تیتر امروز

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ
دیدار بررسی می‌کند

اقتصاد، جامعه و مرگ، سه حلقه گمشده در جنگ

موضوعی که در میان بروز پدیده جنگ کمتر به آن توجه می‌شود، تاثیرات اجتماعی آن است، از این رو از چند قرن پیش جامعه شناسان توجه ویژه‌ای به این موضوع داشته و نظرات متفاوتی را بیان کرده اند که در این...
حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند
انتقام پس از حمله تروریستی به کنسولگری

حمله ایران به اسرائیل/ ایران قواعد جدیدی را تحمیل کرد/ سوناک و نتانیاهو امشب صحبت می‌کنند

بعد از حمله تروریستی روز ۱۳ فروردین رژیم اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه، که باعث شهادت چند فرمانده سپاه شد، ایران شنبه شب ۲۵ فروردین‌ماه حملات گسترده پهپادی و موشکی خود را به اسرائیل انجام...
گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)
مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه

گفتمان نظام سلطه جهانی؛ پاسخ بیژن عبدالکریمی به محمدحسن علایی (قسمت چهارم و پایانی)

در ادامه مناظره متنی محمدحسن علایی، جامعه‌شناس با بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه درباره «گفتمان نظام سلطه جهانی» که سه قسمت قبلی را در دیدارنیوز خواندید، در قسمت چهارم و پایانی می‌توانید پاسخ...
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «مسخره ­باز» می پردازد؛

شگفتی امسال، سینمایی ترین تئاتریِ جشنواره

مسخره ­باز، روایت روز‌های شخصیتی به نام "دانش" است که رویای بازیگر شدن دارد و فعلا مشغول شاگردی در یک آرایشگاه مردانه است. این آرایشگاه مردانه، تنها لوکیشن تمام فیلم در عالم واقعیت است. منظور از عالم واقعیت، آن است که کارگردان برای عدم القای حس یکنواختی و اصلا پیاده­ سازی ایده­های اصلی خود، بُعدی خیالی و ذهنی از طریق افکار "دانش" می­ آفریند و با حضور فیزیکی در آرایشگاه و حضوری غیرفیزیکی در عالم هَپَروت‌های بی­مکان، اثر خود را شامل دو خط مکانی، اما با یک خط زمانی واحد می­کند.

کد خبر: ۱۹۷۶۱
۱۰:۰۲ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۷
دیدارنیوزـ ایمان رضایی: همیشه بذر‌های تئاتر (چه در بازیگری و چه در کارگردانی) در سینما خوب گُل داده­اند و بعضا به شدت ماندگار شده­ اند. از نمونه ­های قدیمی، شاید بتوان به عزت ­الله انتظامی بعنوان نمونه درخشان بازیگری که تجربه ترنسفر شدن از تئاتر به سینما را داشت اشاره کرد و بعنوان کارگردان نیز قاعدتا نام پرُ وزن بهرام بیضایی، آشنا‌ترین عنوان بین تئاتری­های سینماگر است. اما این روز‌ها، بعد از درخشش نویدمحمد زاده مقابل دوربین­ ها و نگاه فیلمسازان به عنوان بازیگر، کارگردانی از تئاتر پا به عرصه سینما می­گذارد که به نظر می­رسد حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد. همایون غنی زاده با انبوهی از ذوق و شوق­های سینمایی، ایده‌های شگرف تصویری، رنگ ها، میزانسن‌ها و کُلاژ ها، گامی طوفانی به عنوان گام آغازگر در سینما برمی­دارد.
 

شگفتی امسال، سینمایی ترین تئاتریِ جشنواره
مسخره ­باز، روایت روز‌های شخصیتی به نام "دانش" است که رویای بازیگر شدن دارد و فعلا مشغول شاگردی در یک آرایشگاه مردانه است. این آرایشگاه مردانه، تنها لوکیشن تمام فیلم در عالم واقعیت است. منظور از عالم واقعیت، آن است که کارگردان برای عدم القای حس یکنواختی و اصلا پیاده­ سازی ایده­های اصلی خود، بُعدی خیالی و ذهنی از طریق افکار "دانش" می­آفریند و با حضور فیزیکی در آرایشگاه و حضوری غیرفیزیکی در عالم هَپَروت‌های بی­مکان، اثر خود را شامل دو خط مکانی، اما با یک خط زمانی واحد می­کند. در ادامه تحلیل محبث مکان و زمان در فیلم، باید به این مورد نیز اشاره داشت که اساسا نه "مکان" و نه "زمان" به هویت رئال خودشان در فیلم حضور ندارند. یعنی خبری از شهر یا کشوری مشخص نیست، خبری از تاریخ و بخشی مشخص از تاریخ هم نیست. "مسخره ­باز" در اتوپیایی شکل می­گیرد که اتفاقا بخشی از طرزفکر فیلم نیز در همین "غیرواقعی بودن" عناصر کلی پنهان شده­ است.
 

شگفتی امسال، سینمایی ترین تئاتریِ جشنواره
 
از همان ابتدای کار مشخص است که با فیلمی عادی سر و کار نداریم. گریم و پوشش بازیگران به شکلی است که مارا به یاد تصوراتمان از تئاتر می ­اندازد. صورت سفید و بی خط و خش صابر ابر، سبیل کلاسیک علی نصیریان و مدل ­موی خاص بابک حمیدیان، همراه شده با حرکاتی که بدن بازیگر را بیش از آنچه در حالت معمول کنش دارد، دچار ارتعاش می­کند. همچنین حفظ لوکیشن و عدم خروج از آرایشگاه (به عنوان واقعیتی فیزیکی) هرچه بیشتر برای مخاطب یادآور تئاتری غیرمستند و فیلمی به دور از سنت‌های رایج در مقوله سینماست. هارمونی، تمام آن چیزی است که غنی­ زاده به ­عنوان کارگردان روی آن تاکید داشته است. روش اصلاح سر، روش شستشوی سر، روش نظافت مغازه، آمد و رفت­ها، حتی ادای دیالوگ‌ها نیز با هارمونی­های مشخصی پیش برده می­شوند. این هارمونی­ها و آهنگین بودن فعل و انفعالات در کاراکتر‌ها و هم­چنین تاثیر آن‌ها در تدوین (تصاویر فَست شده و اسلو شده در خلال آمد و شد ها) برای مخاطب ناآشنا با تئاتر ممکن است تا حدودی غیرمنتظره و نه­چندان دلچسب باشد. اما با گذر هرچه بیشتر زمان، بار طنز فیلم که به کمک هم­نشینی اثر با مخاطب آمده، با فانتزی­ های جسورانه غنی­ زاده تلفیق می­ شود و ناگهان با فیلمی که شاید نظیرش را کمتر دیده­ ایم اوج احساسات سینه فیلیاییمان فَوَران می­کند.
 

شگفتی امسال، سینمایی ترین تئاتریِ جشنواره
ویژگی ­ای که به ­راحتی در همایون غنی ­زاده کشف می­ شود، این است که او علاقه وافری به تاریخ سینما و فیلم­های کلاسیک و نوستالژی ­بازی با موسیقی متن‌ها و بازسازی کاراکتر‌های نوآور دارد. از پوستر‌های کازابلانکا تا تلویزیون کوچکی که "دانش" از دریچه­ ا ش به شاینینگ کوبریک و لئون لوک بسون و هزاردستان حاتمی خیره است. از تلفیق "بیل را بکش" با آکیرا کوروساوا و بامزگی­های تلفیق گاو خشمگین اسکورسیزی با تارانتینو، اصلا بعید می­دانم که آن دسته از افرادی که فیلم­های معروف تاریخ سینما را ندیده­ اند، با فیلم ارتباط برقرار کنند. "مسخره ­باز" ادای دینی است به تمام فیلم­های محبوب سینمایی و از هر فیلمی یک نفس گرفته تا روی پای خودش بند شود… مثلا در فیلم، شخصیتی هست که عینا مانند کریستوفر والتز در فیلم "حرامزاده­های لعنتی" از تارانتینو گریم شده، و با اینکه نقش و تاثیری به ­سزا در فیلم دارد، اما صرفا قاب عکسی­ است که شاخک‌های خاطره­ بازی با سینما را فعال کند. سپس به سونات مونلایت بتهوون می­رسیم و آرایشگاهی که در آرامش مشغول اصلاح و شستشو است. فراموش نکنید که مونلایت، پرتکرار‌ترین موسیقی کلاسیکی است که در سینما به کار گرفته شده. از "آینه" تارکوفسکی تا "فیل" گاس ون سنت و برخی از آثار لویی مال و اینگمار برگمان...

"مسخره ­باز" دقیقا به اندازه تمام این اسامی و عناوینِ نام­برده شده، سینمایی است. چه از لحاظ تصویرسازی جهت دژاوو‌های سینماییمان و پیشبرد داستان و ارائه محتوایش، و چه از نظر ساختار فنی و تکنیکی که از فرم دوربین­ های ژان پیر ژونه و وس اندرسون، از ساختار فانتزی تیم برتون، از کاراکتر‌های نوآر ملویل و از جذابیت‌های کلاسیک محور ستارگان زن سینمایی تغذیه می­ شود.
 

شگفتی امسال، سینمایی ترین تئاتریِ جشنواره
 

به­ طور کلی معتقدم که "مسخره ­باز" باید عرق شرمی بر پیشانی سینماگران پر مدعا و باتجربه ­ی حاضر در جشنواره باشد که آنقدر منفعل مانده­ اند تا در نهایت با ورود یک فعال عرصه­ ی تئاتر، جانی دوباره به سینمای ساکن و بی­حال مان دمیده شود. همایون غنی­ زاده آمده تا جای خالی یک ایده ­آلگرای احساسی، یک فیلمساز خوش ­سلیقه­ ی جسور با ایده ­های تازه و به­ دور از محدودیت ­های محافظه کارانه را پرکند. کاش موفق باشد...
 
 
تیزر فیلم سینمایی "مسخره باز"
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی