
ابوالقاسم دلفی، دیپلمات سابق کشورمان برخلاف شعارهای برخی از مسوولان داخلی معتقد است که روسیه و چین به فکر خودشان هستند و منافع ایران را در نظر نمیگیرند. او همچنین با اشاره به مکانیسم ماشه میگوید که وارد مرحلهای شبیه به بعد از برجام اولیه خواهیم شد.
دیدارنیوز: دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به روند فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا گفت روسیه و چین در گذشته بارها نشان دادهاند که در موضوع ایران منافع خود را در اولویت قرار دادهاند و حتی صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه تهران نیز با رأی مثبت همین کشورها انجام شد. دلفی یک پیش بینی هولناک کرده و میگوید وضعیت امروز، شبیه به بعد از توافق برجام اولیه است.
سه کشور اروپایی مراحل اولیه فعال سازی مکانیسم ماشه را انجام دادهاند. بر اساس مفاد برجام، سی روز فرصت از زمان فعال سازی مکانیسم زمان باقیست تا طرفین برای بازگشت یا تعلیق تحریمها به نتیجه برسند. اگر مذاکرات در این مدت به نتیجه برسد، تنها گزینه روی میز، تمدید مهلت قطعنامه برای مدت شش ماه است. این پیشنهاد ابتدا از سوی اروپاییها مطرح شد و در روزهای بعد روسیه نیز همین پیشنهاد را در قالب پیش نویس یا قطعنامه آماده کرد.
ابوالقاسم دلفی، دیپلمات سابق کشورمان، در گفتوگو با رویداد۲۴ به بررسی روند فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپاییها و جایگاه ایران در این پرونده پرداخت. او در ابتدا درباره فرصتهای حقوقی موجود برای جلوگیری از اجرای این سازوکار توضیح داد و گفت: «همانطور که میدانید، بر اساس برجام از زمانی که اسنپبک به اجرا گذاشته شود، یک ماه فرصت وجود دارد. این یک ماه زمان محدودی برای دیپلماسی است تا تلاش کند مانع وقوع چنین اتفاقی شود. هرچند این مهلت کوتاه است، اما در گذشته فرصتهای بیشتری داشتیم که اگر به موقع از آن استفاده میکردیم، میتوانستیم مانع رسیدن به وضعیت فعلی شویم. متأسفانه شرایط به گونهای پیش رفت که اروپاییها به سمت فعال کردن این سازوکار حرکت کردند.»
ریشه مشکل ما و اروپا به ترامپ برمیگردد
او با اشاره به اختلافات ایران و اروپا، ریشه بخشی از مشکلات را در نحوه برخورد آمریکا در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ دانست و افزود: «مشکلی که میان ما و اروپاییهاست، از زمان مذاکرات ما با آمریکا در دوران ترامپ آغاز شده است. ترامپ به دلایل شخصی و بهخاطر منافع سیاسی خود میخواست که مذاکرات هستهای فقط به نام او و آمریکا ثبت شود و هر نتیجهای از آن به نام او تمام شود. به همین دلیل، اروپاییها که طی دو دهه گذشته نقش مهمی در گفتوگوهای هستهای داشتند، کنار گذاشته شدند. این در حالی بود که اروپا بارها تمایل خود را برای حضور در مذاکرات اعلام کرده بود، اما آمریکاییها چنین اجازهای ندادند.»
دلفی ادامه داد: «هرچند آمریکاییها در مواقع ضروری از اروپاییها به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده میکردند؛ برای مثال در جریان آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا سفر رافائل گروسی به تهران و حتی هنگام صدور قطعنامه شورای حکام که با ابتکار سه کشور اروپایی و همراهی آمریکا تصویب شد، از نقش اروپا بهره بردند. اما در مذاکرات اصلی، جایی برای آنها قائل نبودند. از سوی دیگر، ما نیز به دلایل مختلف تمایلی به ورود اروپا نشان ندادیم؛ بخشی از آن بهخاطر نخواستن آمریکاییها بود و بخشی دیگر بهخاطر مناسبات دوجانبه ما با اروپا.»
این دیپلمات پیشین با اشاره به تنشهای ایجادشده در روابط ایران و اروپا بهویژه پس از بحران اوکراین گفت: «اروپاییها از زمانی که ما را متهم کردند در جنگ اوکراین در کنار روسیه قرار گرفتهایم، روابطشان با ما متشنجتر از گذشته شد. آنها بر این باور بودند که ایران با ارسال سلاح به روسیه از این کشور حمایت کرده است. همین مسئله باعث شد روابط پرتنش گذشته، تشدید شود. البته پیش از آن هم روابط ما با اروپا چندان باثبات نبود و در سالهای اخیر همواره با فراز و نشیب و تنش همراه بوده است. اما موضوع اوکراین به این تنشها ابعاد تازهای بخشید.»
اروپا میخواست نفت ایران را جایگزین روسیه کند، اما حمایت تهران از مسکو در جنگ اوکراین نقشهها را بهم زد
او درباره نگاه اروپا به ایران پس از آغاز جنگ اوکراین افزود: «اروپا در ابتدا چنین تصوری داشت که میتواند روی ایران بهعنوان یک کشور غنی در حوزه انرژی حساب کند و بخشی از نیاز خود به انرژی را از طریق ما تأمین کند تا جایگزینی برای روسیه باشد. اما چون ایران در کنار روسیه قرار گرفت و چنین همکاریای با اروپا شکل نگرفت، انتظار اروپاییها برآورده نشد و این مسئله نیز بر تیرگی روابط دو طرف افزود.»
دلفی در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: «مجموعه این عوامل، از کنار گذاشته شدن اروپا در دوره ترامپ گرفته تا اتهامات مربوط به جنگ اوکراین و ناکامی در حوزه انرژی، سبب شد که امروز اروپا روابطی نهتنها متشنج بلکه غیرعادی با ایران داشته باشد. به همین دلیل، وقتی بحث مکانیسم ماشه مطرح شد، اروپاییها بدون ملاحظه خاصی وارد عمل شدند و حالا کار به نقطه حساسی رسیده است.»
دلفی در ابتدا به موضوع اتباع غربی و اروپایی در ایران اشاره کرد و گفت: «در سالهای اخیر برخی اتباع غربی و اروپایی در ایران دارای پروندههای قضایی بوده و دستگیر شدند و مدتی را در زندان گذراندند. این موضوع نیز به مجموعه مسائل موجود در روابط ایران و اروپا اضافه شد. در حالیکه در دهههای گذشته و بهویژه پیش از برجام، اروپا شریک نخست تجاری ایران محسوب میشد و هر یک از کشورهای اروپایی ظرفیتهای قابل توجهی برای روابط اقتصادی با ما داشتند؛ ظرفیتهایی که امروز از دست رفته است. در واقع اروپا میتوانست روابط خوبی با ما داشته باشد و حتی در شرایط بحرانی به کمک ایران بیاید، اما چنین اتفاقی رخ نداد.»
او در ادامه درباره دلایل این وضعیت توضیح داد: «یکی از عوامل اصلی، مسئله برجام بود. وقتی آمریکا از برجام خارج شد، اروپاییها نیز تعهدات خود را بهطور کامل اجرا نکردند. آنچه مسلم است اینکه اروپاییها در کنار ما قرار نگرفتند. مجموعه این عوامل باعث شد که اروپا امروز به جایگاهی برسد که پس از آغاز مذاکرات ایران و آمریکا و بهویژه پس از پنج دور مذاکره و رخدادهایی همچون جنگ ۱۲ روزه، مواضع تازهای اتخاذ کند. اروپاییها اعلام کردند اگر در مذاکرات ایران و آمریکا، موضوعات امنیتی اروپا و مسائل مدنظر آنها لحاظ نشود، از مکانیسم ماشه (اسنپبک) استفاده خواهند کرد.»
روسیه از ابتدا با برجام مخالف بود | عادی شدن روابط ایران و غرب به ضرر چین و روسیه است
این دیپلمات سابق همچنین به نقش روسیه و چین در این روند پرداخت و افزود: «روسیه و چین اعضای برجام بودند و در ظاهر روابط حسنهای با ایران داشتند؛ چه از نظر سیاسی و چه اقتصادی. انتظار میرفت که این دو کشور در جریان مذاکرات هستهای از ایران حمایت کنند و در برابر اروپا و آمریکا موضعی متوازن بگیرند. اما واقعیت این است که از ابتدا، روسیه با برجام موافق نبود و همواره مخالف عادیسازی روابط ایران با غرب بود. زیرا در صورت عادی شدن روابط ایران با اروپا و آمریکا، منافع اقتصادی چین و روسیه، بهویژه چین، به خطر میافتاد و دیگر نمیتوانستند به شکل کنونی از روابط اجباری و یکجانبه با ایران بهرهمند شوند.»
وی در ادامه یادآور شد: «فراموش نکنیم که تمامی قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، از جمله شش قطعنامه معروف که ما را ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار داد، با موافقت روسیه و چین صادر شد؛ بنابراین اگر امروز این دو کشور در ظاهر کنار ایران قرار دارند، نباید فراموش کرد که در گذشته همواره منافع خود را بر منافع ایران ترجیح دادهاند. به همین دلیل هیچ امیدی وجود ندارد که آنها در آینده به سود ما عمل کنند. حتی اگر بیطرف بمانند، این موضوع به نفع ایران خواهد بود.»
اروپاییها، اسنپبک و آینده مذاکرات هستهای
دلفی با اشاره به پیشبینیها درباره رفتار روسیه و چین گفت: «اینکه گفته میشود این کشورها چه اقدامی خواهند کرد، هنوز روشن نیست و باید منتظر ماند. نمیتوان از حالا با قطعیت درباره مواضع آنها صحبت کرد.»
او به شرایط پیچیده روابط ایران با اروپا اشاره کرد و توضیح داد: «اروپاییها با توجه به روابط دوجانبه و شرایط موجود، متوسل به مکانیسم اسنپبک شدهاند و سه شرط مشخص اعلام کردهاند. این سه شرط شامل موضوع ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، مذاکرات با آمریکا و وضعیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. اگر ایران بتواند ظرف یک ماه آینده نسبت به این سه موضوع موضع روشنی اتخاذ کند، تهدید اسنپبک تا حد زیادی کاهش مییابد؛ در غیر این صورت، خطر جدی و تهدیدی برای امنیت، اقتصاد و آینده ایران خواهد بود.»
دلفی با اشاره به پیشنهاد تمدید شش ماهه اروپا گفت: «اروپاییها در استانبول و مجدداً در ژنو پیشنهاد تمدید شش ماهه دادند، که روسها نیز به شکل عجیبی از آن حمایت میکنند. این قطعنامه و پیشنهاد تمدید به هیچ وجه به نفع ایران نیست. وزارت خارجه ایران مخالفت کرد و تأکید شد که برجام باید تا ۲۵ اکتبر خاتمه یافته تلقی شود. اگر این تمدید انجام شود، ممکن است وضعیت فعلی برای سالها تکرار شود و ایران همچنان گرفتار محدودیتها و تهدیدهای مشابه شود.»
وارد مرحلهای شبیه به بعد از برجام اولیه خواهیم شد
او افزود: «فارغ از اینکه اسنپبک عملی شود یا نه و چه روندی داشته باشد، ایران وارد وضعیتی میشود شبیه شرایط بعد از برجام اولیه که هر سه ماه مجبور به تمدید بودیم و همواره نگرانی از تصمیم رئیسجمهور آمریکا در مورد تحریمها وجود داشت. این وضعیت «خوف و رجاء» باعث میشد همواره تحت فشار باشیم و نیازمند تلاش مجدد برای مذاکرات باشیم.»
این دیپلمات سابق درباره نقش روسیه و چین در این شرایط گفت: «روسیه تمایل دارد شرایط فعلی ادامه یابد تا ایران همچنان به حمایت آن نیاز داشته باشد. با توجه به اوضاع اوکراین، بعید است اروپا و برخی اعضای دائم شورای امنیت بتوانند در کنار روسیه قرار بگیرند. همچنین، پوتین و ترامپ در موضوع اوکراین و تقسیمات جهانی در حال مذاکره هستند. آمریکا امتیازاتی به روسیه میدهد که ما از جزئیات آن مطلع نیستیم، اما میتواند روی موضع ما تأثیرگذار باشد.»
او در نهایت درباره سطح مذاکرات گفت: «امروز روشن است که اروپاییها در قبال سه شرط مطرحشده، ظرفیت دارند به میز مذاکره بیایند. این مذاکرات باید در سطح وزرا باشد و نه سطح معاون وزیر یا مدیران کل، تا نتایج عملی و مناسبی حاصل شود.»