تیتر امروز

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف
چه کسی رئیس مجلس دوازدهم خواهد شد؟ دیدار گزارش می‌دهد:

گزینه‌های اصولگرا‌های تندرو برای حذف قالیباف

محمدباقر قالیباف گرچه نفر اول انتخابات مجلس دوازدهم از تهران نشد، اما همچنان انتظار دارد که در مقام شیخ مکلای جریان اصولگرا، در جایگاه خود ابقا شود، گزینه‌های دیگری نیز برای ریاست بر مجلس مطرح...
آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار
دیدار نخستین برنامه از "پریسکوپ" را منتشر می‌کند

آینده معماری؛ از دانشگاه تا کف بازار کار

با توجه به طیف گسترده علاقه مندی‌ها در دهه‌های اخیر در زمینه‌های شغلی و به طبع سردرگمی و عدم آگاهی نسل نوجوان و جوان (نسل Z) نسبت به آینده، بازار کار، میزان درآمد، جایگاه شغلی و اجتماعی هر حرفه...
حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم
از چشم جهان (۱۴۶)

حمله اسرائیل به ایران: محدود، اما حاوی پیام مهم

پس از تنش‌های شدید اخیر میان تهران و تل‌آویو که با حمله مستقیم ایران و پاسخ محدود اسرائیل در اصفهان همراه بود، نویسندگان نشریه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی به این موضوع حساس در خاورمیانه پرداختند...
پرونده ویژه "کتاب‌آباد" / بخش چهارم

کتاب نخوانیم!

من مخالف این جمله کلی هستم که کتاب خواندن خوب است و آن را ذاتا دارای ارزش نمی‌بینم. اما راهکار چیست؟ راهکار پیدا کردن مسأله است یا اگر دقیق‌تر بگویم راهکار داشتن پروژه شخصی است. یعنی هر فردی پروژه شخصی داشته باشد و یاد گرفته باشد که متأثر از القائات رسانه‌ها دنبال چیزی نرود. قرار نیست همه آدم‌ها پروژه‌ای فلسفی یا دغدغه‌ای به اصطلاح متعالی داشته باشند. آدم‌ها قرار است که دغدغه‌ای شخصی را دنبال کنند و بر اساس آن فکر کنند و اگر نیازی بود مطالعه کنند. دیکتاتوری، شکل و شمایل مختلفی دارد و بعضاً در لباس روشنفکری قرار می‌گیرد.

کد خبر: ۴۱۳۱۰
۱۲:۳۴ - ۳۰ آبان ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ سمیه قرنی: برای چه چیز کتاب می‎خوانیم؟ چه کتابی می‌خوانیم؟ وقتی احساس می‌کنیم که باید چیزی بخوانیم اکثراً یا به دنبال شعر یا رمانی می‌گردیم که متصدی کتاب‌فروشی او را تایید می‌کند یا دوستی که عموماً رمان‌خوان است به ما کتابی را پیشنهاد می‌دهد. آیا سیر مطالعاتی یک نوجوان که از آنتونی رابینز شروع می‌کند و به صورت اتفاقی کنار خیابان با هدایت آشنا می‌شود و بعد در کتابفروشی‌های معروف چرخ می‌زند و به خاطر این که چند مطلب از خشایار دیهیمی در روزنامه‌ها و مجلات خوانده است، بیگانه کامو ترجمه دیهیمی را با نگاهی به وضعیت جیبش می‌خرد تا آن را در هفده سالگی بخواند، درست است؟ آیا این روش صحیح آشنایی با پدیده کتاب‌خوانی است؟ آیا اصلاً روشی برای مطالعه وجود دارد؟

 

اگر مارکز و نقاشی‌های دالی و فیلم کوتاه بنوئل را دیده‌اید، آیا می‌توانید فرق سورئالیسم و رئالیسم جادویی را متوجه شوید؟ اصلاً برای چه باید فرق این دو را بدانیم؟ شاید تنها قصه‌ها هستند که با ما می‌مانند. قصه‌هایی مانند شنگول و منگول و حبه انگور که مشخص نیست برای ما بازگو شدنش جنبه آموزشی دارد یا تنها گرگی در ذهن ما رشد می‌کند که دائماً پشت در خانه ایستاده است و ما همان شنگول و منگولی هستیم که دائماً بی‌اعتماد به همه چیز در انتها، درب را باز می‌کنیم و وارد داستانی می‌شویم که حتی «احتیاط شرط عقل» را هم به صورت نمادین شکست خورده نشان می‌دهد؟ شاید بتوان گفت حتی هزاران داستانی که از کودکی هم به ما رسیده آنقدر که می‌نمایند فکر شده نبوده است.

 

باید جریان‌شناسی خوبی داشته باشیم. صرفاً کتاب خواندن نه تنها کمکی به ما نمی‌کند بلکه گمراه و گمراه‌تر می‌شویم. پس در ابتدا باید اندیشمند خوبی باشیم. یعنی بدانیم از کتاب‌ها چه چیز می‌خواهیم. هجوم رسانه‎ها و کتاب‌فروشی‌های پر زرق و برق امروز، ما را به سمتی می‌برند که همان چیزی که می‌خواهند، بخوانیم. پر فروش‌ها، پر بازدیدترین‌ها، پر تیراژترین‌ها. شاید درگیر این تله‌های تبلیغاتی که به صورت ناخودآگاه به وجود آمدند هم بشویم. حتی این قاعده در کتاب‌های ممنوعه هم صادق است. مثلا دو قرن سکوت زرین کوب ممنوع است، اما بیشتر از کتاب‌های قفسه‌های کتاب‌فروشی‌ها خوانده می‌شود. در لیستی می‌رود که ممنوع است، اما نفس این موضوع یک تبلیغ بسیار بزرگی در آن وجود دارد.

 

امیدوارم خبری که سال‌ها قبل درباره توصیه میرحسین موسوی به خواندن کتاب «گزارش یک آدم ربایی» مارکز منتشر شد را فراموش نکرده باشید. تمام دست‌فروش‌های خیابان انقلاب آن را به قیمت بالاتر حتی می‌فروختند. آمار دانلود پی.دی.اف کتاب گزارش آدم‌ربایی بالاتر رفته بود. رسانه‌ها از زیاد خریداری شدن این کتاب خبر تولید می‌کردند.

 

اگر موضوعی که دغدغه ذهنی ما شده است را دنبال کنیم و در راستای دغدغه ذهنی خودمان کتاب انتخاب کنیم و بخوانیم، یک فرهنگ‌سازی سازنده‌تری نسبت به شعارهای کلی کتاب خواندن اتفاق می‌افتد. رسانه‌ها و گفته‌ها و شنیده‌ها صادق هدایت را تاریک و خموده معرفی می‌کنند و جلال آل‌احمد را حکومتی جلوه می‌دهند. حتی نگاه رسانه‌ها در کتاب خواندن شما هم تاثیر گذار است. از جریان‌شناسی که صحبت می‌کنیم ابتدا باید اهل تفکر و اندیشه باشیم. باید ساعت‌ها به این فکر کنیم که چرا زندگی نیاز به شنیدن داستان دارد. چرا ما باید قصه بخوانیم. بعد جستجو کنیم از آن قصه‌ای که دغدغه ما را کامل می‌کند، انتخاب کنیم و در مسیر و راستای تفکر خودمان مطالعه کنیم. داستان راهی است که هویت خود را کشف می‌کنیم.

 

پدر من از کجا شروع کند؟ قصه‌ای که پدر من دوست دارد، حرص خوردن از «جبار سینگ» و رقص «بسنتی» در فیلم شعله است. کتاب نمی‌خواند. از تاریخ خوشش نمی‌آید. اما از شاه به نیکی یاد می‌کند. از ژست مظلومی و بی‌شانسی در تمام امور زندگی‌اش استفاده می‌کند و ادامه می‌دهد. بیست سال سابقه کارگری رسمی دارد. دغدغه ی پدر من بزرگ کردن پسرش است و بعد تلاش برای زنده ماندن و تلاش برای تأمین خرجی روزمره خانواده‌اش. پس درامی هم که دوست دارد درست انتخاب شده است، شعله. درست مانند ذهنی که در این پنجاه سال برایش ساخته شده است، خوب و بد بندی آدم‌ها و موضوعات. «باچان» و دوستانش آدم‌های خوب دنیا هستند و «جبار سینگ» آدم بد روزگار. او مدام از تمام قسمت‌های اداری و اخبارها و دسته‌بندی‌های روشنفکری، کارگر خطاب شده است، یک انسان مظلوم و حرف گوش کن.

 

در دسته‌بندی‌ها کارگر است. کارگرها سواد درستی ندارند، پس کتاب نمی‌خواند. کار یدی کارگرها بهتر از کار ذهنی‌شان است. او در حاشیه شهر باید زندگی کند، چون به محل کارش نزدیک‎تر است. پس او که کارگر است کتاب نمی‌خواند. اما در اخبار می‌بیند که مردم ژاپن مدام کتاب می‌خوانند؛ در مترو و در زمان استراحت. ژاپنی‌ها از ما جلوتر هستند. نشان دادن کتاب خواندن ژاپنی‌ها به پدر من نه تنها او را کتابخوان نمی‌کند بلکه او را مدام ترور شخصیت می‌کند. اگر او روزنامه بخواند، حوادث می‌خواند. دغدغه او تنها فضولی و سرک کشیدن به زندگی‌هایی است که کمی از عرف خارج شده است. رعب از آمریکا دارد که حمله کند. همه چیز برایش ساخته شده است. مدام به دنبال انتهای جدایی نادر از سیمین می‌گردد و چون در شعله بدها می‌میرند و خوب‌ها با مظلومیت و سختی جاودانه می‌شوند شعله را دوست دارد. به او فکر کردن را یاد نداده‌اند. خوب اگر او یک روز تصمیم بگیرد که کتاب بخواند با این نوع سبک زندگی چه کتابی بخواند؟ کاپیتال مارکس؟ سه قطره خون هدایت؟ تولدی دیگر فروغ؟ ثروت ملل آدام اسمیت؟ آناکارنینای تولستوی؟ ایران بین دو انقلاب آبراهمیان؟ به چه دردش می‌خورد؟ اپلیکیشن‌های کتابخوان را روی گوشی‌اش نصب کند و از تخفیف بیست درصد اولین خرید کتاب استفاده کند و پدر پولدار، پدر فقیر را دانلود کند؟

 

چه کسی گفته کتاب خواندن ذاتاً امر سازنده‌ای است؟ یعنی هر کس هر کتابی بخواند ما آن را تحسین می‌کنیم؟ از منظر سانسور و اینکه فلان کتاب را اگر بخوانی منحرف می‌شوی نمی‌گویم (نوجوان که بودیم نمی‌گذاشتند کتاب‌های هدایت را بخوانیم می‌گفتند چون او خودکشی کرده هر کس کتاب‌هایش را بخواند خودکشی می‌کند). از این منظر نگاه کنیم که چرا کتاب خواندن ذاتاً امری پسندیده است؟ چرا همه باید کتابخوان باشند؟ مشکل از آن جایی شروع می‌شود که در بین همین جریان کتابخوانی هم دسته‌بندی ایجاد می‌شود. یک زمانی می‌گویند که کتاب خواندن ذاتاً خوب است و رسانه‌ها این ایده را باد می‌کنند بعد می‌گویند که فلان کتاب زرد است و نباید خوانده شود.

 

مودب‌پور بد است. چه کسی پنیر مرا جابجا کرد را نخوانید. آل‌احمد مزخرف است. گلشیری خوب است. کامو بخوانید. آن زمانی هم که محمود دولت‌آبادی از حسن روحانی حمایت کرد حتی محمود دولت‌آبادی هم بد است. این دسته‌بندی کردن و طبقاتی کردن ماجرا را دوست ندارم. مثل ما کتاب بخوانید، مرحله بعدی «کتاب بخوانید» می‌شود. اگر می‌گوییم کتاب خواندن خوب است آن زمان دیگر برای آدم‌ها تعیین تکلیف نکنیم که چه بخوانند. یا اگر می‌روند ایران مال و عکاسی می‌کنند منزجر نشویم. انتخاب آدم‌ها را محدود نکنیم.

 

به ایده اول بازگردم، من مخالف این جمله کلی هستم که کتاب خواندن خوب است و آن را ذاتا دارای ارزش نمی‌بینم. اما راهکار چیست؟ راهکار پیدا کردن مسأله است. یا اگر دقیق‌تر بگویم راهکار داشتن پروژه شخصی است. یعنی هر فردی پروژه شخصی داشته باشد و یاد گرفته باشد که متأثر از القائات رسانه‌ها دنبال چیزی نرود. قرار نیست همه آدم‌ها پروژه‌ای فلسفی یا دغدغه‌ای به اصطلاح متعالی داشته باشند. آدم‌ها قرار است که دغدغه‌ای شخصی را دنبال کنند و بر اساس آن فکر کنند و اگر نیازی بود مطالعه کنند. دیکتاتوری شکل و شمایل مختلفی دارد و بعضاً در لباس روشنفکری قرار می‌گیرد.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۰۳
0
1
کتاب بخوانیم حتی شعر یا رمان.
زیرا آن ها ماحصل مدتها تجربیات و تفکرات شخصی است که آن را نوشته است.
پس مطالعه کتاب بسیار عالی است.
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی
شهرداری اهواز صفحه داخلی