تیتر امروز

فصل ساماندهی قوانین فرار رسیده است
ابوالقاسم جراره در گفت‌وگو با «دیدارنیوز»:

فصل ساماندهی قوانین فرار رسیده است

یکی از نامزدها دوره دوادزهم مجلس شورای اسلامی معتقد است که با توجه به انباشت قوانین، در دوره بعدی نمایندگان باید آنها را ساماندهی کنند.
رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است
بررسی اعتراضات ضد اسرائیلی دانشگاه‌های آمریکا در گفت‌وگو با یک کارشناس بین‌الملل

رحمن قهرمان پور: دانشگاه نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی آمریکا دارند/ طولانی شدن جنگ غزه یکی از دلایل اعتراضات در آمریکا است

تظاهرات دانشجویان و اساتید چندین دانشگاه در سراسر آمریکا در اعتراض به جنایات اسرائیل علیه مردم غزه، بهانه گفت‌وگوی دیدارنیوز با رحمن قهرمان‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل بود.

"سه کام حبس" و این اعتیاد لعنتی ...

"سه­ کام حبس"، شبیه به مرثیه­‌ای است که آشکارا قصد آزار مخاطبش را در سر دارد. جهان طاقت­ فرسای اعتیاد را با تمهیداتی دیگر نظیر تنالیته­‌ی رنگ تصویر و صداگذاری­‌های سردرد آور ارائه می­ کند تا هرچه بیشتر مخاطبش را نه از لحاظ عاطفی، که از لحاظ عصبی تحت تاثیر قرار دهد. تاکید روی چیز‌هایی مثل صدای ادرار یا ماجرای چاهی که گند و کثافت بالا می­ آورد، در راستای همان پرداخت مملو از نفرتِ فیلم است که دنیایی غیر قابل تحمل می­ سازد. "سه­ کام حبس" مانند تمام فیلم­‌هایی است که پیش از این در سینمای ایران تحت عنوان "فیلم اجتماعی" با موضوع اعتیاد دیده­ ایم. فیلمی متوسط و خوش ساخت است که رسالت خود را به سیاهی کشاندن مخاطب، تعریف کرده است.

کد خبر: ۵۱۳۲۰
۱۴:۵۶ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: سامان سالور را از پیش با آثاری همچون "چند کیلو خرما برای مراسم تدفین" و "سیزده ۵۹" می­ شناسند. فیلمسازی مستقل که عموما در فضای اجتماعی دست به خلق بیانیه­‌هایی انتقادآمیز می­ زند و زمانی نیز مستند مشهوری به نام "آرامش با دیازپام یازده" در رابطه با موزیسین ممنوعه­‌ی این روز‌ها یعنی محسن نامجو ساخته بود.

حالا سالور با "سه­ کام حبس" بازگشته تا با ورود به بافت شهری و مسئله اعتیاد، یادآور همان روز‌های گذشته باشد، اما یک خلأ جدی، یک ایراد بزرگ در سراسر فیلمش، دائما آن­ را از آنچه که باید باشد، دور می­ کند. ماجرای فیلم از این قرار است که رضا (محسن تنابنده)، برای همسرش الهام (پریناز ایزدیار) ماشین و موبایل نو می­ خرد، در حالیکه به عنوان کسی که کار ظروف یک بار مصرف انجام می­ دهد معرفی می­ شود و فضای خانه نشان می­ دهد که آن­ها ساکن جنوب شهر هستند. این اطلاعات اولیه، رفته رفته پیوند می­ خورد به مسائل مشکوکی که پس از آن به وقوع می­ پیوندد. سکته ناگهانی رضا و حکم بازرسی خانه توسط پلیس و ...

 

 

فیلم با ساختاری ملودرام گونه، از لحظات خوش یک خانواده، پرشی به یک جهنم فلاکت بار دارد که اتفاقا فیلم در همان ابتدا به آن اشاره­‌هایی نیز دارد؛ مانند چاهی که میان آشپزخانه قرار دارد ـ و مملو از «ته­ سیگار»‌های مخفیانه الهام بوده ـ که ناگهان پس می­ زند و خانه را گندآب بر می­ دارد. در واقع این المان سمبلیک (نمادین) اشاره­‌ای است استعاری به آنچه که در ادامه بر سر این خانه و آدم­ هایش می­ آید.

همچنین کارگاه عروسک­ سازی الهام که عموما او را مشغول به ساخت عروسک می­ کند و دوربین نیز در جزئیات آن سرک می­ کشد، نشان از خنده­‌های ساختگی و احساسات پوشالی­ است که کاراکتر‌ها در ابتدای امر دچارش بوده­ اند. نگاه بدبینانه­‌ی فیلمساز نیز رفته رفته از دل فیلم تاریک و کِدِرش بیرون می­ آید. هر گامی که فیلمنامه به جلو می­ گذارد، آواری جدید بر سر مخاطبش خراب می­ کند و حتی گاهی تیتر وار، اشاره­‌هایی نه چندان لازم به مسائلی دیگر که اهمیت چندانی نیز پیدا نمی­ کنند دارد؛ مثل پرستاری که با سرطان دست و پنجه نرم می­ کند و مخفیانه از بیمارستان مورفین می­ دزدد و با ورود غیر منطقی­ش، همانطور غیر منطقی تبدیل به یکی از کاراکتر‌های مکمل فیلمنامه می­ شود.

"سه­ کام حبس"، شبیه به مرثیه­‌ای است که آشکارا قصد آزار مخاطبش را در سر دارد. جهان طاقت­ فرسای اعتیاد را با تمهیداتی دیگر نظیر تنالیته­‌ی رنگ تصویر و صداگذاری­‌های سردرد آور ارائه می­ کند تا هرچه بیشتر مخاطبش را نه از لحاظ عاطفی، که از لحاظ عصبی تحت تاثیر قرار دهد. تاکید روی چیز‌هایی مثل صدای ادرار یا ماجرای چاهی که گند و کثافت بالا می­ آورد، در راستای همان پرداخت مملو از نفرتِ فیلم است که دنیایی غیر قابل تحمل می­ سازد.


 

از تمهیدات نمادین دیگرش نیز می­ توان به بیمارستانی اشاره کرد که مدت­‌های طولانی است که درحال بازسازی و تعمیر است. در راهرو‌ها و اتاق­های مختلف بیمارستان، عده­‌ای کارگر دائما مشغول ساخت و ساز هستند و اتفاقا چندباری نیز یکی از مسئولین بیمارستان (بخشدار) با عصبانیت از تمام نشدن کار‌های بنایی بیمارستان می­ گوید. گویی فیلمساز با نگاهی کنایه آمیز، وضعیت اصلاح ناشدنیِ اجتماع و میخ و رنگ­های الکی و بیهوده توسط کارگر‌ها را به یکدیگر ربط داده است.

فیلم در ابعاد ساختاری، اما شمایلی استاندارد را به رخ می­ کِشد. مسعود سلامی در قامت مدیر فیلمبرداری، توانسته تا دوباره به ارائه چشم­ انداز‌هایی خلاقانه (نمای ابتدایی و بازی با آینه) دست ببرد و تدوین حساب شده­‌ای که توسط خود سالور انجام گرفته، ریتم و تمپوی فیلم را برای همراهی تا پایان، به طرز مناسبی بهبود بخشیده است. همچنین موسیقی فیلم نیز آنطور و آنجا که باید، کار خودش را می­ کند. تنها ایراد اساسی فیلم آنجاست که نمی­ خواهد (یا نمی­ تواند) شبیه هم­نظیرانش نباشد و ساختاری با اندیشه­‌های جدید بسازد.

"سه­ کام حبس" مانند تمام فیلم­‌هایی است که پیش از این در سینمای ایران تحت عنوان "فیلم اجتماعی" با موضوع اعتیاد دیده­ ایم. فیلمی متوسط و خوش ساخت است که رسالت خود را به سیاهی کشاندن مخاطب، تعریف کرده است.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی