تیتر امروز

رستوران بزنیم؟!
بازار کار و آینده رستوران داری

رستوران بزنیم؟!

در هر قسمت از پریسکوپ ۲ مهمان داریم که یکی علاقه‌مند و دیگری متخصص در یک مسیر شغلی است که در قالب گفت‌وگو آینده آن حرفه را به چالش می‌کشیم.
افاضات اضافه

برنج کیلویی ۹۰ هزار تومان؛ به عوام ناهار بدهید!

خاطرات این هفته عوام الملک ضمن پرداختن به دستاوردهای بزرگ خواص و اندیشه‌های بلند آنان به صورت اخص به مسئله خدمت سربازی و البته ناهار خوردن عوام پرداخته است...

کد خبر: ۱۲۰۸۱۱
۱۰:۱۵ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

افاضات اضافه

دیدارنیوز ـ عوام الملک: 

 جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰

صعود تیم ملی ایران به جام جهانی هنوز مورد توجه بود. سفیرمان در انگلیس عکس تیم ملی عراق را منتشر کرد و از بچه‌های تیم ملی تشکر کرد. نشان می‌دهد ما چقدر به بازی جوانمردانه در عرصه سیاست اهمیت می‌دهیم. البته شاید هم منظورش این بوده که از بچه‌های تیم ملی عراق به خاطر باختن به ما تشکر کند. بالاخره خواص که مثل ما عوام نیستند که حرفمان را صاف و پوست‌کنده می‌زنیم. هر حرفشان پر از ظرائف و پیچیدگی‌ست. فیلمی از داخل یک هواپیما مربوط به پرواز کیش به تهران به دستم رسید. ظاهرا پرواز فقط حدود شش ساعت تاخیر داشته و دو بار هم مسافران را پیاده و سوار کرده‌ بودند. بهانه‌ای شده بود تا عده‌ای از عوام هوچی‌گری کنند و سر جایشان ننشینند. خوشبختانه ظاهرا خلبان، گواهینامه پایه یک هم داشت چون توانسته بود با به راه انداختن هواپیما و ترمزهای ناگهانی، عوامل مخل نظم هواپیما را ادب کند. خواص‌المله ایرانشهر اعلام کرد که قیمت هر عدد نان در این شهر به ۱۰هزار تومان رسیده و پیدا کردن و خریدن نان نیاز به پارتی دارد. بالاخره باید قیمت و روش تهیه نان طوری باشد که کلمه نان‌آور معنا و ارزش داشته باشد. باید پرس و جو کنم و اگر بشود عده‌ای از عوام را در ایرانشهر برای شغل "نان چاق‌کنی" استخدام کنم. اگر روی هر نان ۱۰۰۰ تومان هم گیرمان بیاید خوب است. فیلمی هم از خرید و فروش مواد مخدر در یکی از خیابان‌های چابهار دیدم. خوشبختانه فروشنده کارتخوان داشت و با قوانین جدید، مالیات فروشش قابل محاسبه و اخذ است. بالاخره ایجاد اقتصاد آزاد را باید از یک جا شروع کرد. چون جمعه بود مثل هر هفته از حدود ظهر منتظر افاضات بزرگواران اقصی نقاط کشور بودم و مثل همیشه احمد از مشهد چراغ اول را روشن کرد. از اینکه از نسوان در ورزشگاه به شکل مناسب صیانت نشد و هیجاناتشان منعکس شد ناراحت بود. من هم دیروز نوشته بودم نباید به این شکل، نسوان را راه می‌دادند. باز خوب بود که صدای بوق و تصویربرداری تلویزیون بودجه‌بگیر طوری بود که به جز عده‌ای که در ورزشگاه بودند بقیه خیلی متوجه حضور  نسوان نشدند. حسن از اردبیل گفت اگر به جام جهانی نمی‌رفتیم دشمن فشار مضاعفی در مذاکرات به ما می‌آورد و آن را به اقتصاد گره‌ می‌زد. شک کردم که شاید نانواهای ایرانشهر فکر کرده‌اند ما به جام جهانی نرفته‌ایم‌. احمد از تهران هم گفت ابراهیم را در روسیه خیلی تحویل گرفتند و با اینکه دوما تعطیل بود ۴۰۰ نفر پای سخنرانی ابراهیم در دوما نشستند و دائم او را تشویق کردند. فکرم مشغول شد. چرا فیلم دومایش را ندیده‌ام؟ شاید روس‌ها از تحلیل زبان بدن آن ۴۰۰ نفر می‌ترسند. باید به نوعی خیالشان را راحت کنیم که برای ما فقط زبان بدن ولادیمیر مهم بوده است و با بقیه‌شان کاری نداریم‌. از حرف‌های احمد از تهران متوجه شدم که‌ متاسفانه اینترنت را در یمن قطع کرده‌اند تا فریاد عوامش به گوش جهانیان نرسد. این کارها واقعا شرم‌آور است. لابد بعد از مدتی هم اگر وصل کنند می‌خواهند سرعت را پایین بیاورند و یک سری چیزها را فیلتر کنند. آخر شب خبر ورود عضو جدید خانواده جو به کاخ سفید را خواندم. یک گربه دو ساله به نام ویلو است. اتفاقا در عکسی هم که از او دیدم حالت ولویی داشت. شاید ورودش به کاخ سفید نشانه آماده شدن آمریکا برای گفت و گوی مستقیم با ما باشد. البته باید به نوعی پیامی به کاخ سفید برسانیم که فکر نکنند آن گربهه ایران ماست. شاید با یکی از پروازهای مسقط یا دوحه یک نامه فوری برای آمریکایی‌ها بفرستم.

 شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۰

دیشب تازه نوشتن خاطرات را تمام کرده بودم که تصاویر سفر ابراهیم به گیلان به دستم رسید. چقدر زحمت می‌کشد و کارش سخت است. هفته پیش سر راه برگشت از روسیه می‌توانست در گیلان توقف کند اما به تهران آمد که به کارها رسیدگی کند و دوباره تا گیلان رفت. خیلی قاطع گفت مدیرانی که بانیان وضع موجود هستند نباید ادامه مدیریت دهند. خوشبختانه هر چقدر بررسی کردم هیچکدام از خواص فعلی بانی وضع موجود نیستند. شاه و عواملش وضع موجود را ایجاد کرده‌اند. اما جای نگرانی نیست. رفته‌اند. ابراهیم و غلامحسین و محمدباقر که تازه آمده‌اند وضع موجود را به وضع بعدی تغییر می‌دهند و همه مشکلاتی که در عصر ابراهیم حل شده‌اند بیشتر حل خواهند شد. در اخبار خواندم که پرویز، رییس خواص‌الولایات با توجه به تخصص و تجربه معصومه او را به عنوان سرپرست معاونت حقوقی خواص‌الولایات منصوب کرده است. واقعا انتصاب شایسته‌ای‌ست. کسی که در زمینه بهداشت نسوان و اطفال درس خوانده قطعا با مسائل حقوقی به خوبی آشناست. چون مساله اصلی در بهداشت نسوان و بانوان توجه به ابعاد حقوقی ماجراست. خبر تهاتر ۲۰۰ تن پسته با موتور خودروی ساخت چین را خواندم. ثابت می‌کند چینی‌ها چقدر به فکر ما هستند.‌ بقیه در این مدت پشم و چای داده بودند و اجازه ندادند ما از تکنولوژی استفاده کنیم‌. شنیدم که کره‌جنوبی به ما پیام داده است ممنوعیت واردات لوازم خانگی کره‌ای را برداریم تا بتوانند قطعات مورد نیاز را برایمان ارسال کنند. اصلا نباید اجازه این کار را بدهیم‌. خودمان بلدیم اگر لازم شد به صورت ته‌لنجی قطعه بیاوریم‌. کره‌ای‌ها باید بفهمند که وقتی ما را تحریم کنند ما هم آن‌ها را‌ تحریم می‌کنیم و آن کسی که ضرر می‌کند چه کسی‌ست. گویا خواص‌المله به دنبال فروش خدمت سربازی به غایبان هستند. اطلاعات طرحشان را دیدم. خیلی خوب است. هم به برندگان کمک می‌کند و هم به خزانه. مبلغ هم با بالا رفتن مدرک تحصیلی غایبان افزایش می‌یابد. ایده جالبی‌ست. به شکل عملی در حال ایجاد کمپین "نه به مدرک‌گرایی" هستند. تصاویری از باغ عفیف‌آباد شیراز دیدم. گویا قرار است در آنجا فیلمی ساخته شود و کارگردان به این نتیجه رسیده که سازندگان باغ عفیف‌آباد در زمان ساخت آن کم‌کاری کرده‌اند و یادشان رفته پشت عمارت، یک سری از ساختمان‌ها را بسازند. خوشبختانه کارگردان فیلم متوجه این اشتباه شده است و با ساختن این ساختمان‌ها سعی کرده آبیاری لازم برای تسهیل گل‌کاری‌های بعدی در باغ را انجام بدهد. گزارش مربوط به هزینه‌های کانکس‌نشینی در تهران را خواندم. هزینه‌ها مناسب است. تنوع خوبی هم در کانکس‌ها وجود دارد. هم ۱۰ متری موجود است و هم ۲۰ متری. با ۵۰ میلیون تومان بیعانه و ماهی ۲۰۰هزار تومان می‌شود یک کانکس خوب رو به آفتاب و دو بر اجاره کرد. هم سقف دارد و هم در و دیوار. اصولا هم آدمی برای زندگی چیز بیشتری نمی‌خواهد. آخر شب آمار کرونا را خواندم. افزایش دارد اما چیزی نیست. البته ستاد مقابله با کرونا حواسش به همه چیز هست و قرار شد ابراهیم فعلا به مسافرت نرود. مسابقه فوتبال ایران و امارات هم بدون تماشاگر برگزار خواهد شد. این خبر خوبی‌ست. بهتر است تا تکلیف صیانت از نسوان در ورزشگاه و صیانت از عوام در فضای مجازی روشن نشده هیچکسی به ورزشگاه نرود. در عوض محصلان به مدرسه می‌روند تا کرونا فکر نکند عوام ما با این چیزها از میدان بیرون می‌روند. بقیه کارهایمان را هم به شکل معمولی انجام خواهیم داد. این کرونا با کرونای دوره حسن فرق دارد. حسن چون خودش هیچ کاری نمی‌کرد سعی می‌کرد بقیه را هم تشویق به دورکاری و بیکاری کند. اما ابراهیم اینطوری نیست. نگرانم آخر هفته که مجبور است تهران بماند را چطور خواهد گذراند. خانواده‌اش عادت ندارند. خودش هم همینطور.

 یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰

تصمیم گرفتم قبل از رفتن به دفتر، برای تزریق دوز سوم واکسن بروم. به چند جا سر زدم. خیلی شلوغ بودند. به هر حال واکسن را زدم. فقط دو ساعت معطلی داشت. در صف انتظار واکسن گزارشی درباره موضوعات نامه‌های ارسالی برای ابراهیم را خواندم. موضوع یک سوم نامه‌ها، درخواست مساعدت مالی‌ست. نشان می‌دهد عوام با اینکه وضعشان خوب است و نیاز مالی ندارند به خاطر علاقه به ابراهیم می‌خواهند از او پول برای تبرک بگیرند. اعتقادات عوام هنوز از بین نرفته است. مایک که در زمان دونالد وزیر خارجه آمریکا بود اعلام کرد که به نظر می‌رسد جو می‌خواهد به توافق هسته‌ای با ایران برگردد. معلوم بود خیلی ناراحت است. خبر خوبی‌ست. باید همیشه طوری عمل کنیم که آمریکایی‌ها ناراحت باشند. لازم است فکری برای ناراحت کردن جو و خواص‌الدوله‌اش هم پیدا کنیم. شاید خوب باشد این دفعه اگر آمریکایی‌ها به توافق هسته‌ای برگشتند ما از آن خارج بشویم‌ تا انتقام دفعه قبل را هم گرفته باشیم. عزت که ظاهرا اخیرا به اسپانیا رفته بود گفت که یک تورگردان خارجی به او گفته که هیچ کجای دنیا این آزادی که نسوان در ایران دارند را ندیده است. ظاهرا آن تورگردان خارجی از اینکه دیده نسوان ایرانی سیگار می‌کشند و بدون بستن کمربند ایمنی رانندگی می‌کنند و حجاب هم ندارند تعجب کرده است.‌ عزت نگفت این تورگردان مال کجای خارج بوده است اما حدس می‌زنم یا جریان اصیل طالبان تورگردانان خودش را به اسپانیا فرستاده بوده یا تورگردان مذکور مستقیما از خارج به یکی دو تا از کشورهای منطقه سفر کرده و بعد به تهران آمده و بلافاصله این نتیجه‌گیری را کرده است. البته کلیت حرفش قطعا درست است. خیلی خوب است که عزت قسمت گردشگری کارش را به طور جدی پیگیری می‌کند و مهم است که این نوع تورگردانان بیشتر به ایران بیایند تا با انوع آزادی‌هایی که فقط اینجا می‌بینند بیشتر آشنا شوند. در اخبار مساله فروش خدمت سربازی خیلی مورد توجه است‌.‌ قیمت‌های مناسبی برای خریداران در نظر گرفته شده است‌. هر چقدر هم‌ تحصیلات فرد بالاتر رود گران‌تر‌ست. منطقی‌ست. کسی که به جای کار کردن تحصیل کرده است لابد وضعش خیلی خوب بوده و باید پولش را بدهد. اتفاقا تلویزیون بودجه‌بگیر هم با همان خواص‌المله‌ای که چند روز پیش خبر مربوط به جلوگیری از تعمیرات دوره‌ای تلگرام و توییتر قبل از سال ۸۸ را داده بود درباره فروختن سربازی مصاحبه کرد. معلوم‌ است این خواص‌المله خیلی خاص است که در رابطه با مسائل مهم‌ همیشه باید مورد پرسش باشد. گفت که قیمت فروش سربازی منطقی‌ست ولی اگر بالاست به این خاطر است که کسی نخرد. معلوم است خواص با عوام دچار تعارف و رودرواسی هستند. هم می‌خواهند عوام احساس کنند می‌توانند سربازی را بخرند و نروند و هم می‌خواهند عوام نتوانند سربازی را بخرند و نروند. شرم و حیای خواص ما در جهان نظیر ندارد. به نظر می‌رسد کسی که برنده باشد می‌تواند سربازی نرود اما هر کسی که سربازی نرود لزوما برنده نیست.‌

دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰

اخباری درباره افزایش مبتلایان به کرونا پخش شده است. جای نگرانی نیست. دوره حسن پنج موج داشت. در عصر ابراهیم این تازه اولین موج است و بعید است اتفاقی بیفتد. به همین خاطر هم مدارس و دانشگاه‌ها قرار نیست غیرحضوری شوند. البته پیش‌بینی‌های لازم به عمل آمده و قرار است اگر دانش‌آموزی به خاطر کرونا دچار مشکل شد غرامت لازم به خانواده‌اش داده شود. البته خواص‌المله جلساتشان را تعطیل کردند. ابراهیم هم سفرهایش را لغو کرد. همگی کار خوبی کردند. مملکت بی‌خواصش هیچ خاصیتی ندارد. بخشنامه مربوط به عدم توزیع اقلام پیشگیری از بارداری را دیدم. از این به بعد فقط با نسخه دکتر قابل تهیه خواهند بود. درستش هم همین است. قرار نیست عوام مثل نقل و نبات از این اقلام استفاده کنند‌. همه چیزشان تنبل می‌شود.‌ از جوان‌سازی جمعیت هم جلوگیری می‌شود.‌ از نظر علمی هم لازم است هر کسی نمی‌خواهد بچه‌دار شود به نزدیک‌ترین پزشک مراجعه کند و بپرسد آیا دکتر مذکور صلاح می‌داند که وی بچه دار نشود. قبل از ظهر فیلم گفت و گوی ابراهیم با عده‌ای از کارگران یک واحد صنعتی را دیدم. فکر می‌کردند مشکل دارند. اما ابراهیم نشان داد که حواسش به همه چیز و حتی ناهار خوردن آن‌ها هست. درست هم هست. ناهار را می‌شود نقدا خورد. مشکلات هم حل خواهند شد. حالا که فهمیدم‌ برای ابراهیم ناهار خوردن عوام چقدر مهم است باید راهی پیدا کنم که هر روز به ابراهیم خبر ناهار خوردنم را بدهم تا یک وقت نگران نشود.‌ عصر خبر لغو مصوبه خرید سربازی را شنیدم. معلوم نیست چرا خواص‌المله منصرف شدند. حیف شد. برنده شدن در سربازی سخت شد.‌ صبح خودرو را در یک خیابان یکطرفه پارک کرده بودم. غروب که می‌خواستم برگردم مجبور شدم یک ساعتی در ماشین بنشینم چون عده‌ای از عوام همیشه زرنگ برای فرار از ترافیک خیابان مجاور وارد این خیابان شده بودند و ترافیک را قفل کرده بودند. معمولا هم از کنار من که رد می‌شدند طوری نگاه می‌کردند که معنایش این بود که در واقع برایم متاسف هستند که مثل آن‌ها ورود ممنوع نرفته‌ام. پشت فرمان، معطل نشسته بودم و داشتم فکر می‌کردم فرق بین زرنگ بودن و احساس زرنگی مثل تفاوت بین درجه واقعی سرما و احساس سرماست. هر چه که بود چون بقیه می‌خواستند زرنگی کنند و من هم بلد نبودم زرنگی کنم یک ساعتی سر جای خودم ماندم تا زرنگ‌‌ها بروند. در این فاصله اخبار را چک کردم. متاسفانه عده‌ای از عوام آنقدر جنجال بیخود راه انداختند که خواص‌المله مجبور شدند از خیر فروش خدمت سربازی بگذرند. حیف شد. الان واقعا چه کسی باید جواب برنده‌ها را بدهد. شب یکی از عوام پیام داد که گویا تلویزیون بودجه‌بگیر دوباره هک شده چون زهرا و شهیندخت که از زنان اصلاحی هستند به عنوان مهمان در یک برنامه تلویزیونی نشسته‌‌اند. بعد فیلم‌هایی به دستم رسید که معلوم شد تلویزیون هک نشده. اتفاقا آن‌ها را به برنامه آورده بودند تا چون نمی‌توانند جواب حرف‌های خوب و درست فاطمه را که ظاهرا چند روز پیش هم گفته بود بدهند وسط برنامه بروند تا همه عوام بفهمند اصلاحیون بلد نیستند گفتگو کنند. گفتگو در این نوع برنامه‌ها باید به این شکل باشد که اجازه بدهی طرف مقابلت هر چیزی که صلاح می داند بگوید و بعد اگر وقت شد هر چیزی را که برگزارکنندگان برنامه صلاح می‌دانند بگویی. اتفاقا مجری برنامه هم خیلی بیطرف و در عین حال توانمند بود. هر جا احساس می‌کرد فاطمه‌ نیاز به کمک دارد وارد بحث می‌شد. درست هم بود. نمی‌شد فاطمه را با دو نفر اصلاحی خطرناک تنها گذاشت. آخر شب عکسی از برج آزادی تهران به دستم رسید. زیبا و جذاب بود. پرچم ما و چین را روی برج نمایش داده بودند. منظره خوبی ساخته بود. ایده قشنگی‌ست. فردا به علیرضا پیام می‌دهم و پیشنهاد می‌کنم از این به بعد هر چند وقت یک بار پرچم ما و بقیه کشورهای دوست مثل روسیه و دوباره چین را کنار همدیگر روی برج آزادی نمایش بدهد. در فواصل بین آن‌ هم پرچم آمریکا و غربی‌ها را در حال پاره شدن یا سوختن نمایش دهند. خیلی تاثیرگذار خواهد بود.

سه‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰

صبح در فضای مجازی یک سری تصاویر و بحث‌هایی خواندم که به مرتضی مربوط می‌شد. عده‌ای فیلمی را منتشر کرده‌اند و می‌گویند مرتضی در کانادا در حال ورزش کردن است. عده‌ای دیگر می‌گویند مرتضی روی پل طبیعت تهران در حال قدم زدن است. مهم این است که مرتضی گفته زندگی خصوصی هر کسی به خودش مربوط است. واقعا حرفش را باید با طلا نوشت. خواص که عوام نیستند که زندگی خصوصی‌شان به کسی ربط داشته باشد. اصلا فرق کلمه خواص با عوام در همین چیزهاست. پیام تبریک فریدون، از خواص‌المله، به مناسبت دوازده بهمن را خواندم. خوشبختانه خیلی فلسفی و پرمعنا بود. معنای عوامانه‌اش این بود که مبارک است و آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. اتفاقا امروز روز  اول سال نوی چینی‌ هم بود. ابراهیم به رییس خواص‌الدوله چین تبریک گفت و از آغاز همکاری جامع بیست و پنج ساله با چین ابراز خرسندی کرد و گفت مطمئن است چینی‌ها در برگزاری المپیک زمستانی موفق خواهند بود. ظاهرا چینی‌ها به شرکت‌کنندگان در المپیک ناهار خواهند داد. این که قرار است از حالا تا بیست و پنج سال آینده با چینی‌ها به شکل جامعی همکاری کنیم خیلی اتفاق خوبی‌ست. اصلا چینی‌ها نشان داده‌اند در همکاری کردن مثل روس‌ها خوب و باوفا هستند. آمریکایی‌ها خیلی تلاش کردند ما را از چینی‌ها بترسانند و حتی کرونا را به گردن چینی‌ها انداختند اما خوشبختانه پوزه‌شان به خاک مالیده شد. خبر بازداشت سه نفر از روسای بلدیه نظرآباد را خواندم. قبرخواری کرده‌اند. وقتی از کمبود منابع می‌گویم و کسی توجه نمی‌کند یعنی همین. اینقدر همه منابع خورده شده که بعضی از خواص مجبورند به سراغ قبرها بروند. رغبت نکردم متن خبر را کامل بخوانم و ببینم آیا به محتویات قبرها هم کار داشته‌اند یا نه. آمار رانندگان تاکسی‌های اینترنتی در شرکت اوبر را دیدم. در کل جهان حدود نه و نیم میلیون نفر هستند. ما در کشور خودمان حدود پنج میلیون راننده تاکسی اینترنتی داریم. باید عوام همت کنند تا بتوانیم به اندازه کل جهان راننده داشته باشیم. جامعه‌ای که راننده‌هایش زیاد باشند جامعه پویایی‌ست. چون مدام همه در حال حرکت هستند. حتی گاهی از شدت پویایی در ترافیک گیر می‌کنند که عیبی ندارد.

چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۰

اول وقت یکی از عوام گزارش خیلی محرمانه‌ای درباره قیمت‌ها برایم فرستاد. سیب‌زمینی کیلویی ۲۰هزار تومان و برنج طارم ایرانی تا کیلویی ۹۲هزار تومان فروخته می‌شود. مانده‌ام ناهار چی بخوریم؟ چون قطعا ابراهیم نگران می‌شود. یکی از خواص اعلام کرد ملخ‌های صحرایی از اواخر اسفند به کشورمان هجوم خواهند آورد. نمی‌دانم آیا این نوع پیش‌بینی‌ها سابقه تاریخی هم دارد یا نه اما طبیعتا  خوب است که آمادگی داشته باشیم. عده‌ای از اصلاحیون از حدود ظهر به تلویزیون بودجه‌بگیر اعتراض می‌کردند که چرا موقع سخنرانی سیدحسن تصاویر قطع شده است ولی وقتی ابراهیم خواسته حرف بزند تصاویر پخش شده است. حرف‌های بی‌معنا می‌زنند و توقعات بیجا دارند. فکر کرده‌اند تلویزیون بودجه‌بگیر باید هر کسی که بودجه می‌گیرد را نشان بدهد. صحبت‌های یکی از خواص بندرعباس را خواندم. ظاهرا وضع حجاب در سواحل هرمزگان خوب نیست و برخی جاها خوراک‌های حرام سرو می‌کنند. ناراحت شدم. باید رسیدگی شود. قرار نیست اگر مرتضی یا خواص در زندگی خصوصی خودشان می‌توانند به کانادا یا جاهای دیگر بروند و در کنار نسوان بی‌حجاب ورزشکار کنند عوام ما فکر کنند می‌توانند اینجا لب ساحل بروند و هر طور دلشان می‌خواهد بگردند و هر کاری دوست دارند بکنند. باید سریع، فوری و انقلابی برخورد کنند اما مراقب باشند که عوام ناهار خورده باشند. ترجیحا رسیدگی‌ها را بعد از ناهار انجام بدهند. فیلمی از صحبت‌های جدید محمود به دستم رسید. از اخراج برخی از استادان مساله‌دار دانشگاه ابراز نگرانی کرد. آن زمانی که محمود رییس خواص‌الدوله بود به دانشجویان ستاره می‌دادند و اساتید را بازنشسته می‌کردند تا بتوانند استراحت کنند اما متاسفانه حالا اساتید را اخراج می‌کنند. چه خوب که لااقل دوره محمود را دیدیم و تجربه کردیم. نباید خوبی‌های زیادش را فراموش کنیم. لابد خودش هم به همین خاطر مرتب در مورد مسائل مختلف نظر می‌دهد که یادمان نرود. ماجرای فعالیت‌های عمرانی و آبیاری یکی از کارگردانان سینما در باغ عفیف‌آباد شیراز همچنان مورد توجه است‌. برخی از عوام به جای تشکر کردن اعتراض می‌کنند. عجیب است.‌ نباید نسبت به این هنرمندان بی‌مهری کرد. قطعا خیر و صلاح این مکان‌های تاریخی را بهتر از عوام می‌دانند.

پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰

خبر لغو سفر تیم‌ ملی کشتی به آمریکا برای برگزاری مسابقه دوستانه با تیم ملی آمریکا را خواندم. گویا آمریکایی‌ها به ۶ نفر از اعضای تیم ما ویزا نداده‌اند. قطعا غلط کرده‌اند. کشتی ما به آن‌ها نیازی ندارد. باید برنامه‌ریزی کنیم که به جای آن‌ها سریعا با روسیه مسابقه بدهیم. از اول هم باید همین کار را می‌کردیم و بیخودی معطل آمریکایی‌ها نمی‌شدیم. شایعه آزادی زندانیان آمریکایی در ازای آزادسازی ۱۰ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه‌شده خودمان در کره‌جنوبی و چین و عراق را شنیدم. خیلی عجیب بود. بعضی کشورها به جای پول‌هایمان، پشم و چای پیشنهاد داده‌اند اما آمریکایی‌ها حاضر شده‌اند پول‌هایمان از این سه کشور را بگیرند و پس بدهند و در ازایش چند زندانی آمریکایی با خود ببرند. نشانه پیروزی ما و شکست تحریم‌هاست. باید شرط کنیم علاوه بر پول‌ها، ویزای آن شش نفر اعضای تیم ملی کشتی را هم بدهند. تصاویری از رستم در دفتر کارش دیدم که روبروی صفحه نمایشگر نشسته و به آن زل زده بود.‌ اول فکر کردم بقیه جلسه با الهام، رییس خواص‌الدوله آذربایجان است ولی بعد فهمیدم که رستم کرونا گرفته ولی حاضر نشده محل کارش را ترک کند و در دفتر خودش قرنطینه شده است. البته احتمالا کسی هم که عکس‌های رستم را گرفته با او در قرنطینه است. خیالم کمی راحت شد. رستم با این همه فشار کار نباید در قرنطینه تنها بماند. اتفاقا شنیدم عده‌ای از خواص‌البلد مشهد هم با اینکه کرونا گرفته‌اند در جلسه حاضر شدند تا مشکلات عوام را حل کنند. این نوع خواص واقعا الگوهای خوبی برای عوام هستند. عوام باید بفهمند که حتی اگر به قیمت جان بقیه هم تمام شود نباید دست از کار کردن بکشند. اصلا روحیه جهادی یعنی همین‌. البته بهتر است از قبل هماهنگی لازم جهت حضور دوربین‌های مناسب برای به تصویر کشیدن این روحیه‌های جهادی به عمل بیاید تا عوام ببینند و درس بگیرند. یکی از روزنامه‌های بودجه‌بگیر گزارش خوبی از جلسات مخفیانه حسن و یک عده از خواص‌‌الدوله‌اش نوشت و افشا کرد که آن‌ها دوست دارند دوباره به عرصه فعالیت سیاسی برگردند. نباید اجازه داد. از وقتی رفته‌اند همه مشکلات کشور حل شده است. اصلا خواصی که دو دوره بوده‌اند بعد از آن باید کلا بروند و قرار نیست در مورد مسائل کشور حرف بزنند. صحبت‌های غلامعلی در دیدار با دانش‌آموزان نخبه را خواندم. روشنگر بود. خوب است بدانند که در معرض وسوسه دشمن قرار دارند تا از کشور بروند. واقعا هم دشمن الکی خواهد گفت که اینجا قدر نخبه‌ها را نمی‌دانند و پارتی‌بازی است و کشور عقب مانده است. چه خوب که افرادی مثل غلامعلی هستند تا این روشنگری‌ها را بکنند. اتفاقا سوال خیلی خوبی هم در آخر حرف‌ها طرح کرد. گفت که اگر برویم جایی که مشکلی نداریم پس چه کسی ایران را بسازد و مسائل را حل کند؟ لازم است دانش‌آموزان این چیزها را بدانند. چون خواص درگیر حل مشکلات بزرگی هستند که عوام مرتب درست می‌کنند. خود عوام هم که صغیر هستند و خیلی کار خاصی از دستشان برنمی‌آید. واقعا لازم است یک سری نخبه باشند که مسائلی را که خواص وقت رسیدگی به آنها ندارند حل کنند‌. اصلا هم در این چیزها پارتی‌بازی نیست. غلامعلی راست می‌گوید. نمی‌دانم دانش‌آموزان بعد از پایان صحبت‌های غلامعلی ناهار خورده‌اند یا نه.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی