دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: پیش از این و در بخش نخست گفتگوی
اردشیر بهرامی جامعه شناس و پژوهشگر با
دیدارنیوز که در موضوع نوع مواجهه حاکمیت و جامعه ایران با بیماری های واگیر در حالت کلی و در ادامه نسبت به کرونا انجام گرفت، وی با رویکردی تاریخی، نگاهی به عملکرد حاکمیت و جامعه ایران در عصر قاجار و در مواجهه با قحطی و بیماری وبا داشت.
بهرامی در بخش دوم گفتگوی خود کوشیده مواجهه جامعه و گروه های مختلف اجتماعی با بحران کرونا را از منظر جامعه شناسی بررسی کند. وی در این راستا به مسائلی چون انواع بحران ها و پیامدهای اجتماعی آنها نیز اشاره می کند.
دیدارنیوز: بحران ها به صورت کلی به چند دسته تقسیم می شوند؟
بهرامی: بحرانها به صورت کلی به سه گروه، قابل تقسیم اند:
۱. انبوه بحرانهای طبیعی و انسانی: وقوع زلزله ها، سیلاب ها، آتش سوزی، تصادفات جادهای (اتوبوس، قطار)، رسانهای شدن برخی خودکشیها، قتل ها، خشونتها، آسیبهای اجتماعی، بیماری ها، وضعیت نشاط اجتماعی، سیستم ضعیف مداخله و بازتوانی مردم و اقشار آسیب دیده در شرایط بحران، هر کدام از موارد گفته شده موجب تحلیل رفتن سرمایه اجتماعی و شکل گیری بی اعتمادی مردم به نظام برنامه ریزی و توسعه کشور بوده است.
۲. مسائل اقتصادی، تورم و رکود اقتصادی: بیکاری، افزایش نابرابریهای اجتماعی، شکاف طبقاتی و موقعیت ضعیف و مبهم دولتها و سازمانها در مدیریت و کنترل آن در طی بیش از یک دهه، نفس مردم را برای مقابله با کرونا به مشکل انداخته است.
۳. جنگ های خاورمیانه: تحریمهای تاریخی، حضور تروریسم القاعده، طالبان و داعش در خاورمیانه و جنگهای منطقه خاورمیانه و بازنمایی آن در رسانهها موجب شکل گیری انگاره «جهان ناامن» در ذهن عامه مردم شده است. فضای مجازی در این بازنمایی به مدد رسانهها می آید.
اکنون اجازه دهید لختی از حافظه کوتاه مدت برای یادآوری تجارب بحرانهای اخیر مدد گیریم. تجارب بحرانها در دهههای گذشته از جمله زلزلهها (رودبار، منجیل، بم، کرمانشاه، آذربایجان غربی و..) جامعه را با چالشهای عدیدهای مواجه ساخته است. در تجربه حضور در زلزله بم و سرپل ذهاب نیز در توزیع کالاهای مورد نیاز مردم (چادر، مواد خوراکی، دارو، لوازم اولیه مورد نیاز زندگی) شاهد آشفتگی، هرج و مرج و چپاول کالاها توسط افرادی از سایر مناطق همجوار بودیم.
در اثر سیلهای بنیان کن سال ۱۳۹۸ (فارس، لرستان، خوزستان، ایلام، گلستان، مازندران، سیستان و بلوچستان) ۱۲ میلیون نفر در مناطق سیل زده به طور جدی تحت تاثیر قرار گرفتند. این سیلها موجب مرگ ۷۸ نفر، تخریب ۶۵۰۰۰ خانه، آسیب جدی به ۱۱۴۰۰۰ منزل مسکونی و ۴.۷ میلیارد دلار خسارت شد. وقوع سیلها و ویرانی زندگی و دارایی مردم، پیامدهای مخرب روحی و روانی بر جامعه داشت؛ به گونهای که جامعه ایران هنوز در شوک وقوع مجدد سیلابها است. وقوع سیل همچنین شیرازه زندگی اجتماعی مردم این مناطق را از هم فروپاشید و علی رغم اینکه این مناطق توسط گروه ها، اقشار اجتماعی، سمن ها و نهادهای نظامی مورد حمایت معنوی و مادی قرار گرفتند، اما تجربه حضور در سیل پلدختر نشان داد که دولت در ساماندهی کمکهای مردمی و جهانی، توزیع مناسب کالاها و اقلام مورد نیاز همچون چکمه، لباس و پوشاک، چادر، مواد غذایی، لوازم بهداشتی و... به افراد نیازمند، عملکرد مطلوبی نداشت. دولت در «دوران پساسیل» در بازسازی راهها، پلها، منازل مسکونی، مدارس، مراکز اداری و... سرعت عمل مناسبی نداشت.
دیدارنیوز: شیوع کرونا چطور به شکل گیری بحران اجتماعی منجر شد؟
بهرامی: علیرضا رئیسی معاون بهداشت وزیر بهداشت درباره آخرین آمار شیوع ویروس کرونا گفته است: «متاسفانه با جان باختن ۱۴۷ نفر از بیماران، مجموع درگذشتگان بر اثر این بیماری در کشور به ۱۱۳۵ نفر رسید. بر اساس یافتههای آزمایشگاهی از ظهر روز گذشته تا ظهر امروز، ۱۱۹۲ مورد جدید ابتلا به کووید ۱۹ در کشور شناسایی شد و شمار مبتلایان به این بیماری در کشور به ۱۷۳۶۱ نفر رسید.»
در وقوع بیماری کرونا، شرایطی همچون ناشناخته بودن بیماری، قدرت کُشندگی، قدرت تکثیر بالا، فقدان درمان مشخص، فقدان تجهیزات بهداشتی و پزشکی پیشگیری (ماسک، لوازم ضدعفونی کننده و...) و عدم آمادگی وزارت بهداشت در مواجهه با آن و عدم توزیع درست و سریع تجهیزات پیشگیری مورد نیاز مردم به دلیل احتکار و زمینههای اجتماعی ایران، موجب هراس و نگرانی مردم شده است. در شرایطی که مردم کنترلی بر اوضاع ندارند، بی نظمی، قانون گریزی و بهم ریختگی در بستر اجتماعی رواج یافته و رفتار غیرمسئولانه در انتشار شایعات در فضای مجازی بر این وضعیت دامن زده است.
عمل نکردن مردم به دستورات وزارت بهداشت در خصوص عدم مبادرت به سفرهای غیرضرور و انجام رفتارهای خودتخریبی مانند مصرف الکل تقلبی جهت ضدعفونی، بر شدت اپیدمیک شدن کرونا افزوده است. وزارت بهداشت نیز در مدیریت بحران بیماری کرونا علیرغم همه تلاشهای خود در ارائه آموزش ها، هماهنگی با سایر دستگاه ها (بانک، رسانه و آموزش و پرورش و دانشگاه ها) راههای پیشگیری و برنامه هایی که در این مدت اجرا نموده، هنوز نتوانسته اعتماد مردم را به خود جلب کند.
تجارب اخیر نشان داده در شرایط بحران مردم با علم به بی توجهی دولت در زمینه شفافیت در اطلاع رسانی و بیان ابعاد بحران و پیامدهای ویرانگر آن، خودشان آستین بالا زده و در کنار هم قرار می گیرند. طی سالهای اخیر مردم گروههای مرجع همچون ورزشکاران و هنرمندان را مورد اعتماد دانسته و کمکهای خود را به آنها میفرستند.
در خصوص بحران کرونا، اما گسترگی و پیچیدگی بحران، حل آن را دشوار کرده است. در بحرانهای گذشته گروهی تحت تأثیر بحران بودند و گروهی حمایت و کمک می کردند، در این مورد کرونا، اما بهغیر از گروه متخصصین بهداشت و درمان (پزشکان، پرستاران، تیم مدیریتی وزارت بهداشت) که نقش اصلی را در کمک به بیماران دارند کل جامعه تحت تأثیر بحران بوده و در سطح جامعه، مردم کمتر مراقب یکدیگر هستند. در خصوص قرنطینه خانگی نیز گروه های زیادی توجه می کنند، اما گروهی از جامعه با تقدیرگرایی و بیان این جمله که «مالک اصلی جان انسان خداست!» از مسئولیت مدنی خود شانه خالی می کنند.
دیدارنیوز: مهمترین نقاط ضعف دولت در مواجهه با خطر شیوع کرونا چه بود؟
بهرامی: عمدهترین ضعفهای دولت در خصوص بحران کرونا از نظر من عدم شفافیت مسئولان کشوری در روزهای نخستین مواجهه با بحران کرونا، عدم آمادگی وزارت بهداشت در مراحل پیش از بحران، عدم کنترل پروازها به کشور چین، عدم قرنطیه شهر قم و فقدان رویکرد مشخص در قرنطینه شهرها بود. نتیجه این حجم از بی تدبیری، ترس مردم از مرگ خود و عزیزانشان است، آنها میدانند درمان قطعی این ویروس هنوز کشف نشده است. اغلب مردم در شبکه های خانوادگی و خویشاوندی، بیماران آسیب پذیر زیادی دارند و نگران مرگ آنها و همچنین مرگ فرزندانشان هستند. علی رغم اینکه اکثریت مردم دچار ترس و هراس گفته شده هستند، به صورت کلی واکنش های جامعه در مواجهه با بحران قابل تامل است. گروه های اجتماعی جامعه ایران در مواجهه با بحران کرونا را میتوان در چهار گروه، دسته بندی کرد:
۱. بی تفاوتی اجتماعی: این گروه از جامعه در شرایط بحران به دنبال حفظ جان، مال و فرزندان خود و مراقب داشته ها و دارایی خود و بیشتر در نقش نظاره گر بحران هستند. این گروه ممکن است از فراخور امداد و کمک، چیزی نصیبشان شود. اگر مملکت را هم آب ببرد، فقط مراقب خود، خانواده و دارایی زندگیشان هستند. این گروه همان کسانی هستند که با انجام سفرهای غیرضرور و عدم رعایت بهداشت فردی و عمومی و عدم توجه به شرایط حاد جامعه، موجب اختلال در آموزش ها و روش های پیشگیری و کنترل کرونا میشوند و اغلب اعتماد خود را به سیستم مراقبت سلامت و امینت جامعه از دست داده اند.
۲. حمایتگران و ایثارگران: این گروه به دنبال حمایت و کمک به دیگران از طریق شیوه های متفاوت بر می آیند. اگرچه تعداد آنها چشمگیر نیست، اما نقش مهمی در ایجاد آرامش جامعه بحران زده و کمک به آسیب دیدگان ایفا میکنند. از دانش، آگاهی، جان و مال و دارایی خود برای کمک به هم نوعان خود می بخشند. تیم های درمان پرستاران و پزشکان، در زمره این گروه هستند که سلامتی خود را به مخاطره میاندازند؛ آنها از حیث شرایط تحت فشارند، اما قربانی شرایط می شوند ولی خم به ابرو نمی آورند. پرستاران در این گروه سمبل ایثار و رشادت هستند. افراد دیگر از این گروه کسانی هستند که به صورت خودجوش اقدام به سمپاشی اماکن عمومی، عابربانک ها، آیفون درب منازل مردم و تشکیل کمپینهای فضای مجازی با هدف یاری رساندن به مردم میکنند.
۳. چپاولگران و فرصت طلبان: این گروه در شرایط بحران به دنبال احتکار و چپاول کالاها و نیازهای اساسی جامعه هستند و اکثرا متعلق به طبقه سرمایه دار و فربه شده سیستم های سرمایه داری اند. سلامتی و جان انسانها برایشان اهمیتی ندارد، در شرایط بحران کرونا احتکار میلیونها اقلام ماسک و تجهیزات بهداشتی درمانی، مواد و لوازم شوینده، الکل، سیر، زنجبیل و گرانفروشی، نشانه روشن فعالیت جدی این گروه است. مردم امیدوارند سیستم حقوقی و قضایی با این گروه برخورد جدی داشته باشد.
۴. گروه خود ویرانگر: گروه اندکی از جامعه که نه مراقب سلامتی خود هستند و نه دیگران. این گروه با رفتارهایی مثل تبلیغات و شایعات، آرامش و امنیت جامعه را به هم می ریزند. به اطلاعات فضای مجازی اعتماد کرده و مرگ خود را با کارهایی چون مصرف الکل برای پیشگیری در برابر کرونا موجب شده اند.
جامعه ایرانی در عمر پر بار تاریخ خود همواره از هزاران بحران بزرگ و کوچک عبور کرده است. کرونا مهمان ناخوانده ماست. این ویروس ظاهرا فقط با حفظ آرامش، رعایت بهداشت و مراقبت از خود و دیگران از زندگی ما رخت بر می بندد. باور دارم جامعه و مسئولین در تلاشی بی وقفه در مبارزه برای کنترل کرونا هستند. اگرچه در این روزها دو چیز هرگز فراموش نمی شود: یکی تلاش های عاشقانه پرستاران و پزشکان عرصه سلامت جامعه و همچنین قصور متولیان امر در نحوه مواجهه درست با کرونا. از آنجا که مردم ایران در زندگی اجتماعی خویش روزهای پر مخاطره و پررنجی تجربه کرده اند تاب و تحمل و مدارای بسیار بالایی دارند و این روزها را نیز به آرامی سپری خواهند کرد. نحوه کمک به مردم در این روزها در این موضوع است که «در خانه خود بمانیم».