افاضات اضافه ستون هفتگی بیانات عوام الملک است که در آن به بیان نظرات منور خود در مورد مسائل جهان می‌پردازد. هفته‌هاست که این نابغه خاص دوران مشغول نگارش خاطرات روزانه است.
دیدارنیوز ـ عوام الملک:
جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
امروز آخرین روز اردیبهشت است. دو ماه از امسال هم گذشت. اینقدر دل‌هایمان پر از نشاط است که متوجه گذر زمان نمی‌شویم. خبر آمد که کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، پوشیدن شلوار جین چسبان و داشتن مدل‌های موی عجیب را، چون ممکن است منجر به سرنگونی دولت شود ممنوع کرده است. نتیجه مردمی بودن بیش از حد است. اینقدر آزادی را زیاد در اختیار عوامش قرار داده که اگر شلوارشان به تنشان بچسبد ممکن است دولت سرنگون شود. ما باید عبرت بگیریم و حواسمان باشد. همان تئوری لنگ علی‌اکبر فکر کنم خوب باشد. اصلا نمی‌چسبد و به قدر کافی گشاد است. سعید پیشنهاد خیلی خوبی درباره ارائه خدمات به زوج‌های جوان از محل اماکن رفاهی دولت مطرح کرد. عالی‌ست. اصلا همه مکان‌ها را باید در اختیار زوج‌های جوان قرار داد. اگر رفاهی باشد و با نرخ دولتی هم حساب کنند قطعا بهتر است. سعید جوان‌تر هم گفت که فیلترینگ راه درستی نیست. حرف معقولی‌ست. وقتی می‌شود از ریشه درآورد چرا باید از لوازم پیشگیری استفاده کرد؟ حدود ظهر کانال تلگرامی متعلق به دوستان محمود پیش‌بینی‌های عجیب و غریبی مطرح کرد. کسی نداند فکر می‌کند مساله ارتباط دوستان محمود با رمال‌ها و کف‌بین‌ها واقعیت دارد. باید اخبار را دقیق دنبال کنم. چون از حالا تا روز انتخابات طبق گفته محمود، هر سقوط یا انفجار یا تصادفی کار خودشان است. تصاویر مربوط به اقدام قاطع و خوب بلدیه تهران درباره ممنوع کردن پخش موسیقی یا استفاده از ساز در بهشت‌زهرا را دیدم. باید برای تشکر از بلدیه طومار جمع کنم. چون واقعا این ابزار لهو و لعب مانع آسایش اموات هستند. تمرکز و پیگیری بلدیه برای حل همه مشکلات مربوط به مردگان و زندگان جای تقدیر دارد. یکی از عوام پیامکی را برایم ارسال کرد که دوستان باقر برایش فرستاده بودند. ظاهرا باقر، چون در انتخابات ریاست خواص‌الدوله شرکت نکرده تصمیم گرفته با حفظ سمت، بلدیه را هم پس بگیرد. عیبی هم ندارد. ابراهیم هم با حفظ سمت دنبال ریاست خواص‌الدوله است. البته ابراهیم خیلی خوب است. اگر دوستان باقر بتوانند بلدیه را پس بگیرند خیلی خوب می‌شود. هنوز در خیلی جا‌ها می‌توان بزرگراه دو طبقه و تونل درست کرد. فقط باید فکری به حال جای خالی عیسی بکنند. شب مطلع شدم که خوشبختانه ۳۰۰۰ نفر از کارکنان رادیو و تلویزیون بودجه‌بگیر که قرار است زحمت تهیه و پخش مناظره‌های انتخاباتی را بکشند در حال واکسیناسیون هستند. اتفاقا خیلی از مجری‌های ورزشی هم جزو این افراد هستند. نشان می‌دهد قرار است در مناظره‌ها به ورزش هم توجه شود و احتمالا نامزد‌ها مجبور شوند عکس‌های خودشان با شورت ورزشی را همراه داشته باشند. اینکه ۳۰۰۰ نفر درگیر مناظره‌ها هستند هم خوشحال‌کننده است. واقعا انتخابات باعث اشتغال‌زایی می‌شود. اگر مناظره‌های انتخاباتی نبودند معلوم نبود این افراد بابت چه کاری باید حقوق می‌گرفتند.
شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۰
تصاویری از حضور ابراهیم در نمایشگاه اینوتکس۲۰۲۱ به دستم رسید. اسمش که خیلی سخت بود، ولی لابد به حوزه وظایف رییس خواص‌الرعایا ربط دارد. چون بعید است ابراهیم قبل از آغاز زمان تبلیغات انتخاباتی دنبال کار‌های نمایشی برود. البته یادآوری می‌کنم که ابراهیم خیلی خوب است. گویا یکی از تالاب‌های اقماری دریاچه ارومیه آتش گرفته و شش هکتار از آن به همراه تعدادی از جوجه‌های پرندگان سوخته‌اند. احتمالا عده‌ای از این محیط‌زیستی‌ها بخواهند سر و صدا راه بیندازند و بگویند به خاطر مانور نظامی این اتفاق افتاده است. واقعا نباید اجازه داد تالاب‌ها و مناطق محیط‌زیستی را داخل محدوده‌های نظامی بسازند تا امکان این جوسازی‌ها از بین برود. خوشبختانه معلوم شد فیلترشکن‌های علی و سعید خیلی خوب کار می‌کند. چون در توییتر با هم حرف زدند. سعید گفت اینکه وسط بحث بگویی "صدای من میاد؟ " و با آن کلیپ بسازی مصداق کار نمایشی است. علی هم گفت تو خودت روی نیمکت نشستی تا وقتی بازیکن اصلی خراب کرد به زمین بیایی. به نظرم تا وقتی فیلترشکن‌های نامزد‌های ریاست خواص‌الدوله کار کند نیاز به مناظره تلویزیونی نیست. آخر شب فیلمی از گفتگوی خواص‌الرعایایی که دنبال فیلتر کردن اینستاگرام بود دیدم. حرفهای خوبی می‌زد. واقعا مملکت را ولنگاری گرفته است و عجیب است که محمدجواد جوان به جای آنکه زندانی باشد عضو خواص‌الدوله است و این خواص‌الرعایای زحمتکش را از کار برکنار کرده‌اند. معلوم بود یک مقدار هم از دست ابراهیم ناراحت شده است. البته به ما، عوام ربطی ندارد. ما وارد دعوا‌های خانوادگی نمی‌شویم.
یکشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۰
امروز هم مثل همه این سال‌ها، به صورت معمولی، دوم خرداد بود. ظاهرا محمود، چون اگر چند ساعت حرف نزند، در مدیریت جهان اخلال می‌شود، تصمیم گرفته است به جز روز‌ها که سیمایش را نشان می‌دهد، شب‌ها هم صدایش را در اختیار مشتاقان بگذارد. به همین خاطر دیشب به کلاب‌هاوس آمده و مثل همیشه با روی باز به همه سوال‌ها، سوال داده است. صبح بخش‌هایی از حرف‌هایش را گوش دادم. معلوم است همه آن چیز‌هایی که برای عوام سوال است برای محمود هم خیلی سوال است. فهمیدم که متاسفانه عده‌ای وقتی محمود رییس خواص‌الدوله بوده کار‌هایی کرده‌اند که محمود حتی صبح جمعه هم از آن‌ها خبردار نشده است. یکی از عوام پرسید چه کسانی در زمان شما با من و بعضی از عوام آن کار‌ها را کرده‌اند؟ محمود هم بسیار شفاف و صریح پرسید چه کسانی در زمان من با شما و بعضی از عوام آن کار‌ها را کرده‌اند؟ محمد که خودش را کاندیدای ریاست خواص‌الدوله کرده است گفت می‌خواهد دولتی شفاف تشکیل دهد که تمام عواید فروش نفت را عوام بدهد. عباس هم در جواب گفت محمد جان! هنوز سفره‌های عوام از نفت زمان محمود بو می‌دهد. نکن. خوبیت ندارد. البته این را هم بگویم که ابراهیم خیلی خوب است. بقیه روز اگر خبری بود به من نرسید، چون برق نبود. البته برق هر از گاهی می‌آمد و هواگیری می‌کرد و می‌رفت. عده‌ای از عوام به من پیغام دادند و اعتراض داشتند که چرا برای قطعی برق برنامه اعلام نمی‌شود. واقعا پررو و پرتوقع هستند. وسط این همه گرفتاری‌های متعدد خواص، انتظار دارند برای موضوعی که موجب بی‌برنامگی می‌شود برنامه اعلام شود. البته شاید بد نباشد خواص برنامه آمدن برق را لااقل اعلام کنند. چون ظاهرا از حالا به بعد قرار است معمولا برق نباشد تا به آن وابسته نشویم. کلا هر نوع وابستگی بد است. متاسفانه غربی‌ها برای اینکه وانمود کنند قطع برق مساله مهمی‌ست روی کنفدراسیون شطرنج آسیا فشار آوردند تا تیم ایران را به خاطر از بین رفتن ارتباط شطرنج‌بازان تیم ملی با حریفانشان در اثر قطع برق بازنده اعلام کنند. واقعا عجیب است. جرات نداشتند بایستند تا برق که آمد بازیکنان ما هم بیایند. بهانه کردند و رفتند. شب یک ویدئوی تاثیرگذار از محسن دیدم. در حال فوتبال بازی کردن بود. یک گل هم زد. واقعا به چنین روسای خواص‌الدوله‌ای که عکس با شلوار ورزشی دارند نیاز داریم. عصر پوشیدن شورت ورزشی گذشته است و باید با شلوار عکس گرفت.
دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰
توییت یکی از خواص‌المله به دستم رسید که نوشته بود فتنه در راه است، شاید فتنه برقی. عجیب است که با این وضع قطعی برق بعضی‌ها می‌خواهند برای فتنه، برق مصرف کنند. باید به سمت فتنه‌های با سوخت فسیلی بروند. آلودگی دارد، اما لااقل با شرایط فعلی ما سازگارتر است. از اول هم وقتی همه را برق می‌گرفت عوام را چراغ نفتی می‌گرفت. یکی دیگر از خواص‌المله هم در توییتر از حرکت مشکوک حسن در صدور دستور واردات واکسن آمریکایی کرونا پرده‌برداری کرد. امیدوارم تا قبل از رفتن حسن، واکسن‌های آمریکایی به ما نرسند. چه خوب است که فیلترشکن‌های خواص‌المله خوب کار می‌کنند وگرنه این حقایق به گوش عوام نمی‌رسید. حسین اعلام کرد که، چون تعداد کاندیدا‌ها کافی‌ست من می‌روم تا ابراهیم بماند. البته حسین روزی که اعلام نامزدی کرد گفته بود برای فدا شدن آمده و به نفع هیچکس کنار نخواهد رفت. اینکه حسین اینقدر روی حرفش تعصب نشان نداد و به خاطر ابراهیم رفت واقعا فداکارانه بود. امیدوارم ابراهیم حواسش باشد و صندلی حسین را در خواص‌الدوله نگه دارد. بالاخره در دوره آقاسید محمد و محمود و حسن هم صندلی داشته است و حیف است ابراهیم به او صندلی ندهد. یادم آمد شانزده سال پیش هم محسن در فیلم تبلیغاتی خودش گفت فقط با گلوله از انتخابات کنار می‌کشد وچند روز بعد متوجه شد که با دو کلمه صحبت هم می‌شود کنار رفت و رفت که چهار سال بعد بیاید و چهار سال بعد و ... هنوز هم دارد می‌آید. تصویری از یکی از خواص‌المله به دستم رسید که در یک جلسه در حال انتقاد از حسن و کل خواص‌الدوله بود که چرا مملکت را اداره نمی‌کنند و بعد خودش برای اینکه از حالا به بعد مملکت اداره بشود جلسه را ترک کرد و تا به ستاد ابراهیم سر بزند و خیالش از بابت اداره مملکت در آینده راحت شود. البته واقعا هم این خواص‌المله را به خاطر زحمت‌های فراوانی که می‌کشند نباید اذیت کرد. باقر و بقیه هم خیلی به این موضوع تاکید دارند. به همین خاطر هم از یک خبرنگار مشکوک که درباره بودجه گزارش تهیه کرده تا وانمود کند دستکاری جداولش غیرقانونی بوده شکایت کرده‌اند. بهترین کار را کرده‌اند. نباید اجازه داد هیچکدام از بخش‌های عوام در اموری که به ایشان مربوط نیست فضولی کنند. امیدوارم خواص‌الرعایا با اینکه سر ابراهیم شلوغ است سریعا به موضوع رسیدگی کنند. تا یادم نرفته بنویسم که ابراهیم خیلی خوب است. سر شب گفتگوی مکتوب علی و سعید در توییتر را خواندم. خوشبختانه فیلترشکن‌های آن‌ها هم خوب کار می‌کند. یک سری بحث‌های تخصصی با زبان ساده انجام دادند. پای پوست بز را هم وسط کشیدند. سعید گفته بود نگذاریم در چهار سال آینده مثل هشت سال گذشته منفعل باشیم. علی هم گفته بود اگر می‌خواهی به سه هزار سال پیش برگردی خودت برو. گفتگو‌های کاندیدا‌های ریاست خواص‌الدوله سرشار از نکات تاریخی و فلسفی‌ست. قبل از خواب پیام‌های متعددی داشتم که اسامی نفرات تاییدشده برای انتخابات را اعلام کرده‌اند. ترکیب خوبی‌ست. خبرگزاری بودجه‌بگیر هم گفته بود بانیان وضع موجود اجازه پیدا نکرده‌اند در رقابت شرکت کنند. کار درستی‌ست. این هفت نفر هیچ وقت هیچ جا هیچ کار نکرده‌اند و می‌توانند بکوبند و از نو بسازند. البته انشاالله به جز عبدالناصر و آن یکی محسن که از محسن همیشگی کمتر در انتخابات ثبت‌نام کرده است بقیه قول می‌دهند به ابراهیم کمک کنند. باید تا صبح صبر کنیم و ببینم این اخبار راست می‌شوند یا نه؟
سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
نزدیک طلوع آفتاب خواب دیدم برای سخنرانی در برابر جمعیت بزرگی دعوت شده‌ام. با تشویق جمعیت روی صحنه رفتم، اما ناگهان متوجه شدم که شلوار به پا ندارم. با نگرانی از خواب پریدم. صبح اخباری آمد که شایعات دیشب را تایید می‌کرد. خوشبختانه همانطور که من می‌گفتم ابراهیم خیلی خوب است عمل شد. به نظر می‌رسد خبرگزاری بودجه‌بگیر زودتر از خود خواص‌الدوله فهمیده بود چه کسانی تایید شده‌اند. معلوم شد حسین و رستم و بقیه‌ای هم که از دیروز می‌گفتند ابراهیم خیلی خوب است و ما می‌رویم تا ابراهیم بماند خبر داشتند که باید بروند. خوشبختانه محسن مثل همیشه هنوز هست. معلوم است علیرضا هم که در دوره‌های قبل صلاحیت نداشت در این چهار سال خیلی زحمت کشیده و صاحب صلاحیت شده است. احتمالا مهرداد هم با شنیدن این خبر امیدوارتر از قبل است که اگر محاسباتش را خوب انجام دهد می‌تواند بعد‌ها نامزد شود. سعید جوان‌تر را رد کردند. نگرانش هستم. سعید همیشگی هست. مصطفی و مسعود و اسحاق نیستند. متاسفانه باید دو ماه دیگر اسحاق بی‌صلاحیت را به عنوان معاون خواص‌الدوله تحمل کنیم. خدا به خیر کند. معلوم شد علی هم بی‌صلاحیت است. طفلک چینی‌ها! وقتی بفهمند دلشان می‌شکند. عصر خبری آمد که نشان می‌داد ابراهیم قبل از رسانه بودجه‌بگیر نتایج را می‌دانسته است. گفت از همان موقع در حال تلاش است که صحنه انتخابات رقابتی‌تر شود. خیلی حرف بدی است اگر چه خود ابراهیم خیلی خوب است. کجای دنیا هفت نفر برای یک صندلی رقابت می‌کنند. نباید این حرف را بزند. از این رقابتی‌تر شود در استودیوی تلویزیون بودجه‌بگیر جا نمی‌شوند. عصر به خاطر تعیین تکلیف رییس خواص‌الدوله به متصدی امور آبدارخانه گفتم به خرج من برای همه همکاران بستنی بخرد. نانی زعفرانی، ولی پاستوریزه! بستنی‌ها را در یک کارتن آورد و بین همه گرداند تا هر کسی همان بستنی نانی زعفرانی، ولی پاستوریزه‌ای را که دوست دارد انتخاب کند. همه راضی بودند. خوردند. بعضی‌ها هم تشکر کردند.
چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰
اول صبح، ناشتا، اوقاتم تلخ شد. عده‌ای از دانشجویان که باید به بقیه دانشجویان به خاطر بعضی حرف‌ها تذکرات لازم را بدهند خودشان همان حرف‌ها را به صورت بیانیه منتشر کردند. عجیب است. الان معلوم نیست باید چه کسی پیدا شود که به این عده تذکر بدهد. تعجب‌آور است که هفت نفر می‌خواهند برای یک صندلی رقابت کنند و عده‌ای می‌گویند رقابت نیست. تازه برای اینکه انگیزه رقابت زیاد شود برای بقیه نفرات هم بعد از انتخابات صندلی‌های مناسب فراهم می‌شود. این که دعوا ندارد. لاله که از خواص‌المله است حرف خوبی زده است. گفته تصمیم حکیمانه این است که چهار نفر اصولیونی که کاندیدا هستند به نفع ابراهیم کنار بروند. آن یکی محسن و عبدالناصر هم همان‌جا بنشینند تا پذیرایی صورت گیرد. وسیله ایاب و ذهاب هم فراهم است. فقط این وسط من نگران محسن همیشگی هستم. حتی اگر کنار رفتن به نفع ابراهیم تصمیم حکیمانه‌ای باشد تکلیف آرزو‌های این مرد چه می‌شود؟ چه کار سختی‌ست انتخاب بین دل و حکمت؟ ظهر خبر آمد که باقر دوباره رییس خواص‌المله شده است. کار درستی بود. بالاخره او هم تصمیم حکیمانه‌ای گرفته بود. باقر کلا در طول عمرش از این تصمیمات زیاد داشته است. چند سال پیش به خاطر محمود برایش تصمیم گرفتند و سر از بلدیه در آورد. در این سال‌ها هم دو بار خودش به خاطر ابراهیم تصمیم گرفته است. مهم این است که روی زمین ننشیند. البته امیرحسین که قبلا نایب رییس خواص‌المله بود و الان می‌خواهد رییس خواص‌الدوله شود دیگر در کنار باقر نخواهد بود. هر چه باشد خیالش راحت است که هر تصمیمی از حالا بگیرد حکیمانه است. بالاخره ابراهیم و سعید و امیرحسین همدیگر را دوست دارند. خوشبختانه سخنگوی ستاد مبارزه با کرونا اعلام کرد که افراد کرونامثبت هم می‌توانند رای بدهند. خیالم راحت شد. قصد داشتم تا آن روز کرونا نگیرم که آمار هم خراب نشود. شاید تجدید نظر کنم و بگیرم. چون می‌گویند بعد از انتخابات به این سادگی نمی‌شود گرفت. تصاویر اولین برنامه‌های انتخاباتی ابراهیم در بازار و اتاق بازرگانی را دیدم. تاثیرگذار بود. اینکه رییس بعدی خواص‌الدوله از کرونا نمی‌ترسد و بین عوام می‌رود تا مشکلات را حل کند واقعا امیدبخش است. مشکلات کشور همینطوری حل می‌شود. باید دید و حرفش را زد. البته باز هم می‌گویم که ابراهیم خیلی خوب است. سعید و امیرحسین هم در حد خودشان خوبند. گویا سیدحسن کمی ناراحت شده و گفته اگر جای کاندیدا‌های تایید صلاحیت‌شده بود انصراف می‌داد. خدا را شکر که نیست. چون بالاخره قرار نیست آن‌چیزی که معلوم است الکی اعلام شود. آداب دارد. تشریفات دارد. عوام و خواص بقیه نقاط جهان چه می‌گویند؟ آخر شب نتایج بخت‌آزمایی خودرو را چک کردم. همان همیشگی. برنده نشدم.
پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰
سعید اعلام کرد در این ۸ سال، دولت سایه داشته است و همه مشکلات کشور را کامل بررسی کرده و اگر انتخاب شود از همان روز اول می‌داند چه کار باید بکند. خیلی خوب است. یواش‌یواش معلوم می‌شود دولت حسن در این ۸ سال زیر سایه دولت سایه مانده بود. امیرحسین هم اعلام کرد اگر برنده شود به هر زوج جوان ۵۰۰ میلیون تومان وام می‌دهد. خدا کند انتخابات همیشه برگزار شود تا لااقل بتوانیم یک‌چیز‌هایی را تصور کنیم. امیرحسین هم خانم جوانی از خواص‌المله که مادر سه فرزند و مخالف واکسن کرونا هست را به عنوان رییس ستاد انتخاباتی خودش معرفی کرد. اگر امیرحسین انتخاب شود عوام را به صورت سنتی درمان می‌کنند. خیلی بهتر است. برای محیط زیست هم خوب است. خبر‌هایی آمد که دختر علیرضا در سوییس است و تابعیت آن کشور را دارد. راست نبود. علیرضا گفت دخترم اینجاست. برای اینکه بتواند خدمت کند به سوییس رفته بود، ولی دو روز مانده به امتحان حالت وضع حمل به او دست داد و نوه‌ام آنجا به دنیا آمد. بعد هم دخترم امتحانش را داد و نوه‌ام را برداشت و برگشت. تعجب می‌کنم که ما عوام متوجه سختی‌هایی که خواص به خاطر ما تحمل می‌کنند نیستیم. وسط آن همه گرفتاری و نگرانی امتحان، در کشور غریب، زحمت وضع حمل را هم بکشی و دو روز بعد به جای کاچی خوردن امتحان بدهی و بعد هم نوزاد را زیر بغلت بزنی و به کشور برگردی تا خدمت کنی واقعا سخت است. خوشبختانه حواس علیرضا با این حاشیه‌ها پرت نشد و به عبدالناصر گفت با اینکه از بانیان وضع موجود هست می‌گذارد رییس بانک مرکزی بماند تا ارزش پول ملی را درست کند. عبدالناصر هم گفت این مباحث مربوط به دانشجویان ترم دوم است و من در دانشگاه همین‌ها را درس می‌دهم. تا روز انتخابات یادت می‌دهم. به نظرم عبدالناصر باید مراقب حرف زدنش باشد. علیرضا این‌ها خانوادگی برای خدمت هر کاری می‌کنند. اصلا نباید درباره درس و امتحان تهدیدشان کرد. عباسعلی اعلام کرد این‌هایی که صلاحیتشان برای کاندیداتوری احراز نشده ممکن است صلاحیت خیلی بالایی داشته باشند. یعنی مصطفی و علی و اسحاق و عباس و بقیه ناراحت نباشند. صلاحیتشان بالاست، اما آسیاب هم به نوبت است. عصر حرف‌هایی از سعید درباره دیجیتالی کردن و دولت الکترونیک خواندم. خیلی پیچیده و حرفهای بود. چند بار خواندم. نفهمیدم. باید بیشتر مطالعه کنم. از حالا تا اطلاع ثانوی باید با همین نوع حرفهای مهم و پیچیده زندگی کنیم. وقتی نمی‌فهمیم سخت‌تر می‌شود. تصاویر سعید را در محوطه رسانه بودجه‌بگیر دیدم. با تیبا رفته بود. خوشحالم که در این ۸ سال موفق شده پرایدش را به تیبا تبدیل کند. اگر این چند روز خوب تلاش کند ماشین بهتر هم جایزه می‌گیرد. ابراهیم هم که خیلی خوب است به خاطر عوام ریسک کرد و با اینکه خطر کرونا وجود دارد در یک بیمارستان بزرگ حاضر شد و حال بیماران و پرستاران را پرسید. ابراهیم که بیاید بیماران، حالشان خوب می‌شود و پرستاران، وضعشان. آخر شب فیلمی از آخرین تلاش‌های محمدجواد جوان را دیدم. هادی و هدی را به هوا فرستاده بود. اول یاد میمون محمود افتادم که هنوز برایم سوال است بعد از این همه سال که به فضا رفته الان کجاست و چه کار می‌کند. بعد فهمیدم هادی و هدی اسم دو پهپاد پستی‌ست. چه خوب است که ما حتی برای پهپادهایمان هم تفکیک جنسیتی را رعایت می‌کنیم.
