میزگرد "دیدارنیوز" با حضور فعالین حقوق کودک با موضوع طرح جمع آوری کودکان کار/بخش پایانی
دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: در بخش اول میزگرد
دیدارنیوز با حضور چهار فعال مدنی و مددکار اجتماعی در خصوص آسیبهای طرح جمع آوری و سامان دهی کودکان کار و بی اثری طرح مذبور در حل مشکل آن ها بحث و بررسی صورت گرفت.
این میزگرد با حضور فاطمه قاسم زاده مدیر و یکی از متولیان و مؤسسان شبکه یاری کودکان کار، لیلا ارشد از فعالین اجتماعی حوزه کودکان و زنان و مدد کار اجتماعی و مدیر خانه خورشید، افخم صباغ فعال اجتماعی و مدیر مؤسسه مهر و ماه و زهرا رحیمی مدیر عامل انجمن امام علی(ع) و فعال اجتماعی برگزار شد که در ادامه می توانید بخش پایانی آن را با موضوع راهکارهای درست و اصولی حل مشکل کودکان کار بخوانید.
سیاست کارآمد، فقرزدایی و توانمندسازی است
زهرا رحیمی به ناکارامدی سیاستهای موجود در حوزه کار کودکان اعم از زباله گردی و کار در خیابان اشاره کرد و گفت: اولویت سیاست گذاران این حوزه، مساله کودک و آسیبهای متوجه او نیست بلکه دغدغه اصلی، شهر و چهره آن است. هدف این است که بچهها و یا سایر گروههای درگیر آسیب، جلوی چشم نباشند، اینکه کجا هستند و چه شرایط دشواری دارند اهمیتی ندارد.
رحیمی در مصداق حرف خود به خراب کردن غیراصولی محله خاک سفید و پیامدهای آن اشاره کرد و گفت: وقتی بدون کار مددکاری و رویکرد حمایتی، بلدوزر در خاک سفید گذاشتند، ساکنین آن منطقه اهمیتی نداشتند. نتیجه آن، پخش شدن آسیب در کل شهر و درگیر کردن مناطقی چون چهار دیواری، شهریار، بومهن و ... بود.
وی ادامه داد: راه حل نجات کودکان کار توجه به فضایی است که کودک در آن زندگی میکند، اگر شما یک کارگاه خیاطی در یک محله احداث کنید و ۲۰ نفر از مادران بچههای کار را مشغول به کار کرده، بیمه و حقوق پرداخت کنید میتوانید ۲۰ کودک کار را از چرخه کار نجات دهید، این کاری است که ما و سمن ها میکنیم یعنی توانمند سازی والدین کودکان و ارائه خدماتی مانند لباس و غذای مناسب.
دولت حتی برای عرضه محصولاتی که ما صفر تا صدش را بچه هایمان انجام می دهند همکاری نمی کند.
زهرا رحیمی به مقاومت مسئولین در برابر اتخاذ سیاست های درست و حمایتی اشاره کرد و گفت: ما در طرح سامان دهی کودکان کار همکاری نکردیم و توضیح دادیم که این طرح، شکست خورده است و این مُسکن جواب نمی دهد، باید طرح های حمایتی و فقرزدایی اجرا شود. آقایان اما گفتند این طرح ها زمان بر و هزینه بر است، طرحی بدهید و مُسکن جایگزینی بدهید که سریع عمل کند، یعنی اساسا حرف ما فهمیده نمی شود که می گوییم دادن مسکن اساسا درست نیست.
وقتی که دولت زحمت سمن ها را هدر می دهد!
زهرا رحیمی در ادامه همین بحث افزود: ما از طرح جمع آوری بسیار ضربه میخوریم، چون نه تنها زحمتهای گروه در بازگرداندن کودک به زندگی عادی، هدر میرود بلکه مددکاران ما نیز یک گام به عقب برمی گردند، زیرا مجبورند وقت و انرژی زیادی صرف کنند که آسیبی را که کودک در طول اقامتش در مراکز متحمل شده جبران شود.
وی افزود: ما با همکاری سمنها و مخالفین طرح، تصمیم گرفتیم تمام تلاشمان را برای توقف این طرح بکنیم لذا اول شبکه یاری کودک کار به رئیس جمهور نامه زد که به عنوان رئیس شورای اجتماعی کشور ورود کند، به دنبال آن شبکه بیانیهای با امضای تعداد زیادی از سازمانهای مردمی برای ارسال به سازمانهای مربوطه تهیه کرد. پس از آن شهروندان را برای امضای بیانیه به کمک طلبیدیم که در طول دو سه روز حدود سه هزار نفر بیانیه را امضاء کردند. الان این بیانیهای که برای سازمانهای مختلف ارسال شده علاوه بر این که ۵۲ سازمان مردم نهاد امضاء کردند، بیش از دو هزار شهروند هم میخواهند که این طرح، جمع آوری شود. در برخی از کشورها قانونهایی وجود دارد. مثلاً گفته میشود که اگر فلان تعداد خواستند که این قانون متوقف شود، یا تغییری ایجاد شود و یا رفراندومی در این زمینه گذاشته شود این اتفاق باید صورت گیرد. ما، چون چنین قوانینی نداریم فقط به صورت نمادین خواستیم بگوییم که نه تنها ما بلکه خیلی از افراد دوست دارند که دیگر بچهای در شهر دستگیر نشود.
در ادامه میزگرد، فاطمه قاسم زاده نیز در انتقاد به سیاستهای حاکم در حوزه آسیبهای اجتماعی گفت: سیاست کلان صرفا جمع آوری است، شما ببینید بچههای کار را جمع میکنند، معتادان، اراذل و اوباش، دستفروشان، کارتن خوابها، همه و همه را فقط جمع آوری میکنند، تا وقتی این اشکال اساسی سیاستگذاری برطرف نشود، تداوم طرحهای ضربتی و موقتی، حاصلی جز افزایش آسیب به دنبال نخواهد داشت.
قاسم زاده در خصوص جزییات آیین نامه حمایت اجتماعی ـ که البته به اجرا درنیامد ـ گفت: آیین نامه حمایت اجتماعی، وظایف و مسئولیتهای تک تک سازمانهای دولتی که مجموعا ۲۶ سازمان هستند را در خصوص احقاق حقوق کودکان به تفکیک بیان کرده است. به عنوان مثال با توجه به اینکه یکی از مشکلات جدی کودکان کار تحصیل است، دادن آموزش رایگان به تمام کودکان را مسئولیت آموزش و پرورش دانسته یا نظام بهداشت و سلامت را به ارائه خدمات رایگان بهداشتی و درمانی به کودکان کار موظف کرده، به همین ترتیب، ثبت احوال را مسئول دادن اوراق و مدارک هویت به همه کودکان کار بی هویت دانسته است.
قاسم زاده افزود: اما درآیین نامه سامان دهی که در حال اجرا است سازمانها به ۱۲ سازمان و وظایفشان نیز بسیار تقلیل یافته به شکلی که قادر به تامین منافع کودکان کار نیست. مشکل این است که ما هماهنگ کننده نداریم. قرار بود شورای اجتماعی کشور که الان ۵ یا ۶ سال است تأسیس شده، هماهنگ کننده اجرای آیین نامه حمایت اجتماعی باشد و سازمانهای دولتی را موظف کند به وظایف خود عمل کنند که این امر محقق نشد و درنهایت از آیین نامه حمایتی که ما تدوین کردیم کاریکاتوری ماند که هم اینک در حال اجراست.
قاسم زاده در خصوص مناسبات بین دولت و سمنها نیز گفت: انتظار دارند که سازمانهای غیردولتی، آن وظایفی که به عهده سازمانهای دولتی است را انجام دهند که انتظار نابجایی است، تا همین الان هم حدود ۱۲ هزار نفر در تهران، کرج و شهر ری، زیر پوشش سازمانهایی هستند که با همین شبکه یاری کودکان در ارتباط هستند.
ایران برنامه ای برای کاهش فقر ندارد
فاطمه قاسم زاده در خصوص نقش دولتها در کاهش آسیب اجتماعی گفت: دولتها باید ورود کرده و از تجربه کشورهای جهان استفاده کنند. به عنوان مثال برزیل درسال ۲۰۱۲ طرح توانمندسازی خانوادهها در برابر فقر را اجرا کرد و موفق شد ۱۱ میلیون خانواده را برای توانمند سازی زیر پوشش بگیرد. این کشور سالانه بیش از ۳ میلیارد دلار هزینه توانمندسازی خانوادههای نیازمند میکند تا بتواند از آسیبهای اجتماعی جلوگیری کند.
وی افزود: ایران از معدود کشورهایی است که در سطح کلان برنامه ای برای کاهش فقر ندارد، بنابراین مصرانه به سیاست مقابله و حذف و جمع آوری در خصوص گروه های آسیب ادامه می دهد. طرح هایی مانند آموزش کودکان نیازمند که توسط وزارت کار ارئه شده بود و طرح نسبتا خوبی هم بود تنها یک سال بودجه دریافت کرد و بعد از آن تعطیل شد. یا مثلا طرح «کودک خانواده» که اجرای آن با بودجه خیلی کمی به سازمان های غیردولتی واگذار شد، با این حال آنها طرح را به شکل موفقی هم اجرا کردند و بچه های زیادی جذب سیستم آموزشی شدند اما تنها یک سال دوام آورد و تعطیل شد.
کمکمان نمی کنید، سنگ جلوی پایمان نیندازید
افخم صباغ نیز با تاکید بر ضرورت الگوپذیری سازمانهای دولتی از سمنها در خصوص حل مسائل گروههای آسیب گفت: بهزیستی شاهد عملکرد موفق سازمانهای مردمی در خصوص حمایت و توانمند کردن خانوادههای کودکان کار و سایر گروههای آسیب از طریق ارائه خدمات آموزشی، اشتغال زایی، ارائه خدمات روانشناسی و مددکاری بوده است.
وی افزود: هدف ما ارئه خدمات صرف نیست، هدف توانمندسازی است تا جایی که فرد و خانواده بتوانند روی پای خود بایستند. در تهران حدود ۲۲۰۰ کودک تحت حمایت و آموزش بهزیستی هستند، ادامه این سیاست های حمایتی به جای طرح هایی چون جمع آوری می تواند به کاهش آسیب های حوزه کودکان کار کمک کند.
صباغ افزود: کاش سازمانهای دولتی با ما همکاری میکردند یا حداقل مانع نمیتراشیدند. به عنوان مثال ما نوجوانان مخصوصاً نوجوانان پسر را از سر چهار راه آوردیم که آموزش فنی و حرفهای بدهیم، اما سازمان آموزش فنی و حرفهای با این دستاویز که اغلب این بچهها اتباع و بدون هویت هستند مانع ایجاد میکند و هیچ خدماتی در اختیار ما قرار نمیدهد. سایر نهادها و سازمانهای دولتی هم به همین شکل هستند.
لیلا ارشد نیز در همین رابطه گفت: این مشکل اوراق هویت را ما نیز داریم. به عنوان مثال دختری را برای کار کاشت ناخن و آرایشگری آموزش دادیم، اما چون اوراق هویت ندارد به او مدرک نمیدهند و، چون مدرک ندارد نمیتواند جایی کار کند.
وی افزود: هر جا که لازم است هزینه شود، تفکر، اخلاق و آرمان باشد، دولت خود را کنار کشیده و مسئولیت را بر دوش سمنها میاندازد، اما در جاهایی که سود دارد خود سازمانهای دولتی حضور دارند. این درحالی است که جزء وظایف دولت است که از گروههای فرودست و کسانی که در معرض آسیبهای اجتماعی هستند و یا آسیب دیده اند حمایت کند. دولت حمایت نمیکند، مردم هم به یک کودک سرطانی یا یتیم راحت کمک میکنند، اما به یک کارتن خواب، کودک کار و یا زن تن فروش نه.
ارشد در پایان افزود: سازمانهای دولتی نه تنها کمکی به ما نمیکنند بلکه با دستگیریها و چنین کارهایی، اعتماد و امید کودکی که ما به سختی در او ایجاد کردیم را نیز میگیرند. وقتی ترس از دستگیری وجود دارد کودک از سرچهاراه به زیرزمین یک کارگاه میرود و انواع خشونتها اعم از خشونت و آزار جنسی را متحمل میشود، فقط به این دلیل که بگویند چهره شهر را زیبا کرده اند.