سیدجلال ساداتیان: الکاظمی نمیتواند در این مقطع کوتاه تا انتخابات آتی دست به یک اقدام خیلی تند بزند. چون اگر بخواهد هر طرف این قضیه را بگیرد باید با عواقب آن روبه رو شود. ایران تا به حال خویشتنداری کرده است. سعی داشته بدون اینکه در امور داخلی عراق دخالت کند، به آقای الکاظمی بفهماند در حد معمول خودش برخورد کند. ولی به نظر میآید آقای الکاظمی در فشار عربستان، آمریکا بدش نمیآید یک مقداری فشارها را متوجه ایران بکند و محدودیتهایی را بر ایران اعمال کند.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق در حالی وارد ایران شد که محمدجواد ظریف به تازگی به عراق سفر کرده بود. از زمانی که مصطفی الکاظمی به سمت نخست وزیری عراق رسیده ، روابط ایران و عراق با چالشهایی روبرو شده است. سفر الکاظمی به ایران میتواند شروع جدیدی از روابط میان دو کشور باشد.
به گزارش ایسنا؛ الکاظمی به دیدار حجتالاسلام حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران رفته و مذاکرات دوجانبه دو کشور آغاز شد. همچنین او در سفر دوروزه خود با مقام معظم رهبری دیدار داشت. الکاظمی در دوران نخست وزیری خود روابط پرتنش با گروههای شیعی نزدیک به ایران در عراق داشته و سعی دارد معادلات جدیدی را در عرصه سیاسی عراق حاکم کند،؛ معادلاتی که ممکن است به کاهش نفوذ ایران در عراق منجر شود. اما قطعاً ایران با این روند مقابله خواهد کرد و اگر الکاظمی فکر جدی نکند روابط دو کشور وارد فاز جدیدی خواهد شد.
برای بررسی اهداف این دو سفر دیدار با سیدجلال ساداتیان، کارشناس بینالملل و سفیر اسبق ایران در انگلستان به گفتوگو پرداخته است.
ساداتیان در مورد چرایی سفر ظریف به عراق که قبل از سفر الکاظمی صورت گرفت، گفت: «معمول سفرهای سران اینگونه است که مطابق یک پروتکل، دستور کار تهیه میشود. برای این که ابعاد دستور کار مشخص باشد و روشن شود که بحث در چه چارچوبهایی مطرح میشود و همینطور کسب اطلاع و تنظیم برنامه این سفر، قاعدتاً لازم بود وزیر خارجه به این سفر برود و در آنجا هم با وزیر خارجه و هم با شخص آقای الکاظمی دیداری داشته باشند و از برنامههای سفر ایشان مطلع شوند. اما اینکه محتوای این گفتگوها چه چیزی است، چند مطلب مورد نظر بوده و هست؛ یکی بحث روابط تجاری و اقتصادی ایران و عراق است که عراق از ایران انرژی، مواد غذایی میخرد و بازار عراق تا حدودی در اختیار ایران است. دوم حضور آمریکاییها در عراق یک وجه رقابتی شدید را به خصوص توسط عواملی که آمریکاییها در آنجا دارند، بوجود آورده است و مفصل آن این است که ما باید دولت آقای عادل المهدی و تظاهراتی که علیه ایشان شکل گرفت را بررسی کنیم. البته کلاً تظاهرات حق مردم بوده و هست که بخواهند مطالباتی داشته باشند. منتهی در قالب مطالبات آنها رد پای آمریکاییها و اسرائیل دیده میشود که تحریکاتی را در این مسئله داشتند و موجب شدند آقای عادل المهدی برکنار شود. آنها به دنبال این بودند که آقای الزرفی نخست وزیر شود که نهایتا آقای الکاظمی نخست وزیر شد».
وی در ادامه بیان میکند: «روش و مسیری که آقای الکاظمی تا کنون طی کرده، سعی داشته در قالب منافع ملی عراق یک بیطرفی را حفظ کند؛ اما در مواردی حس شده که در مقابل ایران است. بهتر است بگویم اقداماتی که انجام داده بیشتر به سمت و سویی بوده که در آن کمتر منافع ایران لحاظ شده است و به همین دلیل نگرانیهایی ایجاد کرده است. از جهت خروج آمریکاییها هم که پارلمان عراق تصویب کرد و رأی مشروطی هم توسط پارلمان عراق به آقای الکاظمی داده شد این بود که این بخش را اجرایی کنند. اما اینکه آقای الکاظمی قدرت بر اجراء دارد یا خیر، بحث دیگری است. یعنی باید آمریکاییها را وادار کنند که پایگاههای خود را ترک کنند و نیروهای مسلحشان را از عراق بیرون ببرند. آقای ترامپ همان زمان گفته بود اگر قرار باشد نیروهایم را از اینجا بیرون ببرم باید عراقیها مبلغی حدود ۶۰۰ میلیارد دلار خسارت هزینههایی که ما در عراق انجام دادهایم به ما بپردازند که بعد از آن آقای پمپئو گفت ما از عراق خارج نمیشویم و مشخص شد آمریکاییها قصد بیرون رفتن ندارند. نکته بعدی مسئله حفظ روابط عراق با جهان عرب است که کانال و مسیر این ارتباط عربستان است. از این باب عراقیها و آقای عادل المهدی هم در گذشته تلاشش بر این بوده که بین ایران و عربستان میانجیگری کند و بتواند این دو کشور را به هم نزدیک کند. البته ایران همواره مطرح کرده که علاقهمند است روابطش را با عربستان بهبود ببخشد و از جمله علایمی که از ناحیه ایران این مسئله مطرح شده طرح مقوله برقراری روابط امنیتی در تنگه هرمز توسط رئیس جمهور در اجلاس سالانه سازمان ملل است که مخاطب اصلیاش عربستان بود. چون از طریق عربستان برخی از دیگر کشورهای عربی منطقه هم به این جرگه خواهند پیوست. ضمن اینکه نخست وزیر پاکستان هم یک سفر میانجیگرانهای بین عربستان و ایران انجام داد و تلاش داشت که روابط ایران و عربستان بهبود پیدا کند. منتهی آقای محمد بن سلمان از زمانی که روی کار آمده و به سمت این میرود که پادشاه عربستان شود و ولیعهد سابق را متهم به فساد و برکنار کرد و ایشان که جانشین ولیعهد بود خود را ولیعهد کرد و عملاً اداره امور کشور در اختیار ایشان است. او خیلی جاهطلبانه با همه چیز برخورد کرد و از ابتدا که وارد شد میخواست یمن را با سرکوب، آرام کند که موفق نشد. حتی وسط کار نزدیک یک سال قبل امارات از آنها جدا شد و نیروهایش را از یمن فراخواند، اما میبینیم که عربستان هنوز به بمباران و فشار بر یمن ادامه میدهد و در صحنههای مختلفی هم که از قبل در رقابت با ایران بود مثل لبنان، عراق و سوریه ناکام باقی مانده است. لذا به این راحتی راضی نمیشود با ایران وارد یک فضای تعامل و دوستی خاص شود. عربستان در نظر داشته و دارد که اگر بتوانند نظام ایران را سرنگون کنند و ایران را به چند پاره تقسیم کنند. ایران یکپارچه و ایران مقتدر به نفع عربستان نیست. این استراتژی عربستان بوده ولی الان وقتی میبیند ناکام مانده ممکن است این میانجیگریها مؤثر واقع شود. کما اینکه آقای الکاظمی به ایران آمده و از اینجا به عربستان برود. او منافع ملی عراق را در این میبینند که بتوانند با هر دو کشور مراوداتی داشته باشد و از کمکهای اقتصادی عربستان بهرهمند شود و همین طور از حضور در جامعه عرب استفاده کند که تقریباً میتوانیم بگوییم فعلاً در رأس عربستان است که به لحاظ درآمدها و ذخایر ارزی به همه کمک میکند و عراقیها هم به این کمک چشم دارند. ضمناً عراق با هر دو کشور عربستان و ایران همسایه است و میخواهند یک تعادلی برقرار شود که این تنشها بر مسائل عراق کمتر اثر داشته باشد. به نظر میآید این مسائل مهمترین نکاتی است که نخست وزیر عراق دوست دارد راجع به آنها با ایران گفتگو کند. روابط معمول و سنتی ایران و عراق وجود داشته و دارد. زائرانی از هر دو کشور به اماکن مقدس دو کشور سفر میکند. علاوه بر آن مسائل فرهنگی دیگری بین دو کشور بوده است. ولی نکاتی که من عرض کردم مسائل استراتژیکی است که قاعدتاً آقای الکاظمی علاقهمند است در این سفر بتواند به آنها بپردازد».
سیدجلال ساداتیان در مورد علل رویکرد الکاظمی تا به امروز با ایران میگوید: «رفتار آقای الکاظمی این گمان را در بین برخی ایجاد کرده که ایشان کم کم تحت عنوان اینکه میخواهد استقلال عمل عراق را حفظ کند میخواهد به سمت و سویی حرکت کند که خیلی همراهی با ایران را نشان نمیدهد، به این معنی که دستور داده همه عکسهای رهبران ایران اعم از امام و مقام معظم رهبری که در عراق بوده را جمع کند. دوم اینکه فرماندهان حشدالشعبی را دستگیر کردند و آنها سکوت کردند و البته خود آنها رفتند و آنها را آزاد کردند به هر صورت زیر گوش دولت عراق این اتفاقات افتاد؛ به نظر میآمد یک نوع چراغ سبزی به این قضایا داده شده است. سوم اینکه مرز ایران را برای مقاطعی بستند. چهارم نحوه خرید از ایران است. پنجم اینکه مطرح کردند در قبال پولهایی که ایران از عراق طلبکار است غذا و دارو بدهند. الکاظمی در این حد و اندازه نبود که بخواهد با ایران اینگونه برخورد کند. از طرف دیگر هم ایران علاقه ندارد روابطش را با عراق به سمت و سوی دیگری پیش ببرد. قصد تقابل و ایجاد تنش بیشتر از این را نمیپسندند . اما مشخص است که لابی عربستان و آمریکا در عراق کار میکند و آنها هم ساکت ننشستهاند. ایران به هر صورت عراق را در حوزه فرهنگی و اجتماعی خودش میبیند که بتواند روابط همسایگی خوب و برادرانه را با عراقیها داشته باشد. در هر حال نخست وزیری که به صورت موقت تا انتخابات آتی بر سر کار آمده، نباید این دوره را آنچنان گل آلود کند که روابط دو کشور تیره شود. این به صرفه و صلاح ایران و عراق نیست. ولی به هر حال دستور کار سفر ایشان باید در سفر ایران مشخص شود. قاعدتاً در دیداری که با رهبری دارند، رهبری نکاتی به ایشان متذکر میشوند، حال اینکه چه بخشهایی منتشر شود و چه بخشهایی منتشر نشود در هر صورت ایران از رفتار چند ماه آقای الکاظمی خیلی راضی نبوده است. اینکه خیلی انعکاسی هم داده نشده است برای این است که تلاش بر این بوده ایشان را در چارچوبی نگه دارند که روابط دو کشور را خدشه دار نکنند».
ساداتیان در مورد آینده روابط ایران و عراق اظهار میکند: «آقای الکاظمی نمیتواند در این مقطع کوتاه تا انتخابات آتی دست به یک اقدام خیلی تند بزند. چون اگر بخواهد هر طرف این قضیه را بگیرد باید با عواقب آن روبه رو شود. ایران تا به حال خویشتنداری کرده است. سعی داشته بدون اینکه در امور داخلی عراق دخالت کند، به آقای الکاظمی بفهماند در حد معمول خودش برخورد کند. ولی به نظر میآید آقای الکاظمی در فشار عربستان و آمریکا بدش نمیآید یک مقداری فشارها را متوجه ایران بکند و محدودیتهایی را بر ایران اعمال کند. حشدالشعبی یعنی نیروی مردمی و بسیجی در آزادسازی عراق سهیم بودند و عراقیها نباید فراموش کنند داعش تا چند کیلومتری بغداد پیش آمده بود. یعنی بخش وسیعی از عراق را داعش گرفته بود اگر شهید سلیمانی نبود و از آن طرف نیروهای بسیج مردمی عراق مثل حشد الشعبی شکل نگرفته بود، شاید الان از دولت سوریه و عراق چیزی باقی نماند بود و هنوز داعش بر آنجا حاکمیت داشت. اگر آقای الکاظمی بخواهد این مسائل را فراموش کند دچار مشکلات جدید خواهد شد. لذا تا الان ایران تحمل کرده فرصت داده تا آقای الکاظمی خودش را پیدا کند دولتش مستقر شود و با او تعامل و گفتگویی داشته باشند که قاعدتاً من گمان میکنم در این سفر ایشان به ایران همه این مباحث را مورد توجه قرار دهد».