‌باغ را پس از آتش‌بس استفاده کنیم. شب مصاحبه رییس کانون انجمن صنفی گاوداران را تماشا کردم. در مورد قیمت گوساله صحبت می‌کرد. فهمیدم اسم سازمانی گوساله، دام سنگین است. می‌گفت قیمت تمام‌شده‌اش کیلویی ۹۹هزار تومان است. خوشحال شدم که قیمت تمام‌شده به صدهزار تومان نرسیده است. البته قیمت فروشش بالای ۱۵۰هزار تومان است که گویا تقصیر واسطه‌هاست و خود گوساله در این مورد بی‌تقصیر است. فکر می‌کنم لازم است انجمنی برای دارندگان پستانداران تخمگذار تشکیل شود تا شاید بتوانیم تخمشان را با قیمت ارزانتر برای خوردن پیدا کنیم. وگرنه با این وضع، چون گوساله به جای پشم، چرم دارد، هیچ جایش را نمی‌شود گرفت.
تصاویری از صف‌های طولانی رای در انتخابات آمریکا منتشر شده است. با اینکه هشت روز تا انتخابات باقی مانده به نظر می‌رسد تلویزیون‌های آمریکا می‌خواهند ادای حماسه حضور ما را دربیاورند و شکست‌هایشان را پشت این فیلم‌ها قایم کنند. این کار‌هایی که این‌ها می‌کنند برای ما خاطره است. سر شب گویا خود آمریکایی‌ها هم فهمیدند که حنای این حماسه حضورشان برای ما رنگی ندارد و فهرست جدید تحریم‌ها را منتشر کردند. وزیر نفت و تعدادی از مدیران نفتی را تحریم کرده‌اند. پیش خودم فکر کردم یواش‌یواش به جز خودم که عوام‌الملک هستم کس دیگری را نداریم که تحریم نشده باشد. اما بعد دیدم چرا نداریم؟ همین آقای خوشبخت [سردبیر دیدارنیوز]هم هنوز وارد لیست نشده است. با این حال باید با عوام آمریکایی مذاکره کنیم که ما را هم سریعتر در فهرست تحریم‌ها بگذارند. بعد‌ها ممکن است نبودن اسم ما در این فهرست‌ها دردسرساز شود. امروز خوشبختانه رکورد حضور تماشاگر در یک ورزشگاه از زمان شروع کرونا را شکستیم. گویا یکی از عجائب‌الخواص در مشهد مردم را برای یک سخنرانی در ورزشگاه جمع کرده بود که خوشبختانه جمعیت خوبی هم آمدند. حتی در فینال سوپر جام اروپا بین بایرن‌مونیخ و سویا هم این تعداد آدم در ورزشگاه حاضر نشده بود. فقط نگرانم که بعضی‌ها شبهه ایجاد کنند و بگویند مشهد، چون قانون‌هایش مال خودش هست جزو ایران محسوب نمی‌شود و رکوردمان را قبول نکنند و مثلا به نام کشور خراسان ثبت شود. باید مراقب توطئه‌های آمریکا و انگلیس باشیم.
فکر می‌کردم فقط خواص خودمان اینطوری هستند، اما وقتی شنیدم دبیر کل سازمان بهداشت جهانی به مردم جهان گفته است تسلیم ویروس کرونا نشوید، چون تسلیم شدن در برابر کروناویروس خطرناک است فهمیدم رهنمود حکیمانه دادن از ویژگی‌های بارز خواص در اقصی نقاط جهان است. این جمله ایشان مثل کسانی است که پشت چراغ قرمز ایستاده‌اند و حداقل پنجاه ماشین جلوتر از آن‌ها هست و تا چراغ سبز می‌شود شروع به بوق زدن می‌کنند. انگار آن پنجاه راننده از اینکه پشت چراغ قرمز معطل بمانند خوشحال هستند و فقط ایشان که در ماشین پنجاه و یکم نشسته معنی چراغ سبز را می‌داند. باید یک نامه برای دبیر کل مذکور بنویسم تا بداند الان همه مردم جهان می‌دانند تسلیم شدن خطرناک است، ولی از آن خطرناک‌تر وجود چنین خواصی در جهان است که فکر می‌کنند مشکلات جهان را با رهنمود دادن می‌توان حل کرد. امروز خوشبختانه متوجه شدم یکی از اعضای شورای شهر تهران، رییس کمیته محیط زیست است و به صورت خبر فوری اعلام کرده زمان آن فرا رسیده که شورای شهر ظرفیت حقوقی خود را برای اعلام جرم علیه مراکز آلاینده فعال کند. خیلی مهم است. چون بالاخره اعضای شورای شهر حدود سه سال و نیم کمین کرده بودند تا زمانش برسد و حالا رسیده است. باید در مقام عوام‌الملک شهروندان تهران بگویم یک نفر از طرف من توییت کند و پیشنهاد بدهد که، چون زمانش رسیده است اسم یکی از کوچه‌های نزدیک شورای شهر را به "ظرفیت شورا" تغییر دهند. قطعا مشکل حل و از ظرفیت شورا هم استفاده می‌شود. یکی از کانال‌های خبری تیتر زده بود "بازگشت روغن به فروشگاه‌ها". چقدر زمانه عوض شده است. قدیم‌ها "بازگشت گودزیلا" اسم فیلم بود و حالا "بازگشت روغن" تیتر خبر می‌شود. همانطور که قدیم‌ها بعضی‌ها داغش را دوست داشتند گویا اخیرا بعضی‌ها چربش را ترجیح می‌دهند. باید به‌روز بود. شب در مسیر برگشت راننده ماشین پشت سر نزدیک بود با من تصادف کند و بعد هم شروع کرد به بوق زدن و گویا در حال تذکر یک سری نکات بود. از حرکات دست و دهانش فهمیدم. گذاشتم خودش را به من برساند. شیشه را پایین دادم و درباره فرق خر و ماشین برایش نکاتی را تشریح کردم. او هم دوباره یک سری مسائل را در پاسخ گفت. تا دقایقی ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم که چرا در مورد نقش کش در رانندگی برایش توضیح ندادم. عیب ندارد. دفعه‌های بعدی از همان اول به جای خر از کش استفاده می‌کنم. به خانه که رسیدم عوام‌النسا فهمید عصبی و ناراحتم. سریعا گوشی تلفنش را آورد و سخنان مهم محسن را به من نشان داد. خوشبختانه ثابت کرده که مرد است. چون باز هم حرفش، یکی بوده و گفته آمریکا در حال فروپاشی‌ست. من هم همین را می‌گویم. محسن تاکید داشته که ما باید آماده باشیم جای آمریکا را بگیریم. فقط امیدوارم این حرف‌هایی که زده عملیات فریب نباشد. حدس می‌زنم قصد دارد در روز‌های باقیمانده تا انتخابات بخشی از آرای خاکستری جامعه آمریکا را به سمت سبد خودش بکشد.
صبح فهمیدم که باقر دیشب بعد از ساعت دوازده با فیلترشکن به اینترنت وصل شده و خبر کرونا گرفتنش را توییت کرده است. کرونا گرفتن باقر ثابت کرد که طرفدارانش راست می‌گفتند. حسن واقعا ترسو هست که حاضر نشد با باقر جلسه بگذارد و همانطور که در مورد FATF صحبت می‌کنند از او کرونا بگیرد. اصلا فرق خواص‌المله و خواص‌الدوله در همین جاهاست. خواص‌المله شجاع است و از کرونا و سوسول‌بازی‌های غربی‌ها تحت عنوان FATF نمی‌ترسد، اما خواص‌الدوله برعکس. از هر دو می‌ترسد. احتمالا محسن هم که برای کاندیداتوری در همه انتخابات ممکن، پایه باقر است باید نگران او باشد. مخصوصا الان که آمریکا در حال فروپاشی‌ست و قرار است ما جایش را بگیریم. عوام‌النسا وسط روز تلفن کرد و گفت مادرش برای خرید گوشت به قصابی رفته و پس از خرید و برگشت متوجه شده که قصاب در حین تمیز کردن گوشت‌ها بخشی از استخوان و گوشت را جدا کرده و در حالیکه پولش را گرفته بوده از روی خرید برداشته است. تازه قرار است از این به بعد دام زنده را در بورس کالا عرضه کنند. با این وضع ممکن است آدم پول دام کامل را در بورس بدهد، اما موقع تحویل گوسفند را بدون دنبه یا گاو را بدون پستانش تحویل بدهند. حالا که زورمان به آمریکا نمی‌رسد باید تلاش کنیم زورمان به خودمان برسد و این شروع خوبی‌ست. شاید من هم از این به بعد پول نوشتن ۱۰۰۰ کلمه را بگیرم، اما فقط ۹۰۰ کلمه بنویسم. اسحاق گفته است باید برای کاهش قیمت‌ها دعا کنیم. نمی‌دانم چرا اسحاق و حسن با هم هماهنگ نیستند. حسن گفته بود کاخ سفید را نفرین کنیم. اینکه همزمان هم دعا کنم و هم نفرین کنم برای من که عوام‌الملک هستم سخت است چه برسد به عوام معمولی. اخیرا توقعات خواص از عوام دارد زیاد می‌شود. باید فکری کرد.
صبح را با رکوردشکنی آغاز کردیم. باقر که همین دیروز اعلام کرد کرونا گرفته است امروز بدون ماسک و صحیح و سالم در مقابل دوربین‌ها سخنرانی کرد. خوشحالم که زمان بهبودی‌اش خیلی سریعتر از ترامپ بود و بار دیگر پوزه آمریکا را به خاک مالیدیم و حرف‌های محسن درباره فروپاشی آمریکا به شکل دیگری ثابت شد. این زوج رویایی می‌توانند سال‌های سال در هر انتخاباتی نامزد شوند. ظهر یکی از عوام تماس گرفت و با نگرانی خبر اعطای جایزه شجاعت انجمن قلم آمریکا به نوجوانی که از صحنه قتل جورج فلوید فیلمبرداری کرده بود را داد. ناراحت شدم. شاید آمریکا از رکوردشکنی باقر عصبانی‌ست و با این کار می‌خواهد به ما دهن‌کجی کند. می‌خواهد عوام را به فیلمبرداری از حرکات و سکنات خواص تشویق کند. باید یک کارخانه ساخت تابلوی "در این مکان فیلمبرداری ممنوع است" راه بیندازم و به تعداد ایرانی‌ها تابلو بسازیم که هر کسی به گردنش آویزان کند. اینطوری مشکل حل می‌شود و این توطئه هم شکست می‌خورد. یکی از خواص‌المله خبر داد که کارخانه آزمایش در شیراز تبدیل به طویله گوسفندان شده است. نمی‌دانم چرا این روز‌ها مدام باید درباره گاو و گوسفند حرف بزنیم و بشنویم. البته اتفاق هوشمندانه‌ای است و باید از مسوولان تشکر کنیم. چون اگر قرار باشد کارخانه آزمایش یخچال تولید کند با توجه به وضع بورس موجب ناراحتی سهامدارانش می‌شود. ولی چون قرار است گوسفند‌ها را در بورس کالا بفروشند اینطوری می‌توان روی عرضه گوسفند با برند آزمایش به جای یخچال فکر کرد. چقدر خوب است که همه مشکلاتمان پشت سر هم حل می‌شوند.
