دیدارنیوز - آرش محمدنیا: در بازار سرمایه معاملهگرانی که از تجربه کافی برخوردارند و علوم مرتبط را آموختهاند و با انتقال هیجان بازار سهام به زندگی روزمره خود کنار آمدهاند و اشتغال در این بازار، انتخاب و شغل اول آنهاست و همچنین دریافت اطلاعات مستمر از وضعیت روز شرکتها، آموزشهای مداوم و پیگیری اخبار، بخشی از سبک زندگی آنهاست، شاید بتوانند نوسانگیرها و سفتهبازهای ماهری باشند.
این دسته معاملهگران میتوانند در روندهای صعودی، نزولی و خنثی با تکیه بر تجربه و دانش خود بر ریسکهای بازار غلبه کرده و بیش از دیگران کسب سود کنند.
مشکل، زمانی آغاز میشود که در ماه های اخیر، افرادی که تخصصهایی غیر مرتبط با بازار سرمایه دارند و شاغل در بخشهای دیگر اقتصاد هستند، نوسانگیری را ساده دانستند و بخشی از ساعات کار خود را به رصد و معامله در بازار سهام، اختصاص دادند که هم به شغل اصلی خود آسیب میزنند و هم با معاملات و تصمیمات هیجانی، سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه را در معرض ریسکهای محاسبه نشده قرار میدهند.
از سال گذشته بازار سهام، رشد قابل توجهی را تجربه کرده و فقط در سه ماه اول امسال با ثبت رکورد جدید، ۱۴۸ درصد رشد داشته است که از عواقب منفی این رشد حبابگونه و بیقاعده، ایجاد توهم حرفهای بودن برای تازهکارها بوده است. طوری که با دیدن سودهای پی در پی در حساب خود، گمان کردهاند با خواندن چند پست اینستاگرامی و تلگرامی و خرید سهام، معاملهگران حرفهای شدهاند و میتوانند نوسانگیری کنند و تا جایی که برخی با فروش خودرو و واحد مسکونی و اخذ وام بانکی، افزایش سرمایه دادهاند؛ در حالیکه کسب آن سود به واسطه برخورداری از علم و تجربه نبوده و در آن چند ماه اگر معاملهگران با پرتاب تاس و از روی شانس هم سهمی انتخاب و خرید میکردند، همین نتیجه حاصل میشد.
هر چند رشد شارپی بازار سهام دلایلی چون جا نماندن قیمت سهام شرکتها از تورم و به همین نسبت پایین بودن قیمت سهام از ارزش ذاتی سهم پس از تجدید ارزیابیها داشته است اما در گذشته هم بارها این تورم با نسبتهای دیگر اتفاق افتاده و با این شدت در بازار سرمایه تاثیرگذار نبوده است.
دلیل اصلی این هیجان کاذب را میتوان ورود سرمایههای جدید در بازار دانست؛ این ورود برنامهریزی نشده که برای برخی سهمها که بعضا از دستگاه تبلیغاتی گسترده و موثر، برخوردار بودند، حباب قیمتی هم ساخت. در نهایت دیدیم این هیجان که منجر به سودآوری بیقاعده برای بسیاری از معاملهگران شده بود از بازار رخت بر بست و حباب قیمتی حاصل هم از بین رفت.
تازهواردهایی که در قله قیمتی اخیر با خرید سهمهای حبابدار، وارد بازار شدند به طور میانگین با ضرر ۳۵ تا ۴۰درصدی مواجه شده و ورودشان با شوک عظیم از بین رفتن سرمایههایشان همراه بوده است؛ پیامد این ضرر و بیاعتمادی حاصل از آن تا مدتها بر روند ورود سرمایه جدید به بازار سرمایه، تاثیرگذار خواهد بود.
دولت به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار با عرضه سهام شرکتهای خود در پی مهار ریسک انباشته شده در بازار سرمایه است که این امر موجب کنترل رشد هیجانی و در نهایت به سود همه بازیگران و طرفهای مختلف در این بازار خواهد بود.
هرچند با توقف این روند ِ صعودی و نزولی ِ هیجانی و همچنین حاکمیت عقلانیت و آرامش بر این بازار، کسب سود به بیشینگی سابق نیست اما پیش بینیها نشان میدهد همچنان سود حاصل از این بازار از سایر بازارهای موازی بیشتر خواهد بود.
به نظر میرسد بهترین راهکار برای سهامداران خرد، عدم توجه به هیجانات بازار، بهرهمندی از نظرات و پیشنهادهای کارشناسان باتجربه، پرهیز از خرید تکسهم و در نهایت سرمایهگذاری در صندوقهایی است که سابقه شفاف، رزومه مشخص و درصد سودهای اثبات شده دارند. بسیاری از سهامداران خرد تجربههایی در بازارهای دیگر مثل طلا، ارز، مسکن و زمین دارند و لذت سود را با نگاه بلند مدت به آن بازارها تجربه کردهاند.
در بازار سهام نیز به سهامداران خرد، توصیه میشود با نگاه بلند مدت و همچنین سرمایهگذاری از محل پسانداز و مازاد درآمد، سودآوری سالیانه را در نظر داشته باشند و حتی با نگاه آیندهنگرانه برای فرزندان خود سهام خریداری و به جای نوسانگیری و سفتهبازی، سهامداری کنند.