تیتر امروز

مذاکره مستقیم با آمریکا ممنوع/ جنگ آینده اسرائیل با جمهوری اسلامی و حزب‌الله/ هجمه سنگین علیه بیانیه جبهه اصلاحات
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

مذاکره مستقیم با آمریکا ممنوع/ جنگ آینده اسرائیل با جمهوری اسلامی و حزب‌الله/ هجمه سنگین علیه بیانیه جبهه اصلاحات

این صد و دهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
سرنوشت نسلی که از سر آرمان‌ها گذشت
ویژه برنامه تنگنا در گفت‌وگو با محمدجواد مظفر

سرنوشت نسلی که از سر آرمان‌ها گذشت

این قسمت از تنگنا بر خلاف روال معمول برنامه، بیش از آنکه به مرور کارنامه سیاسی مهمان برنامه اختصاص یابد تاریخچه راه‌اندازی یکی از نشریات متفاوت تاریخ مطبوعات ایران را از ایده تا انتشار مورد بررسی...
موسی غنی نژاد: انقلاب اسلامی ۵۷، ادامه و نتیجه منطقی میراث مصدق است/ تاریخ ما گرفتار چپ‌هاست!/ رنجبر درخشیلر: روایت پس از واقعه ۲۸ مرداد، پر از سرخوردگی و یاس است
در نشست «صلح و منازعه در روایت ۲۸ مرداد» مطرح شد

موسی غنی نژاد: انقلاب اسلامی ۵۷، ادامه و نتیجه منطقی میراث مصدق است/ تاریخ ما گرفتار چپ‌هاست!/ رنجبر درخشیلر: روایت پس از واقعه ۲۸ مرداد، پر از سرخوردگی و یاس است

انجمن علمی مطالعات صلح ایران با همکاری موزه تصاویر معاصر به مناسبت رخداد ۲۸ مرداد ۳۲، نشستی با عنوان «صلح و منازعه در روایت ۲۸ مرداد» در محل این موزه، مصادف با بیست و هشتمین روز از مردادماه برگزار...
شهاب دارابیان نوشته توهین به شاهنامه، همانند توهین به «خلیج همیشه فارس» است

توهین به شاهنامه؛ مقصر کیست؟

مقصر توهین به شاهنامه کیست؟ اگر بخواهیم سطحی نگاه کنیم، شاید بخشی از ما بخواهیم این اتفاق را طنز یا لودگی بنامیم، اما واقعا این توهین نه طنز است و نه لودگی؛ بلکه محصول خلا‌های رسانه‌ای است.

کد خبر: ۱۸۹۰۷۸
۱۸:۲۳ - ۰۳ شهريور ۱۴۰۴

توهین به شاهنامه؛ مقصر کیست؟

دیدارنیوز: اظهارات یک کمدین درباره شاهنامه و فردوسی خبرساز شده است.

شهاب دارابیان، روزنامه‌نگار و مدیر روابط عمومی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی واکنش‌برانگیز شدن برنامه اینترنتی یک کمدین درباره شاهنامه و فردوسی، در یادداشتی نوشته است: چند روزی است که فضای مجازی پر شده است از واکنش‌های کاربران نسبت به اظهارات یک شخصیت مطرح اینستاگرامی. بهتر است او را «اینفلوئنسر» بنامیم تا بلاگر یا هر اسم دیگری؛ چراکه این اتفاق تأثیرگذاری او را نشان می‌دهد. البته در این یادداشت قصد ندارم به تأثیر مثبت یا منفی این فرد بپردازم؛ هدف من بررسی زاویه رسانه‌ای این اتفاق و تحلیل این موضوع است که چرا در اکوسیستم رسانه‌ای امروز، چنین تعرضی ممکن شده است.

ظهور این شخصیت از برنامه «خندوانه» رامبد جوان بود و پس از آن با هوشمندی از موضوعات اجتماعی و سیاسی استفاده کرد تا حجم قابل توجهی از مخاطبان را جذب کند؛ بنابراین باید برای همه روشن باشد که این فرد باهوش‌تر از آن است که صرفاً با بی‌سوادی یا بی‌اطلاعی دست روی نقطه‌ای بگذارد که حداقل در ایران امروز نقطه اشتراک همه ماست. توهین به شاهنامه، در این شرایط، همانند توهین به «خلیج همیشه فارس» است؛ از این رو درست است که بی‌سوادی در فضای مجازی موج می‌زند؛ اما این اتفاق ربطی به بی‌سوادی ندارد و صرفاً نمونه‌ای از ضعف رسانه‌ها و اکوسیستم اطلاع‌رسانی ماست.

اگر بخواهیم سطحی نگاه کنیم، شاید بخشی از ما بخواهیم این اتفاق را طنز یا لودگی بنامیم، اما واقعا این توهین نه طنز است و نه لودگی؛ بلکه محصول خلا‌های رسانه‌ای است.

انتشار این محتوا دقیقاً پس از خبری مهم درباره توزیع میلیونی شاهنامه در تاجیکستان اتفاق افتاد و در شبکه‌های اجتماعی به یک ترند تبدیل شد. این همزمانی نشان می‌دهد که نباید تعرض به هویت‌های فرهنگی را صرفاً ناشی از بی‌سوادی یا لودگی بدانیم؛ بلکه این نتیجه ضعف رصد محتوا، آموزش ناکافی و الگوسازی ضعیف در رسانه‌هاست که اجازه چنین کاری را می‌دهد.

واقعیت آن است که فضای رسانه‌ای امروز، به اینفلوئنسر‌ها اجازه می‌دهد حتی بدون دانش کافی یا با هدف‌گذاری دیگران، نقاط حساس فرهنگی را هدف بگیرند. شبکه‌های اجتماعی با سرعت انتشار بالا، هیجان و تعامل فوری، بدون تحلیل یا بازخورد تحلیلی، باعث می‌شوند چنین محتوا‌هایی دیده و حتی در مواردی تشویق شوند. رسانه‌های رسمی، که باید مرجع تحلیلی و آموزشی باشند، اغلب حضور مؤثر در این فضا ندارند و مسیر جریان اطلاعات را شکل نمی‌دهند. در نبود این بازدارندگی، افراد تأثیرگذار می‌توانند بدون ترس از پیامد‌های فرهنگی یا اجتماعی عمل کنند.

این مسئله زنگ خطر است. اگر ما که رگ گردن‌مان باد می‌کند و به چنین اتفاقاتی واکنش نشان می‌دهیم، به عملکرد خود در رسانه‌های رسمی و فضای مجازی نگاه کنیم، متوجه خلا‌ها خواهیم شد. چند نفر از ما در شبکه‌های اجتماعی دنبال‌کننده شاهنامه هستیم؟ چند نفر از ما برای حمایت از تولیدکنندگان محتوا درباره شاهنامه تلاش کرده‌ایم؟ چند فیلم، سریال یا موسیقی برگرفته از شاهنامه تولید کرده‌ایم؟ بهرام بیضایی در سخنرانی خود در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۳ گفت: «شاهنامه یک جهان هنوز کشف‌نشده است.» حال ما برای کشف و ترویج آن چه کرده‌ایم؟

فضای رسانه امروز به گونه‌ای است که اگر برای تفکر، ارزش و هویتی که دنبال می‌کنی، سنگرسازی نکنی، ضربه می‌خوری. حتی اگر آن ارزش شاهنامه باشد. پیام شاهنامه روشن است؛ پیام شاهنامه دفاع از حیثیت و شرف ملی است و در این روز‌ها چه ضربه‌ای کاری‌تر از ضربه به شاهنامه؟

اگر از زاویه بازاریابی (مارکتینگ) و رسانه نگاه کنیم، حتی اقدام سخیف این اینفلوئنسر، یادآور اهمیت شاهنامه شد و به ما یادآوری کرد که میراث فرهنگی‌مان نیاز به محافظت، آموزش و تبلیغ دارد. وقتی رسانه‌ها و جامعه برنامه‌ای برای ترویج این ثروت ارزشمند ندارند، جای خالی آنها توسط افرادی که تنها دنبال لایک و کامنت هستند پر می‌شود و هویت فرهنگی ما آسیب می‌بیند.

اما این زنگ خطر تنها به شاهنامه محدود نمی‌شود. اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، ضعف رسانه و اکوسیستم اطلاع‌رسانی ما در بسیاری از حوزه‌ها وجود دارد. رسانه‌های رسمی کمتر به سواد رسانه‌ای مخاطب توجه دارند، کمتر نقش الگوسازی و مرجع تحلیلی را ایفا می‌کنند و اغلب واکنش‌هایشان به فضای مجازی، دیر یا احساسی است. نتیجه آن می‌شود که شخصیت‌های تأثیرگذار مجازی حتی بدون درک عمیق از ارزش‌ها و خطوط قرمز فرهنگی، می‌توانند جریان‌های مهم فرهنگی را هدف قرار دهند و بازخورد فوری و گسترده دریافت کنند.

به همین دلیل، اگر بخواهیم جلو چنین آسیب‌هایی را بگیریم، باید به رویکرد جامع رسانه‌ای و فرهنگی توجه کنیم. این رویکرد شامل چند محور کلیدی است:

 • تقویت رصد و پایش دیجیتال: ایجاد تیم‌های تحلیل شبکه و استفاده از ابزار‌های هوش مصنوعی برای شناسایی و رصد محتوا‌های تهدیدکننده هویت فرهنگی.

 • آموزش و تبیین خطوط قرمز فرهنگی: آموزش بلاگرها، تولیدکنندگان محتوا و کاربران عمومی درباره ارزش‌های فرهنگی و مسئولیت اجتماعی.

 • الگوسازی رسانه‌ای: انتشار گسترده محتوای فرهنگی و ارزشمند به صورت جذاب، تا جایگزین الگویی مثبت برای جامعه شود.

 • واکنش سریع و تحلیلی: رسانه‌های رسمی باید به‌جای واکنش احساسی و هیجانی، واکنش تحلیلی و آموزشی ارائه دهند.

 • همکاری میان رسانه‌های سنتی و دیجیتال: ایجاد یک اکوسیستم رسانه‌ای منسجم که ارزش‌های فرهنگی را محافظت و ارتقا دهد.

دفاع واقعی از شاهنامه و میراث فرهنگی، نه در فحاشی و واکنش‌های متقابل به اینفلوئنسر‌ها بلکه در خواندن، آموزش دادن و ترویج شاهنامه در خانواده و جامعه است. وقتی رسانه‌ها و جامعه برای ترویج این ثروت ارزشمند برنامه‌ریزی و اقدام نکنند، جای خالی آنها توسط کسانی پر می‌شود که تنها به دنبال لایک و کامنت هستند و هویت فرهنگی ما آسیب می‌بیند.

در نهایت، این اتفاق به ما یادآوری می‌کند که رسانه‌ها و فعالان فرهنگی نباید فقط در زمان بحران یا توهین‌ها واکنش نشان دهند؛ بلکه باید پیشگیرانه عمل کنند، فضای عمومی را آموزش دهند، الگوسازی مثبت کنند و خطوط قرمز فرهنگی را به‌طور گسترده و شفاف تبیین کنند. تنها در این صورت است که می‌توانیم با اطمینان بگوییم هویت ملی و میراث فرهنگی ما در برابر هجمه‌های داخلی و خارجی محافظت شده است.

در پایان در میان همه واکنش‌های این چند روز، بیتی که در صفحه منتسب به استاد شفیعی کدکنی منتشر شد، پاسخ جامع و خلاصه‌ای بود از آنچه بنده اینجا نوشتم:

زمانه بس که پلید و پلشت و مسخره شد/ عیارسنجی خورشید کار شب‌پره شد

منبع: ایسنا
ارسال نظرات
امروز دوشنبه ۰۳ شهريور
امروز دوشنبه ۰۳ شهريور
امروز دوشنبه ۰۳ شهريور
امروز دوشنبه ۰۳ شهريور