تیتر امروز

امیر محمد قدوسی:موضوع حجاب از سال های اول انقلاب مطرح بوده است/
گفت و گوی دیدار با یک حقوقدان درباره "طرح نور"

امیر محمد قدوسی:موضوع حجاب از سال های اول انقلاب مطرح بوده است/"روحانی" مکلف شد مانع ورود زنان بدون حجاب به ارتش شود

اجرای "طرح نور" بهانه‌ای شد تا دیدارنیوز با دکتر امیرمحمد قدوسی، حقوقدان و وکیل یک گفت‌وگوی را انجام دهد که نتیجه آن تولید یک "ویدیوکست" بود، که می‌بینید.
سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند
گزارش اختصاصی دیدارنیوز از مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم

سردار علایی: نابودی اسرائیل حتمی است، چون امام (ره) فرمودند

سردار حسین علایی در مراسم چهل و چهارمین سالگرد شهادت محمد منتظرالقائم ضمن بیان روایت خود از عملیات آمریکایی طبس و نحوه به شهادت رسیدن منتظرالقائم، در دفاع از عملیات ایران علیه اسرائیل گفت: اسرائیل...

«خروج» حاتمی کیا؛ راهکاری برای شکل گیری یک اعتراض مقبول به سیستم!

ایده داستانی "خروج" و شخصیت محوری­ اش، «رحمت بخشی» بیش از هرچیز یادآور حاج کاظمِ "آژانس شیشه­ ای" است. رزمنده­‌ای که دورانی را در جنگ برای خاک کشورش جنگیده و حالا شرایط همین خاک طوری شده که کنترل حجم عظیم خشم درونی، برایش دشوار به نظر می ­رسد. این بار وجه تمایز رحمت خان با حاج کاظم در این است که علی رغم شهادت فرزند رحمت در سوریه، او شخصیتی درو­ن­ گراتر و رویکردی درون­ ریزانه‌تر نسبت به کاراکتر برون­ گرای آژانس شیشه ­ای دارد.

کد خبر: ۵۰۷۷۸
۱۰:۱۹ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدارنیوز ـ ایمان رضایی: ابراهیم حاتمی کیا که همواره و خصوصا در چند سال اخیر همیشه آثاری پرحاشیه را با ماجرا‌های فراوان روی پرده برده، در فیلم اخیرش به آن استایل سینمایی سال­های گذشته­ اش برگشته است. ژستی معترضانه و نگاهی شِبهِ رادیکال به شرایط حاکم بر اوضاع سیاسی/اجتماعی و خلق قهرمان­‌هایی که گویا قرار است حرف ­های دل مردم را فریاد بزنند.


ایده داستانی "خروج" و شخصیت محوری­ اش، «رحمت بخشی» بیش از هرچیز یادآور حاج کاظمِ "آژانس شیشه­ ای" است. رزمنده­‌ای که دورانی را در جنگ برای خاک کشورش جنگیده و حالا شرایط همین خاک طوری شده که کنترل حجم عظیم خشم درونی، برایش دشوار به نظر می ­رسد. این بار وجه تمایز رحمت خان با حاج کاظم در این است که علی رغم شهادت فرزند رحمت در سوریه، او شخصیتی درو­ن­ گراتر و رویکردی درون­ ریزانه‌تر نسبت به کاراکتر برون­ گرای آژانس شیشه ­ای دارد.


رحمت که مزرعه ­ی پنبه­ اش توسط کادر امنیتی ریاست جمهوری (بابت یک سقوط اضطراری) و ورود آب شور به زمین، کاملا از بین رفته، در تمام طول فیلم تقابلی بین احساس و منطق را پیگیری می­ کند. گاهی اتوبانی را برای فرار از دست ماموران امنیتی می­ بندد و گاهی تمام­ غم ­هایش را حبس کرده با خود به خواب می­ برد، اما این پردازش شخصیتی نسبتا درست رحمت با بازی قابل قبول فرامرز قریبیان از معدود جنبه ­های کم تعداد درست و قابل تحمل فیلم است؛ چراکه "خروج" هرچه بیشتر پیش می­ رود، بیشتر دچار آفت شعار زدگی و سیاست ­زدگی می­ شود.


چگونه باید نسبت به سیستم معترض بود؟
 
 
ایده­‌ی سفرِ اهالی روستای عدل آباد به تهران و دیدار با رییس جمهور، فیلم را تا حدودی به سمت پیروی از قواعد ژانر "جاده ­ای" می­ برد و حوادث گوناگونی را در این سفر طاقت فرسا برای کاراکتر‌ها به ارمغان می ­آورد، اما آنچه کاملا مشهود و زننده است، عدم توانایی و کشش فیلمنامه برای پرداخت صحیح فضا و گره­‌های داستانی است.


همراهان رحمت (که به شکلی رحمت را به عنوان لیدر و رهبر این کنش اعتراضی برگزیده ­اند) در راستای رویکرد فیلمنامه برای ایجاد یک فضای ملودرام و نزدیکی با کاراکتر‌ها، گاهی تبدیل به کاریکاتور‌هایی کند ذهن و صرفا کمیک می­ شوند. پیرمرد ترک­ زبانی که دائما با موبایل فیلم برداری می­ کند، رییس شورایی که جاسوس و آدم فروش از آب در می ­آید (و تقبیح نیز نمی­ شود)، گنده ­لاتی که با اسلحه و فشنگ ­هایش احساس غرور می­ کند و ... اجتماعی از معترضان را می­ سازد که گویی چندان ویژگی ­های عاقلانه ­ای در آن­ها یافت نمی­ شود.


در واقع عدم حضور یک متفکر یا روشنفکر که صاحب ایده ­هایی مبنی بر مخالفت با سیستم سیاسی باشد در بین افرادی که برای این حرکت اعتراضی انتخاب شده ­اند، کاملا به چشم می­ خورد. هرچند که کارگردان برای رفع و رجوع چنین نقد‌ها و به دست آوردن دل مخاطبان نسبتا روشنفکرش، بین این گروه مردانه (به قول خودشان ریش سفید) یک زن سفت و سخت را نیز همراه می­ کند که داوطلبانه راهی این سفر می­ شود؛ اما "انسان" ساختن از این معترضان را (عمدا یا سهوا) تکمیل نمی­ کند و تنها به چند دیالوگ و موقعیت خنده­ آور، متکی می­ ماند. چه بسا برای تطهیر آن­ها (گویا به طور کلی معترض بودن در نگاه فیلم ساز جرم است) تلاش می­ کند تا ابعاد و وجوه دینی/مذهبی آن­ها را تا حد زیادی جلا بخشد. معترضانی که نماز جماعت می­ خوانند و مقابل حرم حضرت معصومه (س) اشک می ­ریزند و همین المان­‌ها قرار است نوعی رسمیت به شکایت آن­ها از دولت/سیستم ببخشد.


اراده و پشتکار آن­ها برای ادامه این سفر (که رانندگی با تراکتور از خوزستان تا تهران را شامل می­ شود) را نیز همان ویژگی "متدین بودن" تعریف می­ کند تا مبادا معترض به آشوبگر بدل شود. در واقع واضح است که حاتمی کیا نمی­ خواهد از وجود و حضور قشرِ شاکی و معترض حال حاضر در جامعه چشم ­پوشی کند، اما نگاه تک­سویه ­اش نیز اجازه گسترشِ این ابعاد تحلیلی را به او نمی­ دهد.


جدا از فاز محتوایی و تماتیک فیلم، ساختار فرمیک و شاکله ­ی اثر را می ­توان با چشم ­پوشی از ویژوال­ها و فعالیت­‌های گرافیکی، قابل قبول دانست. فیلم برداری نسبتا جذاب وحید ابراهیمی و هنرنماییِ دوباره­‌ی کارن همایونفر در بخش موسیقی، کمک چشمگیری در ریتم بخشیدن به اثر رسانده­ اند، اما آنچه که بستر ایجاد نوعی احساس نفرت در فیلم را به ارمغان می­ آورد، موضوع دیگری ­است که فرای دالی زوم ­ها و تراکنیگ شات­‌ها است...
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی