مجلس ششم یکی از پر حرف و حدیثترین ادوار مجلس شورای اسلامی است. در طول دوره ششم مجلس با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود. اما نهایتا مجلس ششم خوش فرجام نبود و روزهای پایانی مجلس با تحصن و سپس استعفای دسته جمعی همراه شد. مقام رهبری در نهایت عملکرد آنان را مغایر با مبانی و اصول نظام دانستند.
دیدارنیوز ـ هاتف سپهر: مجلس ششم یکی از جنجالیترین و بحث برانگیزترین مجالس بعد از انقلاب بود؛ مجلسی که برخی می گویند تماما درگیر سیاسی کاری و دعواهای جناحی بود و یا دیگرانی که می گویند مجلسی کارآمد در حوزههای اقتصادی، سیاسی و... بود. به هر حال پیرامون این مجلس، نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد.
پیشتر قسمت اول را تحت عنوان مجلس ششم؛ آوردگاه منازعات سیاسی منتشر ساختیم. مطلب پیشرو قسمت پایانی بررسی مجلس ششم است.
فراکسیون زنان
نمایندگان زن در مجلس ششم فراکسیون پرکاری داشتند و برای اولین بار و تا به امروز برای آخرین بار، یک زن عضو هئیت رئیسه مجلس شد. سهیلا جلودارزاده نماینده مردم تهران برای چهار سال در جایگاه منشی هیئت رئیسه قرار گرفت.
نمایندگان زن دوره ششم یک اولین دیگر هم داشتند. برای اولین بار در تاریخ مجلس شورای اسلامی، زنانی نماینده مجلس شدند که پوشش سنتی چادر را کنار گذاشته و با مانتو وارد مجلس شدند. طاهره رضازاده نماینده مردم شیراز در پاسخ به اعتراض برخی از نمایندگان مرد گفت: «ما با همین لباس در تبلیغات انتخاباتی شرکت میکردیم و مردم با همین لباس به ما رأی دادند؛ بنابراین دلیلی وجود ندارد که ما لباس خود را عوض کنیم». طاهره رضازاده یک بار دیگر نیز خبر ساز شد. او با حضور در ورزشگاه حافظیه شیراز، منع حضور زنان در استادیومها را به چالش کشید.
زنان مجلس ششم در کمیسیونها هم حضور پررنگی داشتند و جمیله کدیور نماینده مردم تهران که مخبر کمیسیون اصل نود بود، عنوان پرکارترین مخبر کمیسیونهای مجلس را از آن خود کرد. او در جریان پرونده قتل زهرا کاظمی، عکاس و خبرنگار ایرانی ـ کانادایی، پیگیرانه در زندان اوین نیز حضور داشت.
از میان ۱۳ نماینده زن مجلس ششم ۹ نفرشان عضو هیئت رئیسههای کمیسیونهای مختلف بودند، ولی این حضور پررنگ تبعات دیگری هم داشت و آن تنشهایی بود که بین آنها و مردان فراکسیون اصلاحطلب صاحب اکثریت مجلس رخ میداد. الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان سازمان ملل متحد مخالفتهایی را به دنبال داشت و حتی برخی مراجع تقلید نیز علیه آن موضع گیری کردند. شورای نگهبان آن را به خاطر تعارض با قانون اساسی و شرع رد کرد و نهایتا ایران با حق نحفظ در مورد برخی از بندهای کنوانسیون به آن پیوست. اصلاح قانون طلاق، افزایش سن حضانت کودکان به نفع مادران، پرداخت اجرتالمثل و نفقه به زنان و آموزش اجباری پیش از ازدواج از دیگر طرحهای فراکسیون زنان بود. تلاش فراکسیون زنان برای دیه برابر زن و مرد و اصلاح قانون ارث زنان از جمله طرحهایی بود که در مجلس ششم به نتیجه نرسید.
تحصن و استعفای جمعی از نمایندگان
در پی اتفاقات مجلس و برخوردها و رفتارهای نمایندگان، هنگام انتخابات مجلس هفتم، شورای نگهبان با اعمال نظارت استصوابی توسط ابراهیم آقامحمدی که مسئولیت معاونت اسناد و ریاست اداره بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان را داشت حدود نیمی از نامزدان را به عنوان عدم پایبندی عملی به اسلام یا ثابت نشدن این پایبندی برای شورای نگهبان رد صلاحیت کرد. در میان ردصلاحیت شدگان، جمع زیادی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم بودند. ۱۳۹ نماینده، در اعتراض به رد صلاحیتها در ساختمان مجلس بست نشستند. با بی اثر ماندن اعتراضها و برگزاری انتخابات مجلس هفتم سر موعد مقرر، گروهی از نمایندگان تنها چاره کار را در استعفا یافتند.
محسن صفایی فراهانی در دفاع از تحصن، آن را حداقلی میداند که نمایندگان مردم میتوانستند انجام دهند. وی سالهای بعد در گفتوگویی عنوان کرد: «من فکر نمیکنم که تحصن اصلا اقدام تندروانهای باشد، تحصن سادهترین روش اعتراض مدنی است. این راحتترین، مسالمت آمیزترین و کم هزینهترین نوع اعتراض است».
علی تاجرنیا نیز درباره تحصن میگوید: «آقای کروبی، رئیس مجلس وقت در همان روزهای اول بین متحصنان آمدند و صحبتهایی هم کردند و مذاکراتی هم شد، اما آنچه ما دریافت کردیم این بود که بنابر برگزاری انتخابات رقابتی نیست. حتی نمایندگان متحصن مجلس گفتند ما حاضریم همهمان رد صلاحیت شویم، اما آن هزار و هفتصد هشتصد نفری که رد شدهاند بتوانند در رقابت حاضر شوند، ولی چون مجموعه مذاکراتی که صورت گرفت هیچ کدام امیدوارکننده نبود و نتوانست فضای انتخابات را حتی به شرایط حداقلی نزدیک کند، بهناچار تحصن به آن صورت ادامه یافت».
پس از آنکه نمایندگان از تحصن طرفی نبستند، محمدرضا خاتمی سخنگوی متحصنان رسما پایان تحصن نمایندگان مجلس را اعلام کرد و گفت: باید وارد مرحله دوم میشدیم یعنی استعفای نمایندگان که وسعت آن خارج از تصور ما بود و به حدود ۱۳۰ نفر رسید. به درخواست اولمان توفیق کامل پیدا نکردیم، اما در افشای توطئه به نتیجه رسیدیم. توانستیم انتخابات روز اول اسفند را به گونهای نشان دهیم که کسی نتواند به عنوان انتخابات آزاد و دموکراتیک از آن دفاع کند. تحصن توانست شاخ این توطئه را بشکند تا دیگران به دنبال این باشند که این انتخابات را در اول اسفند توجیه کنند. توانستیم تبعات انتخابات فرمایشی را نیز از بین ببریم. حتی اگر حکومت با این انتخابات یکدست شود، تأثیری در حرکت اصلاحات نخواهد داشت و اصلاحات، خود را در مقاطع بعدی نشان خواهد داد. نمایندگان خواستهای جز انتخابات آزاد ندارند و من صریحا موضع قبلی را تکرار میکنم. در این شرایط انتخابات اول اسفند را آزاد و قانونی نمیدانیم و در آن شرکت نمیکنیم.
پس از آن، گروهی از نمایندگان تحصن کننده، روز ۱۲ بهمن سال ۸۲ از سمت خود استعفا کردند. استعفایی که با انتقاد تند محافظهکاران روبهرو شد؛ چنانکه مصباح یزدی از آن به عنوان «حادثه شوم در خانه ملت» نام برد.
متن استعفانامه این نمایندگان توسط محسن میردامادی و علی مزروعی در صحن مجلس قرائت شد.
در بخشی از این استعفانامه که توسط محسن میردامادی قرائت شد، آمده بود: «ملت آگاه ایران! اکنون در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هفتم با روندی بیسابقه و شگفت در تاریخ انقلاب مواجه هستیم که در صورت تداوم، فرجام شوم آن بلاموضوع شدن انتخابات، بی اثر شدن رأی ملت، تشکیل مجلسی مطاع و ثناگوی قدرت و در نتیجه انهدام جمهوریت خواهد بود».
فاطمه حقیقتجو که در آن دوره نماینده مجلس ششم بود و از سمت خود استعفا کرد، درباره تأثیر تحصن و استعفانامه در فضای سیاسی آن زمان ایران به رادیو فردا میگوید: «اقدام نمایندگان مجلس ششم در تحصن و اعتراض به فرمایشی شدن انتخابات، اعتراض و اقدام درستی بود و فکر میکنم بر مردم هم تأثیر گذاشت تا به طور مشخصتر بدانند کشور در چه شرایط سیاسی و اجتماعی قرار دارد».
مهدی کروبی، رئیس مجلس ششم، بعدها در دیماه ۸۶ در یک گفتوگوی تفصیلی با روزنامه اعتماد ملی از پشت صحنه ماجراهای به وجود آمده سخن گفت. وی در این مصاحبه گفت: «نمایندگان متحصن در مجلس ششم فکر میکردند که در جامعه از این کار آنها استقبال میشود، ولی مشت گره کرده آنها خالی باز شد و حتی دستهای از نمایندگان مجلس به آنها طعنه و کنایه میزدند و میگفتند از جمعیتی که در حمایت از شما در خیابان جمع شده به سختی عبور کردیم.»
وی در قسمتهای دیگری از این گفتوگو گفته بود:
ـ در همان زمان با آقای خاتمی هم صحبت کردم و به او گفتم که این تحصن از فاز تعامل خارج شده است و به درگیری تمایل پیدا کرده است. خاتمی به من گفت هرچه به آنها میگویم به حرفهای من گوش نمیکنند. فهمیدم که کار از دست ما خارج شده است بنابراین از جمع متحصنان خارج شدم و کار خودمان را ادامه دادم.
ـ برخی از دانشجویان هم میگفتند زمانی که حوادثی برای دانشجویان رخ داد اینها تحصن نکردند، ولی حالا که خودشان رد صلاحیت شدهاند تحصن کردهاند.
ـ متأسفانه اعضاء حزب مشارکت در مجلس حرکتهای تندی را داشتند. این گروه نمیخواستند غیر از خودشان فرد دیگری امور مجلس را برعهده بگیرد.
علیاکبر موسوی خوئینی، نماینده مجلس ششم نیز درباره رد صلاحیتها در مجلس سخنرانی کرد و در قسمتی از این سخنرانی گفت: اگر زمانی محمدعلی شاه با حمایت لیاخوف روس، مجلس را به توپ بست و با امید بستن به برچیدن بساط مشروطه، دوران استبداد صغیر را حاکم ساخت و اگر رضاخان با حمایت انگلیس، راه بر ورود آزادی خواهان و حق جویان در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای ملی بست، امروز نیز شاهد کودتای پارلمانی علیه جریان تحولخواه ایرانیان، با ابزار رد صلاحیت و ارعاب، در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی هستیم تا مجلس به هر ترفند، مهره چینی گردد که به فرمودهای قیام و قعود کنند و دیگر، آن نامه اعتراض و امضا نگاشته نشود.
۳ سال بعد آیتالله خامنهای در دیدار نمایندگان دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، دیدگاه خود را درباره مسائل دوره ششم مجلس شورای اسلامی اینگونه گفتند: شرایطی که قبل از پدید آمدن این مجلس به وسیله بعضی اشخاصی که از روی غفلت، کارهایی انجام میدادند به وجود آمده بود ـ رفتن به سمت تحریم انتخابات، رفتن به سمت استعفای نمایندگان، اعتصاب در مجلس، مقابله مجلس ـ چیزهای بد و عجیبی بود و صدای عمومی مجلس، با خیلی از مبانی و اصول نظام مغایرت داشت. در یک چنین فضایی، این مجلس (هفتم) رویید.
به هر حال یکی از جنجالیترین دورهها یعنی مجلس ششم فرجام مطلوبی نداشت. نمایندگان با تحصن و استعفا به کار خود در مجلس خاتمه دادند و گروهی از آنان ترک وطن کردند و در کشورهای اروپایی و آمریکا رحل اقامت افکندند.